واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترافیک، جرم و دیگر هیچ...ترافیک یکی از بزرگ ترین معضلات جوامع شهری امروز است. همه ی ما ساعات زیادی از وقت روزانه ی خود را در ترافیک سپری می کنیم. بارها و بارها برایمان پیش آمده که دیر به سر کار برسیم، به قرار ملاقات نرسیم به پرواز هواپیما نرسیم و... البته در همان لحظاتی که در ترافیک گیر افتاده ایم هم از برکات آن بی نصیب نمانده ایم صدای بوق ممتد ماشین ها و راه رفتن آن ها روی اعصاب درگیری های لفظی و فیزیکی راننده ها فیض بردن از آلودگی هوا و... .
تاکنون در مورد ترافیک مطلب زیاد شنیده و خوانده ایم اما شاید کمتر کسی به این پدیده ی تقریباً ذاتی شده ی کلا شهرها از جنبه ی جرم زا بودن آن نگاه کرده باشد خوب است بدانیم که جرم، پدیده ای است چند عاملی. یعنی آنچه که باعث بروز جرم و تبهکاری از جامعه می شود فقط یک عامل خاص نیست بلکه مجموعه ای از عوامل دست به دست هم داده و نهایتاً موجب پیدایش پدیده ای می شوند به نام جرم یکی از این عوامل و فاکتورها می تواند همین ترافیک باشد البته تاکید می کنیم که فقط « یکی از عوامل» و نه «تنها عامل» برای روشن شدن مطلب و بیان اینکه چطور ممکن است ترافیک در کنار سایر عوامل، موجب پیدا شدن جرم در جامعه بشود، مثال هایی را می آوریم یک نوع ارتباط میان ترافیک و جرم به این شکل است که هیچ ارتباطی بین این دو نباشد! مثلاً صدور چک بلا محل، جرم است. اما این، چه ربطی دارد به بودن یا نبودن ترافیک؟!یک نوع ارتباط میان ترافیک و جرم ارتباط وسیع است به عنوان مثال جرم سرقت از منازل یکی از نظریه های مشهور جرم شناسی می گوید که ارتکاب یا عدم ارتکاب جرم سرقت اموال به 3 عامل بستگی دارد.اول، وجود سارق بالقوه یعنی اینکه در جامعه، کسانی باشند که قابلیت پتانسیل و تمایل به سرقت اموال دیگران را داشته باشند که خب البته این عامل، همیشه و همه جا هست.یکی از موثرترین موانع و حفاظ ها برای اموال و اشیاء موجود در منازل، حضور صاحب خانه در خانه است. سبک زندگی جدید مردم با ویژگی هایی مثل کار زنان و مردان در خارج از خانه، افزایش ساعات کار، دوری محل کار از منازل و... باعث شده که خانه ها در ساعات زیادی از روز خالی مانده و در نتیجه فاکتور سوم به سود سارقان باشددوم، وجود سیبل مناسب یعنی وجود اموال و اشیایی که برای سارقین جذابیت داشته و مناسب برای سرقت شدند این اموال، اموالی اند که در عین سبک و کم حجم بودن، ارزش مادی زیادی هم دارند. مثل جواهرات.سوم، نبود مانع و حفاظ مناسب برای این اموال، این نظریه که در میان جرم شناسان به نظریه ی سبک زندگی معروف است، می گوید که سبک زندگی جدید مردم در فضاهای شهری به گونه ای است که فاکتور سوم را به نفع سارقان تغییر داده است. به عبارت دیگر، یکی از موثرترین موانع و حفاظ ها برای اموال و اشیاء موجود در منازل، حضور صاحب خانه در خانه است. سبک زندگی جدید مردم با ویژگی هایی مثل کار زنان و مردان در خارج از خانه، افزایش ساعات کار، دوری محل کار از منازل و... باعث شده که خانه ها در ساعات زیادی از روز خالی مانده و در نتیجه فاکتور سوم به سود سارقان باشد.
مسلماً یکی از مواردی که به خالی ماندن منازل دامن می زند ترافیک است وقتی ما عمده ی وقت خود را در ترافیک می گذرانیم، برای یک خرید یا تفریح ساده یا برای رسیدن به محل کار یا یک قرار ملاقات با یک مهمانی ساده باید از ساعاتی قبل، از منزل خارج شویم و ساعاتی بعد از انجام کار، به منزل بر می گردیم واضح است که فاکتور سوم به سود سارقان بالقوه رقم می خورد.یک نوع دیگر از ارتباط میان ترافیک و جرم. رابطه ی محدود است. مثلاً یکی از عواملی که مانع ارتکاب جرائم خشونت آمیز می شود، موانع درونی ماست یعنی اینکه اصولاً همه ی ما از تشنج و درگیری و خشونت فراری هستیم چون در درون وجودمان، عواملی وجود دارند مثل خود کنترلی، اخلاق، نزاکت و ... که باعث می شوند ما به راحتی از کوره در نرویم در برابر تحریک های بیرونی، خودمان را کنترل کنیم. اینجاست که ترافیک، تأثیر خودش را نشان می دهد: حضور مداوم و خسته کننده ی ما در ترافیک، آن هم در یک روز سخت کاری، می تواند آستانه تحمل ما را پایین آورده و در نتیجه با کوچک ترین برخوردی که توسط یک فرد دیگر با ما می شود کنترل خود را از دست داده، و متوسل به خشونت و پرخاشگری می شویم. این تحریک پذیری بیش از حد ما ممکن است محدود به همان لحظاتی که در ترافیک هستیم هم نباشد و ساعاتی به طول بیانجامد تا حالمان سر جایش بیاید در نتیجه به بانک می رویم با کوچک ترین مشکلی که مواجه می شویم با کارمند بانک درگیر می شویم همین طور وقتی که به یک اداره می رویم، به منزل می رویم به اعضاء خانواده پرخاش می کنیم و این طور می شود که ترافیک همین یار هر روزی ما، ما را به سمتی می کشاند که خودمان با دست خودمان، جرم و انحراف را در جامعه افزایش می دهیم.همین چند مثال ساده کافی است تا به خودمان بیاییم و به خاطر خودمان هم که شده، برای حفظ جان و مال خودمان هم که شده اگر دستمان نمی رسد که برای ترافیک کاری بکنیم. لااقل به تشدید این مشکل دامن نزنیم.حامد رحمانیانبخش حقوق تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]