دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1862387492
چراغ قرمز
واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: چراغ قرمز
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز:استاد، پيش از باز نشستگي به مهندس زير دستش هشدار داد، هميشه، كم حرف زدن و بيشتر كوشش كردن درست است ؛ اين را هرگز فراموش نكن. هر كس كه با مهارتش زندگي مي كند بايد جايگاهي جانشين ناپذير در كارش پيدا كند.
مهندس جوان ، حرف هاي استاد را به خاطر سپرد و آويزه گوشش كرد. پس از 10 سال او با تلاش مداوم خود يك مهندس خبره و تمام عيار شد. روزي پيش استادش رفت و گفت:استاد، من تا الان هيچ وقت حرف هاي شما را فراموش نكرده ام .در مقابل هيچ مشكلي، اعتراضي نمي كنم و تمامي تلاشم را براي حل مشكل به كار مي گيرم. خدمت زيادي به كارخانه كرده ام اما چيزي كه مرا خيلي آزرده مي كند اين است كساني كه از من مهارت و تجربه كم تري دارند بيشتر حقوق مي گيرند و در پست هاي بهتر و بالاتري كار مي كنند.
*استاد: مطمئني كه الان خودت و كارهايت جايگزين ناپذيرند؟
*مهندس: بله.
*استاد: پس وقت آن است كه يك روز مرخصي بگيري.
*مهندس :مرخصي بگيرم؟
*استاد :بله ، به هر بهانه اي كه شده يك روز مرخصي بگير. هيچ كس متوجه چراغي كه هميشه روشن باشد، نمي شود و فقط اگر يك بار خاموش شود، توجه ديگران را به حضورش جلب خواهد كرد.
مهندس منظور استادش را فهميد و يك روز مرخصي گرفت. روز بعد وقتي سر كارش رفت رييس كارخانه صدايش كرد و گفت او را به عنوان مهندس كارشناس كل كارخانه انتخاب و حقوقش را دو برابر اضافه كرده است. در حقيقت همان روزي كه مرخصي گرفته بودكارخانه با مشكلات زيادي رو به رو شد و بدون حضور او هيچ كسي نتوانست آنها را حل كند.
مهندس جوان خيلي خوشحال و احترامش نسبت به استادش بيشتر از گذشته شد. زندگي او با حقوق دو برابر بهتر شده بود و بعدها وقتي احساس مي كرد درآمدش كافي نيست مرخصي مي گرفت و تا برمي گشت مي ديد كه حقوقش باز بيشتر شده است.
سرانجام خود مهندس هم فراموش كرد كه چند بار مرخصي گرفته است. فقط آخرين بار كه پس از مرخصي به كارخانه برگشت، نگهبان او را در آستانه در متوقف كرد و گفت: ديگر لازم نيست سر كار بياييد. شما بركنار شده ايد.
مهندس كه به شدت ناراحت شده بود، دوباره رفت پيش استاد:من همه كارهايم را مو به مو مطابق توصيه هاي شما انجام دادم اما چرا حالا اين نتيجه را گرفته ام؟
*استاد: آن روز بدون اين كه صبر كني تا حرفهايم تمام شود، با عجله رفتي.درست است كه گفتم هيچ كس متوجه چراغي كه هميشه روشن باشد، نمي شود و اگر فقط يك بار خاموش شود توجه ديگران را جلب مي كنداما اگر هميشه خاموش باشد به چشم ديگران فقط يك دردسر به نظر مي رسد.خوت بگو چه كسي به يك چراغ خراب و بي فايده نياز دارد؟525/120
جمعه 3 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-