تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806752174




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با لاله اسكندری به بهانه رونمایی از نقاشی دیواری جدید او در تهران


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ما یك تیم هستیم؛ به این شكل كه من ایده‌‌ای می‌دهم و یكی دو تا از بچه‌ها ایده را به اتود تبدیل می‌كنند و شروع به كار می‌كنیم. اتودها را با هم اصلاح می‌كنیم و.....    مردم به دیوارهای شهر نگاه می‌كنند جمعه صبح، ساعت 10، در حاشیه‌ شرقی بزرگراه مدرس،‌ زیر پل تقاطع بزرگراه رسالت، ماشین‌های پارك‌شده كنار بزرگراه و تعداد زیادی از زن و مردی كه به دیوار منقش پل نگاه می‌كردند، توجه خودروهای عبوری را جلب می‌كرد. چند ماه قبل از عید امسال، این صحنه در آن سوی پل تكرار شده و حالا پروژه‌ زیباسازی پل محل تقاطع بزرگراه‌های رسالت و مدرس، تكمیل شده بود. آنها كه می‌گذشتند و دقت می‌كردند، لابه‌لای كسانی كه در گوشه‌گوشه آن محل، مشغول تماشای دیواره یا گپ زدن با هم بودند، بازیگر سینما و تلویزیون، لاله اسكندری را می‌دیدند كه در نقش میزبان مراسم به خوش‌وبش با میهمانان و ادای توضیح درباره‌ كم‌وكیف كار به خبرنگاران و مسوولان می‌پرداخت. او البته این تجربه را قبلا نیز از سر گذرانده بود. طی دو سال گذشته، اسكندری در دو فاز، پروژه‌ی زیباسازی تقاطع بزرگراه‌های شهید همت و ستاری را نیز با موفقیت به اتمام رسانده و البته انجام این كار همزمان بود با برخی نمایشگاه‌های عكس و نقاشی بازیگران كه حرف و حدیث‌های خودش را داشت. در حاشیه همین مراسم گفت‌وگویی انجام دادیم كه می‌خوانید. ‌ آیا پیش‌زمینه هنری شما به خانواده بر می‌گردد؟یكی از دلایل اصلی كه من به هنر كشیده شدم، حضور پدربزرگم آقای غلامحسین اسكندری بود چون ایشان از طراحان قالی خراسان بودند و خیلی از شاگردان ایشان در حال حاضر در این حوزه فعالیت دارند. پدربزرگم به صورت خودجوش و بدون استاد و معلم، طراحی قالی را شروع كرده و هم بافندگی می‌كردند و هم طراحی. سال‌ها در كاشمر كه شهر پدری من، در جنوب خراسان است كارگاه قالی‌بافی داشتند اما متاسفانه در سال‌های اخیر به دلیل پیشرفت تكنولوژی همان‌طور كه در خیلی از شهرها هنرهای دستی كنار گذاشته شده این هنر هم مهجور واقع و كم‌كم كنار گذاشته شد. آخرین طرح‌هایی كه پدربزرگم زدند، برمی‌گردد به سال 77 كه در حال حاضر هم این كار در موزه فرش تهران است. علاقه من به طراحی و نقاشی برمی‌گردد به دوران كودكی‌ام. پدربزرگ من كارگاهی داشت كه به اصطلاح اتاق كارشان بود و آن زمان ما خیلی كوچك بودیم چهار یا پنج ساله و وقتی ایشان كار می‌كردند ما فقط نگاه می‌كردیم. وقتی پدربزرگم نبود من و ستاره یواشكی از پنجره‌ای كه در پشت بام بود به كارگاه سرك می‌كشیدیم و آنجا برای ما دنیای عجیبی بود. وقتی كه من بزرگ شدم و گفتم كه می‌خواهم در رشته نقاشی ادامه تحصیل بدهم پدربزرگم خیلی خوشحال شد و در واقع مشوق من بودند. خوشبختانه فضایی در خانه ما بود كه من همیشه برای طراحی و نقاشی مورد تشویق قرار می‌گرفتم.  طراحی را پیش چه كسی شروع كردید؟مرحوم علیرضا اسپهبد از دوستان نزدیك پدرم بودند. قبل از اینكه وارد دانشگاه بشوم ایشان یك فصل جدید در حوزه نقاشی در زندگی من باز كردند و بعد از آن از طریق آقای دولت‌آبادی معرفی شدم به آقای حسین ماهر كه به نوعی اولین استاد نقاشی من بودند و از سال 72 شروع به یادگیری نقاشی كردم و حدود هشت یا 9 سال شاگرد ایشان بودم. در همین مسیر ما چند نمایشگاه برگزار كردیم و من با كار تیمی آشنا شدم چون در كلاس‌های آقای ماهر نقاشی دیواری بزرگ كار می‌كردیم. آقای ماهر خیلی كمك كردند كه اصولا چگونه خودم را به یك فضای خلاق برسانم. روش‌های اجرایی كه ما در كلاس داشتیم خیلی متفاوت بود نسبت به دیگر كلاس‌ها. در كنار طراحی كه پایه اصلی نقاشی است آقای ماهر فضاهایی را برای ما ایجاد می‌كردند كه بتوانیم به یك فضای خلاق برسیم. كار موزاییك را از كجا شروع كردید؟ سال 76 در همان كلاس آقای ماهر آموزش می‌داد. با بچه‌ها به صورت خیلی ابتدایی، از روی كتاب آموزش موزاییك شروع به كار كردیم. آن زمان موزاییك در دانشگاه هنر جزو واحد درسی نبود اما بعدها جزو واحدهای درسی دانشگاه شد. البته موزاییك چندین تكنیك اجرایی دارد كه بچه‌های مجسمه‌سازی با یكی از این تكنیك‌ها كار می‌كردند. خلاصه ما كار موزاییك را شروع كردیم. یك تیم 10 نفره بودیم از بچه‌های كلاس آقای ماهر اما فقط سه تا از ما این كار را ادامه دادیم، یكی من و خانم دل‌آرام امینی و برادرم سیامك بود و اولین نمایشگاهم را سال 80 در گالری گلستان گذاشتم و چند نمایشگاه دیگر در گالری پرهون، آرتا و غیره... ‌‌ چطور به فكر كار موزاییك روی دیوارهای شهر افتادید؟ همین‌طور كه در شهر می‌گشتم همیشه فكر می‌كردم چقدر دیوارها خاكستری و چقدر همه جا فقط بتون و آسفالت و ساختمان‌های بلند و هیچ رنگی در شهر نیست. برای همین از سال 85 شروع كردم به رایزنی با شهرداری كه آیا می‌توانم در این حوزه كاری انجام بدهم كه در نهایت سال 87 از طریق یكی از دوستانم معرفی شدم به شهردار منطقه پنج آقای تركاشوند و به ایشان یك رزومه كاری ارایه دادم و خیلی استقبال كردند و گفتند خودتان دیوار را انتخاب كنید.  رزومه كاری شما از نمایشگاه‌هایی بود كه برپا كرده بودید؟ قبل از آن كارهایی در ابعاد 10 یا 15 متر انجام داده بودم مثلا اطراف استخرها و غیره... اما در اشل بزرگ این كار را انجام نداده بودم و ایشان این تكنیك را پسندیدند و ما شروع كردیم.  كار موزاییك قبلا در شهر انجام نشده بود؟ نه، فقط یك كار در تالار وحدت است كه نزدیك به 40سال پیش انجام شده و كار بسیار زیبایی است. خیلی جالب است كه آن كار را هم یك خانم انجام داده‌اند. البته كار كاشی در مساجد ایران سال‌ها قدمت دارد اما به این شكل در سطح شهر نداشتیم و من شروع كردم به كار در یك قطع 280 متری كه تركیبی بود از نقاشی و موزاییك كه بازخورد بسیار خوبی هم داشت و بعد از ‌آن علاقه‌مند شدم كه این كار را گسترش بدهم و ضلع بعدی پل را گرفتیم كه در حدود 600 متر مربع بود و آن هم تركیبی از نقاشی و موزاییك. كل مجموعه‌ای كه در پل همت و ستاری است حدود 900 متر مربع كار است كه 50 درصد آن نقاشی و 50 درصد آن موزاییك است. بعد از آن شهرداری‌های منطقه‌های دیگر هم با من تماس گرفتند كه ما این كار را در مناطق دیگر هم انجام بدهیم كه حالا رسیدیم به منطقه شش.من خودم در همین منطقه بزرگ شده‌ام كه منطقه شش یك منطقه فرهنگی است و موقعیت مهمی هم دارد زیرا خیلی از سینماها و تالارها در این منطقه هستند و همچنین یكی از مناطق قدیمی تهران است.یك جلسه با آقای سلیمی شهردار منطقه شش داشتیم و خیلی استقبال كردند و قرار شد این دو دیوار را كه در اتوبان مدرس است كار كنیم. ‌‌ طراحی‌ها را بر چه مبنایی انجام می‌دهید؟برای این منطقه با توجه به موقعیت خاصی كه دارد تصمیم گرفتیم طرح‌ها و فضاهایی را انتخاب كنیم كه رنگ و بوی آثار تاریخی را داشته باشند و از المان‌ها و شاخص‌های تاریخی و فرهنگی استفاده كنیم. مثلا یكی از سبك‌هایی كه در كشورهای دیگر به عنوان یك سبك ایرانی شناخته می‌شود مینیاتور ایرانی است و ما سعی كردیم با الهام از مینیاتور نه البته صددرصد وفادار به مینیاتور، طراحی كنیم. چون به ما گله كرده بودند كه این كار مینیاتور نیست و من هم گفتم این كار صددرصد مینیاتور نیست و ما فقط سعی كرد‌ه‌ایم با الهام از ‌آن یك فضایی به وجود بیاوریم كه سمبل‌ها و نقوش قدیمی مثل همان اسب‌های بالدار در آن باشد و در دیواره شرقی طرح سواركارانی هستند كه چوگان بازی می‌كنند و به نوعی حفظ و احیای سبك و سیاقی كه این روزها نمی‌گویم از بین رفته اما خیلی كمرنگ شده است.  چرا از داستان‌های تاریخی و نمادهای شاخص‌تر فرهنگی استفاده نمی‌كنید؟ به صورتی همین اتفاق افتاده. مینیاتور در ایران؛ یك مقطع زمانی خاص دارد و در كل دیدن این تصاویر، چهره‌ها و نوع لباس‌ها به نوعی تداعی‌كننده یك دوره تاریخی است. ‌‌ طراحی كار را خودتان انجام می‌دهید؟ ما یك تیم هستیم؛ به این شكل كه من ایده‌‌ای می‌دهم و یكی دو تا از بچه‌ها ایده را به اتود تبدیل می‌كنند و شروع به كار می‌كنیم. اتودها را با هم اصلاح می‌كنیم و یك المان‌هایی را به آن اضافه می‌كنیم. یكی از دلایلی كه من از طراحی و گرافیك دور شدم این است كه همه چیز به سمت كامپیوتر پیش رفته و من چون بیشتر علاقه‌ به كارهای دستی دارم و كارهای تكنیكال را خیلی دوست ندارم به كلی از كار گرافیك كنار كشیده‌ام اما ایده‌ها و اتودها را انجام می‌دهم و مراحل بعدی كار را بچه‌های گروه كامل می‌كنند. مثلا من می‌گویم، می‌خواهم این دیوار مینیاتور باشد با این فضا و المان‌ها و این كمپوزیسیون با این ابعاد و این ایده به یك اتود تبدیل می‌شود و بعد روی آن اتود به صورت گروهی كار می‌كنیم و نهایتا وقتی كار تمام شد و به تایید من رسید كار را به شهرداری می‌بریم و نظرات آنها را هم مدنظر قرار می‌دهیم اما تا به حال پیش نیامده كه شهرداری دخل و تصرفی روی طرح داشته باشد.  