واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: شكايت زن جوان از پدر ثروتمند
گروه حوادث- زن جوان براى دريافت نفقه از پدر ثروتمندش به دادگاه شكايت كرد.به گزارش خبرنگارما، چند روز قبل دختر جوانى با مراجعه به شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده تهران مستقر در مجتمع قضايى عدالت با معرفى وكيل و ارائه دادخواست، از پدرش به خاطر نپرداختن نفقه شكايت كرد. وى به قاضى «محمود بقال شيروان»- رئيس دادگاه- گفت: دختر مرد ثروتمندى هستم كه كارخانه اى بزرگ با چند هزار كارگر دارد، اما پدرم به دليل رفتارهاى خشك و تندش روابط خود و تمام فرزندانش را به تاريكى و سردى كشانده است. به طورى كه در نتيجه مشاجرات و درگيرى ها، پدرم با هماهنگى يك روانپزشك تصميم گرفت مرا در يك تيمارستان بسترى كند. اما اين تصميم او باعث بروز مشكلات روحى شديد ترى در من شد. تا جايى كه براى انتقامجويى از پدرم وجبران كمبود محبت هايش با مردى كه هم سن و سال پدرم بود ازدواج كردم، اما مدتى بعد از شوهرم جدا شدم. به همين خاطر ازنظر مالى در تنگناى شديدى قرار گرفتم. پس از پايان اين مدت نيز با بحران روحى و مالى روبه رو شده و ناچار به خياطى رو آوردم و در اتاقى محقر و فقيرانه زندگى خود را ادامه دادم. از آنجايى كه پدرم از توان مالى خوبى برخوردار است و دائم به همراه مادرم به سفرهاى داخلى و خارجى مى رود، تقاضاى دريافت نفقه از او را دارم.قاضى دادگاه پس از شنيدن اظهارات وى دستور داد تا با تعيين وقت دادرسى و ابلاغ آن به طرفين پرونده جلسه اى براى بررسى اظهارات پدر و دختر تشكيل شود. مرد ثروتمند پس از حضور در دادگاه به قاضى گفت: وقتى دخترم ۱۳ ساله بود متوجه برخى رفتارهاى پرخطرش شدم. او با دوستان ناباب ومعتاد رفت و آمد داشت و چند بار هم اقدام به خودكشى كرد. همچنين او نسبت به مادرش بدبين بود و در تمام حركاتش اضطراب و پرخاشگرى به چشم مى خورد. تا جايى كه يك بار مادرش را به باد كتك گرفت و دندان او را شكست. او فرزند ناخلفى است و در حالى كه بهترين امكانات و شرايط زندگى در اختيارش بود با مردى ميانسال كه همسر و فرزند داشت، آشنا شد و همراه او گريخت.مرد در ادامه گفت: تا چند روز از ترس رسوايى و آبروريزى جرأت نداشتم اين موضوع را فاش كنم. بنابراين به دنبال دخترم همه جا را جست وجو كردم، اما پس از چند روز بى خبرى و اضطراب ناچار به دادسرا مراجعه و از مرد ميانسال به اتهامآدم ربايى شكايت كردم . پس از شناسايى و دستگيرى اين مرد و ارائه صيغه نامه متوجه شدم دخترم به عقد موقت وى درآمده و همسر او محسوب مى شود. با شنيدن اين موضوع شوكه شدم چرا كه اين مرد حتى توان اداره زندگى خودش را هم نداشت و نمى دانستم چه طور مى تواند زندگى دخترم را تأمين كند. به خاطر انتخاب خود خواسته دخترم، از آنها فاصله گرفته و او را به فراموشى سپردم اما دخترم در مدت دو سال هر از گاهى بى خبر به خانه مان مى آمد و جنجالى به پا مى كرد. حالاهم حاضر به پرداخت نفقه اش نيستم؛ چون او با رفتارهاى پرخاشگرانه اش مستحق عاق والدين است، نه دريافت نفقه.صحبت پدر به اينجا كه رسيد،دختر جوان با چشمانى اشكبار گفت: مادرم از خانواده اى اصيل و پولدار است. به همين خاطر پدرم تمام توجه اش را به او معطوف كرده. چرا كه مى داند موقعيت مالى و شغلى اش را به واسطه مادرم به دست آورده است اما در اين ميان هيچ توجه و محبتى نسبت به من ندارد. بنابراين ناخواسته جذب محبت هاى مردى هم سن و سال پدرم شدم و در شرايط نامناسب و وحشتناك خانه را ترك كردم. پدرم صاحب يك كارخانه بزرگ و املاك و مستغلات زياد است اما در زندگى خانوادگى مان مديريت ضعيفى داشت. من شايد بتوانم نفقه ام را به استناد شرع و قانون از پدرم مطالبه كنم اما عشق و محبت او را به اجبار نمى توانم دريافت كنم.در شرايطى كه در گرداب و توفان مشكلات اقتصادى و عاطفى در حال غرق شدن هستم، او فقط از زير بار مسئوليت شانه خالى مى كند.به گزارش خبرنگار ما، قاضى شيروان پس از شنيدن اظهارات اين پدر و دختر دستور داد تا كارشناس رسمى دادگسترى در رشته نفقه به بررسى ميزان نفقه دختر جوان بپردازد.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]