تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815379705




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گل در فرهنگ ايران


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: BUD3rd November 2008, 07:57 AMايرانيان نخستين ملتي بودند كه گل هديه دادند امروز در عصر ما ، زيباترين و ارجمند ترين و در عين حال در دسترس ترين و تاحدودي ارزان ترين تحفه ها يك شاخه يا دسته گل است كه به مناسبت هاي بسياري هديه مي شود . اين اقدام بديع و شايسته كه اكنون در بين همه جوامع و اقوام و ملل در سراسر جهان كم و بيش متداول است پيشينه بسيار دور و درازي مخصوصا در قلمروهاي فرهنگي ايران و به تبع آن در حوزه پهناور نفوذ زبان فارسي ، دارد . در اين مقاله به استناد آثار باستان شناختي موجود و با استفاده از مستندات تاريخي و متون كهن ، پيشينه دسته گل در ايران از عهد باستان تا عصر حاضر ، مورد بررسي و تتبع قرار ميگيرد . در باب مراسم گل افشاني و تهيه تاج گل و گل آرايي در عصر هخامنشيان مورخان و نويسندگان يوناني و رومي عهد باستان مطالب قابل توجه بسياري نوشته اند و در منابع پس از آن حتي در بعد از اسلام مطالب فراواني در اين باب موجود است كه در اين مقاله به لحاظ ايجاز از پردختن به آنها پرهيز ميشود . قديم ترين و زيباترين سند درباره پيشينه دسته گل در ايران ، گل و غنچه هاي دست داريوش در سنگ نگاره هاي تخت جمشيد است كه بيشتر از 2500 سال سابقه دارد . بنابر نظر تحليل گران تاريخ ، اين نقوش ، مراسم برپايي جشن نوروز ، و به گمان برخي جشن تولد و بعضي مراسم تاج گذاري را به نمايش مي گذارد . هر چه كه باشد اين مراسم به پيروي از سنت هاي كهن تري بر پا شده كه در عهد داريوش با آن شكوه تجلي پيد كرده و در عين حال شاهد ارجمند و كاملا گويايي از علاقه و توجه ايرانيان نسبت به گل و تقديم و هديه دسته گل است . کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اوژن فلاندن در سال 1841 م نوشته است از نقوش تخت جمشيد يك چيز دستگير ما شد كه در بين ايرانيان قديم معمول بوده و هنوز هم متداول است و آن دسته گل مي باشد . ايرانيان سخت خوش دارند هميشه شاخه گلي در دست داشته باشند كه تقديم دوستي كنند . در برخي از سكه هاي بر جاي مانده از عصر اشكانيان الهه اي را نشان مي دهد كه گل يا دسته گل يا شاخه هميشه سبز نخل يا مورد را در دست دارد . از جمله آثار ساسانيان مهري از جنس عقيق بي رنگ با نقش گلي در دستي كشيده و ظريف است كه در مجموعه وست هان نگهداري ميشود و نقش آن را ايدت پراوا نقل كرده است . ديگر نقش حجاري شده بر سينه كوهي در ناحيه برم دلك در 6 كيلومتري قصر ابونصر و 12 كيلومتري شرق شهر شيراز است كه در آن نقش مردي در حال تقديم گلي به بانويي را نشان مي دهد . نقش بسيار جالب بانويي دسته گل به دست از عهد ساسانيان توسط پرفسور گريشمن در بيشابور كشف شده كه اكنون قطعه موزاييك آن در موزه ايران باستان موجود است . منابع اسلامي نيز از تهيه دسته گل در ايران عصر ساسانيان خبر مي دهند . مثلا ابوحنيفه دينوري (قرن 3 هجري ) در شرح واقعه پيروزي بهرام گور بر تركان بلخ و تعقيب آنان تا آن سوي آمويه (رود جيحون ) و باز گشت پيروزمندانه او به جشن و شادماني هاي ايرانيان اشاره مي كند و مي افزايد به خوشگذراني پرداختند آنچنان كه كرايه اسب دواني در يك روز به بيست درهم و ارزش يك دسته گل به يك درهم رسيد . معلوم ميشود كه در آن عصر گل فروشي وجود داشته و در روزهاي جشن و سرور ارزش بيشتري مي يافته است . يا به نوشته ابن بلخي روزي قباد با جمعي از بزرگان نشته بود ، فرزندش انوشيروان دسته گل يا گلي خوشبوي (سپر غم ) به پدر تقديم مي كند . روي به پدرش قباد آورد و زمين بوس كرد ، و خدمت به جا آورد و به دو زانو ايستاد و سپر غم پيش پدر داشت . قباد آن سپر غم بستد و او را در كنار گرفت و ببوسيد . و به نوشته نوروزنامه (منسوب به حكيم عمر خيام نيشابوري ) به هنگام تحويل سال در نوروز ، موبدان از جمله با دسته اي خويد (سبزه گندم يا جو تازه رسته ) به حضور ملك مي رفت . در منظومه شور انگيزه ويس و رامين كه مايه هاي داستاني آن از عهد پارتها است به حضور دسته هاي گل در مراسم جشن نوروزي ايرانيان اشاره اي دارد : گل و نرگس به هم ديدي به نوروز . BUD5th November 2008, 07:37 AMدر منظومه هاي حماسي و داستاني سخن سرايان ايراني نيز به فراواني از دسته گل به مناسبت هاي مختلف ياد شده است . در اينجا بر حسب تقديم تاريخي وقايع ، نمونه هايي از آن نقل ميشود . به روايت فردوسي وقتي كيكاووس بن كيقباد (دومين شهر ياركياني ) همه آفاق جهان را تسخير مي كند ، اهريمن ديوي را به صورت غلامي خوش برخورد و سخنگوي و شايسته انجمن با دسته گلي بر سر راه او به نخجير گاه مي فرستد . غلام به كاووس بر مي خورد و بيامد به پيشش زمين بوس داد / يكي دسته گل به كاووس داد و گفت : گرفتي زمين و آنچه بد كام تو / شود آسمان نيز در دام تو و به اين ترتيب وسوسه تسخير فضا را در كيكاوس بر مي انگيزد كه داستان آن مشهور است . كيكاوس براي رستم در زابل پيام مي فرستد كه خيلي سريع ، حتي اگر دسته گل در دست داري بگذار و چالاكانه به دربار بيا : اگر دسته داري به دستت مبوي / يكي تيز مغز و بنماي روي . گشتاسب بن مهراسب (پنجمين شهريار كياني ) ، كتايون دختر قيصر روم را مي پسندد. كتايون دسته گلي به نشانه رضايت به او مي دهد و متقابلا دسته گلي خوشبوي ميگيرد : يكي دسته دادي كتايون بدوي / ازو بستدي دسته رنگ و بوي . كتايون با كنيزكانش به انجمن قيصر با دسته گلهايي وارد ميشود : كتايون بشد با پرستار شصت / يكي دسته تازه نرگس به دست . فردوسي در داستان غم انگيز بيژن و منيژه نيز ضمن وصف بزم شهريار كه : همه باده خسرواني به دست و دسته هاي گل در پيش روي دارند مي گويد : مي اندر قدح چون عقيق يمن / به پيش اندرون دسته نسترن . ايرانشاه ابي الخير در منظومه دلنشين بهمن نامه ، چگونگي مراسم واگذاري تاج و تخت از سوي بهمن بن اسفندياربن گشتاسب ، به دخترش هماي را وصف كرده (گويي مضامين سنگ نگاره هاي تخت جمشيد را تجسم بخشيده با اين تفاوت كه خشايارشاه در پست سر داريوش گل در دست گرفته است . بهمن فرمان مي دهد همه سران و موبدان گرد آيند و جهان پهلوان مامور سازمان دهي جشن باشكوه مي شود : هم آنگه بفرمود شاه بلند كه آن بارگه بركشد او بلند سران سپه راز لشكر بخواند همه موبدان را بدانجا نشاند نشست از بر تخت فرخ هماي با ستاد بهمن به پيشش به پاي يكي دسته گل نهادش به دست كياني كمر بر ميانش ببست نخستين كسي زان همه سرافراز جهان پهلوان برد پيشش نماز __________________ BUD7th November 2008, 08:25 PMفرهنگ هدیه دادن گل در ایران باستان کهن ترین نشانه ای که از رواج گل و استفاده از آن برای تزیین و هدیه دادن، وجود دارد، نقش برجسته بارعام داریوش اول هخامنشی در تخت جمشید است. در این نقش، داریوش بر اریکه پادشاهی نشسته و گلی در دست دارد. روی بسیاری از نقش های تخت جمشید، این گل به چشم می خورد... اوژن ناپلئون فلاندین، پییر لوتی و بسیاری از ایرانگردان و پژوهشگران، در گزارش های دیدار خود از ایران به " هدیه دادن شاخه گل، به نشانه ابراز دوستی و عشق" اشاره کرده اند. علاقه به گل، در فرهنگ ایران جایگاه والایی دارد. چکامه سرایان ایرانی، هزاران بیت شعر، به مضمون گل سروده اند، گلی به جمال شان باد. دلیل نامیدن ایران، به عنوان کشور" گل و بلبل " نیز دور از این رابطه نمی باشد. گل واژه (ضرب المثل ) ها و فرازهای بیشمار موجود در این زمینه هنوز هم کاربرد همگانی دارند. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) سندهای کهن نوشتاری: ابو حنیفه دینوری، تاریخ نویس سده سوم هجری، در کتاب " اخبار الطواف " می نویسد: " وقتی بهرام گور، ترکان را از بلخ براند، خراج آن سال را از مردم برداشت . همه مردم کشور شاد شدند و به خوشگذرانی پرداختند. آن چنان که، کرایه اسب برای اسب دوانی در یک روز به بیست درهم و ارزش یک دسته گل به یک درهم رسید. این نوشته می رساند که در آن زمان نیز گل فروشی، شغلی بوده است. این حرفه در زمان ساسانیان نیز، به صورت شغلی رسمی، رواج داشت. نقش های زیادی از این دوران، توسط پروفسور گیرشمن در کاوش های باستان شناسی نیشاپور به دست آمده اند، که بخشی از آن ها در موزه ایران باستان نگهداری می شوند. فردوسی در شاهنامه به رسم پیشکش، که در زمان خواستگاری، میان ایرانیان معمول بود، اشاره می کند: گشتاسپ، پنجمین شهریار کیانی، "کتایونه " دختر امپراتور روم را می پسندد و از او خواستگاری می کند. کتایون به نشانه میل به این ازدواج، دسته گلی به او می دهد و در برابر، دسته گلی دریافت می کند. یکی دسته گل دادی کتایون بدوی از او بستدی دسته ای رنگ و بوی BUD12th November 2008, 02:50 PMدر منظومه ويس و رامين كه داستان آن منشا از مناع عصر اشكانيان دارد ، شاه موبد از شهر و (شهربانو ) اهل ماه آباد (ايالت ماد ) خواستگاري مي كند ، و پيمان زناشويي مي بندند كه حاصلش دختري زيباست كه نامش را ويس مي گذارند . شاه موبد به نشانه خواستگاري دسته گلي صد برگ (سرخ ) به شهر و مي دهد : به تنهايي مر او را پيش خود خواند بسان ماه نو بر گاه بنشاند به رنگ روي آن ماه پريزاد گل صد برگ يك دسته بدو داد سالهايي سپري گرديد . ويس زيباترين گلرخان ، ورامين برادر شهريار ، دلباخته يكديگر شدند . روزي ويس به نشانه پيمان و عهد دسته گلي از بنفشه به ورامين هديه مي كند به رامين داد يك دسته بنفشه / بيادم دار گفتار اين هميشه . و در ادامه با گفتاري نغز ، پيمان شكن را با چنين مضموني نفرين مي كند : چو گل يك روزه باداجان آن كس / كه از ما بشكند پيما از اين پس . شاه موبد با تمهيداتي رامين را از ويس دور مي كند . رامين در شهرك گوراب (در نزديك ملاير كنوني ) به زيبارويي با نام گل دل مي بازد . روزي با ياران در گلگشت باغ و راغ ، واقعه اي پيش مي آيد كه رامين را به ياد پيمان با ويس مي اندازد و عهد شكني اش تداعي مي شود . ز يارانش يكي حور پريزاد بنفشه داشت يك دسته بدو داد دل رامين بياد آورد آن روز كه پيمان بست با ويس دلفروز زان پس رامين با ياد روي و موي دلدارش ويس : به اندر گل صد برگ جسي به ياد روي او بر گل گرستي بنفشه برچدي هر بامدادي به ياد زلف او برباد دادي . برابر روايت فردوسي ، در عصر شاپور ساساني ، فرستادن دسته هاي گل در مراسم تدارك جشن ها و بزمها ، متداول بوده است : خورش ها فرستاد و چندي نبيد / هم از بوي ها نرگس و شنبليد . و براي بهرام گور سپر غم ها و دسته گل هاي شاهانه به ارمغان مي رسد : شتروار ها نار و سيب و بهي / از گل دسته ها كرده شاهنشهي . دربار ساساني بسيار با شكوه بود . در عصر خسرو پرويز عظمت آن فزوني يافت . در منابع قديم از گنج ها و تجملات خسرو پرويز روايات زيادي نقل شده است . بر طبق روايت فردوسي ، چون خسرو پرويز عزم شكار مي كند در مسير نخجيرگاه ساز و برگي عظيم و تداركي حيرت انگيز مهيا شود ، از آن جمله : سيصد مرد سوار با زين و برگ ، 1160 مرد زوبين به دست ، 1040 شمشير دار زره پوشيده ، 700 مرد نگهدار باز (به اصطلاح قوشچي ) با پرندگان شكاري (باشه ، چرخ و شاهين ) 70 شير و پلنگ تربيت شده (آموخته ) 700 سگ شكاري با قلاده زرين ، 2000 رامشگر شتر سوار با افسار زرين ، 800 شتر با بار كرسي و پرده سراي و خيمه و خرگاه ، 200 مرد با مشك هاي آب كه مسير را مرتبا آب پاشي كنند و دو صد مرد (غلام / بنده ) با بخور سوز و دو صد مرد با دسته هاي گل و زعفران جلوتر از اين كاروان عظيم حركت مي كرد . در بخوردان ها عود و عنبر مي سوختند و زعفران مي افشاندند تا رايحه بخور و بوي خوش زعفران و دسته گل هاي نرگس به مشام خسرو برسد . pareparvaz5129th December 2008, 02:58 PMبه روايت نظامي گنجوي در مراسم استقبال شيرين از خسرو ملازمان (كمربندان ) او همه دسته گلي در دست دارند و شيرين خود دسته گلي نرگس به دست گرفته است . بعد از اسلام گل و دسته گل در نزد ايرانيان حرمت و اعتبار خود را حفظ كرد وشايد ارجمند تر شد . مطابق برخي نقل قول ها اعتباري كه مردم به گل سرخ ميدادند از سخني منسوب به حضرت محمد مايه داشت ، كه فرموده بودند : به شب معراج گل سفيداز عرق من آفريده شد و گل سرخ از عرق جبرئيل و گل زرد از عرق براق . خلفاي اموي بهعصر بيشتر از گل توجه داشتند . عرب ها زعفران و گلاب را به عنوان عطر بر تن و جامهخود مي زدند . زعفران را از كرمانشاه و همدان و گلاب را از شهر جور = كور : فيروزآباد فارس وارد مي كردند . در عصر عباسيان تمدن و فرهنگ ايراني تاثيري عظيم بردارالخلافه و جوامع اسلامي گذاشت . به گفته يكي از نويسندگان معاصر عرب ايرانيان درتمدن عباسي تاثير به سزايي داشتند ولي تفوق ادبي آنها جز تفوق سياسي شان نبود . اينتاثير در زمان هادي و هارون بيشتر شد و در عصر مامون به اوج كمال خود رسيد . بيشتروزراي مامون ايراني الاصل بودند . مادر مامون دختر استاسيس به نام مراجل ايراني واهل بادغيس ، و همسر او پوران دخت دختر حسن بن سهل سرخسي ، و هر دو خراساني بودند . آداب و رسوم دربار ساسانيان در روزگار مامون زنده شد . تقليد جامه ها ، خوراكها ،تجملات و از جمله گل و گل آرايي و تهيه دسته گل به پيروي از سنت هاي كهن پيشيناعتبار فراواني پيدا كرد . تعبيرات و تشبيهات ايراني رايج در عصر ساسانيان، كه دهان به دهان در نزد عامه مصطلح مانده بود وارد ادبيات عرب شد . اديبان وسخنوران به مجلس بزم دوستان دسته گل و ميوه هاي خوشبوي مي بردند . عبدان اصفهانيبرخي از مضامين ايراني را در سروده هاي عربي خويش گنجانيده است ، از جمله مضموني بهاين شرح دارد : يارم گل و ليمويي با پوست دل انگيز ، رخ نمود ، به شادي رويش شرابنوشيدم ، آنگاه همرنگ گل روي خود و ليموي رخ من هديه ام داد . به روايت عطارنيشابوري وقتي ابوالحسن نوري بغشوري (اهل بغشور خراسان در قرن 3 هجري ) بيمار شد ،جنيد بغدادي به عيادت او آمد و گل و ميوه آورد . ابن بزاز اردبيلي نقل مي كند كهشيخ صفي الدين اردبيلي جد صفويان دسته اي گل سرخ به شيخ زاهد داد . ايناقدام عارفان حكايت از ارج نهادن به سنتهاي كهن دارد . درخت هميشه سبز مورد باگلهاي زرد زيبا كه قامتي چون درخت سرو كوچك دارد در ادوار باستان در نزد ايرانيانحرمتي چون درخت سرو داشته است . شاخه هاي اين درخت را در مراسم قرباني براي تيمن بهدست مي گرفتند و همچون گل طراوت و جلايي شاعرانه و زيبا داشت . شاعران عصر عباسيتعبيرات ايراني در باب دسته مورد و گل را در مضامين خويش بازتاب داده اند . مثلاشاعري مضموني از اين قرار دارد : وقتي دسته مورد به او هديه كرد ، خرسند شد و چونگل به او پيشكش نمود افسرده به زاري در آمد چرا كه مورد ماندگار و گل گذراست . درمنابع ادبي فارسي از كوتاهي عمر گل سخن هاي بسيار گفته شده و مضاميني نغز و دلكشموجود است . در عصر عباسيان تربيت و آموزش كنيزكان زيبا روي متداول بود . كنيزانآيين بزم و انس را مي دانستند . از باب نمونه كنيز زيبا و فرزانه مامون به نام توددبه مباني علوم و هنرهاي آن روزگار آشنا بود . به طوري كه در مناظره اي به پرسش هايدانشمندان رشته هاي مختلف علم و ادب در حضور مامون پاسخ هاي دقيق و سنجيده اي دادهكه داستان آن در چهارصد و پنجاهم هزار و يكشب به تفصيل آمده است . از جمله طبيبدارالخلافه از تودد پرسيد : از بهترين بقول (تره بار ) خبر ده . كنيز جواب داد : بهترين بقول كدو است . طبيب پرسيد بهترين رياحين (سپرغم ها ) كدام است ؟ . كنيزجواب داد : گل است و بنفشه . ديگر نمونه كنيزي به نام متيم هشاميه بود كه سرآمدفرهيختگان و هنرمندان زن به حساب مي آمد . او در قرن دوم هجري در بصره به دنيا آمدكه به فرهنگ ايراني كاملا غلبه داشت . متيم با جمالي زيبا با كسب دانش و هنر بهكمال رسيد به طوري كه در شمار شعرا و ادبا و موسيقي دانان بزرگ غرب درآمد . اوعلاقه عميق و توجهي دقيق به گل و پرورش آن داشت . گل بنفشه را مي پسنديد و انواع گلو لاله و سنبل را در خانه خويش مي كاشت و گل همواره در آستين داشت و حرمت و عزتيپيدا كرده بود . هميشه دسته هاي گل و لاله تازه به او هديه مي كردند . عيدفطر و قربان در كنار نوروز ، مهمترين اعياد بغداديان محسوب مي شد . اعياد مسيحياننيز مورد توجه و به بزم نشستن برخي خليفگان بود . مثلا از احمد بن صدقه كه روز عيدسعنانين (جشن روز يكشنبه قبل از عيد فصح ترسايان ) نزد مامون رفته بود نقل كرده اندكه گفته است بر مامون وارد شدم در آن هنگام در پيشگاه مامون بيست كنيز رومي ايستادهبودند ، همه زنار بسته ، ديباي رومي پوشيد ، صليب هاي زرين برگردن آويخته كه در دستشاخه و برگ زيتون گرفته بودند ... كنيزها با انواع رقص پايكوبيدند . در جشن نوروزثروتمندان هديه هاي نفيس و گرانبها به خليفه پيشكش مي كردند ، اما طبقات متوسط مردمسبد ميوه و دسته گل تحفه مي بردند. محمد بن محمود اصفهاني از قول جاحظ به نكات ظريفچگونگي هديه دادن به خليفه را متذكر شده است . از جمله مي نويسد : از ريحان معطر ،آنچه نام نيكو دارد چون گل و نرگس بفرستد و از هديه ياسمن كه به ياس من و تعبيري ازنوميدي است تعلق دارد تحرز نمايد و نفرستد . مجالس بزم و باده گساري برخي خليفگانافسانه آميز بود و هزينه هاي هنگفتي بر بيت المال تحميل مي كرد . متوكل كه ظلم وجور او بر آل ابوطالب و ايرانيان مشهور است در برپايي مجالس طرب و عياشي و بادهگساري يد طولاني داشت . از جمله تعداد پنجهزار گل نرگس و ده هزار شاخه گل بنفشه تدارك ديد . زنان زيبا درآن زمان دسته گلي در دست داشتند، و غليه (عطرهاي تركيبي ) و زعفران و سك (تركيبي خوشبوي ) و مشك و كافور و عطرهايآن عهد را بر خود مي ماليدند . رسم مردم ايران به خصوص ديلميان اين بودكهبراي تهنيت به بزرگي شاخه اي گل (ريحان : سپرغم ) به او تقديم مي داشتند و هنگامدادن شاخه ريحان با گفتن جمله : عمرك الله براي او آرزوي زندگاني طولاني مي كردند . مثلا وقتي كه عضدالدوله ديلمي به وليعهدي ركن الدوله گزيده شد به مردم قباي مخصوصديلميان خلعت داد و آنان به رسم ديلم با تقديم شاخه ريحان به او تهنيت گفتند . متوكل عرب ها و تركان متعصب و دشمن آل ابوطالب را ارج نهاد و سرداران و كارگزاران وغلامان خاص خود را از بين آنان برگزيد . پس از اين تركان نيرو گرفتند و قدرتخليفگان بعدي را محدود كردند تا آنجا كه به عزل و نصب آنان مي پرداختند . ابن خلدونبا اشاره به همين اقدام متوكل او را مسبب پيدايي سلسله سلاطين ترك (چون غزنويان ،غزان ، سلاجقه و مغولان و غيره ) معرفي كرده است . با اين حال برخي از اين غلامانترك كه به سرداري و اميرالامرايي خليفگان رسيدند خود يا پدرانشان در خدمت سلاطينسامانيان بودند و يا با اقامت هاي طولاني در قلمرو هاي با فرهنگ ايراني به برخيآداب و سنن درباري ايرانيان آشنا شدند . مثلا در زمان خليفه متقي در سال 311سرداران ترك در دارالخلافه جلسه كردند تا از بين سران خود فرمانروا را برگزينند . به نوشته ابن مسكويه رازي به اين منظور بنا به رسم ايرانيان در هنگام گزينش رهبر ،آس (شاخه درخت هميشه سبز مورد ) و ريحان آوردند و سپهسالار و شناخته شد . تركان تركستاني تبار ، خيلي زود مدارج فرمانراويي را با شيوه هاي مختلف كسبمي كردند مثلا ابوالفضل بيهقي چگونگي ارتقاي شغلي غلامي خوبروي ، به نام نوشتكين راشرح داده است او در دربار محمود و مسعود غزنوي ، از شغل ساقي گري يال بركشيد ، كارشبه سالاري لشكرها كشيد. هديه گل دسته گل در سرتاسر قلمروهاي فرهنگايراني هديه گل دسته گل در سرتاسر قلمروهاي فرهنگ ايراني همواره استمرارداشته است . در منابع تاريخي و متون ادبي و سروده هاي شاعران پارسي گوي ، طي مضامينزيبا و دل انگيز فراواني به مناسبت هاي مختلف از هديه دسته گل سخن ها رفته است . تهيه گل در همه فصول ميسر نبوده به همين دليل با تدابيري گل را از نقاط دوردست واردمي كرده اند . مثلا در عصر تيموريان در دوره شاهرخ از نقطه اي كوهستاني در ناحيهبادغيس گل را به هرات مي آوردند . اسفزاري مي گويد قريب به يك جريب باغچه ساخته وبه آب باران پرورش داده شده و گل ها و درختان برآورده چنانچه در وقت تموز كه درممالك هيچ جا گل نيست . از آنجا به مجلس همايون گل آرند ، چون آن موضع ييلاقي است . در غايت سردي هوا، گل و ميوه آن در تموز مي رسد . pareparvaz511st January 2009, 11:58 AMظاهرا برخي از دراويش باچگونگي پرورش گل در غير فصل آشنا بوده اند . به طوري كه در زمستان به مريدان خودشاخه گل يا دسته اي گل هديه مي كرده اند . مثلا يكي از نويسندگان معاصر واقعه اي ازاواخر عهد قاجاريه را نقل كرده و نوشته است از كرامات درويشي به نام شيخ اسماعيلهديه دسته گلي تازه و خوشبوي در زمستان به اسماعيل خان وكيل الملك است : وكيل الملكاز آن دسته گل كه در آن فصل زمستان در هيج كجا يافت نمي شد به او هديه شده بود تعجبكرد . اما اين اقدام درويشان در عصر صفويه و يقينا پيش تر از آن سابقه داشته است . مثلا شيخ بهايي دانشمند مشهور در يكي از كتابهايش حكاياتي شنيدني درباره كراماتصوفيان نقل مي كند . اينگونه كرامات در منابع مختلف ثبت شده است . مثلا صناالسلطنهدر عهد قاجاريه از زيارت مقبره سيد گل سرخ در يزد سخن مي گويد كه در عهد شاهاسماعيل مي زيسته است . صناءالسلطنه از قول مولف جامع مفيدي مي گويد خمير گيري اهلالله دست در خمير برده شاخ نرگسي درآورده خدمت سيد حسين فرستاد سيد از مشاهده آنحال ، چون گل برشكفت و دست مبارك در تنور تفته برده دسته گل سرخي برآورده نزدخميرگير فرستاد . كرامات را بگذريم ظاهرا اين افسانه ها ريشه در پندارهايمردمان نواحي خشك كرانه هاي بياباني دارد كه گل در مقايسه با نواحي معتدل و سرسبزاعتبار و حرمتي به مراتب بيشتر و حتي غيرقابل قياس دارد . سنت تقديم و هديهدسته گل ، به پيروي از سنتهاي كهن باستاني در نزد ايرانيان محفوظ مانده ، همانطوركه مراسم نوروز ماندگار است . حتي مزداييان ايراني كه قرن ها پيش به هند رفته اندآداب و رسوم كهن خويش را حفظ كرده اند . در مراسم عروسي ، دسته هاي گل سرخ يا گلهايعطرآگين به مهمانان مي دهند . اصفهاني ها در اجراي مراسم خواستگاري از روش ساسانيانپيروي مي كردند . يعني هرگاه جواني مي خواست با دختري ازدواج كند دسته گلي نزدبستگان دختر مي فرستاد . در صورتي كه دختر يا بستگان او با چنين ازدواجي موافقبودند . متقابلا دسته گل سرخي براي خانواده پس جوان مي فرستادند . ايرانيانمخصوصا روستاييان همواره از مهمان و حتي اشخاص غريب كه وارد آبادي آنها مي شد دستهگلي به او هديه مي كردند . مثلا ژوبر فرستاده ناپلئون به دربار فتحعليان شاه تعريفمي كرد كه پس از عبور از نا سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 831]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن