واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وصل نويسنده:سيمين موحد پيش از اينکه شهرهاي ما اين قدر شلوغ و پر سروصدا باشند و زندگي ما اين قدر شتاب آلود شود ، شواهد حضور خدا همه جا بود ، و ما عملا خدا را در برابر خود مي ديديم.برق سهره کاکل قرمز بر بالاي درخت کاج دلمان را روشن و ما را به نظم الهي وصل مي کرد.مي گفتند آسمان آن بالا ، و زندگي ما اينجا ، اين پايين روي زمين ، به هم وصل هستند و ما هم آنها را متصل به هم احساس مي کرديم . اما در دنياي امروز ، ايمان از تماس روزمره و لحظه به لحظه فاصله گرفته است.به موازات اينکه ما انسان ها از طبيعت فاصله گرفته ايم ايمان طبيعي نيز کمرنگ شده است.شاعران و عرفاي تمام سنت هاي معنوي همواره از مشاهده اسرارآميز خدا در رويدادهاي روزمره سخن گفته اند.اما دنياي امروز باعث دور شدن ما از چنين پذيرش معنوي اي شده است.ما اکنون از"همزماني رويدادها" مي گوييم ، در حالي که در گذشته اين را "لطف الهي"مي خوانديم . در دنياي عقلاني و پر مشغله ما ، برايمان قابل تصور نيست که خدا هر روز از هزاران راه به کمک ما مي آيد.هر چقدر هم دنياي ما بزرگ و آکنده از مشکلات گوناگون باشد ، ما هيچ گاه تنها نيستيم . هيچ گاه بي قدرت و بي عزت نيستيم . ما در لحظاتي که غرق اندوهيم يا احساس مي کنيم تحقير شده ايم ، مي توانيم به جاي رنجيدن و غصه خوردن درباره غرور زخمي مان ، به چيزهايي فکر کنيم که احساس خوبي به ما مي دهند.مي توانيم به قوه طنز متوسل شويم و با شوخي و خنده دلمان را سبک کنيم و قطعا سالم ترمان هم مي کند.به جاي اينکه بپرسيم مگر نمي داني من کي هستم"مي توانيم قدري تامل کنيم تا به ياد بياوريم که واقعا کي هستيم . فکر کردن به چيزهايي که دوست داريم ، کمکمان مي کند تا به ياد بياوريم که دوست داشتني هستيم .احترام گذاشتن به علايق مان ، کمک مي کند تا به ياد بياوريم که قابل احترام هستيم.بعد مي دانيم که هر چقدر هم در اين دنياي پهناور، کوچک باشيم، به چيزي بسيار بزرگ تر از خودمان وصل هستيم. ما قرار است در طول عمرمان بر روي سياره زمين از مواهب زندگي بهره مند باشيم.دنياي ما سرشار از موهبت ها و لذت هاست.سياره زمين مخلوق خداست ، همان طور که ما مخلوق خدا هستيم.ما با لذت بردن از مواهب اين زندگي و اين زمين به الوهيتي که در آن جاري است و در ما نيز جاري است وصل مي شويم . ديدن به بينش مي انجامد.شنيدن به بودن در لحظه حال مي انجامد.لمس کردن، ما را در تماس با زندگي قرار مي دهد. بوييدن ، چشيدن ، حواس مان را تيزتر مي کند.استفاده کامل از تمام حواسمان زندگي را لذت بخش تر مي کند . تمرين : حالا لطفا پنجاه چيزي را که دوست داريد طعم شان را بچشيد يا تماشايشان کنيد يا از وجودشان در زندگي لذت مي بريد ، نام ببريد.ما با تمرکز کردن روي چيزهايي که در عالم آفرينش دوستشان داريم ، نظري کوتاه به آنچه در"آفريدگار بزرگ"مي توانيم دوست داشته باشيم ، مي افکنيم . موفقيت در وصل شدن به نيرويي بزرگتر و برتر از ماست . پس ورق کاغذي برداريد و مثلا اين طور شروع کنيد. من اين چيزها را دوست دارم : 1 ـ طعم آبگوشت مادر بزرگم 2 ـ بوي نم باران 3ـ تماشاي گل هاي ختمي کنار ديوار 4 ـ ديدن گل سرخ 5 ـ مغازه ترشي فروشي 6 ـ عطر دارچين 7 ـ کنسرت و پيانو شماره 1 چايکوفسکي 8 ـ ابرهاي سفيد در آسمان آبي 9 ـ مرباي پرتقال 10 ـ ... منبع:هفته نامه ي موفقيت،شماره ي 171 /ن
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]