تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835145710
آنتوان چخوف
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: rezamediatak29th August 2007, 04:15 PMآنتون پاولوویچ چـِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов) ) (۲۹ ژانویه، ۱۸۶۰ - ۱۵ ژوئیه، ۱۹۰۴) از نمایشنامهنویسان برجسته روسی و نویسنده داستانهای کوتاه بود. چخوف در ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در بندر تاگانروک، در شمال قفقاز، به دنیا آمد. پدرش مغازهدار و شیفتهٔ آثار هنری بود و همین شیفتگی او را از داد و ستد باز داشت و به ورشکستگی کشاند. چخوف در دورانی که در دانشگاه مسکو به تحصیل پزشکی مشغول بود با نوشتن قطعههای کوتاه برای مجلات کمدی، زندگی مادر، خواهر و برادراناش را تامین میکرد. او در ۱۸۸۶ به طور جدی به نوشتن پرداخت و از این زمان به بعد بود که نوشتن، به بهای از دست رفتن فرصت تمرین طب، سراسر وقتاش را میگرفت. چخوف نخستین مجموعه داستاناش را دو سال پس از دریافت درجهٔ دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان «هنگام شام» جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه اهدا میکرد، برایاش به ارمغان آورد. چخوف بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشتهاست. در داستانهای او معمولا رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانهاست، تعریف میشود. چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایاش به جای ارائهٔ تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهٔ آدمهای داستان او را تشکیل میدهند. «ایوانف» (۱۸۸۷) نخستین نمایشنامه بلند چخوف، در مقایسه با سایر نمایشنامههای وی اثری خامدستانه دربارهٔ خودکشی مرد جوانی است که بیشباهت به چخوف نیست. یکی دو نمایشنامهٔ بعدی چخوف هم چندان موفق از کار در نیامد تا اینکه با اجرای نمایش «مرغ دریایی» (۱۸۹۷) در سالن تئاتر هنری مسکو چخوف طعم نخستین موفقیت بزرگاش را در زمینهٔ نمایشنامهنویسی چشید. همین نمایشنامه دو سال قبل از آن در سالن تئاتر الکساندریسکی در سنت پترزبورگ با چنان عدم استقبالی روبهرو شده بود که چخوف در میانهٔ دومین شب نمایش آن، سالن را ترک کرده بود و قسم خورده بود دیگر هرگز برای تئاتر چیزی ننویسد. اما همان نما یشنامه در دست بازیگران چیرهدست تئاتر هنر مسکو چخوف را به مرکز توجه همهٔ منتقدان و هنردوستان تبدیل کرد. بعدها با وجود اختلافاتی که میان چخوف و کنستانتین استانیسلوفسکی ـ کارگردان نمایشنامههای وی ـ پیش آمد آثار دیگری از چخوف ـ همچون «عمو وانیا» (۱۸۹۹)، «سه خواهر» (۱۹۰۱) و... نیز بر همان صحنه به اجرا در آمد. عمدهٔ اختلاف چخوف و استانیسلوفسکی بر سر نحوهٔ اجرای نمایشنامهها بود. چخوف اصرار داشت که نمایشنامهها کاملا کمدی هستند و استانیسلوفسکی مایل بود بر جنبهٔ تراژیک نمایشنامهها تاکید کند. در ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴ چخوف بر اثر بیماری سل چشم از جهان فرو بست. او را در مسکو به خاک سپردند. با مرگ چخوف نمایشنامههای وی شهرت جهانی یافتند و چخوف به عنوان یکی از بزرگترین داستاننویسان و نمایشنامهنویسان مدرن شناخته شد. اکنون با آن که نزدیک به صد سالی از درگذشت چخوف گذشته، پیوسته بر شهرت و اعتبار پایگاه ادبی او افزوده شدهاست. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند god_girl27th February 2008, 04:56 AMبررسی آثار چخوف اولین اثر چخوف در روزنامه فکاهی «استروکوزا» انتشار یافت و در عرض هفت سالی که در دانشکده طب به تحصیل اشتغال داشت چهارصد اثر مختلف از داستان، رمان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)و یادداشت و مقاله و غیره انتشار داد که معروفترین آنها: «دکتر بی مریض»، «مرد زود رنج» و «برادرم» بود. چخوف حدود400داستان کوتاه و 6 نمایشنامه بلند نوشت . شهرت او به عنوان نمایشنامهنویس به خاطر نمایشنامه هاى مرغ دریایی، عمو وانیا، سه خواهر و باع آلبالوست . یش از 70فیلم (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) براساس نمایشنامه ها و داستانهاى وى ساخته شدهاند. قهرمانان اصلى نمایشنامه هاى او را بورژواهاى معمولى، ملاکان کوته فکر و آرسیتوکرات هاىکوچک تشکیل میدهند. آنها با واژگانى معمولى رنج هاى زندگى عادى را بیان میکنند. مطلب قابل توجه این نمایشنامه ها، نه حرکات نمایشی بلکه روانشناسی(امیدهاى بربادرفته ، فرصت هاى ازدست رفته ، دلدارى و پذیرش قضا و قدر) است . داستانهای کوتاه او قسمت هایى غیرقابل قضاوت ، بدون پایان ، فراموش نشدنى و در برخى موارد تکان دهنده از زندگى را یاد میکنند. این داستانها، امروزه همانقدر جدید و مبتکرانه هستند که یک قرن پیش بودهاند. پزشکان، شخصیت هاى برجسته داستانهاى چخوف را تشکیل میدهندکه البته همیشه تحسین نمیشوند. درایوانف ، اولین نمایشنامه بلند چخوف ، دکر لوف نه تنها نمیتواند افسردگى ایوانف را تشخیص دهد بلکه از درمان بیمارى سل همسر وى نیز عاجز است . دورن ، یک پزشک دهکده درمرغ دریایی پس از 30سال طبابت همه چیز زندگى خود را از دست میدهد و مانند لوف بیش از آنکه شفادهنده باشد، اشتباه میکند. در سه خواهر، دکتر چبوتیکین یک شکست خورده الکلى، تصدیق میکند که تمام دانش خود درباره پزشکى را از یاد برده است . میخاییل آستروف ، پزشک دهکده درعمو وانیا زندگى خود را چنین توصیف میکند: "صبح تا شب را سر پا ، بدون لحظه اى آرامش سرى میکنم و سپس نگران از آنکه توسط بیمارى فراخوانده شوم ، زیر پتو میخوابم . در تمام این اوقات ، یک روز مرخصى هم نداشته ام ." مطمئنا ، این صداى دکتر چخوف است که از زبان دکتر آستوف میشنویم . زندگی چخوف از نگاه خودش من آنتون چخوف در هفدهم ژانویه سال 1860 در "تاگانرک" به دنیا آمده ام. ابتدا در مدرسه یونانی "کلیسای امپراطور قسطنطنین" به تحصیل می پرداختم بعد در مدرسه "گرامر" تاگانرک به تحصیل خود ادامه دادم. در سال 1879 به دانشگاه مسکو رفتم و در دانشکده پزشکی نام نویسی کردم. در آن موقع عقیده مبهم و اطلاع گنگی از دانشکده ها داشتم و یادم نیست که چرا دانشکده پزشکی را انتخاب کردم. اما بعدها هم از این انتخاب خود پشیمان نشدم. در همان سال اول دانشکده به نویسندگی در مجلات هفتگی و روزنامه ها پرداختم و وقتی دانشکده را تمام کردم نویسندگی حرفه ام شده بود. در سال 1888 جایزه پوشکین به من عطا شد در سال 1890 به جزیره ساخالین رفتم که کتابی درباره تبعیدیها بنویسم. در زندگی ادبی بیست ساله ام صرفنظر از گزارشهای حقوقی، یادداشتها مقالاتی که روز به روز در روزنامه انتشار دادم ام -که پیدا کردن و جمع آوری آنها مشکل است- بیش از سیصد داستان و افسانه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 7)نوشته و به چاپ رسانده ام. نمایشنامه هم برای تئاتر تنظیم کرده ام. بی شک تحصیلات من در دانشکده پزشکی تأثیر مهمی بر آثار ادبیم داشته