تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831606680




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يادي از يار ديرين


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يادي از يار ديرين
يادي از يار ديرين     گفتگو با آيت الله ابوالقاسم خزعلي درآمد در غالب روايت هائي كه همراهان چريك انقلاب از وي نقل مي كنند؛ پيوسته ذكري او آيت الله ابوالقاسم خزعلي و انس و مساعدت هاي وي با آن مجاهد شهيد در ميان است. آيت الله خزعلي 82 ساله، كه همچنان سراپا شور ديني وانقلابي است، اندرزگو را از صميمي ترين ياران خويش در دوران مبارزه مي داندو بر اين باور است كه تأثير معاشرت با او و امثال اوست كه حرارت دفاع از اسلام و انقلاب را در دل و جانش جاودانه ساخته است. عنايت به انس و صميميت وافر شهيد اندرزگو با حضرتعالي، شما كدام ويژگي را در شخصيت او بارزتر يافتيد؟ به نظر من شاخص ترين شخصيت شهيد اندرزگو، همان روح دردمند او بود. زماني كه در همان اوايل كارش در آبادان با او آشنا شدم، متوجه اين خصوصيت دردمندي او شدم. او در جلسات سخنراني من در آبادان شركت مي كرد. البته من نفهميدم كه در آن سفر، به صورت عبوري آمده بود و يا مي خواست در آبادان توقف كند. اين ويژگي دردمندي در او احساس تعهد و مسئوليتش نسبت به اجراي احكام اسلام موجب شده بود كه او توانايي هاي خارق العاده اي را از خود بروز بدهد. او در اين توانايي ها به دو نفر ديگر شباهت داشت. من هميشه سه چهره را از لحاظ دردمندي، غيرت و حميت ديني و همچنين بينش وتدبير و رفتار، شاخص ديده ام. اولين فرد، مرحوم شهيد نواب صفوي است كه شور و دردمندي اش، او را از نجف به ايران كشاند تا با كسروي مبارزه كند. سخنان كفرآميز كسروي كه متضمن نفي برخي از مسلمان اسلام و تشيع و توهين به ساحت مقدس قرآن و ائمه بود، به نجف رسيده بود و بخش مهمي از علما، او را مرتد دانسته بودند. شهيد نواب صفوي براي حصول اطمينان به ايران آمد و با كسروي به مباحثه پرداخت، بلكه از اين راه بتواند او را از رفتار كفرآميزش منصرف سازد. همچنين او مي خواست از نزديك صحت و سقم آنچه كه شنيده بود، اطمينان حاصل نمايد. وقتي كه كسروي در ميانه بحث، او را به مرگ تهديد كرد، شهيد نواب دريافت كه اين فرد عنود و لجوج قابل هدايت نيست و لذا تصميم گرفت او را از ميان بردارد، اين غيرت و دردمندي در ميان تمام اعضاي فداييان اسلام مشهود بود. دومين الگو و نماد دردمندي، مرحوم ابوترابي است. خود او برايم نقل مي كرد كه مأمور زندان درحال كابل زدن به او و شكنجه دادنش بوده كه او براي لحظاتي از حال ميرود. بعد كه به هوش مي آيد، مي بيند كه مأمور خسته شده و شلاق از دستش افتاده است. او از جا بلند مي شود، شلاق را بر مي دارد و محترمانه به دست مأمور مي دهد و مي گويد، «به كارت ادامه بده، چون ممكن است اگر ببينند كه دست از كار برداشته اي، برايت مشكل ايجاد شود.» آن مأمور بسيار شرمنده مي شود و مي گويد، «من دارم شمارا كتك مي زنم.» مرحوم ابوترابي پاسخ مي دهد، «خير، شما داري وظيفه ات را انجام مي دهي.» شخصيت سوم، اندرزگوست و نكته جالب اينكه هر سه تن با يكديگر علاقه و وابستگي و سابقه ديرين دارند و مرحوم شيهد نواب صفوي و با يكديگر همدل و همكار بودند. من با هر سه دوستي نزديك داشتم، اما رابطه من با اندرزگو بسيار صميمي بود و تقريبا با يكديگر مثل برادر بوديم. اشاره فرموديد به روحيه دردمندي در شهيد اندرزگو و بركاتي كه اين دردمندي داشت. اين خصوصيت موجد چه ويژگي هايي در ايشان شده بود؟ هر وقت به ياد آقاي اندرزگو مي افتم، حس مي كنم مثل پرنده ها بود. به راحتي بين شهرها وحتي كشورها تردد مي كرد. گاهي در افغانستان بود، گاهي در ايران. حتي شنيدم كه فلسطين هم رفته بود. در نجف خدمت امام مي رسيد و درباره مشكلاتش با ايشان صحبت مي كرد. در ايران هم همين طور بود و دائما بين شهرهاي مختلف تردد مي كرد و به تبعيدي ها سر مي زد. به خود من هنگامي كه درتبعيد بودم، چندين بار سر زد، از جمله در دامغان. يك بار به دامغان ونزد من آمد و چون مي دانست كه من در باب مسائل سياسي يادداشت هايي را مي نويسم، به من گفت، «اينها را پراكنده و در يادداشت هاي مختلف بنويس كه اگر بازداشت شدي و مأموران ساواك به منزل تو هجوم آوردند، نتوانند اين صفحات را با هم تطبيق بدهند و اطلاعات لو نرود.» اين، حاصل تجربياتي بود كه در طول سال ها مبارزه به دست آورده بود. تسلطش بر اعصابش بسيار قوي بود. او از بسياري از مهلكه هايي كه در مقابل ساواك برايش پيش آمده بود، به مدد همين ويژگي نجات پيدا كرد و به همين دليل، عده اي از مبارزين رفتار او را سرمشق قرار داده بودند و سعي مي كردند از شيوه او تقليد كنند. در جريان اعدام انقلابي منصور، ظاهرا شما از جمله شخصيت هايي بوديد كه موجبات اختفاي شهيد اندرزگو را فراهم و به او كمك هاي بسيار مؤثري كرديد. در اين مورد چه خاطراتي داريد؟ در جريان منصور، ايشان كار جالبي انجام داده بود كه خودش برايم نقل كرد. وقتي ماشين منصور به طرف مجلس مي رفت، ايشان به عنوان اولين حركت از سوي گروهي كه مأمور زدن منصور بود. جلو رفت و مقابل ماشين منصور ايستاد و راهش را سد كرد. ماشين منصور به سرعت به طرف مجلس مي رفت و اگر جلوي مجلس مي رسيد، احتمال داشت كه مأموران و اسكورت هاي منصور نگذارند بخارايي به او نزديك شود و عريضه اش را به او بدهد. شهيد اندرزگو مي گفت، «من پريدم جلو و ماشين ناچار شد توقف كند. منصور زودتر از محافظينش از ماشين آمد بيرون و همين باعث شدكه بخارايي بتواند منصور راگير بياورد و مأموريتش را به انجام برساند. بعد از اين ماجرا، زندگي مخفي ايشان شروع شد. من او را به طلبه ها معرفي كردم و به آنها گفتم، «سعي كنيد كه ايشان در لباس روحانيت و با اسم مستعار فعاليت كند و مخفي باشد.» ما هفته اي يك بار در قم جلساتي داشتيم كه عده اي از علما و فضلا شركت مي كردند و ايشان هم با رعايت تمام جوانب استتار و مخفي كاري در آن جلسات حضور پيدا مي كرد. حاضرين در آن جلسه، از جمله مرحوم آقاي مروي هم قاعدتا خاطراتي از ايشان داشتند. علي اي حال ايشان هر وقت كه در ايران بود، روابطش با بنده، محفوظ بود، چه در قم و چه در جاهايي كه سخنراني داشتم و يا تبعيد بودم، مرتبا به ديدارم مي آمد و من از جمله كساني بودم كه او را با هويت واقعي اش مي شناختم و طبعا از اين ارتباطات،‌خاطرات بسياري دارم كه بخش زيادي از آنها از يادم رفته. پيري است ديگر ! با اين همه در آينده سعي مي كنم با دقت و مطالعه بيشتر درباره ايشان مقاله اي بنويسم. لازم مي دانم از ماهنامه وزين شاهد ياران تشكر كنم كه ياد و خاطره اين مردان بزرگ را نشر مي دهد و همين موجب مي شود كه بركات خداوند بر اين كشور و نظام، افزون شود، چون در روايت داريم، «عند ذكر الصالحين، تنزل الرحمه» در هر كشوري كه ذكر آدم هاي صالح و حالات و خاطرات آنان، زياد ذكر شود، خداوند رحمتش رابر آنها نازل خواهد فرمود. والسلام.
يادي از يار ديرين
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 24 /ع  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن