واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: چابهار، محور توسعه شرق
مسير ترانزيتي ايران يكي از مهمترين مسيرها در حوزه جغرافيايي خود ميباشد و به دليل برخورداري از يك موقعيت استراتژيك، در صورت فراهم آوردن 3عامل تعيينكننده و امنيت بالا، سرعت بالا و هزينه پايين از جانب حملكنندگان و صاحبان كالا به عنوان مسير انتخابي مورد توجه بيشتري قرار ميگيرد.
متاسفانه تبليغات سوء عليه ايران و تصوير نادرستي كه از كشور ما در ذهن بسياري از تجار و شركتهاي حمل و نقل در خارج از كشور شكل گرفته، به همراه مشكلات زيرساختي و تسهيلاتي، موانع گمركي و تعرفهاي و مسايل قانوني موجود اغلب باعث ميشود مسير ايران مورد انتخاب قرار نگيرد.
مشكلات عمدهاي كه در ترانزيت ايران موجود است، عمدتا شامل:
1. مشكلات و تنگناهاي اجرايي در گمرك؛
2 . مشكلات اجرايي ترانزيت در ساير سازمانها؛
3. مشكلات مربوط به صاحبان كالا و شركتهاي حمل و نقل؛
4. مشكلات قانوني موجود در زمينه ترانزيت ميباشد، حال اين پرسش مطرح ميشود كه هر يك از اين عوامل تا چه حد در اين امر دخيلند. به عبارت بهتر، اگر بخواهيم اين عوامل را اولويتبندي كنيم اولويت آنها به چه شكل خواهد بود؟ با اين حال نبايد اين اصل را نيز فراموش كرد كه اگرچه اولويتبندي و تعيين ميزان وجود هركدام، لازم است ليكن، نگاه سيستمي در حل معضل ترانزيت دركشور ضرورت دارد.
بيشك تلاش براي تسهيل فرآيند ترانزيت و برطرف كردن مشكلات، تجار را براي انتقال كالا از مسير ترانزيتي ايران ترغيب خواهد كرد.
ايران از گذشتههاي دور چهارراه مبادلاتي جهاني بوده و در طول تاريخ طولاني خود مناطق بسياري در آسيا و اروپا را با هم متصل ميكرده است. بعد از گذشت قرنها ايران امروز همچنان از همان ظرفيتها و قابليتهاي تاريخي خود برخوردار است و در مركز چهارراه ارتباطي آسيا - اروپا از جمله تركيه، قفقاز، آسياي ميانه، شبه قاره هند، خليجفارس و خاور نزديك قرار گرفته و عزم آن دارد كه به عنوان يكي از كشورهاي راهبردي منطقه، از فرصتها و مزيتهاي نسبي بالقوه خود در حوزه ترانزيت و در راه پيشبرد و گسترش تعامل و همزيستي مسالمتآميز و توسعه همكاريهاي منطقهاي و بينالمللي حول منافع مشترك اقتصادي استفاده كند.
در دنياي امروز، رشد و توسعه تجارت و مبادله كالا و مسافر علاوه بر آن كه از جمله مهمترين محركههاي رشد و توسعه اقتصادي ملي كشورها تلقي ميشود، سهم مهمي نيز در تامين و كسب درآمد بيشتري براي كشورها دارد.
از اين رو بهرهبرداري از فرصتهاي موجود و خلق موقعيتهاي جديد ترانزيتي به عنوان يك استراتژي مهم همواره مدنظر سياستگذاران اقتصادي كشور بوده و به ويژه آنكه امروزه شاهد طراحي مسيرهاي جديد و ايجاد رقابت بين مسيرهاي ترانزيتي هستيم.
اهميت خط ساحلي جنوب و وضعيت شرق كشور پس از شكلگيري ژئوپولتيك جديد در آسياي ميانه و سقوط طالبان در افغانستان، امكانات و فرصتهاي طلايي تاريخي براي جمهوري اسلامي ايران ايجاد كرده است.
در اين ميان منطقه آزاد تجاري - صنعتي چابهار به عنوان نقطه تلاقي دو محور فوق ميتواند ضمن ايجاد ارتباط منطقي در سيستم حمل و نقل و ترانزيت كشور با آسيا ميانه و افغانستان، كانون كوشش و تلاش براي استحصال منافع عظيم اقتصادي باشد.
شهرستان چابهار در جنوب شرق كشور به دلايل دارا بودن 300 كيلومتر مرز آبي با آبهاي آزاد دنيا، نزديكي به شبه قاره هند وتوانايي طبيعي در ايفاي نقش پوششي در بنادر حوزه خليجفارس و آزادي عمل كامل براي برقراري ارتباط با جهان در مواقع بحراني به لحاظ ژئوپوليتيكي در سطح ملي و بينالمللي داراي نقش مهم و حساس ميباشد.
موقعيت ساحلي و بندرگاهي، موقعيت ژئوپوليتيكي، موقعيت استراتژيكي و نظامي و بالاخره موقعيت ترانزيتي و اقتصادي چابهار، فرصتهاي مناسبي را در جنوب شرق كشور فراهم كرده كه نه تنها كليد امنيت و توسعه پايدار شرق كشور در آن نهفته است بلكه مهمترين كريدور ارتباط آسياي ميانه با سارك، آ.س.آن و جنوب شرقي آسيا ميباشد.
چابهار به عنوان تنها بندر اقيانوسي ايران به لحاظ عمق استراتژيك داراي جايگاه ويژهاي در بين بنادر كشور ميباشد.
واقع شدن اين بندر در منتهي اليه جنوب شرق ايران امكان تسلط فضايي آن را در حوزه استراتژيك شرق و شمال شرق كشور فراهم آورده به گونه اي كه اين بندر با دسترسي مستقيم به آبهاي آزاد ميتواند موقعيت ژئوليتيكي مناسبي جهت ايجاد يك كريدور ارتباطي بين كشورهاي آسياي مركزي و آبهاي بينالمللي داشته و در تقويت مبادلات بينالمللي و تجارت خارجي موثر باشد.
در واقع بندر چابهار به عنوان نزديكترين مسير به كشورهاي آسياي مركزي و به صورت پلي ميان كشورهاي عضو اكو و به منظور ترانزيت و صادرات توليدات منطقهاي از موقعيت استراتژيك واقع شدن در مسير آبراهههاي بينالمللي و فاصله مناسب با عمان، شارجه، قطر، كويت و كراچي برخوردار است كه با توجه به اتصال به سرزمين اصلي و دسترسي آسان به بازار مصرف داخل كشور هم ميتواند به عنوان يك كانون مناسب سياسي اقتصادي عمل كند.
به همين منظور اگرچه تصويب منطقه آزاد تجاري - صنعتي چابهار در شرق خليج چابهار در سال 1370 با هدف بهرهگيري از توانهاي منطقهاي جهت سرمايهگذاري خارجي ايجاد اشتغال و... صورت گرفت. ليكن به نظر ميرسد با توجه به محدوديتهاي زيربنايي توسعه از جمله فقدان راهآهن سراسري و دوري از مركز به گونهاي كه مسير هوايي تهران - چابهار به عنوان طولانيترين مسير هوايي كشور به حساب ميآيد؛ اتصال به اهداف توسعه پايدار و متوازن منطقهاي به طور مناسبي برقرار نبوده و از طرف ديگر با توجه به توانمنديهاي محيطي اين بندر تاكنون نتوانسته جايگاه مناسبي را در اقتصادي منطقهاي به دست آورد.
وجود آبهاي عميق و بريدگيهاي طبيعي خليج چابهار، شرايط اسكلهسازي با عمق زياد و مختصات لنگرگاهي مطلوبي را براي پهلوگيري كشتيهاي بزرگ اقيانوسپيما فراهم آورده است.
اين ويژگي در ديگر سواحل جنوبي ايران و بنادر حاشيه خليج فارس ديده نميشود.
خليج چابهار در جنوب شرقي كشور و مشرف به درياي عمان و اقيانوس هند ميباشد و به دليل اين كه بر سر راه دريايي شرق و غرب قرار دارد، در بيشتر 4500 سال اخير از جايگاه ويژه بازرگاني و تجاري برخوردار بوده است.
كارشناسان معتقدند: طول عمر اين بندر و نبود سيستمهاي مكانيزه الكترونيكي در حد ساير كشورهاي حوزه خليج فارس و عدم استفاده از سيستم خدمات ترافيك شناورها معروف به محروميتهاي منطقه باعث شده تا پرسنل ماهر و با تجربه در منطقه حضور نداشته باشند.
همچنين نبود قوانين و مقررات شفاف و قابل تفسير، نبود امنيت در منطقه و در اذهان عمومي منطقه احساس ناامني را ايجاد ميكند. وضعيت نامناسب جادهاي كه كشش لازم براي تردد خودروهاي سنگين را ندارد، نبود امكانات كافي در مسيرهاي جادهاي از جمله مكانهاي اسكاني مناسب و تعميرگاههاي مورد نياز جهت خودروهاي باري و مسائلي از اين دست جزو مشكلات توسعه چابهار هستند.
وجود شناورهاي چوبي كه نظم و نظام حمل و نقل ترانزيت را دچار اختلال ميكنند و طول عمر اسكله و ناوگان ريلي در اين منطقه از ديگر مشكلات توسعه اين منطقه است.
با توجه به مطلوبيت مسير ترانزيتي چابهار از نظر جغرافيايي، تجهيز و تقويت جادههاي بين شهري و خطوط ريلي به خصوص محور زاهدان - كرمان كه هنوز به بهرهبرداري نرسيده است و در نهايت تجهيز بندر چابهار گامي مهم براي توسعه اين محور است.
ظرفيت جادهها و خطوط ريلي منتهي به بندر چابهار متناسب با حجم كالاهايي كه قصد ترانزيت به افغانستان و كشورهاي آسياي ميانه را دارند، نيست و لزوما براي افزايش ظرفيت بندر از طريق زيرساختهاي حمل و نقلي، سرمايهگذاري قابل توجهي مورد نياز است، به عنوان مثال راه ارتباطي فرعي چابهار به زاهدان نيازمند سرمايهگذاري و برنامهريزي بيشتري است.
گرچه شبكه راه ارتباطي كه از چابهار به مرز افغانستان متصل ميشود به صورت راه فرعي آسفالته فعلا در حال استفاده است، در مقابل بندر گوادر در پاكستان با مسير مناسب از اين بندر به مرز افغانستان چالش جدي براي بندر چابهار به شمار ميآيد.
با اين حال به دليل نبود زيرساختهاي جادهاي و ريلي مناسب در كشور افغانستان در حال حاضر امكان اتصال مناسب آن به كشورهاي آسياي ميانه وجود ندارد و عبور از چابهار هم به لحاظ كوتاهي مسير و هم به لحاظ عبور از يك كشور (تشريفات گمركي كمتر) براي رسيدن به آسياي ميانه گزينه مناسبتري است.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]