واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خيال پردازي پيشرفته
ورود اينترنت به زندگي انسان معاصر، بدون شك تحولات و تاثيرات عميقي در ذهن و روان او به جا گذاشته است، تاثيراتي كه هرگز براي پيشينيان ما حتي قابل تصور نيز نبود.
انسان امروز با تمام تنشها، اضطرابها، سرخوردگيها و افسردگيهايي كه به دوش ميكشد، ناگهان خود را در دنيايي ميبيند كه خيال ميكند از چشم همه پنهان است.
سرزميني شگفتانگيز آميخته از تخيل و واقعيت. جايي مناسب و بيدغدغه براي خودنمايي، تفريح و سير و سياحت.
دنيايي مجازي كه هر شخص از دريچه فردياش به آن وارد ميشود و خود را مالك تمام و كمال آن ميپندارد. او در اين جا تنها موجود زنده شهري آباد و سرشار از ديدني است.
تصور دنيايي كه هر انسان به تنهايي مالك بيچون و چراي آن باشد، در گذشته نيز وجود داشته است، ولي رسيدن به آن فقط با امكاني به نام تخيل محض ميسر بوده است. همين تخيل و امكان نيز قرنها ذهن آدميرا به خود مشغول ميكرد.
روانشناسان به خوبي به نقش مهم خيالپردازي و رويا در شكلگيري ساختار رواني انسان پي برده و آن را تبيين كردهاند. آنها براي شناخت و بررسي علل عمده آسيبهاي رواني افراد، چارهاي جز عبور از لايههاي تخيل انسانها نيافتند.
به طور كلي از ديدگاه روانشناسي، انسان امروز يك انسان خيالي است؟! انساني كه ارتباطش با واقعيتها و داشتههاي ذاتي و طبيعياش قطع شده و تحت تاثير شرايط محيطي، روشي متفاوت را براي زندگي برگزيده است.
بدون ترديد انساني كه تصور و تخيل، پايههاي اساسي زندگياش را تشكيل داده و برنامه زندگي خود را بر اين مبنا پيريزي كرده است، هرگز نميتواند در مراودات و تعامل اجتماعي، مكنونات دروني خويش را به تمامي عرضه كند. قطعاً بخشهاي پنهان و فرو خوردهاي برايش باقي ميماند. او همواره درصدد دستيابي به فضايي تازه است تا بتواند اين بخشهاي پنهان را بروز دهد. درست همين جاست كه اهميت شكلگيري تخيل و محيطي خيالي بارز ميشود.
زندگي در اين چنين دنيايي به طور حتم براي ادامه حيات و به دست آوردن نيرويي هرچند كاذب ضروري به نظر ميرسد و اين ضرورت تا بدان حد است كه بيشتر انسانها، خواسته يا ناخواسته هر روز بخشي از زمان خود را به اين امر اختصاص ميدهند. فضايي امن و ايدهآل براي تمام تاخت و تازها و عصيانگريهايي كه هرگز در دنياي بيرون، شهامت بروز آن را نداشتهاند. اين دنياي مجازي جداي از هر رنگ و شكلي كه افراد به آن داده باشند، يك ويژگي مشترك دارد و آن اين است كه هر انسان، شخص برتر و قدرتمندترين فرد حاضر در آن است.
چنين است كه اينترنت در شكلگيري شخصيت انسان معاصر جايگاه ويژهاي پيدا ميكند البته از زاويهاي ديگر ميتوان گفت دنياي مجازي اينترنت و ساكنان آن تفاوت چنداني در دنياي واقعي، با دنياي واقعي آدمها ندارد. ارتباط ميان انسانها بر اساس يك سري علائم و نشانهها و در گستره زبان انجام ميگيرد، اما اگر همين شاخصها و نشانهها را -كه تنها هويت انسان خيالياند- از آنها گرفته شود، چيزي برايشان باقي نميماند و حتي نزد خويش نيز قابل شناسايي نيستند. در فضاي سايبر نيز به همين شكل اگر شمارهها و حروف را از كسي بگيرند، ديگر هيچ مجالي براي خودنمايي نخواهد داشت. تنها تفاوت دنياي سايبر با جهان واقعيت در اين است كه اين مشخصهها و كدها در آن جا به شدت خلاصه شده است. همين خلاصه شدن نيز تا حد زيادي، امكان قضاوتهاي فردي را از بقيه ميگيرد و تقسيمبنديهاي نژادي و طبقاتي را فرو ميريزد كه اين شايد اندكي اميدبخش باشد. سرنشين سياره سايبر، موجود مجهول و ناشناسي است كه در كالبد يك آيدي (ID) حلول ميكند و ميتواند خودش را به شما ارائه كند، بدون اين كه هرگز بفهميد با چگونه موجودي در ارتباط هستيد. در واقع او هرگز اجازه اين كار را به شما نميدهد و اين جا است كه مرحله دوم هويت بخشي در ذهن انسان شروع ميشود. شما هرگز شيفته شمارهها و حروف نخواهيد شد مگر اين كه ماهيتي خيالي در ذهن خود بسازيد.
ماهيتي كه انگيزه حركت و ادامه فعاليت را در اين رابطه به شما ببخشد. ماهيت فردي كه بر اساس معيارها و ارزشهاي شما شكل ميگيرد، هرچند اين فقط بخشي از تخيل شما باشد.
با تمام تلاشي كه براي قانونمند كردن فضاي سايبر انجام ميشود، باز هم انسان امروز همان طور كه گفته شد، اين جرات و اطمينان را دارد كه خود را مالك و صاحب اختيار مطلق اين فضاي خيالي بپندارد و در پناه همين پندار است كه نوعي حس آزادي، امنيت و رهاشدگي غريبي در خود احساس ميكند. شايد همين جا به اين واقعيت تكاندهنده پي ميبريم كه خود اين احساس آزادي و امنيت نيز كه بخشي از انسان خيالي است به اندازه خود او تخيلي و غيرواقعي است. پس ميتوان اين گونه تصور كرد كه انسان مجازي، در دنياي مجازي فرصت يگانهاي به دست ميآورد براي يكهتازيهاي خيالي، از خشم و كينه و ويرانگري گرفته تا عشق و دوستي و روابط عاطفي. با اين كه تمام قراين و شواهد حكايت از اين ميكنند كه انسان در دنياي سايبر در معرض تهديد توهميتر شدن و ذهنيتر شدن قرار گرفته و يا اين كه در اين فضا، بزهكاريها و انگيزههاي ويرانگري و سركشياش مجال تازهتر و جذابتري يافته است، با اين حال همه اينها، دلايل قانعكنندهاي بر نقش صددرصد منفي اينترنت نيستند. زيرا از آن جا كه تنها روزنه اميد براي رها شدن آدمي از اين دايره توهم، درك توهمي بودن آن است، اين وسيله ميتواند فرصتي بيبديل به وجود آورد براي تجربهاي كمهزينه و پربها در جهت لمس تخيلي بودن و ذهني بودن هر آن چه كه انسان در اطراف خود ميبيند و حقيقي ميانگارد. آدمي براي رسيدن به اين مرحله از بلوغ، ناگزير از دويدن به دنبال آب تا به آن حد است كه پي به ماهيت تصوري سراب ببرد! به نظر ميرسد براي بشر امروز، چارهاي پيش رو نباشد جز رفتن تا انتهاي اين توهم، تا آن جا كه خود درد اين از خويش بريد گي را حس كند و آن را بفهمد و لمس كند. شايد همين ورود به فضاي سايبر و درگير شدن در مراودات آن بتواند به يكي از بهترين روشهاي خودشناسي و حتي درماني تبديل شود. با اين حال هنوز براي پيشبيني زود است.
بايد منتظر بود و تاثيرات گوناگون اين دنياي مجازي را بر ذهن و روان انسانها در نسلهاي آينده ديد. اما آن چه ضروري به نظر ميرسد، پرداختن هرچه بيشتر به تاثيرات زندگي اين دنياي مجازي بر روحيات و خلق و خوي افراد گوناگون است. قطعاً عادت كردن به مراودات اينترنتي، معضلات و بحرانهاي روحي خاص خود را همراه خواهد داشت كه اگر به آن توجه نشود، ميتواند سلامت رواني جامعه را با چالشهاي جديدي روبهرو كند. شايد اكنون كه هنوز در ابتداي مسير استفاده از اينترنت قرار داريم، لازم است به گونهاي بهتر و مسئولانهتر با مسائل حاشيهاي آن برخورد كنيم.
بهروز امامي
سايت آفتاب
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]