واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - حسین رویوران میگوید : اقدام حزبالله در ساقط کردن دولت حریری در واقع حامل پیام مستقیم این حزب به واشنگتن بود. زهرا خدایی سرانجام سعد حریری جوان برخلاف انتظار همگان لبنان را قربانی خونخواهی پدر و کشورش را به عرصه منازعات سیاسی میان احزاب و جناحها مبدل کرد.به رغم همه تلاشهایی که برای آرام کردن اوضاع و کاهش اثرات منفی رأی دادگاه بینالمللی ترور پدرش صورت گرفت،این بار حریری با سفرش به آمریکا و اعلام حمایت از دادگاهی که طی دو سال اخیر سیاسی و مغرض بودن آن بر همگان محرز شده، استراتژی خود در پرونده ترور پدر را به منافع آمریکا پیوند داد غافل از آنکه نمیدانست در این بازی او و دولتش است که ساقط میشود. در این میان پاسخ حزبالله به اظهارات حریری بسیار هوشمندانه بود. در واقع ساقط کردن دولت حریری از سوی حزبالله حامل این پیام بود که نخستوزیر باید بداند که چالشهای داخلی لبنان تنها در خاک کشور قابل حل و فصل است و ورود دستهای بیگانه جز تشدید بحران دستاورد دیگری نخواهد داشت. خبر در گفتگو با حسین رویوران، کارشناس خاورمیانه به بررسی دلایل سقوط کابینه حریری و احتمالات آینده پرداخته است. سقوط کابینه حریری کمی غیرمنتظره بود؛آیا اقدام حزب الله در آستانه صدور رأی دادگاه پیشدستانه بود و یا اینکه گزینه دیگری برای آنها وجود نداشت ؟ اتفاقا این مسئله از قبل پیشبینی شده بود. حزب الله و همپیمانانش و در مجموع ائتلاف 8 مارس از قبل به جدایی از دولت تهدید کرده بودند.حتی حریری هم به خوبی میدانست که شرایط او نسبت به گذشته کاملا متفاوت است و باید در مقابل این تهدیدات واکنش معقولتری از خود نشان میداد.متعاقب همین رفتار غیرمعقولانه دولت وی سقوط کرد. آن هم بدون توجه به این واقعیت که تجربه گذشته قابل تکرار نیست.اتفاق مشابهی در زمان نخستوزیری فواد سینیوره رخ داد و آن زمانی بود که وزای 8 مارس استعفا دادند و تنها دو وزیر در کابینه باقی ماند و در نهایت دولت به یک سوم به علاوه یک نرسید، اما با این حال احزاب مذکور تا زمان برگزاری انتخابات در ائتلاف باقی ماندند.قانونا کابینه زمانی میتواند تشکیل شود که دو سوم اعضاء در آن حضور داشته باشند، زمانی که دو سوم وجود ندارد، کابینه عملا دولت قادر به انجام کار و تصمیمگیری نیست و اصلا وجود خارجی ندارد.اما وضعیت این بار متفاوت است. تهدید به ترک دولت را ائتلاف 8 مارس از پیش مطرح کرده بود و حریری باید حساسیت و تفاوت این مسئله را درک میکرد. و اما اینکه حزب الله چرا دست به این اقدام زد، باید گفت که حزبالله کاملا هوشمندانه شرایط دادگاه را درک کرده است.اول اینکه به خوبی میداند دادگاه بینالمللی از طرف شورای امنیت سازمان ملل و ناظر بر منشور هفتم سازمان ملل تشکیل شده است یعنی ملزم به الزاماتی از جمله دخالت سازمان ملل در امور داخلی لبنان است.اصولا دولت لبنان نمیتواند به شورای امنیت و یا دادگاه مذکور دستور بدهد. اما حزب الله از دولت انتظار داشت که با این دادگاه سیاسی همکاری نکند. چون تنها هدف این دادگاه سیاسی، ضربه زدن به مقاومت بود و قطعا هیچ لبنانی غیرتمندی نباید اجازه دهد که چنین اتفاقی از سوی قدرتهای خارجی در خاک لبنان بیفتد. اما دولت به ظاهر از حزبالله نیز حمایت میکرد.