واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: حالا وقت انقلاب در تيم ملى نيست
سرعت تغييرات در تيم ملى بيش از ظرفيت واقعى آن شده است. به اين تيم نگاه كنيد و آن را با جام ملت هاى آسيا مقايسه كنيد. اگر آن تيم با تيم جام جهانى ۱۵ درصد تفاوت داشت، اين تيم با تيمى كه به جام جهانى رفت حالا ۸۵ درصد تفاوت دارد و تقريباً هيچ خطى وجود ندارد كه مثل آن زمان با همان چيدمان و همان مهره ها به مصاف حريفان برود. البته بخشى از تغييرات اجبارى است مثل مصدوم شدن مهدوى كيا يا نيامدن هاشميان اما بخشى ديگر از تغييرات سرعت بيش از اندازه را تجربه مى كند كه تصور مى كنيم اين سرعت در تغييرات همه چيز را در آن تيم در حال به هم ريختن است و به مثابه يك انقلاب مى ماند! انقلابى درون تيمى و به رهبرى دايى! على كريمى و رحمان رضايى البته از اصول تخطى كرده اند اما حداقل از على كريمى مى شد فاكتور گرفت تا تغييرات به اوج خود نرسد و تيم ملى از تجربه خالى نشود! امروز اما تيم ملى بيش از حد جوان شده و تصور مى كنيم اين جوانى بيش از حد به تيم ملى ضربه مى زند. دگرديسى آن هم در جايى مثل تيم ملى بايد آرام و با وقفه صورت بگيرد نه اينكه به يكباره اين تيم را به هم ريخت. فراموش نكنيد موفقيت هاى نسبى دوره برانكو به اين دليل صورت مى گرفت كه تيم پرفسور يخى كمترين تغييرات را به خود مى ديد. آن نوع حركت كردن (بى تغيير) هم البته عيب هاى زيادى داشت كه بزرگترينش بى انگيزه شدن بازيكنان فيكس و ذخيره به صورت توأمان بود كه همين بى انگيزگى سقف روياهاى ايران را كوتاه مى كرد اما نه آن همه بى تغيير بايد جلو مى رفتيم و نه اين همه با تغيير! در واقع بايد به نقطه اى مى رسيديم كه ميانه را رعايت مى كرديم اما امروز در تيم ملى تقريباً در همه پست ها تغييرات وسيعى ديده مى شود تا جايى كه به هر دليل امروز نسبت به جام جهانى نه دايى را داريم نه هاشميان، نه مهدوى كيا، نه رحمان رضايى و نه حتى على كريمى را! از سوى ديگر نكونامى كه امروز به ميدان مى رود هفته ها و شايد ماه ها با آن نكونام صخره اى كه به ميدان مى رفت تفاوت هاى فاحشى دارد! اين يعنى با سر به چاه تغييرات پرتاب شدن! حالا آنجا در تيم ملى هيچ كس اسم كوچك بغل دستى اش را هم نمى داند و حتى بينندگان عادى تلويزيونى چهره و اسم بيش از نيمى از بازيكنان تيم ملى را نمى دانند و شايد به همين دليل هم باشد كه براى بازى با زامبيا تنها ۱۰۰۰ نفر حاضر مى شوند به ورزشگاه آزادى بروند كه يك هفته قبل بيش از صد و سى هزار نفر شرمنده شده بود. دليل واضح است. اين تيم ستاره ندارد و در حال ساخت ستاره است آن هم اگر موفق به ساختن شود. در چنين شرايطى ممكن است تيم ملى خيلى چيزها را از دست رفته ببيند حتى صعود به جام جهانى را! معتقديم على دايى نبايد به تغييرات اجبارى تيم ملى دامن بزند و بايد تا جايى كه مى تواند حداقل براى روزهاى كنونى كمترين تغييرات را در تيم ملى ايجاد كند تا كسانى كه از روش بازى يكديگر آشنايى كافى دارند بتوانند چشم بسته يكديگر را پيدا كنند. على دايى شايد به خاطر منافع ملى بايد برخى مواقع چشم هايش را مى بست و حتى اشتباه ها را نمى ديد. البته نديدن اشتباه ها چندان منطقى نيست اما در چنين شرايطى بيشتر كردن تغييرات اصلاً منطقى نيست. البته تا ديدار با امارات هم زمان زيادى باقى نيست و امروز راه بازگشتى پيش روى دايى وجود ندارد اما معتقديم پس از بازى با امارات بايد مسير را عوض كرد و اندكى به اصل بازگشت. پيش از اين هم البته برانكو به يكباره تركيب اصلى تيم ملى را تغيير داد اما مقطعى كه برانكو چنين كرد با مقطع امروز تفاوت هاى زيادى دارد. برانكو از بوسان و بازى هاى آسيايى اسكلت آينده تيمش را ساخت و آن را تا جام جهانى ۲۰۰۶ جلو آورد و در اين بازه زمانى البته كمترين تغييرات را به تيمش داد اما انقلاب برانكو در مقطعى صورت گرفت كه اگر تيم ملى با ناكامى مواجه مى شد هم اتفاقى رخ نمى داد اما امروز اگر ناكامى يقه تيم منقلب شده ما را بگيرد جام جهانى ۲۰۱۰ از دست مى رود. به همين راحتى!
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]