تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838093246
جبران خليل جبران
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: صفحه ها : [1] 2 sima sad18th September 2006, 06:24 PMاگه علاقه مند به اين موضوع باشيد من مي خواهم توي اين پست راجع به جبران خليل جبران صحبت كنم و شما هم اگر انتقاد يا نظري راجع به كتاب هاي او داريد بنويسيد براي شروع يك قسمت از پيشگفتار يكي از كتاب هاي او را مي آورم توي اين كتاب نويسنده نوشته : جبران خليل جبران يكي از چهره هاي منحصر به فرد در ميان نويسندگان و نو آوران جهان است....وي تا مدت ها پس از مرگش شهرتي نيافت .و نخستين كتاب او در حدود يك صد سال پيش چاپ شد اما به راحتي مي بينيم كه پيام او كماكان براي ما تازه است...... همانطور كه هممون مي دوني مدتي تب جبران خليل جبران ايران رو گرفته بود و من هم كتاب هاي او را خواندم .مي دونم شايد با نظرم موافق نباشيد ولي من به ندرت چيز جديدي در كتاب هاي او ديدم البته شايد دليلش اين باشد كه فرهنگ ايراني گذشته اونقدر پر بار بوده كه كه در تمام قرون شخصي ظاهر بشه و تمام معاني زيبا را در كتاب خود بگنجايد مثلا ((هرروز به وجدانت نگاه كن و اشتباهاتت را تصحيح نما .اگر اين وظيفه را انجام ندهي به دانش و خردي كه در وجود توست خيانت كردي))كتاب نداي استاد خوب اين خيلي حرف قشنگيه ولي براي ماها يك عيب كوچولو داره اونم اينه كه چند صد سال قبل از آقاي جبران خليل جبران ما بيشتر از 3تا حديث عين همين جمله از امامان خودمون داريم يا او درباره خدا مي نويسد ((ما نمي توانيم كاملا از طبيعتش آگاه شويم چون كه او نيستيم)) و اين عين حديث پيابر است كه مي گويد ((ما عرفناك حق معرفتك))يعني كه آنطور كه شايسته ي توست تورا نشناختيم من نمي گويم آقاي جبران خليل آدم بزرگي نيست ولي حداقل براي ما كه مولانا و حافظ و سعدي داريم چيز جالبي همراه خودش نياورده ولي براي غرب كه اين اشخاص رو ندارن حتما خيلي حرف هاي جديدي داشته حالا اگه كسي مخالفه مي تونيم با هم بحث كنيم sima sad18th September 2006, 06:27 PMلطفا توي اين پست راجع به جبران خليل جبران هركسي هر نظري داره بنويسه patris19th September 2006, 05:44 AMپروردگارا به من ارامش ده [SIZE="3"] تا بپذيرم انچه را كه نميتوانم تغيير دهم دليري ده تا تغيير دهم انچه را كه ميتوانم تغيير دهم بينش ده تا تفاوت اين دو را بدانم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنيا و مردم ان مطابق ميل من رفتار كنند من اين نوشته رو ديوار اتاقم نصبه و چون كاملآ به اين جمله اعتقاد دارم بر اساس اون رفتار ميكنم. من اكثر جمله هاي جبران خليل جبران رو ميدونم و معتقدم بهترين راهنمايي در عصر حاضر هست.[/ SIZE] mahtabeshab19th September 2006, 09:11 AMدل سپردن آري ، حکايتي است دلپذير ليکن دل را نشايد به اسارت دادن که تنها دستهاي حيات ، خانه دل است و بس (جبران خليل جبران) mahtabeshab19th September 2006, 09:16 AM"جبران خليل جبران"، شاعر ، نويسنده و نقاش مشهور لبناني، سال 1883 در شهر بشري لبنان متولد شد و سال 1931 در نيويورك درگذشت. او در زمينه شعر , داستان و مقالههاي فلسفي و عرفاني آثار گوناگوني به دو زبان عربي و انگليسي به رشته تحرير درآورده كه همه اين آثار به اين دو زبان و بعضي از آنها به زبانهاي ديگر ترجمه و منتشر شده است. او اصولا كوتاهنويس و كلمهپرداز است، در نوشتههاي او زير هجوم معاني و مفاهيم، دست و پاي قالبها ميشكند و مرز ميان شعر، قصه و مقاله در هم ميريزد. "جبران" در قالب داستان شعر ميگويد و با زبان شعر داستان مينويسد. او نويسنده مفاهيم است. از اين رو آثارش در عبور از صافي سختگير ترجمه نسبت به آثار ديگران لطمه كمتري ميخورد جبران خليل جبران در سال 1883 مدر خانوادهاى مسيحى و ساكن روستاىبشرى واقع در شمال لبنان متولد شد.پدر وى چوپانى خشن و دائم الخمر بودولى مادرى مهربان، دلسوز و فداكارداشت. وى دوران كودكى را با گشت وگذار در دامن طبيعت و مشاهده مناظرزيباى شمال سپرى نمود. از همان كودكى،گوشهگير بود و اوقات زيادى به فكر فرومىرفت. او در كنار درس به نقاشىعلاقهاى وافر داشت. تا دوازده سالگىكنار برادر و دو خواهرش بسان روستاييانديگر زندگى را در فقر گذراند. در سال1895م افزايش فشارهاى اقتصادى، مادررا مصمم كرد تا به همراه كودكان جلاىوطن كند و پدر كه در زندان به سر مىبرد،در وطن باقى ماند. هجرت بدون همراهىپدر و تحميل مشقات زندگى بر مادر او رانسبتبه "زن" خوشبين ساخته و "مرد" رادر نظر او در هالهاى از بدبينى قرار داد كههيچگاه اين بدبينى از بين نرفت. mahtabeshab19th September 2006, 09:19 AMبه اين آدرس حتما حتما يه سري بزنيد : کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) غنچه19th September 2006, 10:45 AMبرای شناختنش واشنا شدن با سبک نگارشش فقط کافیه کتاب پیامبرشو بخونید من این کتاب و به همه پیشنهاد میکنم sima sad19th September 2006, 11:59 AMبرای شناختنش واشنا شدن با سبک نگارشش فقط کافیه کتاب پیامبرشو بخونید من این کتاب و به همه پیشنهاد میکنم غنچه جون من اين كتاب رو خوندم و به نظرم اونقدر كه گلچين جملاتش زيباست اين كتاب زيبا نيست sima sad19th September 2006, 12:04 PMراستي من يك سوال دارم واقعا جملات جبران خليل جبران قشنگ و پر معناست ولي واقعا توي ايران خودمون آدم هايي نداريم كه جملات خيلي قشنگشون توي خارج كلي فروش داره؟ چند نفر از ماها اول به بزرگان كشور خودمون رسيديم بعد به كشور هاي ديگه ولي به هر حال جبران خليل جبران از نظر من آدم بزرگيه غنچه19th September 2006, 12:15 PMاره گلچین جملاتش هم قشنگه ولی چون این کتاب موضوع داره خوب یه چیز دیگه است sima sad19th September 2006, 07:11 PMدشمنم به من گفت ((عاشق دشمنت باش))و من حرفش را پذيرفتمو عاشق خود شدم غنچه11th November 2006, 11:03 AMتازگی ها کتاب خدایان زمینی ازش خوندم خیلی قشنگ بود اگه حوصله داشتین شما هم بخونید hbh135511th November 2006, 04:11 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آثار جبران : "بال هاي شكسته" 1912 "اشك و لبخند" 1914 "ديوانه" 1918 "شن و دريا" 1926 "خدايان زمين" 1929 "سرگردان" 1932 "باغ پيامبر" 1933 معشوقههايش جبران با اينكه از نظر جسماني مرد شده بود و همه صفات مردي را بهخود گرفته بود، ولي نتوانسته بود از عقده اوديپي رها شود، و زن ديگري، غير از مادرش را دوست داشته باشد. همين عقده بود كه او را بر آن داشت معشوقههايش را از ميان زنان مسنتر از خود انتخاب كند: ــ حلا الضاهر، دو سال از او بزرگتر بود. ــ سلطانه ثابت، 15 سال. ــ ميشلين چند ماه. ــ ماري هاسكل، ده سال. ــ ماري خوري، 9 سال. ــ ماري قهوجي، چهار سال. ــ مي زياده، سه سال. (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%84_%D 8%AC%D 8%A 8%D 8%B 1%D 8%A 7%D 9%86#searchInput) Stranger Elf12th November 2006, 05:35 AMبه اين آدرس حتما حتما يه سري بزنيد : کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) با اجازه اینم متن همون آدرس ::D :D :p :D :D ;) ;) كبرى روشنفكر مدرس زندگى ، آثار و افكار جبران خليلجبران بارها مورد دقت نظر و بررسىموشكافانه قرار گرفته است. ناقدان وصاحب نظران هر يك او را به گونهاىترسيم نمودهاند. عدهاى او را تا مرزپيامبرى بالا برده و گروهى او را دستنشانده استعمار، بىدين و لاييكدانستهاند. وجود اينگونه تناقض شديددر آرا، انگيزه لازم براى نگرش مجدد درشخصيت جبران و مطالعه آثار او رافراهم مىآورد تا از اين طريق بهچهرهاى نزديك به واقع از او دستيابيم. جبران خليل جبران در سال 1883 مدر خانوادهاى مسيحى و ساكن روستاىبشرى واقع در شمال لبنان متولد شد.پدر وى چوپانى خشن و دائم الخمر بودولى مادرى مهربان، دلسوز و فداكارداشت. وى دوران كودكى را با گشت وگذار در دامن طبيعت و مشاهده مناظرزيباى شمال سپرى نمود. از همان كودكى،گوشهگير بود و اوقات زيادى به فكر فرومىرفت. او در كنار درس به نقاشىعلاقهاى وافر داشت. تا دوازده سالگىكنار برادر و دو خواهرش بسان روستاييانديگر زندگى را در فقر گذراند. در سال1895م افزايش فشارهاى اقتصادى، مادررا مصمم كرد تا به همراه كودكان جلاىوطن كند و پدر كه در زندان به سر مىبرد،در وطن باقى ماند. هجرت بدون همراهىپدر و تحميل مشقات زندگى بر مادر او رانسبتبه "زن" خوشبين ساخته و "مرد" رادر نظر او در هالهاى از بدبينى قرار داد كههيچگاه اين بدبينى از بين نرفت. اعضاى خانواده راهى بوستون - يكىاز ايالتهاى آمريكاى شمالى - شدند و درفقيرترين محله آن منزل گزيدند. برادربزرگش پطرس، در دكان كوچكى مشغولبه كار شد. مادر نيز به سختى كار مىكرداما از آنجا كه خانواده نسبتبه جبرانمحبتى خاص داشتند و او را كم سنتر ازآن مىديدند كه مسؤوليتى بپذيرد ، وى رابه فراگيرى زبان انگليسى و نقاشىترغيب كردند. جبران در چهاردهسالگى بهصلاحديد برادر به لبنان بازگشت تا درمدرسه " حكمت" بيروت و پاى درساستاد "يوسف حداد "(1949م - 1865م)با زبان پدرانش هرچه بيشتر آشنا گردد.اين مسافرت فرصتى بود تا بار ديگر بهمشاهده وطن مينوسرشت پرداخته وروحيه تعمق در هستى و عشق به ميهن درروح و جانش زنده شود. همچنين در اينمدت با مشاهده بىعدالتيهاى اجتماعى وستمى كه فئودالها بر مردم روا مىداشتند،بينش خاص اجتماعى او پايهريزىشد. (1) در همين سالها شور جوانى، او راشيفته دخترى به نام " حلا ضاهر" كرد امااولين تجربه عشق براى او به ناكامىانجاميد. پايبندى به سنتهاى اجتماعى وفقر اقتصادى كه جبران، آن را دليلشكستخود در عشق مىديد، انگيزهپيدايش اثر ادبى او به نام "الاجنحةالمتكسرة" (بالهاى شكسته) شد. جبراندر بالهاى شكسته، عامل اساسى ناكامىخود را در اختلاف شديد طبقاتى بينخانواده دختر و خانواده خود و نيز دخالتكاهن مسيحى براى دسترسى به ثروتپدر دختر مىداند. از اين رو اين كتاب، فرياد اعتراض آميزى نسبتبه پولداران ودينمردان است (2) ، هر چند در آثار ديگرنيز ستيزهجويى وى با كاهنان و مالدارانكاملا مشهود است. جبران در 1902م وپس از چهار سال بار ديگر به بوستونبازگشت و با مصيبت و غم و اندوه مواجهشد. بيمارى سل، خواهرش را به كاممرگ درافكنده بود. در چهره مادر نيزعلائمى از اين بيمارى ديده مىشد. سالبعد از آن هم برادر به ديار ابديت پيوست.به دليل اين مصيبتهاى پىدرپى، ترس ازمردن، كابوس اوقات تنهايى وى گرديد (3) و شايد براى فراموش كردن اين دلهرهدائمى بود كه خود را وقف هنر كرد. جبرانكه تا آن زمان به پشتيبانى خانوادهاشدلخوش بود، خواهر ديگرش را تنها قرينخود در سرزمين غريب مىديد. او همتمام نيرو و توان خود را در انگشتانشجمع كرده بود تا با گلدوزى زندگى خود وبرادر را تامين كند. خواهر - دومين زنزندگى جبران بعد از مادر - ايثار گرانه ازاو حمايت مىكرد و همين امر بود كهسبب شد وى تا پايان عمر نسبتبه زنديدى مثبت و قدرشناسانه داشته باشد. اوبعدها در نامهاى به "مىزياده" ياد آورمىشود: " با تمام وجودم مديون "زن "هستم. اگر زن(مادر) و زن(خواهر) وزن(دوست) نبود، در ميان خفتگانى كهآرامش دنيا را با خرناسههاى خود بر هممىزنند، به خواب مىرفتم." او در جاىديگر چنين مىنويسد: "زن مانند زندگىاست كه هر انسانى مالك آن است و مانندمرگ است كه بر هر انسانى چيره مىگرددو چون ابديت، همه افراد بشر را در برمىگيرد." (4) جبران براى اينكه از خواهر عقبنماند به فروش دست نوشتهها ونقاشيهاى خود پرداخت. در چنينروزگارى پر تب و تاب، اولين اثر ادبى اوبه نام "الموسيقى" منتشر شد. اين اثرادبى، آثار ديگرى چون عرائس المروج(عروس دشتها)، الارواح المتمردة(روانهاى سركش) و الاجنحة المتكسرة(بالهاى شكسته) را در پى داشت. در پاريس جبران به خاطر نقاشيهاىخود مورد تحسين قرار گرفت. يكى ازبازديد كنندگان به نام"مارى هاسكل" كهشيفته هنر وى شده بود، براى تكميل اينفن به او پيشنهاد مساعدت مالى كرد. اوسومين زن زندگى جبران بود كه به كمكشمىشتافت. با كمكهاى وى در سال1908م به نزد نقاش و پيكرتراش معروففرانسوى "رودان" (1840م - 1917م)رفت تا اصول نقاشى را از اين هنرمند فراگيرد. همانجا با افكار و زندگى شاعر وهنرمند انگليسى ويليام بليك آشنا شد.وابستگى به عالم روح ، تامل و انديشه ودرون نگرى تا سر حد غفلت از اطراف، مشاركت دادن "زن" در تاملات هنرى وملاطفتبا او، خط و مشى زندگى بليكبود. جبران پس از شنيدن اين توصيفاتمصمم شد تا او را الگوى زندگى خود قراردهد. (5) شنيدن خبر فوت مادر در پاريس بر اوگران آمد اما چارهاى جز صبر نداشت. درسال 1910 م به بوستون بازگشت تا بهزندگى هنرى خود ادامه دهد و چونتنهايى را ترجيح مىداد، در نيويورك درآپارتمان كوچكى كه خود آن را " صومعه"مىناميد، اقامت گزيد. در اين شهر مرحلهديگرى از زندگى يعنى تنهايى همراه باتامل و تفكر را آغاز مىكند. جبران درصومعهاش، بيشتر وقتخويش را صرفنوشتن و نقاشى مىكرد. در همين سالها باميخائيل نعيمه و ديگر ادباى مهجر آشناشد. اين جمع در سالهاى بعد به تشكيلانجمن ادبى "الرابطة القلمية" همتگماشتند. در سال 1920م جبران رسما بهعنوان رئيس انجمن انتخاب گرديد. اواكنون به اوج شهرت رسيده بود. با اينحال به زبان عربى بسنده نكرد بلكه بافراگيرى زبان انگليسى تاليفاتى نيز براىخوانندگان اين زبان به رشته تحرير درآورد. اين تاليفات آنچنان مورد استقبالقرار گرفت كه در كليساها و حتى در مراسمازدواج خوانده مىشد. اما شهرت وىمانع از نفوذ و پيشرفتخطير بيماريى كهاز خويشان به ارث برده بود، نمىشد. اوكه طى ساليان عمر براى مبارزه بابيماريهاى اخلاقى جامعه قد علم كردهبود، حس مىكرد كه از درون چيزى او رامىكاهد و او توان مبارزه با آن را ندارد، بهاينترتيب با اينكه هيچ علاقهاى بهميراثخوارى داشت، با وارث شدنبيمارى سل، در دهم آوريل سال 1931مدر بيمارستانى در نيويورك از پاى درآمد.طبق وصيتش، جسدش را به زادگاهشمنتقل كردند (6) كه تا ابد از تپههاى وادى"قاديشا" صداى ريزش آب و زمزمهچوپانان را بشنود و اين جبران بود كه درهيات كودكى درمانده و فقير از بشرىخارج شد اما اكنون هر چند زنده نبود امادر چشم هم وطنان خود به مرتبه پيامبرىنزديك مىشد و اين همان آرزوى سالياندراز او بود. بر سنگ قبرش نوشتند: " هنايرقد نبينا جبران" - كه البته بعدها اين كلمهبه "بيننا" تغيير يافت. تاليفات جبران تجلى شخصيتاوست. اين تاليفات، شيرين، خواندنى واغلب در قالب داستان است. مكان وقوعحوادث، روستاهاى لبنان است و قهرمانهااز ميان روستاييان كشاورز و چوپانمىباشند كه سادگى و فقر از خصوصيتويژه آنهاست . در ديگر موارد زنانستمديده و قابل ترحم را تصوير مىكند وبر آنان دل مىسوزاند. شايد بتوان گفت كهجبران، براى جبران تحقيرى كه از زمانكودكى و در جوانى از جامعه ديده بود،مىخواستبه گونهاى مطرح شود ومىديد كه يكى از روشها، حركت مخالفبا روند عادى جامعه است. لذا همه آنچهرا كه در جامعه جارى بود ، زير سؤال بردهو آماج حملات تند و تيز خود قرار مىدادو با راه حلهاى خلاف عرف و قاعدهاى كهارائه مىداد، مىخواست كرامت از دسترفته را به چنگ آورد. (7) اسلوب ادبى جبران : سبك ادبى جبران را متاثر از "اسحاق"(1856-1885)،"روسو"(1712-1778)،"نيچه"(1844-1900) و نيز تورات مىدانند (9) با وجود اين بايد اعتراف كرد كه جبران،بانى مدرسه رومانتيك شرقى است;مكتبى كه بعد از او هزاران دنباله رو داشتو خصوصيات ويژهاش به فكر يازجى ياديگران نمىرسيد. رومانتيسم جبرانى،آميزهاى از نوع غربى آن و چيزهاى ديگربود. مسائل فردى و درونى با مسائلفكرى، عاطفى، سياسى، دينى و تماممشكلات اجتماع انسانى قرين بود. بيانراهحلهاى واقعبينانه يا غير واقعى ودرستيا نادرست، اين سبك را از نظيرغربى خود متمايز مىسازد. در جاى جاىآثار جبران و ديگر پيروانش، قضيه وطنعربى چونان ستارهاى فروزان مىدرخشد.در عين حال هريك از آثارش، بيانگرجنبهاى از جنبههاى روح اوست. در تمام داستانهاى جبران، گرچهقهرمانها متعددند اما همگى يك تنند.جبران همان شبحى است كه پيشهاى جزگوركنى ندارد و همان كسى است كه درآخرين دم و قبل از خودكشى مىگويد:"زندگى، زنى زيبا اما بد سيرت است;كسى كه سيرت او را بازيابد صورتش رازشت مىشمرد." (10) آنچه باعث مىشودمخالفان، نوك تيز حمله خود را متوجهجبران نمايند، پرداختن افراطى او بهلذات و عشق جسمانى و ترسيم بدونحجاب و پوشش انسان خصوصا "زن" درنوشتهها و نقاشيهاست كه اينگونه موارداز آنجا كه با اخلاق دينى در تعارض بودهو با لجام گسيختگى و بى بندوبارىهمسنخ است، بيشتر با باورهاى مذهبىمتضاد مىنمايد. در اين راستا "هاملتون جب" مستشرقاسلام شناس در كتاب "مطالعاتى درتمدن اسلامى " در مبحث ادبيات عربمىگويد :" شاميان مهاجر مقيم درمصر وبوستون سبكى برگزيدند كه با ذوق عربىمتناسب نبود. اينان قادر به حل مسائلنفسانى عرب نبودند چرا كه از كيشمسيحيت پيروى مىكردند. حتى مسائلمربوط به سبك را لاينحل باقى گذاشتندزيرا سبك عربى سبكى ويژه و برخاستهاز الگوهاى اسلامى است كه در راسشانقرآن و حديث قرار دارد." (11) ... در صف مخالفان ، مصطفى لطفىمنفلوطى (1876م -1924م) نويسندهمعروف مصرى قرار دارد كه به عنوانمنهدم كننده سبك جبرانى مطرح شدهاست. (12) وى در الازهر درس خواند وشاگرد محمد عبده (1849م -1905م)بود. سبك او نيز سبكى برخاسته از آياتقرآن كريم است و در قياس با اسلوبمهجر كه متاثر از تورات و انجيل است، باذوق ناقدان عربى تناسب بيشترى دارد. در معارضه با جبران، برخى ازتحليلگران شخصيت و آثار وى، آن چنانمبالغه نمودهاند كه به استشهاد عنوانهاىانتخابى در آثارش (المجنون - يوحناالمجنون - الاله المجنون) و با استناداعتراف صريحش در مقاله المخدرات والمباضع كه مىگويد: "انا متطرف حتىالجنون" او را مبتلا به نوعى جنون واختلال عصبى و شيزوفرنى واسكيزوفرنى و ماليخوليا دانستهاند. (13) جبران بر همه اين اعتراضها واقف بودولى نه كلام آنان را مردود مىشمرد و نه ازحرفهاى خود دستبر مىداشت. او بينخود و مقدسات مردم فاصلهاى به درازاىسالها مىديد لذا بر همه آنها پشتپا زده وراه و رسمى وراى عرف جامعه را به نسلجوان پيشنهاد مىكرد و با اعتقادى بهشدت افراطى بر آن تاسى مىجست چراكه اعتقاد داشت: آنكه در بيان حقيقت، راهميانه در پيش گيرد، تنها موفق مىشودنيمى از آن را بازگو كند اما نيمه ديگر حق،همواره در حجاب ترس از گمان و قيل وقال مردم باقى خواهد ماند. (14) با چنين صراحت و اعتماد به نفس وهماهنگى در گفتار و عمل بود كه قشرجوان و نوجوان جامعه چنان به او اقتدامىكنند كه "اشتر" مىگويد: "نوشتههاى او اثر عظيمى در كشور برجاى نهاد و زنان با الگو قرار دادن "وردةالهانى " مردان خود را ترك كردند." (15) واين همان چيزى بود كه جبرانمىخواست و هفده سال قبل از مرگش درسال 1914م بدان اعتراف كرد: (16) " آمدهام سخنى بگويم و خواهم گفتو اگر مرگ اجازه سخن گفتن ندهد، "فردا"هيچ رازى از رازهاى كتاب بىنهايت رامخفى نخواهد داشت و آنچه امروز با يكزبان مىگويم آينده با زبانهاى بيشمارخواهد گفت ." (17) او در كنار سبك رومانتيك، از سبكسمبوليسم يا رمزگرايى در بسيارى ازجاها استفاده مىكند از اين رو تاريخنويسان ادب عربى ، تبلور مكتب رمزىدر ادبيات عرب را از سوى جبرانمىدانند. جبران با استفاده از اين اساليب وبا تركيب همه عوامل مؤثر بر افكارش ودر راستاى رسالتى كه بر دوش مىديد ،مدرسهاى خاص بنا نهاد كه به نام "اسلوبجبرانى" اشتهار يافته است و اديبانىهمچون ميخائيل نعيمه، نسيب عريضه،رشيد ايوب، امين مشرق، نذره حداد،ايليا ابوماضى، عبدالمسيح حداد و وليمكستفليس از جمله پيروان اين اسلوببودند. (18) اين مدرسه داراى مشخصاتويژهاى بود از جمله: آزادى زبان، جهت دادن نثر به سوىشعر، تحكيم پيوند ادب و ساير هنرها،دانستن رسالت اجتماعى براى ادبيات،سير در وادى روحانيت، امتزاج برخى ازارزشهاى ادب غربى با ادب عربى و سوقدادن ادبيات به سوى انسانيت. (19) با مرگ جبران، اين چشمه جوشانفرو نخشكيد بلكه شعراى مشهورى نظيرابو شبكه، صلاح لبكى و سعيد عقل راسيراب كرد. (20) سبك او گرچه خالى از نقاط ضعفنيست، اما مهارتش در ايجاد وحدت بينهنر و زندگى با استفاده از رمزگرايى وخيال پردازى، عاطفه رقيقى است كه بهالفاظش، طنينى خوش و رنگهايى ديدهنواز مىدهد. سبك ويژه او را " نثر شعرى "خواندهاند; نثر است از آن جهت كه داراىوزن و قافيه نيست اما در عين حال ازشعر، تعبير عاطفى و مجازى و صور وآهنگ آن را به ارث برده است. (21) از ديد� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1549]
صفحات پیشنهادی
جبران خليل جبران؛ سفير فرهنگ لبنان
جبران خليل جبران؛ سفير فرهنگ لبنان كتابخانه عمومي دانشگاه «قديس يوسف» نشست و نمايشگاهي تحت عنوان «125 سال پس از تولد جبران خليل جبران: چه چيزي باقي ...
جبران خليل جبران؛ سفير فرهنگ لبنان كتابخانه عمومي دانشگاه «قديس يوسف» نشست و نمايشگاهي تحت عنوان «125 سال پس از تولد جبران خليل جبران: چه چيزي باقي ...
انتشار همزمان سه كتاب از جبران خليل جبران در ايران
انتشار همزمان سه كتاب از جبران خليل جبران در ايران ترجمه فارسي سه كتاب جديد از جبران خليل جبران نويسنده لبناني از جمله آخرين كتابش عيسي پسر انسان منتشر شد.
انتشار همزمان سه كتاب از جبران خليل جبران در ايران ترجمه فارسي سه كتاب جديد از جبران خليل جبران نويسنده لبناني از جمله آخرين كتابش عيسي پسر انسان منتشر شد.
پايان انتشار ترجمه آثار انگليسى جبران خليل جبران
پايان انتشار ترجمه آثار انگليسى جبران خليل جبران ايسنا- انتشار ترجمه مجموعه آثار انگليسى جبران خليل جبران با چاپ «عيسى پسر انسان» با ترجمه موسى اسوار، به ...
پايان انتشار ترجمه آثار انگليسى جبران خليل جبران ايسنا- انتشار ترجمه مجموعه آثار انگليسى جبران خليل جبران با چاپ «عيسى پسر انسان» با ترجمه موسى اسوار، به ...
گزيده آثار جبران خليل جبران با ترجمه مرحوم حسيني به چاپ ...
گزيده آثار جبران خليل جبران با ترجمه مرحوم حسيني به چاپ ششم رسيد تهران-حيات حمام روح مجموعهاي از قصهها، اشعار، حكايات، و كلمات كوتاه و ديگر قطعات ادبي از جبران ...
گزيده آثار جبران خليل جبران با ترجمه مرحوم حسيني به چاپ ششم رسيد تهران-حيات حمام روح مجموعهاي از قصهها، اشعار، حكايات، و كلمات كوتاه و ديگر قطعات ادبي از جبران ...
گنجينه جبران خليل جبران
گنجينه جبران خليل جبران * اي كه در رنج و عذابي! تو آنگاه رستگاري كه با ذات و هويت خويش يكي شوي. * مگر نه چيزي كه امروز در تسلط توست ناچار روزي از دست تو خواهد ...
گنجينه جبران خليل جبران * اي كه در رنج و عذابي! تو آنگاه رستگاري كه با ذات و هويت خويش يكي شوي. * مگر نه چيزي كه امروز در تسلط توست ناچار روزي از دست تو خواهد ...
جملات حكيمانه جبران خليل جبران
جملات حكيمانه جبران خليل جبران-جبران خلیل جبران شاعر ، نقاش، نویسنده و متفکر لبنانی که در عمر کوتاه 48 ساله ( 1883 تا 1931 ) خویش راز های بسیاری را با آینده ...
جملات حكيمانه جبران خليل جبران-جبران خلیل جبران شاعر ، نقاش، نویسنده و متفکر لبنانی که در عمر کوتاه 48 ساله ( 1883 تا 1931 ) خویش راز های بسیاری را با آینده ...
عاشقانه ها ( گزيده ي آثار ) | جبران خليل جبران
سلام بچه ها اين كتاب گزيده اي از آثار جبران خليل جبران به اسم عاشقانه ها اميد وارم خوشتون بياد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام بچه ها اين كتاب گزيده اي از آثار جبران خليل جبران به اسم عاشقانه ها اميد وارم خوشتون بياد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خليل جبران ، در گذشت
خليل جبران هنرمند مجسمه ساز و پسر عموي شاعر مشهور عرب با همين نام ، در سن 85 سالگي درگذشت. خليل جبران هنرمند مجسمه ساز و پسر عموي شاعر مشهور عرب با همين نام ، در ...
خليل جبران هنرمند مجسمه ساز و پسر عموي شاعر مشهور عرب با همين نام ، در سن 85 سالگي درگذشت. خليل جبران هنرمند مجسمه ساز و پسر عموي شاعر مشهور عرب با همين نام ، در ...
روايت «پائولوكوئليو» از «جبران خليل جبران»
روايت «پائولوكوئليو» از «جبران خليل جبران» نسخه صوتي نامههاي عاشقانه جبران خليل جبران با نام «نامههاي عاشقانه يك پيامبر» با گردآوري و اقتباس آزاد پائولو ...
روايت «پائولوكوئليو» از «جبران خليل جبران» نسخه صوتي نامههاي عاشقانه جبران خليل جبران با نام «نامههاي عاشقانه يك پيامبر» با گردآوري و اقتباس آزاد پائولو ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها