واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اعضای این گروه به دستهایشان شكلهای مختلفی میدادند و با این كار شخصیتهای مختلفی را مجسم میكردند و آنوقت این شخصیتها... به دستهایت نگاه كن! با آنها چه كارهایی انجام میدهی؟ مینویسی، چیزهای را برمیداری و میگذاری، در را باز میكنی و ... اگر یك روز از صبح تا شب همه كارهایی را یادداشت كنی كه با دستهایت انجام میدهی، یك طومار درست میشود... با این وجود هنوز كارهای زیادی هست كه میتوانی با دستهایت انجام بدهی اما آنها را در فهرستت ننوشتهای؛ یكی از این كارها، اجرای نمایش است.شاید فكر كنی منظورم اجرای نمایشهای عروسكی است، از آن عروسكهایی كه مثل دستكش میپوشی و با حركت دستهایت، آنها را هم حركت میدهی؛ اما منظور من اجرای نمایش با خود دستهایت است، نمایشی كه شخصتهای اصلی آن، دستهای تو هستند. صحنهای از نمایش «دیوار» / عكسها: حمید فروتنیكی از این نمایشها را زمانی كه كوچك بودی مادرت، برایت اجرا میكرد: «مار آمده، موش آمده، دست داره، پا داره ...»؛ همه انگشتهای یك دستش را، به جز دو انگشت اشاره و انگشت وسطی، جمع میكرد، دستش را عمود به زمین نگه میداشت و آنوقت همینطور كه این شعر را میخواند، دو انگشت آزادش را به نوبت از روی زمین بلند میكرد، جلو میبرد و دوباره روی زمین میگذاشت، طوری كه انگار انگشتهایش پاهای یك موجود زنده هستند كه دارد راه میرود؛ تو میدانستی كه این موجود، در حقیقت دست مادرت است، اما باور میكردی كه جانوری است كه دارد به تو نزدیك میشود، آنقدر كه وقتی به تو میرسید و میخواست تو را قلقلك بدهد، تو عكسالعمل نشان میدادی. آن موقع نمیدانستی كه داری یك نمایش تماشا میكنی، شاید مادرت هم نمیدانست كه دارد برایت یك نمایش اجرا میكند، اما در این اتفاق همه ویژگیهای یك نمایش، وجود داشته: بازیگر، تماشاگر، خلاقیت، تخیل ... و این كه تماشاگر میدانسته دارد نمایش تماشا میكند، اما این نمایش را باور میكرده و با آن همراه میشده ... حالا كه بزرگ شدهای میتوانی همین كارها را آگاهانه انجام بدهی: با دستهایت شخصیتهای مختلفی بسازی و آنها را طوری حركت بدهی كه تماشاگران نمایشات باور كنند چیزی كه میبینند دستهای تو نیستند، بلكه شخصیتهایی هستند كه تو با آنها درست كردهای؛ این كار یعنی خلق یك چیز تازه، چیزی كه تو به آن شكل دادهای، اول در ذهنت و بعد بیرون از آن؛ كاری كه لذت و جذابیتهای زیادی دارد. اما گذشته از این جذابیتها، تو با این كار میتوانی حرفهایی را هم كه میخواهی، به اطرافیانت بزنی، درست مثل یك نمایش واقعی.این همان كاری است كه گروه نمایشی گرجستان، با اجرای نمایش «دیوار» در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر انجام دادند. اعضای این گروه به دستهایشان شكلهای مختلفی میدادند و با این كار شخصیتهای مختلفی را مجسم میكردند و آنوقت این شخصیتها، نقششان را در نمایش اجرا میكردند؛ دستهایی كه آدم میشدند و راه میرفتند، دستهایی كه به شكل بال بر پشت این آدمها قرار میگرفتند و آنها را به پرواز در میآوردند، دستهایی كه با اضافه كردن اشیایی خیلی ظریف و كوچك به انگشتهایشان، تبدیل به موجوداتی عجیب و غریب میشدند و... و همه اینها نمایشی پر از خلاقیت و ابتكار میساختند كه بازیگرانش با تمرین زیاد و مهارتی كه به دست آورده بودند آن را جذابتر و دیدنیتر كرده بودند. حرفی كه این گروه نمایشی میخواست با اجرای نمایشش بزند این بود كه تا وقتی آدمها همدیگر را دوست داشته باشند دیگر نیازی به چیزهایی كه آدمها را از هم جدا میكنند نیست، چیزهایی مثل دیوار كه نماد و نماینده همه فاصلهها، دوریها و جداییهاست. این گروه بر اساس این موضوع، شخصیتها و ماجراهایی را كه در نمایش اتفاق میافتادند، انتخاب و به آنها شكل داده بود. این نمایش با وجود سادگیاش، یكی از پرطرفدارترین نمایشهای جشنواره تئاتر فجر امسال یود.تو هم اگر دوست داشته باشی، با تكیه به امكاناتی كه داری میتوانی نمایشی خوب و دیدنی خلق كنی؛ با استفاده از دستهایت، قوه تفكر، خلاقیتات و تمرین زیاد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 640]