واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: استفاده از واژه «گوشهگیر» به نظر یک جور دست کم گرفتن مردی است که از او تنها چند عکس که بیشتر آنها هم قدیمی است، وجود دارد. فقط این نیست؛ او تقریبا هیچ وقت مصاحبه نمیکند، حاضر نیست.... بیشتر کارگردانهای سینما فرصت دریافت جایزه نخل طلای کن را از دست نمیدهند، اما ترنس مالیک همان کاری را کرد که همیشه میکند؛ او در سایه شاهد همه چیز بود. به گزارش خبرآنلاین، ترنس مالیک یکشنبه شب پیش در مراسم اختتامیه شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن حضور نداشت که شخصا جایزه نخل طلا را برای فیلم «درخت زندگی» دریافت کند، اما این اتفاق عجیبی نبود. کارگردان آمریکایی حتی در مراسم اولین نمایش خود در جشنواره کن هم شرکت نکرد. «درخت زندگی» به عنوان نقطه اوج کارنامه برجسته مالیک تعبیر شد، اما او کسی نبود که با این تعریفها عادت به گوشهگیری را ترک کند. با این حال، استفاده از واژه «گوشهگیر» به نظر یک جور دست کم گرفتن مردی است که از او تنها چند عکس که بیشتر آنها هم قدیمی است، وجود دارد. فقط این نیست؛ او تقریبا هیچ وقت مصاحبه نمیکند، حاضر نیست برای فیلمهایش تبلیغ کند و ترجیح میدهد حرفهایش را از طریق فیلمهایش بزند. سکوت مالیک و غیبتهای طولانیاش از دنیای سینما در محافل فیلمسازی به او جایگاهی خداگونه داده، به طوری که خیلی از همکارانش آرزوی نزدیک شدن به او را دارند. براد پیت در صحنهای از «درخت زندگی» فیلم برنده نخل طلای جشنواره کن 64 لسلی وودهد، مستندساز بریتانیایی که مالیک از او خواست فیلم بلند «استقامت» (1998) را - درباره هایلی جبریسیلاسی، دونده اتیوپیایی و مدال طلای او در دو 10 هزار متر بازیهای المپیک 1996 بسازد - میگوید: «ما بیش از یک سال با هم کار کردیم. برای مدتی به این فکر میکردم که من تنها کسی در آمریکا هستم که شماره تلفن او را دارم. او هنوز همان چیزی است که قبلا بود، یک شخصیت بسیار اسرارآمیز که به هیچ عنوان نمیتوان درباره جایگاه اسطورهایاش در هالیوود اغراق کرد.» مالیک پس از تحصیل در رشته فلسفه و به طور تخصصی در زمینه هایدگر در دانشگاه هاروارد - کسی که گفته میشود تاثیر زیادی بر فیلمهای مالیک داشته است - مدتی در آکسفورد مشغول تحصیل شد، اما میگویند پیش از به پایان بردن تحصیلات، دانشگاه را ترک کرد. در وبسایت دانشکده ماگدالن نام مالیک در فهرست «دانشجویان گمشده» ذکر شده است. او بعدها مدتی کار معلمی و خبرنگاری کرد و سپس وارد سینما شد. فیلم سال 1973 «برهوت» با بازی مارتین شین و سیسی اسپسک کمک کرد مالیک به عنوان یک استعداد جدی با قالب یک مولف برای خود اسم و رسمی به هم بزند. مالیک پس از فیلم برنده اسکار «روزهای بهشت» در سال 1978، برای 20 سال از دنیای فیلم ناپدید شد و تا 1998 و فیلم «خط قرمز باریک» بازنگشت. حتی دلایل غیبت او از دنیای فیلمسازی یک راز است و این ابهام باعث شده به او لقب «جی دی سالینجر دنیای سینما» بدهند. این مسئله تنها به جاذبه او اضافه کرده است. وودهد میگوید: «بعد از اینکه ما با هم کار کردیم و تری (مالیک) رفت «خط قرمز باریک» را بسازد، یک فیلمساز آمد به اتاق تدوین و سراغ او را گرفت. ما گفتیم تری نیست و او گفت، اشکال ندارد. من فقط میخواهم در اتاقی باشم که او در آن بوده است.» در حالی که سالینجر در همان اوایل کار خود موفقترین اثر خود را نوشت، چند فیلمی که مالیک ساخته - که داستان همه آنها در آمریکا و روزهای رفته روی میدهد و اغلب هم راوی دارند - همیشه مورد تحسین منتقدان بوده است. جیمز هوبرمن منتقد آمریکایی میگوید: «در حالی که دیگر فیلمها طرفدار دارند، فیلمهای مالیک مرید پیدا میکنند.» داستانهایی که درمورد مالیک روایت میشود، پرترهای از استعدادی بزرگ ترسیم میکند که مملو از خصلت عجیب و غریب و نوعی رازداری وسواسگونه است. مالیک حاضر نشد تهیهکنندگان فیلمهایش کپی دستنوشتههای او را نگه دارند و یکبار هم که مدتی گم شده بود به یک تهیهکننده زنگ زد تا بگوید در آن مدت از تگزاس پیاده به اوکلاهما رفت و در راه پرندهها را نگاه کرد. میشل مورت، همسر سابق مالیک که 13 سال با او زندگی کرد، میگوید وقتی آنها با هم زندگی میکردند او اجازه نداشت وارد دفتر مالیک شود و او ترجیح میداد بجای اینکه کتابهای خود را به او قرض بدهد، یک نسخه دیگر از آن کتابها برایش بخرد. مالیک همچنین دوست داشت کتابها و نوارهای کاست خود را به پشت بگذارد تا دیگران متوجه نشوند چه کتابی میخواند یا به چه نواری گوش میدهد. حکایت دیگری هم هست که برابر با آن تاریکی و دغدغه هنری در خانواده مالیک ارثی است. لری کوچکترین برادر او به اسپانیا رفت تا با آندرس سگوویا گیتاریست تمرین کند، اما مالیک جوان آنقدر از روند کند خود در یادگیری گیتار مایوس شده بود که دستان خود را شکست و بعدها خودکشی کرد. یکی از معدود عکسهای ترنس مالیک هانا پاترسن نویسنده کتاب «تصاویر شاعرانه آمریکا: سینمای ترنس مالیک» اعتقاد دارد گوشهگیر بودن مالیک تنها علاقه به او و ارزش فیلمهایش را بیشتر میکند. او میگوید: «معمای مالیک به خاطر پرهیز از انجام مصاحبه و ظاهر شدن در انظار عمومی است. او اجازه میدهد فیلمهایش بجایش حرف بزنند. از جهتی اگر از کارگردان یک فیلم کمتر بدانید، روی فیلمهایش متمرکز میشوید، در غیر این صورت به لحاظ روانی با پسزمینه فیلم او ارتباط برقرار میکنید.» برخورد وسواسی مالیک با کارش، فواصل طولانی بین فیلمها و مضامین همیشگی آثارش، شباهتهای او را با استنلی کوبریک - یک کارگردان گوشهگیر دیگر که فیلمهای آمریکایی را با حساسیت اروپایی میسازد - اجتنابناپذیر است. پاترسن ادامه میدهد: «او درون سیستم هالیوود کار میکند، اما به شیوهای منحصر به فرد و شخصی، درست مانند کوبریک.» مانند کوبریک خیلی از بزرگترین ستارههای هالیوود آرزوی همکاری با مالیک را دارند. چند بازیگر شاخص مانند جرج کلونی در «خط قرمز باریک» بازی کردند و همه آنها تنها به این خاطر که افتخار همکاری با یکی از استادان مدرن سینما را به دست بیاورند، حاضر شدند برای بازی در نقشهایی قرارداد امضاء کنند که اساسا کوتاه بودند. همچنین میگویند مالیک از طرفداران پر و پاقرص فیلم سال 2001 «زولندر» به کارگردانی و با بازی بن استیلر است که هجویهای بر دنیای مد است. همکاران مالیک میگویند او دائم این فیلم را میبیند و از آن نقل قول میکند. استیلر یکبار در لباس شخصیت خود در «زولندر» یک پیام ویدیویی ضبط کرد و تولد مالیک را تبریک گفت. ظاهرا مالیک بعد از این قصد ندارد بین فیلمهای خود فاصله بیندازد. گفته میشود فیلم بعدی او که فعلا تنها با عنوان «پروژه بدون نام ترنس مالیک» شناخته میشود و بازیگرانی چون بن افلک، ریچل مکآدامز، خاویر باردم و ریچل وایس در آن حضور دارند، الان در مرحله پس از تولید است و قرار است سال آینده اکران شود. با این حال بعید به نظر میرسد او عادت دیرین خود را ترک کند و حاضر شود برای فیلمش تبلیغ کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]