تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):پشیمانی از گناه برای توبه کافی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837406589




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بيلش را پارو كرده


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بيلش را پارو كرده
بيل
  مى گويند، اگر كسي‌ چهل ‌روز پشت‌ سر هم‌ جلو در خانه‌اش‌ را آب‌ و جارو كند ، حضرت‌ خضر به‌ ديدنش‌ مي‌آيد و آرزوهايش‌ را برآورده‌ مي‌كند.سي‌ و نه‌ روز بود كه‌ مرد بيچاره‌ هر روز صبح‌ خيلي‌ زود از خواب‌ بيدار مي‌شد و جلو در خانه‌اش‌ را آب‌ مي‌پاشيد و جارو مي‌كرد. او‌ از فقر و تنگدستي‌ رنج‌ مي‌كشيد. به‌ خودش‌ گفته‌ بود: .اگر خضر را ببينم، به‌ او مي‌گويم‌ كه‌ دلم‌ مي‌خواهد ثروتمند بشوم. مطمئن‌ هستم‌ كه‌ تمام‌ بدبختي‌ها و گرفتاري‌هايم‌ از فقر و بي‌پولي‌ است.روز چهلم‌ فرارسيد. هنوز هوا تاريك‌ و روشن‌ بود كه‌ مشغول‌ جارو كردن‌ شد.كمي‌ بعد متوجه‌ شد مقداري‌ خاروخاشاك‌ آن‌طرف‌تر ريخته‌ شده‌ است. با خودش‌ گفت: .با اين‌كه‌ آن‌ آشغال‌ها جلو در خانه‌ من‌ نيست، بهتر آنجا را هم‌ تميز كنم. هرچه‌ باشد امروز روز ملاقات‌ من‌ با حضرت‌ خضر است ، نبايد جاهاي‌ ديگر هم‌ كثيف‌ باشد.مرد بيچاره‌ با اين‌ فكر آب‌ و جارو كردن‌ را رها كرد و داخل‌ خانه‌ شد تا بيلي‌ بياورد و آشغال‌ها را بردارد. وقتي‌ بيل‌ به‌ دست‌ برمي‌گشت، همه‌اش‌ به‌ فكر ملاقات‌ با خضر بود با اين‌ فكرها مشغول‌ جمع‌ كردن‌ آشغال‌ها شد. ناگهان‌ صداي‌ پايي‌ شنيد. سربلند كرد و ديد پيرمردي‌ به‌ او نزديك‌ مي‌شود. پيرمرد جلوتر كه‌ آمد سلام‌ كرد.مرد جواب‌ سلامش‌ را داد.پيرمرد پرسيد: .صبح‌ به‌ اين‌ زودي‌ اينجا چه‌ مي‌كني؟.مرد جواب‌ داد: .دارم‌ جلو خانه‌ام‌ را آب‌ و جارو مي‌كنم. آخر شنيده‌ام‌ كه‌ اگر كسي‌ چهل‌ روز تمام‌ جلو خانه‌اش‌ را آب‌ و جارو كند،حضرت‌ خضر را مي‌بيند.پيرمرد گفت: .حالا براي‌ چي‌ مي‌خواهي‌ خضر را ببيني؟.مرد گفت: .آرزويي‌ دارم‌ كه‌ مي‌خواهم‌ به‌ او بگويم.پيرمرد گفت: .چه‌ آرزويي‌ داري؟ فكر كن‌ من‌ خضر هستم، آرزويت‌ را به‌ من‌ بگو.مرد نگاهي‌ به‌ پيرمرد انداخت‌ و گفت: .برو پدرجان! برو مزاحم‌ كارم‌ نشو.پيرمرد اصرار گرد: .حالا فكر كن‌ كه‌ من‌ خضر باشم. هر آرزويي‌ داري‌ بگو.مرد گفت: .تو كه‌ خضر نيستي. خضر مي‌تواند هر كاري‌ را كه‌ از او بخواهي‌ انجام‌ بدهد.پيرمرد گفت: .گفتم‌ كه، فكر كن‌ من‌ خضر باشم‌ هر كاري‌ را كه‌ مي‌خواهي‌ به‌ من‌ بگو شايد بتوانم‌ برايت‌ انجام‌ بدهم.مرد كه‌ حال‌ و حوصله‌ي‌ جروبحث‌ كردن‌ نداشت، رو به‌ پيرمرد كرد و گفت: اگر تو راست‌ مي‌گويي‌ و حضرت‌ خضر هستي، اين‌ بيلم‌ را پارو كن‌ ببينم.پيرمرد نگاهي‌ به‌ آسمان‌ كرد. چيزي‌ زيرلب‌ خواند و بعد نگاهي‌ به‌ بيل‌ مرد بيچاره‌ انداخت. در يك‌ چشم‌ به‌هم‌ زدن‌ بيل‌ مرد بيچاره‌ پارو شد. مرد كه‌ به‌ بيل‌ پارو شده‌اش‌ خيره‌ شده‌ بود، تازه‌ فهميد كه‌ پيرمرد رهگذر حضرت‌ خضر بوده‌ است. چند لحظه‌اي‌ كه‌ گذشت‌ سر برداشت‌ تا با خضر سلام‌ و احوالپرسي‌ كند و آرزوي‌ اصلي‌اش‌ را به‌ او بگويد، اما از او خبري‌ نبود.
بيل
مرد بيچاره‌ فهميد كه‌ زحماتش‌ هدر رفته‌ است. به‌ پارو نگاه‌ كرد و ديد كه‌ جز در فصل‌ زمستان‌ به‌ درد نمي‌خورد در حالي‌ كه‌ از بيلش‌ در تمام‌ فصل‌ها مي‌توانست‌ استفاده‌ كند.از آن‌ به  ‌بعد به‌ آدم‌ ساده‌ لوحي‌ كه‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ هدفي‌ تلاش‌ كند، اما در آخرين‌ لحظه‌ به‌ دليل‌ ناداني‌ و سادگي‌ موفقيت‌ و موقعيتش‌ را از دست‌ بدهد، مي‌گويند که بيلش‌ را پارو كرده‌ است.  بخش کودک و نوجوان تبيانمنبع : سايت کودکان،مصطفي رحماندوستمطالب مرتبط:پيرزن و آرزو خربزه و عسل تو از تو؛ من از بيرون  رحمت به دزد سرگردنه صبر کن و افسوس مخور با بزرگان پيوند کرده پنبه دزد بلايي به سرت بيايد که... بنازم اين سر را تاپش پنج و نانش چهار خرس را وا داشته اند به آهنگري  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن