واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - روزنامه ایران نوشت: سامان سالور از نسل سوم سینماگران بعد از انقلاب است که با ساخت فیلمهای اجتماعی حضورش را به عنوان یک کارگردان جوان در سینما تثبیت کرد. سالور با ساخت فیلم «سیزده 59» توانست در حوزه سینمای اجتماعی با پس زمینه دفاع مقدس اثری متفاوت بسازد و بخشی از مسائل و مشکلات آدمهای جنگ در جامعه معاصر را به تصویر بکشد. «سیزده 59» به لحاظ کیفیت نماهای جنگی موجود در آن یکی از باکیفیتترین آثار سینمای دفاع مقدس به شمار میرود. سالور در گفتوگو با ایران درباره وضعیت سینمای دفاع مقدس و تولید فیلم جنگی صحبت کرده است. بعد از نمایش «سیزده 59» در جشنواره فیلم فجر برای خیلیها این سئوال پیش آمد فیلمسازی که در 10 دقیقه ابتدایی فیلمش این قدر خوب فضای جنگ را به تصویر کشیده، چرا در ادامه فیلم به جای تصویربرداری از دل جنگ، دوربینش را به میان اجتماع آورده است؟ نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این مسئله است که «سیزده 59» فیلمی اجتماعی با پس زمینه دفاع مقدس است و در زمان نوشتن فیلمنامه هم همین مدت، اختصاص به نمایش جنگ و صحنه نبرد در فیلمنامه داشت یعنی از ابتدا هدفم این بود که به صورت کوتاه، اما در عین حال اثرگذار صحنههایی از نبرد ایرانیان در برابر عراق را به نمایش گذاشته و پس از آن به دل اجتماع بیایم. به عبارت بهتر خواستهاید سرنوشت آدمهای جنگ را در دوران پس از جنگ تصویر کنید؟ بله. این آدمها سرنوشتشان با جنگ پیوند خورده است. تولید فیلم جنگی تعاریف خاص خودش را دارد و فیلم من بیشتر درباره تنهایی آدمهایی است که هشت سال با جنگ درگیر بودهاند. یکی از ویژگیهای بسیاری از آثار مرتبط با دفاع مقدس، سطحینگری این آثار است که بیش از هر چیز نشأت گرفته از این واقعیت است که ساختن فیلم جنگی باکیفیت به تبحر زیادی نیاز دارد. ساخت فیلم جنگی یکی از سختترین کارها است بخصوص در کشور ما که امکانات لازم و درستی در این زمینه وجود نداشته و از تجهیزات و تکنولوژی استاندارد و روز تولید این فیلمها خیلی عقب هستیم. دوستان کارگردان موقعی که به سراغ ساخت فیلم جنگی میروند، با توجه به امکاناتی که وجود دارد تلاش میکنند بهترین نتیجه را در فیلمسازی به دست بیاورند ولی این امکانات حداقلی محدودیتهایی در حین تولید به وجود آورد که کار را دچار مشکل میکند. با این حساب حین فیلمبرداری نماهای جنگی «سیزده 59» هم دردسرهای زیادی را متحمل شدید؟ در حین ساخت «سیزده 59» امکانات محدودی داشتیم. برای فیلمبرداری تنها گزینه پیشرو شهرک سینمایی دفاع مقدس بود؛ در شهرک سینمایی دفاع مقدس نیز وضعیت ادوات و تجهیزات نظامی محدود است و اغلب اسلحهها عمر چند دههای دارند و در عمل کارایی ندارند و به غیر از سه عدد تانک که آنها را هم باید به زور هل دادن روشن کرد و چند اسلحه ژ- 3 که در حین شلیک، گلوله در داخل خشاب آنها گیر میکند و باید کلی کلنجار رفت تا اسلحه آماده شلیک شود با امکانات دیگری مواجه نیستیم. ضمن اینکه در گوشه گوشه شهرک سینمایی دفاع مقدس مظاهر شهری هم دیده میشود و اصلاً نمیشود جای دوربین را به دلخواه تغییر داد و میبایست با زوایای محدود دوربین کار کرد. حتی در زمینه استفاده از هنرور تخصصی در زمینه فیلمهای جنگی نیز با کمبود روبهرو هستیم. در اغلب فیلمها گروه تدارکات میروند و یک عده کارگر ساختمانی را برای استفاده از صحنههای شلوغ استخدام میکنند! استفاده از این نوع آدمهای غیرمتخصص باعث بروز اتفاقات ناگوار میشود و حاضر کردن این نوع هنرورها و قابل باور بودنشان برای مخاطبی که فیلم را نگاه میکند کار دشواری است. باید در نظر داشته باشیم صحنههای انفجار و اسپیشیال افکت سینمای ایران برخلاف سایر نقاط دنیا واقعی است و در عین حال بسیار خطرناک! و بارها شاهد آسیب دیدن عوامل سر صحنه فیلمهای جنگی بودهایم. خود من در حین ساخت فیلم «جایی نزدیک آسمان» سابقه اصابت ترکش را دارم و در حین کار علاوه بر خودم عاطفه رضوی و حبیب دهقاننسب هم حین بازی از اصابت ترکشها در امان نبودند و اگر خدا کمک نمیکرد دچار آسیبهای جدیتر جسمانی میشدیم. استفاده کرد. آیا به عنوان فیلمسازی جوان به راحتی توانستید در ساخت فیلمهای دفاع مقدس ورود پیدا کنید؟ در این حوزه با تقسیمبندی خودی و غیرخودی مواجه هستیم و این جریان به نفع سینمای دفاع مقدس نیست. کارگردانهای شایسته و با انگیزهای داریم که میتوانند فیلمهای مهم جنگی بسازند ولی کمبود امکانات از یک طرف و بحث خودی و غیرخودی از طرف دیگر باعث شده بسیاری از این جوانان قید کار در سینمای جنگ را بزنند. اگر امکان دارد درباره این موضوع بیشتر صحبت کنید؟ به عنوان مثال قبل از شروع ساخت فیلم «سیزده 59» تماسهای مجهولی با من گرفته میشد که تو به چه عنوان و اجازهای میخواهی فیلم جنگی بسازی؟ و وقتی مسئولیت و نام آنها را میپرسیدم عنوان میکردند ما آدمهایی هستیم که به تو اجازه نمیدهیم در فیلمت یک گلوله شلیک کنی و من فیلمم را با توجه به این مسائل ساختم و به نظر اغلب کارشناسان 10دقیقه ابتدایی فیلمم که به جنگ میپردازد، یکی از فصول درخشان سینمای دفاع مقدس است. با توجه به کاستیهای شهرک سینمایی دفاع مقدس آیا این نیاز احساس نمیشود که پلاتو و استودیوهای تخصصی برای سینمای دفاع مقدس ایجاد شود؟ این نیاز از سالها قبل احساس میشد. همین جا از فرماندهانی که سابقه حضور در جنگ را دارند تقاضا میکنم برای انجام یک مانور ساده به شهرک سینمایی دفاع مقدس بروند و ببینند آیا با امکانات موجود در این شهرک قادرند این مانور را برگزار کنند؟! سینما با توجه به حجم تولیدات نیازمند پروداکشن و تجهیزات قوی است در حالی که در شهرک سینمایی دفاع مقدس اجازه شلیک با دوشکا وجود ندارد چون اسلحه نیمهسنگین محسوب میشود و سر و صدا ایجاد میکند. برای بهبود این ضعفها سازمانهای وابسته و متولی جنگ، باید با عزم جدی استودیوهای با امکانات و تجهیزات روز و درخور سینمای دفاع مقدس تأسیس کنند. 58301
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 432]