است. اطلاعات پزشکی نیروی مشاهده مرا تقویت کرده است و دانش مرا نسبت به جهان و مردم غنی و سرشار کرده است. ارزش حقیقی این علم و تأثیر آن را در آثار ادبی من فقط یک دکتر می تواند درک بکند و بعلاوه تأثیر مستقیم علم پزشکی در آثار من چنان بوده که از خیلی اشتباهات بر کنار مانده ام. آشنایی من با علوم طبیعی و با متد و روش علمی همیشه مرا در راه منطقی نگاه داشته است و من تا آنجا که ممکن بوده است کوشیده ام که اصول علمی را مورد ملاحظه قرار بدهم و آنجا که رعایت و پیروی از اصول علمی امکان نداشته است اصلاً از نوشتن چنان مطلبی صرفنظر کرده ام. این را باید اضافه کنم که ابداع هنری همیشه با اصول علمی وفق نمی دهد. مثلاً محال است که روی صحنه، مرگ یک نفر سم خورده را ،آنگونه که در عالم واقع اتفاق می افتد نشان داد. اما می توان با رعایت اصول علمی آن صحنه را به طبیعت نزدیک کرد. چنانکه خواننده یا تماشاچی در عین حالی که کاملاً به ساختگی بودن و عدم واقعیت آن صحنه واقف است ،دریابد که با نویسنده مطلعی سرو کار دارد. چخوف از نگاه ماکسیم گورکی "انسان وقتی داستان های چخوف را می خواند خود را در یکروز غمناک اواخر پائیز احساس می کند. هوا صاف و شفاف است، طرح درختها وخانه های تنگ و مردمان تیره و اندوهگین کاملاً آشکار است. همه چیز غریب، بی حرکت، بی امید و تنهاست. افق آبی رنگ و خالی، و به آسمان رنگ پریده ای منتهی می گردد. و نفس آن بر روی زمین بطور وحشتناکی یخ کرده است. زمین هم از گل و لای یخ بسته ای پوشیده شده است. فکر نویسنده بسان خورشید پائیزی با طرح خاصی جاده های یکنواخت، کوچه های کج و معوج، خانه های کثیفی که مردمان بیچاره و درمانده و ناچیز در آنها زندگی می کنند، مردمانی که از ناراحتی و تنبلی نزدیک است خفه بشوند و خانه ها را با جنجال و غو غای خواب آلوده و نامعقولی انباشته اند. در آثار چخوف صفی از مردان و زنان از برابر ما می گذرند. آنها بنده عشقشان، بنده حماقتشان و بنده بیکارگی و غلام طمع خودشان هستند. و همه چیز خوب زندگی را برای خود می خواهند. بردگان ترسویی که به زندگی سیاهشان چسبیده اند. با انحراف، کج و کوله و بی هدف رد می شوند. زندگی را از حرفهای مفت و بی ربط خود راجع به آینده پر می کنند. و حس می کنند که در حال حاضر در جهان جایی برای آنها نیست. غالب این مردمان خوابهای خوشی را جع به زندگی آینده بعد از دویست سال دیگر می بینند. اما خودشان به این فکر نمی افتند که از خود بپرسند اگر آنها بنشینند و به خواب و خیال بپردازند کی زندگی بشر را سر و سامان خواهد داد و او را سعادتمند خواهد کرد؟ پیشاپیش این مردم محزون وتیره دل و نومید انسان تیزبین بزرگ و دانشمندی قرار گرفته است. او به تمام ساکنین درمانده و افسرده کشورش نظر می اندازد با تبسمی محزون، با آهنگی ملایم و سرزنشی عمیق، با دردی در دل و انعکاسی از آن درد بر چهره، با صدایی صمیمی و زیبا به آنها می گوید: دوستان من بد زندگی می کنید، اینگونه زیستن شرم آور است! ruya27th May 2009, 06:59 PMنمایشنامه مرغ دریایی مرغ دریایی و میهن پرستی مرغ دریایی نام یکی از نمایشنامههای آنتون چخوف است. این نمایشنامه شخصیترین اثر چخوف است و در عین حال نقطه عطفی در زندگی وی به شمار میرود، که قطعاً بهترین و مشهورترین نمایشنامه این داستان نویس چیره دست روس نیز هست. چخوف در این نمایشنامه افکار و ایدههای والایش درباره هنر، قریحه هنری و چیستی هنر را با صراحت و شفافیتی کم نظیر ابراز میکند. سراسر این نمایشنامه پر است از رنج و حرمان و یاس و پوچیهای آدمهای به تنگ آمده از یکنواختی و روزمرگی زندگی. مرغ دریایی پر است از عشق، عشقهای ناکام و شکست خورده، عشقهای پرملال و کهنه و عشقهای یک جانبه و مصیبت بار. شش رابطه تو در تو و پیچیده عاشقانه بستر اصلی نمایشنامه مرغ دریایی است. شخصیتهای مرغ دریایی به مانند اغلب شخصیتهای چخوفی مردمانی مردد، سستنهاد و حقیرند، که گاه از سر بیکاری و تنها برای قابل تحمل ساختن رخوت و ملال زندگی به سادگی دل میبازند. اما چخوف آدم هایش را پس از گشت و گذاری رویا گونه در عالم موهومات، با حقایق تلخ و ناخوشایند زندگی رو در رو میسازد. این کاراکترها وقتی با حقایق زندگی آن گونه که هست آشنا میشوند، ضعفها و حقارتهای خود را بیش از پیش به نمایش میگذارند. در کنار مایههای عاطفی چخوف در مرغ دریایی به ستایشی با واسطه از هنر دست میزند و در این میانه دشواریهای دستیابی به گوهر واقعی هنر را نیز مینمایاند. عرصه هنر در دیدگاه چخوف، جایگاه متوسطها نیست. به همین خاطر است که علاقه مندان هنر و فعالیتهای هنری در نمایشنامه مرغ دریایی، پس از برخورد با موانع صعب و بلند فعالیت سالم هنری، سرخورده و بی انگیزه از حرکت به سوی اهداف بلند پر وازانه خود باز میمانند. اوج دیدگاه چخوف درباره هنر را میتوان در این جملات جست. «برای ما هنرمندان و نویسندگان مسئله اساسی شهرت نیست. شکوه و جلال و آنچه را من روزی در آرزویش بودم نیز نیست. مسئله اساسی قدرت تحمل است. این است که بدانیم چگونه صلیب خود را بر دوش کشیم و ایمانمان را از دست ندهیم. من ایمان دارم و کمتر رنج میکشم.» این جملات را به سادگی میتوان مانیفست چخوف در باب هنر و رسالت هنرمند دانست. جملات و عباراتی که به اقتضای الزامهای نمایشی در قالبی شعار گونه ریخته شده و میتواند تکهای از سوگند نامه خیالی «هنرمند» باشد. در واقع تنها هنر نیست که در این نمایشنامه مورد ستایش واقع میشود، بلکه روح هنرمند و رنجهایی که یک هنرمند برای رسیدن به غایت لذت از خلق یک اثر هنری متحمل میشود است که ارزش و شأن ستایش مییابد. به مانند همیشه در فضای آثار نمایشی چخوف، رنج تطهیر کننده جان و روان است. خاصه آن که این رنجها روح یک هنرمند را صیقل دهد. اما انسان داستانهای چخوف همواره در چنبره رخوت و بی عملی اسیر شده و در خسران است. آدمهای چخوف به قول خودش «بردگان ابتذال» اند. همه گرفتار در منجلاب کسالت، ناتوانی و اجبار و همه در حال زوال و فروپاشی. آنتون چخوف انسان نمونه عصر خود را این گونه میدید. ذوق، استعداد و قریحه انسانی است که در این ورطه انحطاط به هدر میرود. آن که در وادی هنر سیر میکند نیز از این انسداد و انجماد فکری بیشتر متضرر میشود. این جبر جهان چخوفی است. چخوف گاه چنان با شخصیتهای داستانی و نمایشی اش ابراز همدردی و همذات پنداری میکند که گویی خود و زندگی خود را نگاشته است. و گاه چنان بی رحمانه شلاق تیز انتقاد را بر پیکره شخصیت هایش میکوبد که پنداری از حضور این گونه افراد در اطراف خود رنجهای بسیار برده است. کسانی که گاه به رغم استعدادهای غیرقابل انکار، به واسطه بی هدفی و یا گمراهی به دامان ابتذال و بی انگیزگی غلتیده اند. مرغ دریایی نیز به مانند دیگر آثار آنتون چخوف عاری از اندیشههای ملیگرایانه و شور وطن پرستانه نیست. چخوف عمیقاً به وظیفه و رسالت هنرمند، نسبت به وطن و هموطنان معتقد بود. او با تیز هوشی و شناختی دقیق از زیرساختهای فرهنگی، سیاسی و اعتقادی جامعه خود، حساب وطن پرستی و نوع دوستی را از عامی گری جدا ساخت. چخوف همواره با ابتذال سر ستیز داشت و همیشه به مظاهر ابتذال و تن دادن به ذائقههای پست عامیانه میتاخت. میتوان گفت چخوف در این نمایشنامه هنرمندان و نویسندگان همدوره خود در اواخر قرن نوزدهم روسیه تزاری را مینمایاند که نه آرمان بزرگی در سر میپروراندند، و نه ذوق و قریحه درخشانی برای آفرینش و خلق هنری در خود داشتند. چخوف همه عمر را در این حسرت سوخت تا شاید با بازنمایی تباهیهای زندگی روزمره، مسیر متفکران هنرمند و روشنفکران جامعه خود را به سوی مدینه فاضله اش هدایت کند و خب واضح است که نمیتوانست. آنتون چخوف از بروز و ظهور مظاهر بورژوازی در جامعه هنر و ادبیات سرزمین خویش میهراسید و با کمال گرایی خاص و ویژه نژاد اسلاو، میکوشید جلوی انحطاط فرهیختگان چسبیده به بدنه اشرافیت که با مکیدن تفالههای زندگی و عیش و نوش این طبقه مضمحل شده ارتزاق میکردند بایستد. چرا که میدانست جوهره ناب و اصیل هنر در آتش خود پرستیها و فساد بورژوازی تباه و نابود میشود. به همین دلیل حقیقت را بر همه چیز حتی عشق، بزرگترین و گستردهترین منبع الهام هنری ارجح میدانست. آنتون چخوف زندگی را با معیار کار و خلاقیت میسنجید و از بی عملی و رخوت هنرمندانه بیزار بود. از همین رو به هنرمند عصر و دوره خود میتاخت تا آنان را از خواب بیرون آورد. این اندیشهها در لایههای چندگانه معانی و مفاهیم نمادین آثار او چنان تنیده شده که ترجمه و اجراهای مکرر و متفاوت از آثارش هنوز هم پس از گذشت یک قرن از مرگش در بسیاری از نقاط جهان خواهان دارد. رمز ماندگاری چخوف و آثارش قابلیت تعمیم اندیشهها و دغدغههای والای او، به تمامیت کره خاکی است. ruya27th May 2009, 06:59 PMنمایشنامه در جاده بزرگ در جاده بزرگ نام یکی از نمایش نامه های آنتوان چخوف است . او در این نمایش نامه از کسانی نوشته که بی خانمان هستند و در یک کاروانسرا شب را به سر می کنند. موضوع نمایش درباره زندگی یک مرد ثروتمند به اسم بورتسوف است که به دلیل ضعف اراده و اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده ثروتش را از دست داده و تبدیل به مردی الکلی و فقیر شده است. چخوف که خود در دوران کودکی فقر را تجربه کرد در این نمایش نامه همانند دیگر آثارش به زندگی فقیرانه آدمها توجه دارد و سعی در به تصویر کشیدن ذهنیات فقیران دارد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4715]
صفحات پیشنهادی
آنتوان چخوف
آنتوان چخوف :: Anton Chekhov آنتون پاولوویچ چِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов) (۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ – ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴) داستاننویس و نمایشنامهنویس برجستهٔ روس ...
آنتوان چخوف :: Anton Chekhov آنتون پاولوویچ چِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов) (۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ – ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴) داستاننویس و نمایشنامهنویس برجستهٔ روس ...
آنتوان چخوف آنتوان چخوف :: Anton Chekhov –
آنتوان چخوف آنتوان چخوف :: Anton Chekhov –-آنتوان چخوف :: Anton Chekhov فروردین ۲۸, ۱۳۹۱.
آنتوان چخوف آنتوان چخوف :: Anton Chekhov –-آنتوان چخوف :: Anton Chekhov فروردین ۲۸, ۱۳۹۱.
دشمنان | آنتوان چخوف | دانلود کتاب
دشمنان | آنتوان چخوف نام کتاب : دشمنان نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱٫۹۹ مگابایت دسته » ادبیات » داستان بلند مترجم : سیمین دانشور قالب کتاب : DjVu تعداد ...
دشمنان | آنتوان چخوف نام کتاب : دشمنان نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱٫۹۹ مگابایت دسته » ادبیات » داستان بلند مترجم : سیمین دانشور قالب کتاب : DjVu تعداد ...
روشنایی ها | آنتوان چخوف | دانلود کتاب
روشنایی ها | آنتوان چخوف نام کتاب : روشنایی ها نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۸۱۴ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان بلند مترجم : عزیز الله سامان قالب کتاب ...
روشنایی ها | آنتوان چخوف نام کتاب : روشنایی ها نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۸۱۴ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان بلند مترجم : عزیز الله سامان قالب کتاب ...
شب وحشتناک | آنتوان چخوف | دانلود کتاب
شب وحشتناک | آنتوان چخوف نام کتاب : شب وحشتناک نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۲۰۹ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان کوتاه قالب کتاب : PDF تعداد صفحات ...
شب وحشتناک | آنتوان چخوف نام کتاب : شب وحشتناک نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۲۰۹ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان کوتاه قالب کتاب : PDF تعداد صفحات ...
داستان زنان آنتوان چخوف
داستان زنان آنتوان چخوف-خانم مانند گنجشک جیک جیک میکرد؛ حال آنکه مدیر با چشمهای تار و کدر مردی که نزدیک است دچار اغما شود به حکم نزاکت و آدابدانیاش... فیودور ...
داستان زنان آنتوان چخوف-خانم مانند گنجشک جیک جیک میکرد؛ حال آنکه مدیر با چشمهای تار و کدر مردی که نزدیک است دچار اغما شود به حکم نزاکت و آدابدانیاش... فیودور ...
حسن معجونی با دو نمایشنامه آنتوان چخوف برمیگردد
حسن معجونی با دو نمایشنامه آنتوان چخوف برمیگردد-فرهنگ > تئاتر - ایسنا نوشت: حسن معجونی این روزها مشغول آماده کردن دو نمایشنامه «سه خواهر» و «مرغ دریایی» از ...
حسن معجونی با دو نمایشنامه آنتوان چخوف برمیگردد-فرهنگ > تئاتر - ایسنا نوشت: حسن معجونی این روزها مشغول آماده کردن دو نمایشنامه «سه خواهر» و «مرغ دریایی» از ...
خواستگاری آنتوان چخوف
خواستگاری آنتوان چخوفنمایشنامه «خواستگاری» اثر «آنتوان چخوف» در تالار گوشه بنیاد آفرینش های هنری نیاوران تهران روخوانی می شود.«عباد نظری» كارگردانی این ...
خواستگاری آنتوان چخوفنمایشنامه «خواستگاری» اثر «آنتوان چخوف» در تالار گوشه بنیاد آفرینش های هنری نیاوران تهران روخوانی می شود.«عباد نظری» كارگردانی این ...
اندوه | آنتوان چخوف | دانلود کتاب
اندوه | آنتوان چخوف نام کتاب : اندوه نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱۱۷ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان کوتاه قالب کتاب : PDF تعداد صفحات : ۴ پسورد ...
اندوه | آنتوان چخوف نام کتاب : اندوه نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱۱۷ کیلوبایت دسته » ادبیات » داستان کوتاه قالب کتاب : PDF تعداد صفحات : ۴ پسورد ...
داستان های آنتوان چخوف | دانلود کتاب
داستان های آنتوان چخوف نام کتاب : داستان های آنتوان چخوف نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱۲۷ کیلوبایت دسته » موبایل » داستان و رمان قالب کتاب : JAR پسورد ...
داستان های آنتوان چخوف نام کتاب : داستان های آنتوان چخوف نویسنده : آنتوان چخوف حجم کتاب : ۱۲۷ کیلوبایت دسته » موبایل » داستان و رمان قالب کتاب : JAR پسورد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها