محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847294213
جواب یک سوال
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : جواب یک سوال SAHELE ARAM13th August 2009, 12:12 PMفلسفه تعدد زوجات حضرت رسول اکرم(ص) در آغاز بيان دو نکته ضروري است اول: نگاهي کوتاه به فرهنگ ازدواج در جزيرةالعرب در زمان پيامبر(ص): 1- عربهاي جاهلي نسبت به دختر، بلکه جنس زن بي علاقه بودند، چون در محيطي که دائم مردم با هم به جنگ و خونريزي مشغول بودند و هر کس هر چه قدر که ميتوانست، به ديگران روا ميداشت، خوف داشتند که در جنگ، دختران اسير شوند و باعث ننگ آن طايفه گردند، نيز به جهت وضع بد اقتصادي و اين که دختران به فحشا رو آورند و... به دختر علاقهاي نداشتند، بلکه دخترداري را ضد ارزش ميشمردند و به زنده به گور کردن دختران رو آوردند. 2- چون جنگ و خونريزي در آن محيط امري متداول بود، و عرب جاهلي با اندک بهانهاي يک ديگر را ميکشتند، حاصل به هم خوردن تعادل جمعيتي بود و نسبت زنان به مردان افزايش چشمگيري پيدا ميکرد (چون مردان به جنگ اقدام ميکردند، نه زنان و کشتهها از مردان بود) که گزينه "چند زن داشتن" را براي رهايي از مشکل عدم تعادل جمعيتي پذيرفتند. اين مشکل در اکثر نقاط از جمله در ايران هم وجود داشت، ليکن در عربستان بيشتر بود. 3- در آن وضع ناگوار اقتصادي، زن گرفتن از يک خانواده و قبيله نوعي کمک به آنان محسوب ميشد، به همين جهت مشرکان قريش به دامادهاي پيامبر(ص) فشار وارد ميکردند که دختران پيامبر(ص) را طلاق دهند و بر مشکلات پيامبر افزوده بشود. 4- در محيطي که نا امني و جنگ و خونريزي آسايش را از همگان ربوده بود، ازدواج از مهمترين عامل بازدارنده از جنگ به شمار ميآمد. 5- در آن وضع زن بيوه اگر شوهر نميکرد، خوشايند نبود، بلکه زشت شمرده ميشد. به مجرد آن که شوهر ميمرد، يا از وي طلاق ميگرفت و عده وفات يا طلاق سپري ميشد، شوهري ديگر گزينش ميشد، مانند "اسماء بنت عميس" که اول همسر جعفر بن ابي طالب شد، بعد از شهادتش به عقد ابوبکر درآمد و بعد از درگذشت ابوبکر همسر امام علي(ع) شد.این شیوه در آن زمان متداول بود. نکته دوم: نگاهي گذرا به ازدواج پيامبر(ص(. 1- پيامبر(ص) در 25 سالگي با حضرت خديجه که چهل سالش بود و قبلاً يک يا دوبار شوهر کرده بود و با مرگ شوهر بيوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بيست و پنج يا بيست و هشت سال با وي زندگي کرد و همسر ديگري نگرفت. 2- همه همسران پيامبر (جز عايشه) بيوه بودند. آنان پيش از آن که به همسري پيامبر(ص) درآيند، يک يا دوبار شوهر نموده بودند و بعد از درگذشت و يا شهادت شوهر و انقضاي عده به عقد پيامبر(ص) درآمدند. 3- عمده ازدواجهاي پيامبر(ص) در شرايط سخت و دشوار جنگي صورت گرفته بود، مانند شکست مسلمانان در جنگ احد که وضع مسلمانان بسيار ناراحت کننده بود. 4- پيامبر(ص) از قبايل مهم عرب مانند تيم، عدي، بني اميه، نيز يهوديان مدينه همسر انتخاب کرد، ولي از قبايل انصار زن نگرفت. دقت در اين امور به ما ميفماند که ازدواجهاي پيامبر نه در پي ارضاي خواهشهاي نفساني، بلکه در جهت اهداف عالي بود که ذيلاً بيان ميشود. بي شک پيامبر در ازدواجهاي متعدد دنبال خوشگذرانيها نبود، چون: اولاً: اگر چنين بود، ميبايست در سنين جواني به اين امر مبادرت ميکرد، نه در سنين پيري و آن هم در شرايط سخت و دشوار. ثانيا: اگر شهوتانگيز بود، ميبايست جهتگيريهايش در گزينش همسر، اين ادعا را اثبات کند. حضرت دنبال زنان زيبا و جذاب از جهت امور جنسي و جواني نبود، حتي به خواستگاري برخي از زنان مانند "ام سلمه" رفت و او تعجب نمود در اين سن و سال که کسي حاضر نميشود با او ازدواج کند، چرا پيامبر دنبال زنان جوان نميرود و به خواستگاري او کسي را فرستاده است. ثالثاً: آناني که با انگيزه کاميابي جنسي به ازدواجهاي متعدد رو ميآورند، ماهيت زندگي آنان به گونهاي ديگر است. آنان به زرق و برق ظاهري زندگي، لباس و زينت زنان و رفاه و خوشگذراني رو ميآورند؛ در حالي که سيره و زندگي پيامبر اسلام(ص) خلاف اين را نشان ميدهد. پيامبر(ص) در برابر خواست همسران خويش در مورد زرق و برق زندگي، آنان را مخيّر کرد که يا همين ساده زيستي را برگزينند و به عنوان همسر پيامبر باقي بمانند و يا از حضرت طلاق بگيرند و بروند دنبال زرق و برق زندگي. علامه طباطبايي در اين باره مينويسد: داستان تعدد زوجات پيامبر(ص) را نميتوان بر زن دوستي و شيفتگي آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آن که برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگي که تنها به خديجه اکتفا نمود و هم چنين در پايان زندگي که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، منافات با بهتان زن دوستي آن حضرت دارد.(1) رابعا: دو تن از زنان پيامبر(ص) کنيز بودند. اگر هدف ازدواج لذت بردن از آنان بود، اين دو چون که کنيز بودند، بدون ازدواج، پيامبر(ص) ميتوانست از آنان بهرهمند شود. با این تحلیل ازدواج بی فایده بود............................................ ............................... بنابراين اهداف و حکمتهاي ازدواج پيامبر(ص) را ميبايست در اهداف بلند و ارزشي جستجو نمود که مهمترين آن بدين شرح است: 1- هدف سياسي - تبليغي: يکي از اهداف ازدواجهاي پيامبر(ص) هدف سياسي - تبليغي بود؛ يعني با ازدواج موقعيتش در بين قبايل مستحکم گردد و بر نفوذ سياسي و اجتماعيش افزوده شود و از اين راه براي رشد و گسترش اسلام استفاده نمايد. حضرت به خاطر دست يابي بر موقعيتهاي بهتر اجتماعي و سياسي، در تبليغ دين خدا و استحکام آن و پيوند با قبايل بزرگ عرب و جلوگيري از کارشکنيهاي آنان و حفظ سياست داخلي و ايجاد زمينه مساعد براي مسلمان شدن قبايل عرب، به برخي ازدواجها رو آورد. در راستاي اين اهداف پيامبر(ص) با عايشه دختر ابوبکر از قبيله بزرگ "تيم" با حفصه دختر عمر از قبيله بزرگ "عدي" با ام حبيبه دختر ابوسفيان از قبيله نامدار بني اميه، ام سلمه از بني مخزوم، سوده از بني اسد، ميمونه از بني هلال و صفيه از بني اسرائيل پيوند زناشويي برقرار نمود. ازدواج مهمترين پيوند و ميثاق اجتماعي است، به ويژه در آن فرهنگ تأثير بسياري از خود به جا ميگذارد. در آن محيطي که جنگ و خونريزي و غارتگري رواج داشت، بلکه به تعبير "ابن خلدون" جنگ و خونريزي و غارتگري جزو خصلت ثانوي آنان شده بود،(2) بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پيوند زناشويي بود. به همين جهت پيامبر(ص) با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلي که بيش از ديگران با پيامبر(ص) دشمن بودند، مانند بني اميه و بني اسرائيل، ازدواج نمود. اما با قبايل انصار که از سوي آنان هيچ خطري احساس نميشد و آنان نسبت به پيامبر(ص) دشمني نداشتند، ازدواج نکرد.......................................... ................................................. "گيورگيو" نويسنده مسيحي مينويسد: محمد(ص) ام حبيبه را به ازدواج خود درآورد تا بدين ترتيب داماد ابوسفيان شود و از دشمني قريش نسبت به خود بکاهد. در نتيجه پيامبر با خاندان بنياميه و هند زن ابوسفيان وساير دشمنان خونين خود خويشاوند شد و ام حبيبه عامل بسيار مؤثري براي تبليغ اسلام در خانوادههاي مکه شد.(3( 2- هدف تربيتي، پيامبر(ص) حمايت از محرومان و واماندگان را جزء آيين نجات بخش خويش قرار داد. قرآن مردم را به حمايت از واماندگان و محرومان و ايتام فرا ميخواند.پيامبر(ص) در مناسبتهاي مختلف مردم را به اين کار خداپسندانه تشويق نمود، و در عمل براي مردان بيچاره و وامانده در کنار مسجد "صفه" را بنا نهاد و حدود هشتاد نفر از آنان را در آن جا سکني داد. اين حمايت عملي و صفه نشيني مربوط به مردان بود، اما درباره زنان با توجه به موقعيت آنان، اين گونه راه حل براي رهايي آنان از مشکلات پسنديده نبود، بلکه رسول خدا(ص) براي زنان راه حل ديگري را در نظر گرفت. حضرت از فرهنگ مردم و راه حل چند همسر داري که بازتاب شرايط اجتماعي بود، بهره جست و مردان مسلمان را تشويق نمود که زنان بي سرپرست و يتيم دار را به تناسب حالشان، با پيوند زناشويي به خانههاي خويش راه بدهند، تا آنان و يتيمانشان از رنج بي سرپرستي و تنهايي و فقر مالي و عقدههاي رواني رهايي يابند؛ و خود نيز در عمل به اين کار تن داد تا مسلمانان در عمل تشويق شوند و در مسير رفع محروميت واماندگان قدم بردارند. پيامبر(ص) با زنان بيوه ازدواج نمود و آنان را به همراه فرزندان يتيمشان به خانه خويش راه داد، تا هم خودش به قدر توان در زدودن مشکلات گام برداشته باشد و هم الگوي خوبي براي مردم در اين امر باشد. 3- هدف رهايي کنيزان: اسلام با برنامه ريزي دقيق و مرحله به مرحله در جهت آزادي اسيران گام برداشت. رسول خدا(ص) از شيوههاي خوب و متعدد براي آزادي اسيران بهره جست که ازدواج از جمله آنها است. جويريه و صفيه کنيز بودند. پيامبر(ص) اين دو را آزاد کرد و سپس با آن دو ازدواج نمود، تا بدين وسيله به مسلمانان بياموزد که ميشود با کنيز ازدواج نمود. اول او را آزاد نمود و سپس شريک زندگي قرار داد. در ازدواج پيامبر با جويريه بسياري از کنيزان آزاد شدند. توضيح اين که: جويريه در غزوه بني مصطلق اسير شده بودو در سهم غنيمتي رسول خدا(ص) قرار گرفت. حضرت وي را آزاد کرد و سپس با وي ازدواج نمود. کارحضرت براي يارانش الگوي خوبي شد و تمامي اسيران غزوه مصطلق که حدود دويست تن بودند، آزاد شدند. "گيورگيو" دانشمند مسيحي مينويسد: محمد با جويريه ازداج کرد. يارانش اين عمل را نپسنديدند و آن را با تعجب مينگريستند. فرداي آن روز کم کم اسيران خود را آزاد کردند، چون که نميتوانستند بپذيرند که بستگان همسر پيامبر(ص) برده آنان باشند( 4- نجات زن و جلوگيري از غلتيدن وي در دام بستگان مشرک و کافر: برخي از زناني که مسلمان شده بودند و به جهت مرگ، شهادت و يا ارتداد شوهر، بي سرپرست ميشدند و زندگي بر آنان بسيار مشکل بود و در وضع بسيار آشفتهاي به سر ميبردند، همانند ام حبيبه، دختر ابوسفيان که همراه شوهرش به حبشه هجرت کرد و در آن جا بيسرپرست شد. نه ميتوانست در آن جا بماند و نه به مکه نزد پدر برگردد. پيامبر(ص) وقتي که از مشکل وي با خبر شد، پيکي براي نجاشي پادشاه حبشه فرستاد و از او خواست تا ام حبيبه را به عقد پيامبر درآورد. اين ازدواج باعث شد که وي از بيپرستي نجات پيدا کند و به دامن بستگان مشرک خويش نغلتد. 5- طرد سنت غلط و جاهلي: در اسلام "پسرخوانده" حکم پسر واقعي را ندارد و زن پسر خوانده بر مرد محرم نيست. در حالي که در جاهليت احکام پسر واقعي را بر پسر خوانده سرايت ميدادند، از آن جمله زن پسر خوانده بر پدر خوانده محرم بود. اسلام اين حکم را باطل نمود.(5( پيامبر(ص) به دستور خدا با "زينب بنت حجش" همسر مطلقه زيد بن حارثه، پسرخوانده پيامبر بود، ازدواج نمود، تا حکم جاهي را در عمل باطل کند و مردم پذيراي نقض حکم جاهلي باشند........................................ ........................ اگراين ازدواج صورت نميگرفت، ممکن بود زيد بن حارثه، يا پسرش اسامه بن زيد، بعد از رحلت پيامبر به عنوان پسر و وارث پيامبرمطرح ميشد و مسير امامت و وراثت خاندان پيامبر(ص) دگرگون ميشد. افزون بر اين امور ازدواجهاي پيامبر از اهداف و حکمتهاي ديگري برخوردار بود که به جهت رعايت اختصار از ذکر آنها خودداري ميشود. در پايان به بيان نکتهاي ديگر ميپردازيم: در اسلام چند همسر گزيني براي مردان محدود است. مرد نميتواند بيش از چهار همسر دائمي در يک زمان داشته باشد. قرآن ميگويد: با رعايت عدالت ميتواند چهار همسر داشته باشد.(7) تا قبل از نزول اين حکم مردان بيش از چهار همسر دائمي داشتند. همه زنان پيامبر(ص) قبل از نزول اين حکم به عقد پيامبر(ص) درآمده بودند. خداوند به پيامبرش دستور داد که از اين پس حق نداري با کسي ازدواج نمايي، و حتي اگر همه زنانت را طلاق بدهي، به جاي آنان نميتواني با زنان ديگري ازدواج نمايي.(8( اين حکم را احکام اختصاصي پيامبر(ص) است، همان گونه که وجوب خواندن نماز شب و... از مختصات پيامبر بود. *** حجت الاسلام والمسلمین حسین شفیعی*** پينوشتها: 1. سيد محمد حسين طباطبايي، فرازهايي از اسلام، ص 174 2. مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286. 3. محمد پيامبري که از نو بايد شناخت، ص 207. 4. همان، ص 181. 5. احزاب (33) آيه 4. 6. همان، آيه 37. 7. نساء (4) آيه 3. 8. احزاب (33) آيه 25 far_2221st September 2009, 08:03 PMفلسفه تعدد زوجات حضرت رسول اکرم(ص) در آغاز بيان دو نکته ضروري است اول: نگاهي کوتاه به فرهنگ ازدواج در جزيرةالعرب در زمان پيامبر(ص): 1-عربهاي جاهلي نسبت به دختر، بلکه جنس زن بي علاقه بودند، چون در محيطيکه دائم مردم با هم به جنگ و خونريزي مشغول بودند و هر کس هر چه قدر کهميتوانست، به ديگران روا ميداشت، خوف داشتند که در من بی نهایت مایلم وارد این بحث بشم ولی میدونم که نوشته های من بی تردید حذف میشن پس!!!!!!!!! emertat23rd September 2009, 10:47 PMخیلی ممنون که تاریخ دستکاری شده به اطلاع ما رسوندید چون میدونم پست پاک خواهد شد یا تاپیک قفل میشه زیاد وقت نمیزارم که چیزی بنویسم فقط چون این مطلب خیلی خیلی جانبدارانه بود بد ندیدم چند تا سوال بپرسم.اشارتی برای اهل فن کافیه 1-آیا صفیه شوهر نداشت؟همان روزی که شوهر صفیه زیر شکنجه سربازان پیامبر کشته شد آن حضرت با صفیه همبستر شد.این مسئله رو چه جوری میشه توجیه کرد.حالا از این بگذریم که اصلا" چرا سپاهیان اسلام به جنگ خیبر رفتند........ 2-مطلبی هم در مورد زینب بنت جحش اومده.چرا قبل از اینکه پیامبر زینب رو ببینه این آیه نازل نشد؟اون زمان خطر انحراف امامت نبود؟همینکه پیامبر زینب رو دید و دریافت که زن زیبائیه حضرت جبرائیل ظاهر شدند و آیه نازل کردند که پیامبر از لطف همخوابگی این زن محروم نشه.حتما" اطلاع دارید که بعد از نزول این آیات شریفه عایشه چه حرفی به پیامبر زد. برای حرفهام منبع ذکر نکردم چون خانم ساحل آرام که از مقدمه کتاب گرانقدر تاریخ ابن خلدون به عنوان منبع استفاده کردند حتما" این کتاب رو خوندن و این مطالب رو بهتر از من میدونن.اگر تاپیک سالم ماند کلی مطلب هست که میتونم ذکر کنم SAHELE ARAM24th September 2009, 01:48 PMتعدد زوجات از قديم الايام در اغلب اقوام و آيينها معروف بوده و اعراب قبل از اسلام بيش از ديگران نسبت به تعدد زوجات اهتمام داشتهاند. دين اسلام در اين خصوص براى مرد حدّ و مرزى قائل شد كه نتواند بيش ازچهار زن اختيار كند ولى مشروط به اين كه بين همسرانش به عدالت رفتار كند و به آنان ستم روا ندارد؛ اگر كسى به دادن نفقه و محل سكونت و خوشرفتارى و هر آنچه بيم برهم زدن مساوات بين همسران از آن مىرود عمل نكند، خود ستم و ظلم به شمار مىآيد. تعدد همسر، در بعضی موارد يك ضرورت اجتماعى است تا از آلوده شدن مرد بهاعمال خلاف عفّت جلوگيرى كند و فرزندان نامشروع گريبانگير جامعه نشوند، انگيزه جواز تعدد همسر، حمايت از زن و جلوگيرى از نفس سركش مرد و مصونيت حقوق زن و فرزندان است. دشمنان اسلام از سيره پيامبر(ص) به سبب همسران متعدد انتقاد كرده و گفتهاند سراسر زندگى آن حضرت در شهوترانى سپرى گشته است و اين شيوه با مقام والايى كه لزوماً بايد بدان آراسته باشد، سازگار نيست. پاكدامنى حضرت در پاسخ اين افراد مىگوييم: حضرت محمد(ص) از كودكى تا دوران سالخوردگى، به عفّت وپاكدامنى شهرت داشت و كسى در تاريخ سراغ ندارد كه وى در عنفوان جوانى آلوده به شهوات و تمايلات جنسى شده باشد و هرگز درباره او شنيده نشده كه اهل لَهو و لَعِب و يا بادهگسارى باشد و يا [نعوذ بالله] با زنان سر دوستى داشته باشد در صورتى كه دشمنان حضرت پافشارى داشتند تا هر عيب و نقصى را كه احتمال بدهند در پيامبر هست بزرگ جلوه داده تا نسبت به رسالت حضرت در مردم ايجاد شك و شبهه نمايند، ولى در دوران آن حضرت چنين تهمتى به آن بزرگوار نزدند. SAHELE ARAM29th September 2009, 08:38 AMخیلی ممنون که تاریخ دستکاری شده به اطلاع ما رسوندید چون میدونم پست پاک خواهد شد یا تاپیک قفل میشه زیاد وقت نمیزارم که چیزی بنویسم فقط چون این مطلب خیلی خیلی جانبدارانه بود بد ندیدم چند تا سوال بپرسم.اشارتی برای اهل فن کافیه 1-آیا صفیه شوهر نداشت؟همان روزی که شوهر صفیه زیر شکنجه سربازان پیامبر کشته شد آن حضرت با صفیه همبستر شد.این مسئله رو چه جوری میشه توجیه کرد.حالا از این بگذریم که اصلا" چرا سپاهیان اسلام به جنگ خیبر رفتند........ چون قبلا دو جا از جانب جنابعالی مساله صفیه مطرح شده بود و پاسخ داده بودم نمیخواستم دوباره وارد بحث شوم. اما لازم است برای عزیزانی که ممکنه تحت تاثیر اینگونه اتهامات قرار بگیرند پاسخ بدهم. اولا شما روی چه مدرکی این تاریخ را دستکاری شده میخوانید ؟ همانگونه ما هم تاریخی را که جنابعالی مطرح میکنید جعلی میدانیم چرا که دشمنان اسلام مجبورند برای دشمنی کردن متوسل به چنین موهوماتی بشوند. علامه عسکری (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند d 8%b 1%db%8c) ماجرای ازدواج صفیه با پیامبر را چنین بیان میکند:«ربیع در جنگ خیبر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند %a 8%d 8%b 1&action=edit&redlink=1) به دست مسلمانان کشته شد. پس از جنگ خیبریان به اسارت مسلمانان درآمدند و رسول خدا صفیه را که جزو اسرای جنگی بود، به خود اختصاص داد... رسول خدا پس از شنیدن داستان صفیه به او فرمود «اگر اسلام را قبول کنی تو را به همسری خود میپذیرم و اگر به یهودیت خود پایبند باشی، تو را آزاد میکنم، تا به قوم و قبیله خود بازگردی.» [صفیه جواب داد] «پیش از آنکه مرا به اسلام بخوانی ایمان آوردهام. از طرفی پدر و مادری هم ندارم و با یهودیانم نیز سروکاری نیست، که مرا در پذیرش کفر و ایمان به خود وامیگذاری. خدا و پیامبرش از آزادی و بازگشت به سوی خویشانم برایم بسی ارزندهترند.» پس رسول خدا دستور داد تا عده وفات نگه دارد، آنگاه او را به عقد خود در آورد و در مدینه در محله عالیه و در خانه یکی از افراد قبیله بنیحارثه منزل داد. عایشه به طور پنهانی در حالی که نقاب بر چهره داشت از صفیه دیدن کرد. رسول خدا از او پرسید :«صفیه را چگونه زنی یافتی؟» [عایشه پاسخ داد] او را زنی یهودی دیدم. [پیامبر گفت] به صفیه چنین مگو که او اسلام آورده و اسلامش نیکوست.» علامه عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۱-۳ ص ۶۰ و ۶۱ SAHELE ARAM29th September 2009, 09:06 AM2-مطلبی هم در مورد زینب بنت جحش اومده.چرا قبل از اینکه پیامبر زینب رو ببینه این آیه نازل نشد؟اون زمان خطر انحراف امامت نبود؟همینکه پیامبر زینب رو دید و دریافت که زن زیبائیه حضرت جبرائیل ظاهر شدند و آیه نازل کردند که پیامبر از لطف همخوابگی این زن محروم نشه.حتما" اطلاع دارید که بعد از نزول این آیات شریفه عایشه چه حرفی به پیامبر زد. برای حرفهام منبع ذکر نکردم چون خانم ساحل آرام که از مقدمه کتاب گرانقدر تاریخ ابن خلدون به عنوان منبع استفاده کردند حتما" این کتاب رو خوندن و این مطالب رو بهتر از من میدونن.اگر تاپیک سالم ماند کلی مطلب هست که میتونم ذکر کنم در مورد دوم هم میبخشید دلیلتون آنقدر خنده داره که اصلا جای بحث نداره. و در مورد منبع هم چیز خاصی را از این منبع نقل نکردم جز حقیقتی که نیاز به کتمان آن نداشتند. SAHELE ARAM29th September 2009, 12:57 PMصفیه دختر حی بن اخطب سر کرده یهودیان بنی نضیر: وی نخستبه همسری سلام بن ابی الحقیق در آمد و پس از وی، همسر کنانة ابن ابی الحقیق که هر دو از شاعران یهود بودند، گردید . در جنگ خیبر، کنانه کشته شد و صفیه به اسارت مسلمانان در آمد . رفتار توام با متانت صفیه به هنگام عبور از کنار عرصه نبرد، پیامبر را بر آن داشت، برای دلجویی، ردای خود را بر او افکند و مسلمانان را برای عبور دادن اسیران از کنار صحنه نبرد توبیخ کند . * پس از آن، پیامبر او را آزاد کرد و چون وی به اسلام گرایید، با تعبیر هل لک فی، از وی پرسید: آیا مرا برای همسری خود میپسندی؟ و چون او پاسخ داد: قد کنت اتمنی ذلک فی الشرک فکیف اذا امکننیالله عنه فی الاسلام؟! من چنین افتخاری حتی آن گاه که یهودی بودم آرزو میکردم، پس چگونه اکنون که به اسلام گرویدهام مشتاق نباشم؟! ! پیامبر او را به عقد خود درآورد . این ازدواج در سال هفتم هجری در سن 60 سالگی پیامبر صورت پذیرفت . صفیه در سال 50 هجری در مدینه در گذشت. *سیره نبویه ابن هشام، ج 3، ص 351; طبقات ابن سعد، ج 2، ص 81 . SAHELE ARAM29th September 2009, 01:04 PMزینب دختر جحش: وی که دختر عمه پیامبر بود، نخستبه اشارت رسول خدا به همسری زید بن حارثه فرزند خوانده آن حضرت در آمد ولی بدان جهت که زید در ابتدا غلامی آزاد شده و تندخو نیز بود و زینب خود را از خانواده اصیل قریش میدانست، این پیوند به رغم توصیههای مکرر پیامبر به طلاق و جدایی انجامید . ازدواج با همسر غلام آزادشده خود، در عرف آن روز ناپسند و مخالف شان پیامبر بود، ولی برابر آیات 37 و 38 سوره احزاب به دستور خداوند انجام گرفت تا سنت غلط و جاافتاده عرب جاهلی را به صورت عملی در هم ریزد . این ازدواج در سال پنجم هجری در 58 سالگی پیامبر صورت گرفت . ناسخ التواریخ، ج 4، ص 1882 . raya1st October 2009, 03:36 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند نکته هاى بسیار زیباى قرآنى آنچه پیش رو دارید، سلسله نکاتى است که با آیات الهى عجین گشته، هر کدام به صورت موجز به موضوعات مورد نیاز شما مىپردازد. هر مطلب شامل چند نکته جالب، کاربردى و مهم است که در هر شماره از نشریه به برخى از این نکات زیبا پرداخته مىشود و در شماره بعد پىگیرى مىگردد. این نکتهها - در حد ممکن - کوتاه و کاربردى است ؛ زیرا با توجه به هجوم اطلاعات تفصیلى پیرامون شما، گلگشت تنها قصد آن دارد تا در جمع بندى و استفاده از آن چه مىدانید، به شما یارى رساند. در این گلگلشت، پنجاه تکه نور از این دریاى نورانى را براى شما فراهم کردهایم. امید که مقبول افتد. نکته هایی درباره قرآن 1. این نکته راشنیدهاید که «هر کس در دوران جوانى قرآن را قرائت کند در حالى که به آن ایمان دارد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته مىشود». فکر آن که قرآن در رگهاى انسان بگردد و د� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها