واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > فوتبال ملی - کریم باقری نیما حسینی: «حالا که نیست خیلی راحت میشود پشت سرش حرف زد. اصلاً این اخلاق ماست. تا وقتی هم که این طوری رفتار کنیم وضع فوتبال مان همین هست که هست.» کریم باقری است که این جمله را میگوید. کاپیتان اسبق تیمملی و البته مشاور افشین قطبی و خلاصه یکی از مردان دوستداشتنی فوتبال ایران که با همه اهالی فوتبال خوب است؛ از علی پروین گرفته تا علی دایی حتی بعد از دعوا و البته افشین قطبی. باخت برابر کره و حذف تیمملی بهانهای شده تا بازیکنان تیمملی برابر هم صفکشی کنند. جواد نکونام که این روزها زیر تیغ انتقادات است، قطبی را به باد انتقاد گرفته و کریم این اتفاقات را نمادی از عقبماندگی فوتبال ایران میداند. او در گفتوگو با خبرآنلاین نه در مقام وکیل مدافع قطبی که حالا به عنوان یک کارشناس و یکی از اعضای کادرفنی تیمملی به تحلیل اتفاقاتی پرداخته که این روزها شاهدشان هستیم. تو نمیخواهی به کسی گیر بدهی. تقریباً همه بچههای تیمملی افتادهاند به جان هم. یکی به قطبی گیر میدهد، یکی به آندو، یکی به کعبی و... فوتبال ما همیشه بعد از شکست به بیراهه میرود. به جای پرداختن به اصل موضوع فقط همدیگر را تخریب میکنیم. واقعاً متوجه نمیشوم اینکه بگوییم مربی یا رئیس فدراسیون یا بازیکن فلان کار را کردند و آدمهای بدی بودند یا نبودند به چه دردی میخورد. البته من میگویم هرکسی آزاد است که نظراتش را بگوید و انتقاد کند اما این هم انصاف نیست که در غیاب یک نفر همه به او گیر بدهند. مهم این است زمانی یک نفر را به باد انتقاد بگیریم که خودش هم باشد و جواب بدهد. معمولاً بعد از باختها همه دنبال یک مقصر میگردند اما فکر میکنم فعلاً بعضیها در نبود قطبی دارند نسبت به او بیانصافی میکنند. مثلاً کدام بخش از اتهامهایی که به قطبی وارد میشود را بیانصافی میدانی؟ اینکه میگویند قطبی چون با تیم ژاپنی قرارداد بسته بود دیگر فکر و ذکرش آن تیم بود و تیمملی برایش اهمیتی نداشت. این حرف بیانصافی است. من در دوحه در کنار تیم بودم و میدیدم که با تمام وجودش داشت کار میکرد. همه فکر و ذکرش این بود که تیمملی قهرمان بشود. به هر دلیلی که برای خودش داشت او به این موفقیت نیاز داشت و سعی خود را هم کرد. کم نگذاشت. انگیزه بالایی داشت اما فوتبال است و باخت هم دارد. این حرفهایی که پشت سر قطبی میزنند درست نیست. یک جورایی فکر میکنم، این حرفها که دربارهاش میزنند و متهمش میکنند نامردی است در حق او. البته این که گفتم تنها یک نمونه از حرفهایی است که شنیدم. شده مثل بعد از بازیهای جام ملتهای آسیای 2000 لبنان که خیلیها آمدند و پشت سر جلال طالبی حرف زدند! من که گفتم این کارها بینمان بعد از باختها مرسوم است. جوی هست که همیشه داشتیم. همیشه دنبال یکی میگردیم که قربانیاش کنیم. انگار نه انگار که بنده خدا داشت تا یک هفته قبل پیش مان کار میکرد. یادشان رفته چطور ستایشش میکردند. خیلی از آنهایی که قبل از جام ملتها داشتن تعریفش را میکردن، الان طوری حرف میزنند که آدم میخواهد شاخ در بیاورد. شاید الان اگر بگویی آقای عزیز چرا نظرت این قدر زود عوض شده بگویند ما آن موقع نمیخواستیم تیم را به حاشیه ببریم اما من میگویم اگر قطبی بد بود از اول نباید این قدر برایش خوب میگفتید. میتوانستید سکوت کنید یا از قطبی حمایت نکنید و بگویید تیمملی. اما همانها که مدحش را میگفتند الان حملات تندی میکنند. قطبی نیست، خدایش که هست. من وکیل مدافع قطبی نیستم و اصلاً نمیخواهم از او دفاع کنم. او خودش باید میبود و جواب انتقادها را میداد. با این وجود میگویم تیمملی در دور مقدماتی عالی بود و همه هم بهبه به تیمش میگفتند اما جلوی کره خوب نبودیم و باختیم. خود من هم از این بازی انتقاد کردم اما از حد انصاف خارج نشدم. تو انتقادهایت را به خودش هم گفتی؟ بله، قبل از بازی گفتم که نباید با سه هافبک دفاعی بازی کنیم اما افشین نظر خودش را داشت. این نظر من بود به عنوان مشاور فنی و افشین در مقام سرمربی باید تصمیم میگرفت. راستش کاش خود افشین بود و جواب انتقادهایی که این روزها میشود را میداد. اما حالا که نیست میشود هر چیزی را به او نسبت داد. راستی افشین در رختکن به بازیکنان فحش میداده یا بد حرف میزده؟ من در مدتی که با او کار کردم و کنارش بودم این را ندیدم. تا جایی که من میدانم این طور نبوده. نمیدانم، این را از کسانی بپرسیدکه شاید بیشتر در کنارش بودند. متأسفانه خودش نیست و میشود هر چیزی را به افشین نسبت داد. چون او نیست که از خودش دفاع کند. جواد نکونام... ببین من میخواهم یک نکتهای را خیلی واضح بگویم. خیلی ناراحت میشوم وقتی میبینم یکسری از ستارههای تیم را سیبل میکنند و میگویند اینها کمفروشی کردند. این حرفها واقعیت ندارد. ما سه بازی عالی داشتیم و بردیم و یک بازی هم بد بودیم و باختیم. هیچ بازیکنی به خصوص ستارهها کم کاری نکردند. حالا یا تاکتیکمان اشتباه بوده یا بازیکنان حریف بهتر بودند و یا حتی چند یار ما ضعیفتر بودند. نباید این طوری هجمه انتقادات را نثار این ملیپوشان کنیم. الان روی صحبتت نکونام و شجاعی بودند؟ بله، دقیقاً این دو و ستارههای دیگر تیم را میگویم. بچهها زحمتشان را کشیدند. من کنار تیم بودم. این تیم یکی از کمحاشیهترین تیمها بود. مشکلی در اردو نبود. همه چیز روی نظم انجام میشد. خود من به عنوان مشاور با بچهها حرف میزدم. به اتاقهایشان میرفتم. نکاتی که به نظرم میرسید را میگفتم. اینبار به نظرم جو خیلی بد نبود. کریم بارها با تیمملی بوده. واقعاً دورههای قبل خیلی جو بدتر بود. این بار دیگر منظورت بازیهای جام ملتهای سال 2000 لبنان بود، فهمیدم! بله، آنجا جو تیم خیلی سخت بود. بچهها با هم و با مربی اختلافاتی داشتند. شاید تقصیر مربی هم نبود اما همدل نبودند. این بار اما من که کنار تیم بودم این اختلافها را نمیدیدم. ما در بازی با کره باختیم و حالا بیدلیل افتادهایم به جان همدیگر. دیدی ژاپن چه شیرین قهرمان شد. حسرت نخوردی که شاید ما باید جای آنها بودیم. میدانی، ما ایراد بزرگمان این است که همه فقط نتیجه میخواهیم. ولی در کره و ژاپن دورترها را میبینند. میبینی که ما هر چند وقت یکبار با شانس و اقبال میرویم جام جهانی. یک دوره میرویم و سه دوره نمیرویم. برای آن یکبار هم که میرویم 10 سال حماسه میسازیم. اینها درد فوتبال ماست. یک اتفاق خوب در زمان برانکو وقتی بود که به او دادند و نتیجه هم گرفت. حتی رئیس فدراسیون هم عوض شد اما حمایت از برانکو وجود داشت. با این وجود در بیشتر مواقع دنبال قربانی کردن مربیها بودیم. مدام انتقادهای غیرسازنده کردیم و دیدیم هر وقت حرف زدیم مشکلاتمان بیشتر شده اما باز هم فقط گفتیم! وقتی ژاپنیها زاکه رونی را بردند به تیمشان خیلیها در ایران میگفتند او یک مربی تمام شده است اما چطور این مربی تمام شده معجزه میکند و ما نمیتوانیم؟ اینها همه درسهایی هست که باید بگیریم چرا آنها میتوانند و ما نمیتوانیم. در کشوری مثل ژاپن خیلی فرقی ندارد چه کسی مربی باشد. آنها چه با مربی داخلی و چه با مربی بزرگ خارجی به موفقیت میرسند چون ساختار دارند، برنامهریزی کردند، وقت گذاشتند و حالا حاصلش را درو میکنند. ولی اینجا چه؟ ما چه کار کردیم که حالا توقع داشته باشیم؟ فرقی هم ندارد چه کسی مربیمان باشد! نکته خوبی را گفتی، مثلاً وینگادا را میآوریم و به بهترین شکل بیرونش میکنیم. او میرود در کره قهرمان لیگ میشود. یا ایناسیو میرود در پرتغال معجزه میکند و یا کرانچار که در مقدونیه عالی نتیجه میگیرد اما همه اینجا ناکام هستند! چرا دنیزلی را نمیگویید از ایران که رفت در ترکیه عالی بود. رفت تیمش را قهرمان لیگ و جام حذفی کرد در لیگ قهرمانان هم عالی بود. این به دلیل تفاوت در طرز فکرهاست. حتی مربی ایرانی هم که جو را میداند اینجا به مشکل میخورد. خارجیها را میآوریم که موفق باشند. پول زیادی هم هزینه میکنیم و آنها هم با این دید میآیند که بهترین کارایی را داشته باشند اما در این ساختار به بنبست میرسند. یا میآیند میبینند امکانات نیست و غرق در حاشیهها شدهاند. حالا بگویم برایتان ممکن است تلخ باشد اما در کشورهای صاحب فوتبال چند روزنامه ورزشی داریم و اینجا چند تا؟ هر حرف و حرکتی میرود زیر ذرهبین. در یک تیم فقط کافی است که دو تا بازیکن با مربی بد باشند. . فوتبال ما مربی خراب کن شده است. جو طوری است که هر روز درجا میزنیم. باید راهکاری بسازیم. آدم دلسوز کم نداریم که بیایند بنشیند دردهای فوتبال مان را بگویند و حلش کنیم. سلیقههای شخصی را باید کنار بگذاریم. باید از تخریب هم دست برداریم البته از آن طرف هم جوگیر نشویم. همین شرایط است که باعث شده خودت از مربیگری بیزار باشی و مدام بگویی مربی نمیشوم؟ این مسائل هم تشدیدش کرده، وقتی شرایط را میبینم در تصمیم مصرتر میشوم اما دلیل اصلیاش این است که هیچ وقت انگیزهای برای مربیگری نداشتم. اصلاً علاقهای به اینکار نداشتم و با این حسی که به مربیگری دارم، میدانم اگر این کار را شروع کنم، موفق هم نمیشوم پس بیخیالش شدهام. اما میگویند با منصوریان مربی موقت تیمملی در بازی با روسیه خواهی بود؟ فعلاً که در این باره با من حرفی نزدند ولی اگر هم پیشنهاد بدهند به علی کمک میکنم اما روی نیمکت نمینشینم. در جام ملتها هم دیدید که روی نیمکت نمینشستم. در قطر هم که رفتم، روز اول لباس کادر را به من دادند ولی همان روز دیدم در این لباس راحت نیستم و از فردایش لباس بازیکن پوشیدم و با بچهها تمرین میکردم. وقتی تمرین میکردم فکر میکردم حضورم انگیزه میدهد به بچهها. پس عزمت برای مدیر شدن جزم است. ماشاءالله دیدار آقای سعیدلو هم که زیاد میروی. بهزودی میشوی عضو هیأت مدیره پرسپولیس؟ جلسات زیاد که نه. دو، سه بار حرف زدیم اما هیچ ربطی به هیأت مدیره پرسپولیس نداشته. در جلسه پنجشنبه حرفی در این باره نزدیم. یک کار شخصی با او داشتم، همین.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]