تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833434020




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ویکتور هوگو


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: rezamediatak29th August 2007, 03:21 PMویکتور ماری هوگو (۲۶ فوریه، ۱۸۰۲ - ۲۲ مه، ۱۸۸۵) رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی. ویکتور هوگو مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به بینوایان، گوژپشت نتردام و مقدار زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی هم‌چنین چندین نمایش‌نامه نوشته است. هرچند که هوگو بیشتر به‌عنوان یک رمان‌نویس شناخته می‌شود، خیلی‌ها معتقدند که او به‌عنوان یک شاعر نقش به‌مراتب مهم‌تری را ایفا کرد. ویکتور هوگو عقیده داشت که شاعر دو وظیفه دارد: * انعکاس عواطف و احساسات جهانی به‌وسیلهٔ آشکار ساختن احساسات خودش، و به‌هم پیوستن صدای نسل بشر، طبیعت، و تاریخ. * تعلیم دادن و راهنمایی کردن خواننده هوگو در ۲۲ مه، ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت. نوشته‌های ویکتور هوگو آثار آغاز نوجوانی ‌۱. اینه دوکاسترو درامی به نثر در سه پرده که هوگو در پانزده سالگی نوشته‌است. ۲. ترجمه بخش‌هایی از انه اید شاهکار ویرژیل: هخامنشی پیرمرد گالز غار سیکلوپ‌ها کاکوس ۳. درلیدی ترجمه‌ای از اشعار اوراس ۴. سزار از از روبیکون می‌گذرد ترجمه‌ای از فارسال تصنیف لوکن چامه‌های هوگو ۱. اغانی جدید ۲. اعانی و قصاید ۳. شرقی‌ها ۴. برگ‌های خزان ۵. نغمات شفق ۶. صداهای درونی ۷. پرتوها و سایه‌ها ۸. کیفرها ۹. سیر و سیاحت ۱۰. افسانه قرون ۱۱. غزلیات کوچه‌ها و بیشه‌ها ۱۲. سال مخوف ۱۳. فن پدربزرگی ۱۴. پاپ ۱۵. شفقت عالی ۱۶. ادیان و دین ۱۷. خر ۱۸. ریاح چهارگانه روح ۱۹. عاقبت شیطان ۲۰. مکنونات چنگ ۲۱. خدا ۲۲. سال‌های شوم ۲۳. دسته گل آخرین نمایشنامه‌های هوگو ۱. کرامول ۲. آمی روبسار ۳. ارنانی ۴. ماریون دلورم ۵. شاه تفریح می‌کند ۶. لوکرس بورژیا ۷. ماری تودور ۸. آنژلو ۹. اسمرالدا ۱۰. روی بلاس ۱۱. توامان ۱۲. بورگراوها ۱۳. تورکه مادا ۱۴. تئاتر در هوای آزاد رمان‌های هوگو ۱. بوگژارگال ۲. هان دیسلند ۳. آخرین روز یک محکوم ۴. نتردام دو پاری یا گوژپشت نتردام ۵. کلود گدا ۶. بینوایان ۷. کارگران دریا ۸. مردی که می‌‌خندد ۹. نود و سه از روی رمانهای هوگو فیلمهای زیادی در سینمای جهان ساخته شده کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند sooly_joon14th September 2007, 10:59 AMاول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی . آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی . برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدار که دستکم یکی در میانشان بی‌تردید مورد اعتمادت باشد.و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی، نه کم و نه زیاد، درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، که دستکم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد، تا که زیاده به خودت غره نشوی.و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی نه خیلی غیرضروری، تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه‌دارد.همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند چون این کارِ ساده‌ای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می‌کنند و با کاربردِ درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.و امیدوام اگر جوان هستی خیلی به تعجیل، رسیده نشوی و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمائی اصرار نورزی و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.امیدوارم سگی را نوازش کنی به پرنده‌ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می‌ دهد. چرا که به این طریق احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.امیدوارم که دانه‌ای هم بر خاک بفشانی هرچند خُرد بوده باشد و با روئیدنش همراه شوی تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و برای اینکه سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من است » فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.اگر همه‌ی این‌ها که گفتم فراهم شد دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ويكتور هوگو ghoroobefarda11th January 2008, 12:57 AMنامه ويكتور هوگو به فرزندش : ü اول از همه برايت آرزومندم كه عاشق شوي و اگر هستي كسيبه تو عشق بورزد. اگر این گونه نیست تنهايي اتكوتاه باشد و پس از تنهايي از كسي نفرت نيآبي. ü برايت آرزو دارم دوستاني داشته باشي كه در ميانشان حداقل يك نفر مورد اعتمادت باشد و برايت آرزومندم دشمناني نيز داشته باشي كه در ميانشان يك نفر مورد پرسش قرارت دهد تا زياد به خودت غره نشوي. ü برايت آرزومندم براي ديگران مفيد و نسبت به ديگران صبور باشي نه با كساني كه اشتباهات كوچك مي كنند چون اين كار ساده اي است، بلكه با كساني كه اشتباهات بزرگ مرتكب مي شوند تا در صبوري براي ديگران نمونه باشي. ü برايت آرزو دارم حالا كه جوان هستي، خيلي به تعجيل رسيده نشوي و اگر رسيده شدي به جوان نمايي اصرار نورزي و هنگامي كه پير شدي تسليم نا اميدي نشوي، چرا كه هرسني خوشي ها و ناخوشي هاي خودش را دارد. ü برايت آرزومندم دست نوازشگري داشته باشي، به هر پرنده اي دانه بدهي و به آوازش گوش كني وقتي كه آواي سحرگاهي اش را سر مي دهد، چرا كه به اين طريق احساس زيبايي خواهي يافت، به رايگان. ü برايت آرزو دارم دانه اي برخاك بيفشاني و با روييدنش همراه شوي تا دريابي چقدر زندگي در يك درخت وجود دارد. ü برايت آرزومندم پول داشته باشي زيرا در عمل به آن نيازمندي و سالي يك بار پولت را جلوي رويت بگذاري و بگويي اين مال من است، فقط براي اين كه روشن كني كدامتان ارباب ديگري است. ü در پايان برايت آرزو دارم همسر خوبي داشته باشي تا اگر فردا خسته يا پس فردا شادمان شدي، باز هم با هم از عشق سخن برانيد و از نو آغاز كنيد. منبع : کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند******.com/post-50.aspx (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند******.com/post-50.aspx) nazi48416th July 2009, 10:59 PMعشق قبله آمال مردم پاکباز است , اگر عشق و محبت با نور خود مارا گرم نکند , دلگرمی ما به زندگی عملی نیست. آنان که نمی توانند خود اراده کنند ناچار از اطاعت دیگرانند. rooya_k2220th July 2009, 01:39 AMبيوگرافی ويكتور هوگو ويكتور هوگو در سال ۱۸۰۲ ميلادى در شهر بوزان سون متولد شد. پدر او از مقامات عالى رتبه ارتش امپراتورى و ژنرال بود. خانواده او كمى پس از تولد هوگو از شهر بوزان سون به شهر پاريس نقل مكان مى كنند. ويكتور هوگو در دوران نوجوانى شعر مى گفت. اين شاعر جوان دوره متوسطه را در دبيرستان با موفقيت فراوان طى كرد و به سبب علاقه اش به ادبيات، از رفتن به دانشگاه چشم پوشى كرد تا وارد عالم ادبيات شود. با تاسيس روزنامه اى به نام «محافظ ادبى» در سال ۱۸۲۲ ميلادى با ادل فوشه ازدواج كرد. در همين سال اولين مجموعه اشعارش به نام Ode (قصايد) را به چاپ رساند كه با استقبال بى نظيرى مواجه شد به طورى كه از لويى هجدهم جايزه گرفت و به طور متناوب در سال هاى ۱۸۲۳ و ۱۸۲۴ با اضافه شدن چند شعر ديگر مجدداً به چاپ رسيد. Ode شعرى است موزون و مقفى متشكل از بندهايى كه تعداد ابياتشان يكسان است. Ode از قديمى ترين قالب هاى شعرى فرانسه است كه هر چند طى قرون دستخوش تحولات گوناگون شده اما همواره عرصه بيان احساسات عاشقانه شاعران و نيز مدح بزرگان و وصف حوادث زمان بوده است. هوگو به نظريات رمانتيك ها گرايش داشت و به محافل ادبى آنها رفت وآمد مى كرد. در اين محافل با لامارتين و ويفيى آشنا شد. پس از مدت كوتاهى مكتب رمانتيك را پايه گذارى كرد و خود رياست مكتب رمانتيك را به عهده گرفت. او در مقدمه كتابش به نام «كرامول» كه در سال ۱۸۲۷ ميلادى به چاپ رساند، مهم ترين اصول مكتب رمانتيك را شرح مى دهد. در سال ۱۸۳۰ ميلادى با ارائه نمايش هرنانى در تئاتر كمدى فرانسه موفقيت او دوچندان مى شود و اين اولين بار است كه درام رمانتيك در تئاتر فرانسه اجرا مى شود. هوگو در اوج افتخارات، در زندگى خصوصى اش شكست مى خورد. خانم ادل فوشه از او جدا مى شود و با يكى از دوستان هوگو به نام سنت بوو ازدواج مى كند. بعدها هوگو با ژوليت وصلت مى كند و تا پايان عمر با او همراه مى شود. در همين ايام با وجود فراز و نشيب هاى زندگى، به نوشتن ادامه مى دهد. در همين سال ها اولين رمان رمانتيك خود به نام «نوتردام پاريس» را ارائه مى كند، بدون اينكه هيچ وقفه اى در سرودن شعر و نوشتن تئاتر ايجاد كند. در پايان اين دوره خلاقيت بى وقفه در همه زمينه ها، او در سال ۱۸۴۱ ميلادى و در حالى كه ۳۹ سال دارد به رياست آكادمى زبان فرانسه انتخاب مى شود. از سال ۱۸۴۳ ميلادى به بعد، دوره جديدى در زندگى او آغاز مى شود: مرگ دخترش لئوپولدين باعث مى شود كه او از ادبيات رو برگرداند. هوگو وارد عالم سياست مى شود. اكنون او از اعضاى خانواده سلطنتى و همچنين از طرفداران ناپلئون سوم است. ولى هنگامى كه ناپلئون امپراتور مى شود، هوگو با تمام قدرت به او حمله مى كند، به طورى كه به اجبار فرانسه را ترك مى كند. طى سال هاى ۵۵-۱۸۵۲ ابتدا به بلژيك و سپس به جزيره جرسى در انگلستان تبعيد مى شود. در جزيره جرسى در سال ۱۸۵۳ و در سن ۵۱ سالگى كتاب «مجازات» را چاپ مى كند. اين كتاب به مثابه اعلاميه اى شديداللحن عليه امپراتور است، همچنين در اين سال اشعار «تماشاگران» را مى سرايد. در سال ۱۸۵۵ ميلادى به منطقه گرنسى مى رود و تا سال ۱۸۷۰ در آنجا مى ماند. در همين منطقه گرنسى است كه بزرگترين آثارش را مى نويسد. آثارى چون: حكايت قرن ها، بينوايان (۱۸۶۲) و كارگران دريا. به محض اعلام حكومت جمهورى در كشور فرانسه در ۴ سپتامبر ۱۸۷۰ (۱۲۴۹ ه ش)، هوگو به پاريس بازمى گردد. در اين زمان او ۶۸ سال دارد و همسرش مرده است و در سال ۱۸۷۱ ميلادى پسرش ناپديد مى شود، ولى مردم فرانسه به او به عنوان يك نويسنده بزرگ مردمى مى نگرند و جمهوريخواهان چپ از او حمايت مى كنند. ويكتور هوگو در سال ۱۸۸۵ ميلادى و در سن ۸۳ سالگى از دنيا مى رود. rooya_k2220th July 2009, 01:40 AMدرباره ی ويكتور هوگو ویکتور هوگو ویکتور ماری هوگو (۲۶ فوریه، ۱۸۰۲ - ۲۲ مه، ۱۸۸۵) رمان‌نویس، شاعر، و هنرمند فرانسوی. ویکتور هوگو مهم‌ترین نویسنده رمانتیک جهان به حساب می‌آید. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به بینوایان، گوژپشت نتردام و مقدار زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی هم‌چنین چندین نمایش‌نامه نوشته‌است. هرچند که هوگو بیش‌تر به‌عنوان یک رمان‌نویس شناخته می‌شود، خیلی‌ها معتقدند که او به‌عنوان یک شاعر نقش به‌مراتب مهم‌تری را ایفا کرد. ویکتور هوگو عقیده داشت که شاعر دو وظیفه دارد: انعکاس عواطف و احساسات جهانی به‌وسیلهٔ آشکار ساختن احساسات خودش، و به‌هم پیوستن صدای نسل بشر، طبیعت، و تاریخ. تعلیم دادن و راهنمایی کردن خواننده هوگو در ۲۲ مه ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت. آرامگاه وی در پانتئون نزدیک پارک لوگزامبورگ است. نوشته‌های ویکتور هوگو آثار هوگو را بطور کلی در چهار بخش می‌توان از دید گذراند: آثار آغاز نوجوانی ۱. اینه دوکاسترو درامی به نثر در سه پرده که هوگو در پانزده سالگی نوشته‌است. ۲. ترجمه بخش‌هایی از انه اید شاهکار ویرژیل: هخامنشی پیرمرد گالز غار سیکلوپ‌ها کاکوس ۳. درلیدی ترجمه‌ای از اشعار اوراس ۴. سزار از از روبیکون می‌گذرد ترجمه‌ای از فارسال تصنیف لوکن rooya_k2223rd July 2009, 09:50 PMآنان که نمی توانند خود را اداره کنند ‌ناچار از اطاعت دیگرانند. ویکتور هوگو nazi48431st July 2009, 09:42 PMهمه جهانیان از سرنوشت خود ناخرسند و بیزارند. همه خلق , در پی خوشبختی از همه چیز محروم اند و افسوس که " همه چیز" را هم مفهوم ناچیزی است. هر کس در این جهان , به سهم خود در طلب وآرزوی همین " ناچیز" است که حرفی اسمی , اندک ثروتی یا نگاه و تبسمی بیش نیست. بزرگترین شهریار جهان , اگر بی عشق باشد , از نشاط و خوشی بی بهره است . آدمی چاهی است که همیشه تنهایی در آن تکرار می شود. این سپهر بلند که به آلام و رنجهای ما آگاه است , بر ایام عبث وپر آوای حیات ما به چشم ترحم می نگرد و هر بامداد, سپیده دمان ما را به اشکهای خود می شوید. خداوند در هرگام راهنمای ماست و مارا بدانچه خود هست و بدان چه خود هستیم دلالت می کند. آن چه از وجود اولاد آدم و از هرچیز این خاکدان حقیقتی برمی خیزد وآن حقیقت پاک که باید با آن هماهنگ شویم و هر صاحبدلی بدان می تواند رسید این است : دشمنی نباید کرد و دوست می باید داشت, وگرنه از همه چیز ناخرسند و نالان باید بود! rooya_k2212th August 2009, 02:30 AMعشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند . ویکتور هوگو آیـدا20th September 2009, 07:12 AMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ویكتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی است.آثار او به بسیاری از افكار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد . ویكتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی در 26 فوریه 1802 میلادی در "بزانسون " به دنیا آمد و در 22 می 1885 میلادی چشم از جهان فرو بست . او شخصیت برجسته ادبی در قرن 19 میلادی و نماینده پیشتاز و مدافع مكتب رمانیتسم بود . هوگو در جوانی محافظه كار بود ، بعدها به شدت درگیر امور سیاسی جمهوری خواهانه شد . آثار او به بسیاری از افكار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد . با این حالی در جوامع انگلیسی زبان دو رمان اصلی او بسیار مشهور و شناخته شده است . گوژپشت نوتردام (1833) و بینوایان (1862) . هوگو همچنین در سرودن اشعار غنایی در قرن 19 میلادی برجسته و سرشناس بود . ویكتور تا 10 سالگی با پدرش كه ژنرال ارتش ناپلئون بود سفر می كرد و سپس در سال 1812 با مادرش كه به شدت طرفدار نظام پادشاهی بود در پاریس اقامت گزید . او در مدتی كوتاه به عنوان شاعر و داستان نویس ، موفقیت هایی بدست آورد و در سال 1822 با معشوقه دوران كودكی اش ، " آدل فوشر" ازدواج كرد. خانه این زوج محل ملاقات نویسندگان پیرو مكتب رمانتیك بود . از میان این نویسندگان می توان به " آلفرد داویگنی " و "چارلز آگوستین سنت بوو" منتقد اشاره كرد . چاپ سومین مجموعه شعر هوگو ، قصاید و تصانیف عاشقانه (1826) ، دورانی پر تنش و پر از خلاقیت بوجود آورد . در طی 17 سال آتی ، مقالات مختلف ، سه رمان پنج جلد كتاب شعر و نمایشنامه از هوگو منتشر گردید . با این حال شكست نمایشنامه منظوم او در سال 1843 میلادی و به دنبال آن مرگ دخترش " لئوپولدین " ، به بسیار مورد علاقه وی بود وقفه ای در خلاقیت شگفت آورش ایجاد كرد . او در سال 1845 یك پست سیاسی در حكومت وابسته به قانون اساسی شاه لوئیس فیلیپه ، قبول كرد و در سال 1848 نماینده مردم شد و بعد از لوئیس ناپلئون بناپارت ، رییس جمهور " جمهوری دوم " در فرانسه شد . او علیه اعدام و بی عدالتی اجتماعی سخن راند و بعدها در مجمع قانونگذاری و مجمع وابسته به قانون اساسی انتخاب شد . وقتی ناپلئون در سال 1851 قدرت را به طور كامل در دست گرفت قانون اساسی ضد پارلمانی را جایگزین كرد . هوگو او را علنا خائن فرانسه نامید . عقاید جمهوری خواهانه هوگو باعث تبعدش شد . او ابتدا به بروكسل و سپس به جزیره جرزی و نهایتا به جزیره گریزین كه از جزایر دریایی مانش است ، تبعید شد . در آنجا بود كه به نوشتن درباره نكوهش اعمال ظالمانه حكومت فرانسه ادامه داد و مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد . با این وجود این مقالات تاثیر زیادی از خود به جای گذاشتند . هوگو در تبعید در زمینه نویسندگی به تكامل و پختگی رسید و اولین اشعار حماسه مصنوع خود را با نام " افسانه قرن ها " كتاب بینوایان و ...نوشت . با وجود اینكه ناپلئون سوم در سال 1859 تمام تبعیدی های سیاسی را عفو كرد اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش عفو بدین معنی بود كه او دیگر نباید از دولت انتقاد كند . او پس از سرنگونی امپراطوری روم در سال 1870 به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملی بعد به عنوان سناتور " جمهوری سوم " انتخاب شد . دیدگاههای مذهبی ویكتور دیدگاههای مذهبی هوگو در طول زندگی اش به سرعت تغییر كرد . او در جوانی به عنوان مسیحی كاتولیك سوگند یاد كرد كه مقامات و مسئولان كلیسا احترام بگذارد . اما به تدریج تبدیل به كاتولیكی شد كه به وظایف دینی اش عمل نمی كند و بیش از پیش به بیان دیدگاههای ضد پاپ و ضدكشیشی پرداخت . در طی دوران تبعید به طور تفننی به احضار روح می پرداخت و در سالهای بعد خداشناسی بر پایه عقل را كه مشابه آنچه كه مورد حمایت "ولتر" نویسنده فرانسوی بود، پا بر جا كرد . در سال 1872 وقتی متصدی آمارگیری از هوگو پرسید كه آیا كاتولیك است یا نه او پاسخ داد : "خیر، من آزاد اندیش هستم . "هوگو هیچگاه بیزاری خود را از كلیسای كاتولیك از دست نداد . این انزجار به دلیل بی تفاوتی كلیسا نسبت به وضعیت بد كاری زیر سلطه ظلم وجود حكومت پادشاهی و شاید هم به خاطر قرار گرفتن اثر هوگو ( بینوایان ) در لیست كتابهای ممنوعه پاپ بود . هنگام مرگ دو پسرش ، چارلز و فرانسوا ویكتور ، او اصرار داشت كه آنها بدون صلیب عیسی یا كشیش به خاك سپرده شوند . او در وصیت نامه اش هم همین شرط را برای خاكسپاری خود گذاشت . هوگو با اینكه معتقد بود عقاید كاتولیك منسوخ و رو به زوال است اما هیچگاه مستقیما از عرف و سنت انتقاد نكرد . او همچنان به عنوان فردی كه به وجود خدا معتقد است ، باقی ماند . او عمیقا به قدرت و ضرورت حمد وستایش ایمان داشت . عقل گرایی هوگو را در اشعارش از قبیل "توركمادا" (1869، درباره تعصب مذهبی ) ، پاپ (1878 ، كتابی است ضد كشیشی ) ، دین و ادیان (1880، در مرود رد سودمندی كلیساها ) و غیره می توان مشاهده كرد . هوگو می گفت: ادیان به تدریج از بین می روند ، اما این خداست كه باقی می ماند. او پیش بینی می كرد كه مسیحیت بالاخره روزی از بین خواهد رفت اما مردم همچنان به خدا ، روح و تعهد معتقد خواهند ماند . سالهای پایانی و مرگ هوگو وقتی هوگو در سال 1870 به پاریس بازگشت مردم از او به عنوان قهرمان ملی استقبال كردند . هو گو علیرغم محبوبیتش ، برای انتخاب دوباره در مجمع نمایندگان ملی در سال 1872 هیچ تلاشی نكرد . دو دهه آخر زندگی هوگو به خاطر بستری شدن دخترش در آسایشگاه روانی ، مرگ دو پسرش و نیز مرگ آدل (1868) بسیار ناراحت كننده بود . دختر دیگرش ،‌لئوپولدین ، در سال 1843 در یك حادثه قایق سواری غرق شد . هوگو با توجه به لطمات روحی و روانی كه بر او وارد شده بود همچنان به نوشتن ادامه داد و در سیاست هم تا سال 1878، كه سلامتی اش رو به زوال گذاشت ، فعال ماند . او در 30 ژانویه 1876 در انتخاب مجلس سنا ، كه اخیرا تاسیس شده بود انتخاب شد دوره آخر فعالیت سیاسی او ، یك ناكامی به شمار می آید . در فوریه 1881 هوگو هفتاد و نهمین سالگرد تولدش را جشن گرفت . به پاس این حقیقت كه هوگو وارد هشتادمین سال زندگی اش شده ، یكی از بزرگترین مراسم بزرگداشت برای این نویسنده كه در قید حیات بود ، برگزار شد . مراسم جشن از روز بیست و پنجم فوریه با اهدای گلدان سور( نوعی چینی فرانسوی ) به هوگو آغاز شد . این نوع گلدان هدیه ای سنتی برای مقامات عالی رتبه بود كه به ویكتور هوگو اهدا شد . روز 27 فوریه بزرگترین رژه در تاریخ فرانسه برگزار شد . رژه كننده ها شش ساعت راهپیمایی كردند تا از مقابل هوگو كه پشت پنجره اتاقش نشسته بود رد شوند . سربازان راهنما برای اشاره به ترانه كوزت در بینوایان گل های گندم به گردن خود آویخته بودند . ویكتور هوگو در 22 می 1885 در 83 سالگی از دنیا رفت . مرگ او باعث سوگی ملی شد و بیش از 2 میلیون نفر در مراسم خاكسپاری او شركت كردند . هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد تكریم قرار نگرفت بلكه به عنوان سیاستمداری كه به تشكیل و نگهداری "جمهوری سوم " و دموكراسی در فرانسه كمك كرد از او قدردانی به عمل آمد . آدل فوشر و ویكتور هوگو آدل فوشر دختری بود سبزه روی با موهای مشكی و ابروانی كمانی . او در 16 سالگی بانویی خوش سیما و جذاب بود . آدل فوشر اولین عشق ویكتور هوگو بود و ویكتور او را بسیار تحسین می كرد . دوران نامزدی آدل و ویكتور را می توان به عنوان تراژدی عاشقانه توصیف كرد . ویكتور و آدل همدیگر را از بچگی می شناختند . دو خانواده فوشر و هوگو با هم بسیار صمیمی بودند و بچه هایشان هم با هم بزرگ شدند . زندگی عاشقانه هوگو زمانی آغاز شد كه نوجوانی بیش نبود . او عاشق آدل ، دختر همسایه شان شد . مادر ویكتور او را از این عشق منع كرد . او معتقد بود كه پسرش باید با دختری از خانواده بهتر ازدواج كند . مخالفت خانواده های این دو دلداده در مورد ازدواجشان باعث بوجود آمدن شرایط تراژیكی شد . پدر آدل "پیرفوشر" در خفا از موفقیت روبه رشد ویكتور در ادبیات هیجان زده بود اما می ترسید كه مادام هوگو ، آدل را خوب و مناسب نداند در نتیجه به آدل هشدار داد كه ویكتور فردی مغرور ، دمدمی مزاج و تن پرور است . با این وجود آن دو پنهانی با هم نامه رد و بدل می كردند . ویكتور بدون شك معتقد بود كه ارتباط آنها به ازدواج ختم خواهد شد و آنقدر به این مسئله مطمئن بود كه ز� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن