واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: تازيانه تقلب بر پيكر نحيف آموزش
عالي- وحيد رضا نعيمي:
اخيراً در كنفرانسي كه درباره آفتهاي اجتماعي گريبانگير جوانان در شيراز برگزار شد، اعلام شد حدود 60درصد دانشجويان دانشگاهها تقلب ميكنند.
طبيعي است نميتوان گفت اين دسته از دانشجويان همگي در اين مقطع از تحصيل اين كار را شروع كردهاند، بلكه بخش عمدهاي از آنان از دوران تحصيل در مدرسه اين عادت را همراه خود به نهادهاي آموزش آلي ميآورند. نگارنده كه خود در برخي نهادهاي آموزش آلي تدريس ميكند، همواره با اين مشكل جدي آموزشي برخورد كرده و شاهد آثار زيانبار آن بوده است.
گسترش اين پديده خطرناك كه ميتواند بنيانهاي نظام آموزش را مورد تهديد قرار دهد، ناشي از عواملي چند است. مداراي كادر آموزشي شامل مدرسان و كاركنان مربوط در دانشگاهها با كساني كه مرتكب تقلب ميشوند، تلقي مثبت دانشآموزان و دانشجويان از تقلب كه نوعي زرنگي به شمار ميآيد، گرايش بخش قابل توجهي از دانشآموزان و دانشجويان به طي دوره آموزشي بدون زحمت و به قولي با دو دَرِه كردن مدرسان و كلاس و در مواردي گرفتاريهاي شخصي دانشجويان و دانشآموزان از جمله اين دلايل و عوامل است.
دليل گسترش بسياري از رفتارهاي ناهنجار در جامعه از جمله تقلب در محيطهاي آموزشي، اين است كه افراد با انجام رفتار خلاف قانون، به خواسته خود ميرسند يا به بيان علمي رفتار بد پاداش ميبيند؛ يعني رفتار بد نتيجه ميدهد. بعضي از اين افراد نيز شايد نه از روي نيت بد بلكه از روي اضطرار دست به تقلب ميزنند.
به هر حال علت هر چه باشد، تقلب موريانهاي است كه بنيان آموزش را ميخورد. در بسياري موارد با دانشجوياني روبهرو شدهام كه با تعجب ميپرسند مگر ميشود كه كسي تقلب نكند يا حتي باور نميكنند كه كسي در طول تحصيل تقلب نكرده باشد! در مقايسه با 2دهه پيش كه خودم روي صندلي و نيمكت كلاس مينشستم، تصور ميكنم در حال حاضر از قبح تقلب تا اندازهاي كاسته شده است. شايد توجهي كه مسئولان نظام آموزشي به ديگر مسائل ميكنند، سبب شده است تا از توجه به اين ناهنجاري كه بهصورت نگرانكنندهاي متداول شده است، بازبمانند. اگر قرار است كيفيت آموزش در تمام سطوح ارتقا يابد، يكي از راههاي آن اِعمال مقررات موجود در زمينه برخورد با تقلب است.
انواع متقلبان
بهنظر ميرسد افرادي كه دست به تقلب ميزنند، به چند دسته تقسيم ميشوند كه بهطور خلاصه به آن ميپردازم. البته تقدم و تأخر اين دستهبندي به معناي كم و زياد بودن افرادي كه در آن چارچوب قرار ميگيرند، نيست و فقط براي تسهيل شناخت اين پديده است. دسته اول كساني هستند كه عمدتاً براي كسب مدرك به دانشگاه آمدهاند. اين افراد احتمالاً بيعلاقه يا كمعلاقه به درس هستند يا شايد هم علاقهمندند، اما فرصت مطالعه كافي و آمادگي براي امتحان را ندارند.
امتيازي كه ادارات و شركتها و بعضاً ديگر كارفرمايان براي مدرك دانشگاهي قائل ميشوند، باعث ميشود تا افرادي كه پيش از اشتغال به هر دليلي نتوانستهاند به دانشگاه راه يابند، اكنون با متنوع شدن نهادهاي آموزش آلي و آسان شدن نسبي راهيابي به نظام آموزشآلي، در حالي قدم به كلاس دانشگاه بگذارند كه هدفشان از ادامه تحصيل كسب مدرك بهمنظور بهبود موقعيت شغلي است. اين قبيل افراد كه بيشتر ميانسال هستند و شامل مردان و زنان ميشوند، وقتي گرفتار ميشوند، با آوردن عذرهايي مانند گرفتاريهاي زندگي درصدد توجيه عمل خود و كسب نمره بر ميآيند.
گاه هم ميگويند همه تقلب كردهاند و چرا فقط با آنان برخورد ميشود. آنان بهشدت ميكوشند با آوردن دلايلي همچون حالا فقط تقلب من همه چيز را خراب ميكند كه با من برخورد ميكنيد يا يك درس نبايد آنقدر اهميت داشته باشد كه سرنوشت مرا تعيين كند يا همه تقلب كردند و من هم همين كار را كردم، به قدري اصرار ميكنند كه مسئولان آموزشي براي خلاصي از اين فشار روحي، وي را به مدرس مورد نظر حواله ميدهند و در اين حالت است كه بيشترين فشار به مدرس وارد ميشود. در اينجا مدرس تنها ايستگاه اِعمال مقررات بهمنظور حفظ استانداردهاي آموزشي و عدالت بين دانشجويان است.