به ظاهر بله اما دولت مستقیما با این دادگاه همکاری می کرد و سالانه مبلغ 47 میلیون دلار بخشی از بودجه دادگاه را تأمین کرد و دو قاضی به هیئت قضات آن معرفی کرده و به نوعی به این دادگاه مشروعیت داد. در واقع همین مسئله آغاز بحران بود که مورد اعتراض قرار گرفت و در نهایت دولت ساقط شد.بر همین اساس از شنبه قرار است که متعاقب دیدار روز پنجشنبه میان رییسمجلس (نبیه بری) و رییسجمهوری و به درخواست شخص رییسجمهور فراکسیونهای پارلمانی در نوبتهای متوالی و ظرف دو روز کاندیدهای مورد نظر را برای نخستوزیری معرفی کنند. وضعیت احزاب در حال حاضر چگونه است؟ نظام سیاسی در لبنان اصولا یک نظام پارلمانی است. در این نظام پارلمانی 128 نماینده وجود دارد که تعداد نمایندگان شیعه 27 نفر است. در کنار آن 27 نماینده سنی و 27 نماینده مارونی است و بقیه نمایندگان سایر طوائف هستند.در درون این ساختار ائتلافی شیعی با حضور حزب الله و حزب امل وجود دارد. از این 27 نماینده شیعی در حدود 12 نماینده متعلق به حزب الله هستند. نکته قابل توجه و مهم اینجاست که گروهی مثل حزب الله با 12 نماینده از 128 نماینده یعنی یک دهم توانسته به حزبی تعیین کننده تبدیل شود و این خود یک هنری سیاسی است. حزب الله هنرمندی سیاسی است که موفق شده با 12 نماینده ائتلاف سازی کند و اکثریت را به سمت خود جلب و دولت حریری را ساقط کند. زمانی که انتخابات در لبنان به پایان رسید حریری و ائتلاف 14 مارس 72 کرسی داشتند در حالیکه مخالفین 56 کرسی را در اختیار داشتند.در حال حاضر این رقم به 57 کرسی رسیده است. آن هم در وضعیتی که حزب الله توانسته ائتلاف مقابل را تفکیک و ولید جنبلاط را از آن خارج کند. در مجموع وضعیت فراکسیونهای حاضر در پارلمان به این شکل است: ائتلاف 8 مارس 57 کرسی،ائتلاف 14 مارس 57 کرسی دارد که میشود 114 کرسی و 14 کرسی دیگر نیز به صورت مستقل به حزب الله متمایل است و این نشان میدهد که حزب الله صحنه را کاملا وارونه کرده و با هوشمندی و منطق قابل قبول سیاسی توانسته این ائتلاف سازی را انجام دهد. در حال حاضر ولید جنبلاط با 14 کرسی خود در هر طرفی که قرار گیرد، آن طرف مسئول تشکیل کابینه خواهد بود.جنبلاط اعلام کرده که با مدیریت سعد حریری مخالف است.وی میگوید: حریری میخواهد برای محاکمه قاتلان پدرش، لبنان را به قربانگاه ببرد. وی افزوده: حریری باید از این مسئله به خاطر لبنان بگذرد. این دیدگاه کاملا نشان میدهد که جنبلاط به ائتلاف 8 مارس نزدیکتر است تا حریری.ولید جنبلاط تا این مقطع موضع قاطعی نداشت.وی در حال حاضر به حزب الله نزدیکتر است تا به سعد حریری. در تشکیل کابینه آینده این جایگاه کاملا روشن خواهد شد. آیا این اقدام حزب الله در ساقط کردن دولت ، آن هم زمانی که حریری در سفر آمریکا به سر میبرد،اقدام سنجیدهای بود؟بله. حریری با هدف هماهنگ کردن دادگاه بینالمللی با دشمن قسم خورده لبنان و همچنین دشمن مقاومت به آمریکا سفر کرده بود.حتی حزب الله و ائتلاف 8 مارس از خود صبر نشان داده و منتظر شدند که اگر حریری برای حل این معضل به آمریکا سفر کرده آنها دست به چنین اقدامی نزنند.ولی زمانی که حریری به آمریکا رفت و اولین اظهارنظر وی حمایت از دادگاه بینالمللی بود،آنها کاملا ناامید شده و دست به ساقط کردن دولت وی زدند. در واقع باید گفت که این اقدام حزبالله در پاسخ به اظهارنظرهای سعد حریری بود و بر این اساس این اقدام آنها منطقی و قابل توجیه است. من تصور میکنم که این عکسالعمل در زمان مناسب و در جای مناسب صورت گرفته است.به عبارتی پیام این عکسالعمل این بود که آمریکا بداند موضعگیری اخیر بیشتر علیه آمریکا بوده تا علیه سعد حریری. آیا امکان کمرنگ کردن و یا به حاشیه راندن حزبالله از ساختار سیاسی لبنان وجود دارد؟خیر. در حال حاضر حزب الله با ساختار سیاسی این کشور در حالت صلح قرار گرفته است.یعنی حزب الله یکی از نیروهای تعیین کننده سیاسی لبنان است.به گونهای که با محوریت خود در ائتلاف 8 مارس دولت را تعیین و یا ساقط میکند. این نشان میدهد که حزبالله در جایگاه برتر و ممتاز سیاسی قرار دارد. تا قبل از سقوط کابینه به نظر میرسید که توافقات سوریه و عربستان سعودی در راستای آرام کردن اوضاع و کاهش تنشهای ناشی از رأی دادگاه بینالمللی حرکت میکرد.چه اتفاقی افتاد که همه چیز برعکس شد؟توافق سعودی-سوری و یا به قول لبنانیها "توافقات سین-سین" در تلاش بود تا شرایط داخلی لبنان به هم نخورد و دولت در متهم کردن مقاومت مشارکت نداشته باشد. دو طرف نزد قدرتهای بینالمللی، یعنی سوریه از طریق فرانسه و عربستان از طریق آمریکا تلاش میکرد تا اوضاع را آرام کنند.اما آمریکا تمکین نکرد و زیر بار نرفت و همچنان اصرار دارد که حزب الله باید در معرض اتهام قرار گیرد. با این اوضاع این تلاش با بنبست مواجه شد و در نهایت شکست خورد. تلاش مذکور در جهت حفظ وضعیت داخلی لبنان بوده و 14 مارس در مقابل این رایزنیها باید تمکین میکرد،در حالیکه چنین کاری نکرد. نخستوزیر قطر به تازگی در یکی از ملاقاتهای خود با مقامات آمریکایی اعلام کرده که دیگر از میانجیگری به شکل توافق 2008 دوحه خبری نیست و این بار لبنان باید خود چالشهایش را حل کند. با توجه به نقش بازیگران خارجی در ساختار سیاسی لبنان آیا این امر امکانپذیر است؟بله. عرصه مانور کاملا بسته نیست. احتمالات مختلفی در حال حاضر وجود دارد.مثلا اینکه به جای سعد حریری، عمرو کرامی ریاست دولت را بر عهده گیرد. حتی این احتمال وجود دارد که دولت دو قاضی لبنانی را فراخوانده و کمک لبنان را به دادگاه قطع کند و اعلام کند که این ترور در داخل لبنان صورت گرفته و دادگاه عالی لبنان خودش این مسئله را بر عهده گیرد. مسئله مهم و قابل توجه اینست که اصولا چرا باید تروری که در داخل یک کشور صورت گرفته در دادگاهی بینالمللی باید مطرح شود. اگر واقعا شورای امنیت نسبت به زندگی یک فرد تا این حد، احساس مسئولیت میکند، چرا در مقابل کشتار یک ملت مثل فلسطین احساس مسئولیت نمیکند. شورای امنیت در حدود 62 است که در برابر فلسطین احساس مسئولیت نکرده است. مشخص است که برخورد کاملا سیاسی است. لذا این دادگاه از مشروعیت کافی برخوردار نیست.چرا که کشور اصلی یعنی لبنان این رفتار را قبول ندارد و این در رفتار دادگاه خلل ایجاد خواهد کرد. با این اوصاف در آستانه صدور رأی دادگاه بینالمللی، پیشبینی شما از آینده سیاسی لبنان چیست؟ آیا باید شاهد قوت یافتن جنگ داخلی در این کشور باشیم؟خیر.جنگ داخلی تمام شده است. با روشنگریهایی که سیدحسن نصرالله انجام داد، احتمال جنگ داخلی منتفی و حزب الله موفق شد که لبنان را از جنگ داخلی دور کند. اما جنگ بین احزاب و رقابت خصمانه بین آنها همچنان ادامه دارد و به رغم اینکه گروه 14 مارس سعی بر آن دارد که خارج از چهارچوب قانون و با استفاده از همپیمانیهای بینالمللی خود معضل موجود را حل کند اما حزب الله در چهارچوب قانون حرکت خواهد کرد،کمااینکه تاکنون نیز همین مسیر را رفته تا بهانهای به دست دیگران ندهد.16346
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]