واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مشاور دانشگاه علوم پزشكي تهران عنوان كرد: دردسترس بودن مواد اعتيادآور دردانشگاهها غيرقابل انكار است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: آسيبهاي اجتماعي
مشاور دانشگاه علوم پزشكي تهران در دسترس بودن مواد اعتيادآور در دانشگاهها را غيرقابل انكار دانست و با اذعان به اين كه شمار معتادان تفنني در دانشگاهها بسيار زياد است، گفت: درصد معتادان حرفهاي در دانشگاهها در برابر معتادان تفنني، كمتر، اما در حال رشد است.
به گزارش خبرنگار «اجتماعي» ايسنا، مريم رامشت صبح روز چهارشنبه در نشست هفتگي پژوهش ستاد مبارزه با مواد مخدر كه به بررسي تحليلي عوامل موثر در گسترش مصرف مواد در دانشجويان دانشگاهها بر اساس مدل سوءمصرف مواد و راههاي پيشگيري اختصاص داشت و در مجموعه فرهنگي شقايق برگزار شد، با اذعان به اين كه تحقيقات متعدد نشان ميدهد كه مصرف مواد در سطوح گوناگون در دانشگاهها يك واقعيت محض است، افزود: در پژوهش زمينهيابي كه توسط دفتر مطالعات فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فنآوري در سال تحصيلي 82 ـ 1381 بر روي نمونهاي متشكل از پنج هزار و 231 دانشجو در 21 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم، تحقيقات و فناوري صورت گرفت، 586 نفر حدود 11 درصد مواد مخدر مصرف ميكردند و پس از ترياك، حشيش، شيره و ترياك سوخته شيوع بيشتري در بين دانشجويان داشته و به ترتيب توسط 8/3 درصد، 3/2 درصد، 2/2 درصد دانشجويان حداقل يكبار مصرف شده است.
وي اضافه كرد: پژوهشي كه درباره عوامل چندگانه مصرف مواد مخدر در بين دانشجويان پسر دانشگاههاي دولتي 1383 انجام شد، نشان داد، بيشترين فراواني مصرف در بين رشتههاي مختلف در گروه فني مهندسي 3/33 درصد قرار داشته كه 73 درصد از مصرف كنندگان را دانشجويان غيربومي (ساكن خوابگاه يا منازل استيجاري) تشكيل ميدادند كه از اين تعداد 4/45 درصد ساكن خوابگاه بودند.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به اين كه انواع اعتياد به مواد مخدر سه قطب دارد، اين سه قطب را اين گونه توصيف كرد: قطب اول، ماده مورد استفاده و تاثيرات آن بر ارگانيسم، قطب دوم شخصيت فرد معتاد و تمام عوامل عاطفي مربوط به آن و قطب سوم، نقش محيط اطراف معتاد در دورانهاي مختلف زندگي و ساير محيطهاي زيستي كه فرد، جبرا در آنها قرار ميگيرد، است.
وي جامعه آماري پژوهش را كليه دانشجويان مقطع كارشناسي كه در سال تحصيلي 85 ـ84 در دانشگاههاي دولتي مشغول به تحصيل بودهاند، دانست كه تعداد سه هزار و 177 دانشجو از 42 دانشگاه به عنوان نمونه در اجراي پژوهش مشاركت كردهاند.
مشاور دانشگاه علوم پزشكي تهران با اشاره به يافتههاي پژوهشي نيز، يادآورشد: طبق اطلاعات به دست آمده، از لحاظ جنسيت، مردان 1/44 درصد و زنان 9/55 درصد، از لحاظ وضعيت سكونت، دانشجويان خوابگاهي 1/53 درصد، دانشجويان غيرخوابگاهي 9/46 درصد و از نظر گروه آموزشي، گروه علوم انساني 35 درصد و فني مهندسي 30 درصد نسبت به ساير گروهها بيشترين مشاركت را در اين پژوهش داشتهاند.
وي با بيان اين كه طبق نظريه تعاملگرا (هوبا، وينگارد و بنتلر) استفاده از مواد مخدر در موضعي قرار دارد كه علل مصرف آن را با چند مجموعه وسيع از عوامل فردي و فرافردي برآورد ميكنند، رفتارهاي مصرف مواد و الكل در مجموعه وسيعتري از سبكهاي رفتاري ترجيحي جاي گرفتهاند كه ممكن است يكديگر را تقويت يا تضعيف كند، مثلا مصرف الكل رفتار تقويت كننده سوء مصرف مواد مخدر است.
وي خاطرنشان كرد: منظور از حوزه فرافردي ابعاد نظام شخصيتي است كه با مصرف مواد و جايگزينهاي آن مانند برونگرايي، جراتمندي، اتكا به خود، اطاعت از قانون، سازگاري اجتماعي و عاطفي، طغيانگري، اضطراب و نگراني، تمايل به هيجان خواهي، استقلال و تلاش براي موفقيت مرتبط است و حوزههاي بين فردي نيز شامل نظامهاي حمايت صميمانه خانواده، دوستان و ديگر افرادي است كه براي فرد مهم هستند.
وي در ادامه با اشاره به مهمترين عوامل ديگر كه به ترتيب بيشترين تاثير را در گرايش دانشجويان به مصرف مواد دارند، فقدان اعتماد به نفس با 6/36 درصد، نبود بهداشت رواني و استرس و فشارهاي رواني 8/25 درصد، مشكلات عاطفي 2/25 درصد، احساس تنهايي و غربت 4/21 درصد، احساس پوچي و هدفي 9/19 درصد، مشكلات خانوادگي 7/19 درصد، هيجان طلبي 8/13 درصد، آزاديهاي بي قيد و شرط 3/16 درصد، نبود امكانات تفريحي 5/15 درصد، فقدان آگاهي كافي در زمينه مواد مخدر 3/14 درصد و در دسترس بودن مواد 7/13 درصد را از اين عوامل برشمرد.
رامشت با اشاره به نتايج پژوهشي ديگر سه عامل مهم مرتبط با سوءمصرف مواد، عزت نفس ضعيف، ناتواني در بيان احساسات، خودكارآمدي شخصي و موفقيت تحصيلي همبستگي معنادار، بين عزت نفس ضعيف و سوء مصرف الكل و دارو ، بزهكاري بي بندباري جنسي ، افكار خودكشي نيز رابطه وجود دارد.
وي ضروري بودن توجه به بهداشت رواني براي پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي مانند خودكشي ، اعتياد، خشونت ، رفتارهاي بزهكارانه و اختلالات رواني را واقعيتي غير قابل انكار عنوان و بيان كرد: برنامه پيشگيري موسوم به آموزش مهارتهاي زندگي (LIFE SKILLS TRIANING) در سال 1993 به منظور ارتقاي سطح بهداشت روان و پيشيري از آسيبهاي رواني و اجتماعي از سوي سازمان جهاني بهداشت (W.H.O) طراحي و در سطح وسيع در كشورهاي جهان مورد استفاده قرار گرفته، از راهكارهاي مناسب براي تامين بهداشت رواني است.
وي معني مهارتهاي زندگي را ايجاد روابط بين فردي مناسب و موثر، انجام مسووليتهاي اجتماعي ، انجام تصميمگيريهاي درست ، حل تعارضها و كشمكشها بدون توسل به اعمال و رفتارهايي كه به خود يا ديگران صدمه مي زنند ، توصيف و اضافه كرد: يادگيري مهارتهاي زندگي موجب افزايش ظرفيت روانشناختي (PSYCHOLOGICALCONPETENCE) ميشود .
مشاور دانشگاه علوم پزشكي تهران ، تاثير گروه همسالان، بحرانهاي عاطفي، خوشگذراني و پر كردن اوقات فراغت كه به صورت جدي از اين لحاظ در دانشگاهها مشكل داريم ، نشان دادن استقلال، فرار از احساس ناامني، مقابله با والدين و فشار خانوادگي، مسووليت زياد ، فرار از مشكلات و سبقت گرفتن از ديگران را به ترتيب از عوامل مؤثر در گرايش دانشجويان به مصرف مواد مخدر خواند و تاكيد كرد: قرار گرفتن براي اولين بار ، در كنار جنس مخالف و ناآگاهي نسبت به نحوه برخورد با اين شرايط را از بحرانهاي عاطفي شايع در دانشگاهها است.
وي با بيان اين كه پذيرش دانشجو در دانشگاهها با تساعد هندسي و امكانات دانشگاهها با تساعد عددي بالا ميرود ، خاطر نشان كرد: كمبود امكانات در خوابگاههاي دانشجويي با نبود امكانات سالم براي پر كردن اوقات فراغت دانشجويان رابطه مستقيم دارد.
رامشت ، در دسترس بودن مواد اعتياد آور و مصرف آنها در بين دانشجويان را داراي همبستگي معنادار عنوان كرد و با طرح اين موضوع كه درصد معتادان حرفهاي در دانشگاهها در برابر معتادان تفنني، كمتر، اما در حال رشد است، به يكي از يافتههاي پژوهش خود در زمينه ميزان در دسترس بودن مواد مخدر در دانشگاهها اشاره كرد و گفت: يكي از شركت كنندگان در اين پژوهش عنوان ميكرد كه من يك روز دندان درد شديد داشتم و در اين حال از كنار نردههاي دانشگاهها رد ميشدم كه يكي از دانشجويان به من ترياك تعارف كرد تا درد دندانم ساكت شود.
به گزارش ايسنا، اين پژوهشگر در ادامه با ابراز تاسف از اين كه تكليف آموزش مهارتهاي زندگي هنوز در ايران مشخص نيست، يادآورشد: آموزش مهارتهاي زندگي در بسياري كشورهاي دنيا از مهدهاي كودك آغاز ميشود، اما اجراي اين آموزشها در ايران به دانشگاهها محدود شده كه آن هم با تغيير محتوا و به صورت بلاتكليف ارائه ميشود.
وي در پايان خودآگاهي، همدلي، مقابله با هيجانهاي منفي، مقابله با استرس، ارتباطات اجتماعي ، ارتباطات بين فردي، حل مساله، تصميمگيري ، تفكر انتقادي و تفكر خلاق را 10 مهارت اصلي زندگي از مجموعه آموزش مهارتهاي زندگي برشمرد.
انتهاي پيام
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]