گروه ديگري كه بيشترشان را جوانان تشكيل ميدهند، عمدتاً به هر دليلي به غيراز علاقه به درس به دانشگاه آمدهاند، مانند عقب انداختن دوره خدمت سربازي (براي آقايان)، كسب امتياز براي بالا بردن مطلوبيت در ازدواج (براي خانمها)، فرار از بيكاري (هم آقايان و هم خانمها) و غيره. با توجه به اينكه بخش اعظم گستردهاي از آموزش آلي اكنون بهصورت شهريهاي اداره ميشود، اين دانشجويان نهايت سعي خود را ميكنند تا در درسي نيفتند. تقلب نيز بخشي از اين تلاشهاست. گاه به كسي تقلب ميدهند و گاه از كسي تقلب ميگيرند. دلايلي كه براي عمل خود نيز ميآورند، مربوط به هدف آنان از تحصيل است. ولي تصور شخصيام اين است كه اين قبيل افراد حاضر نيستند زحمت درس خواندن و آمادگي براي امتحان را بهخود بدهند. چون پول دادهاند، گمان ميكنند حتماً بايد درس مورد نظر را بگذرانند. اين گروه گاه نزد ديگر دانشجويان به زرنگي خود مباهات كرده و بقيه را به خاطر درسخواني مسخره ميكنند.
گروه سوم افرادي هستند كه با علاقه نسبي به كلاس درس آمدهاند، اما به دلايلي در مواردي تقلب كردهاند، مثلاً دوستي از آنان خواهش كرده است يا به درسي علاقهمند نبودهاند و فقط نمره آن را خواستهاند و غيره. اين قبيل افراد معمولاً از گرفتاري به هنگام تقلب بيمناك هستند و اغلب با دقت و ترس و لرز اين كار را ميكنند. عذر آنان معمولاً صادقانه است؛ هر چند كه اين امر توجيهي براي تقلب به حساب نميآيد.
آثار تقلب
در مواردي، كاركنان و حتي مدرسان براي خلاصي از مشكلات روبهروييهاي بعدي با دانشجويان، ترجيح ميدهند تقلب دانشجويان را ناديده بگيرند، اما در بيشتر موارد مدرس تنها عامل باقيمانده براي اِعمال قانوني است كه روز به روز ضعيفتر ميشود. نكته مهم در اين ميان اين است كه رواج تقلب موجب دلسردي عميق دانشآموزان و دانشجويان ممتاز ميشود. بارها دانشجويان درسخوان گلايه كردهاند برخي ديگر بدون درس خواندن و با تكيه بر تقلب، نمره بالا ميگيرند. در مواجهه با آنان (كه روزگاري خودم جزو آنان بودم و احساس مشابهي داشتم) پاسخي ندارم جز اينكه بگويم من تا حدي كه ميتوانم از اين رفتار ممانعت ميكنم و به آن پاداش نميدهم ولي نميتوانم در تمام سالن دوربين نصب كنم تا مچ همه متقلبان را بگيرم!
در دل براي اين دانشجويان غصه خوردهام، كساني كه درستكاري و نجابت و فضيلت اخلاقي آنان در اين جامعه وبال گردنشان ميشود و در اين رقابت جا ميمانند. همه ما در مواردي در زندگي مظلوم واقع شدهايم و به آن اعتراض كردهايم و احساس دردناك آن را هميشه بر روان خود احساس ميكنيم. تقلب مانند دوپينگ در ورزش است كه جرم محسوب ميشود. شايد برخي دانشجويان معتقد باشند درس خواندن رقابت نيست بلكه هدف فقط گذراندن درس است. اما حس برتريجويي انسان (كه درجاي خود احساسي كاملاً سالم، مشروع و سازنده است) بر اثر تقلب جريحهدار ميشود. تقلب شرايط برابري را كه براي رقابت در تمام عرصههاي زندگي لازم است، با كاربرد اصول غيراخلاقي به نفع افراد غيرشايسته از بين ميبرد. تقلب با تضعيف بنيه علمي دانشجويان و از بين بردن روحيه رقابت سالم، باعث پايين آمدن كيفيت تحصيل و افت توان علمي فارغالتحصيلان ميشود.
مقابله با تقلب
به هر صورت، ريختن قبح تقلب و افتخار متقلبان به عمل خود، تهديدي جدي براي نظام آموزشآلي است كه آثاري فراتر از اختلال در آموزش دارد. انسان در دوره تحصيل از همه رفتارها و گفتارها ميآموزد. وقتي دانشآموز يا دانشجويي ميبيند بدون زحمت ميتواند در درسي نمره بگيرد، وسوسه نيرومندي براي ارتكاب اين عمل پيدا ميكند. بهنظر ميآيد علاوه بر تحملنكردن تقلب، تأكيد بر رفتارهاي مطابق با اصول اخلاقي و تقبيح زشتي تقلب براي قشر فراگيرنده علم ميتواند در مبارزه با اين پديده زشت مؤثر باشد.
تاريخ درج: 8 خرداد 1387 ساعت 08:35 تاريخ تاييد: 8 خرداد 1387 ساعت 13:34 تاريخ به روز رساني: 8 خرداد 1387 ساعت 13:31
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]