آیا شما در مرحله نصب هم دخالت دارید؟ ما با كادر فنی ارتباط كامل داریم. به صورتی كه همیشه یكی از بچه‌های گروه در نصب كار حضور دارد. چون خیلی وقت‌ها ممكن است در حمل‌ونقل، كاشی‌ها شكسته شوند و یا مشكلات دیگر به وجود بیاید. تیم نصب یك تیم كاملا فنی است اما گروه هنری كار كه در كارگاه هستند همه بچه‌هایی هستند كه تحصیلكرده رشته هنر هستند و نگاه آرتیستی دارند و یكی از دلایلی كه كار ما نسبت به كارهای دیگر شاخص‌تر شده فضای اجرایی متفاوت كار است و حضور كسانی كه همه هنرمند هستند و نگاه هنری به كار دارند و همچنین ظرافت‌ها و دقت‌های خاصی كه بچه‌ها به كار دارند.  آیا شما طراحی‌های خود را با در نظر گرفتن فضای فرهنگی منطقه انجام می‌دهید؟ یك بخش كار مربوط می‌شود به سلیقه مسوولان منطقه. ما طرح‌هایی را داشتیم كه بیشتر به فضای آبستره نزدیك بود و خیلی رئال نبود ولی از آن طرح‌ها خیلی استقبال نشد. بیشترین نیاز و علاقه مسوولان به فضاهای رئال است و اگر مثلا در كاری یك فضای آبستره، فرم و رنگ بافت را ایجاد كنیم خیلی مورد تایید مسوولان نیست و دوست دارند كه المان‌ها مشخص‌تر باشد.  این وظیفه هنرمندان نیست كه سطح سلیقه مردم را بالا ببرند؟دقیقا این وظیفه هنرمندان است. اما محدودیت‌هایی هم وجود دارد. البته ناگفته نماند كه من خودم به تصویرسازی علاقه‌مندم، به یك حس روایت‌گونه و داستان‌پردازی و حتی ما یك پیشنهادی داشتیم برای شهرداری كه از داستان‌های شاخص ایرانی استفاده كنیم مثل رستم و سهراب شاهنامه و این كارها هم به صورتی ثبت یك لحظه است مثل چوگان بازی و سواركاری.ما سعی كرده‌ایم طراحی‌ها براساس مناطق باشد مثلا برای منطقه شش كه موقعیت مهمی دارد سعی كردیم به فضای ملی‌ نزدیك‌تر شویم البته با یك تكنیك مدرن. ما یك نگاه سنتی را با یك فضای مدرن تلفیق كردیم و بخش خلاقانه كار هم این است یعنی تركیب سنت و مدرنیته. یا مثلا برای منطقه پنج كه یك منطقه نوپاست و حدودا 24 یا 25 سال قدمت دارد و قبلا بیشتر منطقه باغ بوده و طی این سال‌ها تخریب شده و تبدیل به فضای شهری شده است ما در طراحی سعی كردیم شبیه آن چیزی باشد كه توسط خود ما از بین رفته است.  آیا برای تایید این طرح‌ها هیچ كارشناسی خاصی وجود ندارد؟چرا وجود دارد اما وقتی به زیباسازی می‌گوییم، می‌گویند به منطقه مربوط است و بالعكس وقتی كار زشت می‌شود هیچ كس مسوولیت قبول نمی‌كند اما وقتی خوب می‌شود همه می‌گویند كار ماست. (خنده)به هر حال تهران یكی از بزرگترین شهرهای دنیاست و 22 منطقه دارد و 22 شهردار و تنوع سلیقه هم وجود دارد. ‌‌ حدودا یك پروژه چه مدت زمان به طول می‌انجامد؟بستگی به محل كار و به متراژ كار دارد. معمولا كار كارگاهی خیلی به سرعت پیش می‌رود. اما نصب بیشتر طول می‌كشد چون كار در اتوبان سخت و امكانات كم است؛ آب نیست؛ برق نیست و شرایط خیلی سخت است.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن