واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نوزاد ناقص الخلقه و عدل خداپاسخ گویی به شبهات اینترنتی 13
بنا بر پارهای تحلیلها و آمارهای منتشر شده، گرایش به اسلام در غرب، اسلام ستیزان را بر آن داشته تا بیش از ده هزار سایت ضد اسلامی ایجاد کرده و به شبهه افکنی پیرامون حقانیت دین مبین اسلام دامن بزنند.با اینکه عمیلیات تخریب گرایانه دشمنان علیه اسلام و قرآن، روز به روز گستردهتر و سازمانیافتهتر میشود اما بخشهایی از جهان اسلام همچنان در لاک بیخبری و در کنج عافیتطلبی به سر میبرند.وظیفه هر مسلمان بیدار و آگاه ایجاب میکند تا سر حد توان، با قلم، قدم و دم خویش به یاری اسلام عزیز برخاسته توطئه دشمنان را خنثی و نقشه شومشان را نقش بر آب سازند.راه اندازی صفحه ویژه اعتقادات، گامی است کوچک برای رسیدن بدین هدف خطیر.(گفتنی است پیشتر نیز سلسله مقالاتی روشنگرایانه متضمن پاسخ به پارهای شبهات اینترنتی در زمینهی قرآن، تدوین و در بخش قرآن بارگذاری شده است. ( آخرین شماره آن را میتوانید از اینجا ببینید.)شبهه: به دنیا آمدن نوزاد ناقص الخلقه که نمیتواند بد و خوب را تشخیص دهد، چگونه با مسئلهی سؤال و جواب و نیز عدل الهی قابل توجیه است؟ پاسخ:در مورد سؤال و جواب ناقص الخلقه یا هر مورد مشابه دیگری، آیهی مبارکه ذیل پاسخ کامل و روشنگر است:«... لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها ...» (الطلاق – 7)ترجمه: ... خدا هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به مقدار قدرتی که به او داده ... .«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت ...» (البقره – 286)ترجمه: خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او (و روز جزا) نیکیهای هر شخصی به سود خود او و بدیهایش نیز به زیان خود او است... .پس، نه از کسی بیش از آن چه به او داده شده است سؤالی میشود و نه از کسی بیش از آن چه وسع و قدرتش است چیزی مطالبه میگردد. نه در دنیا و نه در آخرت. لذا نه تنها مولود ناقصالخلقه، بلکه کودکی که قبل از سن تکلیف از دنیا رفته است و یا کسی که سالم به دنیا آمده، اما بعد دیوانه شده است و ...، تکلیفی ندارد و مورد سؤال و جواب نیز قرار نمیگیرد. چنان چه از کسی که تمکن مالی نداشته، سؤال نمیکنند که چرا حج به جای نیاوردی و چرا انفاق نکردی؟ یا از کسی که بیمار بوده، نمیپرسند که چرا روزه نگرفتی؟ یا از کسی که امکانی برای انجام فعلی نداشته، سؤال نمیکنند که چرا انجام ندادی؟! پس، فقط به اندازهی دادهها و نیز وسع (امکان) سؤال میشود. و این سؤال فقط در آخرت نیست، بلکه هر انسانی در همین دنیا به نسبت نعمات و امکاناتش مسئول بهرهوری بهینه است و در دنیا و آخرت، نتیجهی چگونگی بهرهوری خود را میبیند. کسانی که توقّع دارند خداوند از قدرت خودش خلافهای عمدی و سهوی انسانها را جبران کند، اگر کمی فکر کنند، خواهند فهمید که نتیجهی این توقّع، آن است که هیچ چیز در جای خود نباشد و یک نظام هرج و مرجی به وجود آید و همه چیز در هر لحظه در حال تغییر و تحوّل باشد و قدرت تدبیر و برنامهریزی از عقلا گرفته شودب – اما راجع به عدل خداوند متعال که گاهی با مشاهدهی معضلاتی که روح و روان را نیز متأثر میکند در ذهن مورد سؤال قرار میگیرد نیز آیهی ذیل به وضوح تبیین نموده است:«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (الروم - 41) ترجمه: در دریا و خشکی فساد ظاهر گشت به خاطر کارهای بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضی از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.
به طور کلی مفهوم آیهی فوق این است که هر چه بدی و شر در دنیا به انسان میرسد، ناشی از عملکرد خود اوست. خداوند متعال هستی و کمال مطلق و خیر محض است و از او هیچ «شری» صادر نمیگردد.اما، نظام دنیا نیز نظامی حکیمانه، عالمانه، منظم و برای انسان برخوردار از «جبر و اختیار» است و قرار نیست که این نظام به خاطر تأثرها و تألمها زیر و رو شود. لذا اگر به خاطر بیماریهای یا ناهماهنگیهای ژنتیکی، عدم رعایت والدین از شروط همبستری برای بارداری گرفته تا تغذیه، عصبیت، فشارها و تألمها، بیماریهای موروثی یا حادثی و ...، کودکی ناقص الخلقه به دنیا بیاید، مقصر آن خداوند متعالی که هیچ گونه نقص و طبعاً تقصیری بر او راه ندارد، نیست. بلکه ظلمی است که از سوی فرد، افراد، جامعه و ... بر انسان تحمیل میگردد و یک طرف ظالم و طرف دیگر مظلوم واقع میشود. مثل این است که اسرائیل بر سر مردم بی گناه غزه بمب شیمیایی یا الکترونیک یا ... میریزد. عدهای زن و کودک و بزرگ، کشته میشوند، عدهای مجروح میشوند، عدهای بیمار و ناقصالخلقه میشوند، عدهای بر اثر موج انفجار عصبی یا حتی بیمار روانی میشوند، عدهای بیسرپرست و در حال و آینده آواره میشوند و از هر گونه رشد مطلوبی محروم میگردند و ... .بدیهی است چون در نظام علیت، تأثیر و تأثر وجود دارد و گاه معلولها و یا تأثیرپذیریها موجب تألم و حتی آزار و اذیت میگردد، نمیتوان انتظار داشت که خداوند حکیم نظام دنیا را متغیر کند تا هیچ فعلی بر هیچ کسی تأثیر نگذارد. بدیهی است در چنین شرایطی، ظالم و مظلوم پدید میآیند و ظالمین به سزای اعمالشان رسیده و مظلومین از جانب خداوند رحمان و رحیم مورد لطف و مرحمت قرار میگیرند.ممکن است گفته شود صرف نظر از علل و اسباب این حوادث، اگر خدا قادر مطلق است چرا اجازه می دهد تا افراد معلول و ناقص الخلقه متولد شوند؟در پاسخ باید گفت: کسانی که توقّع دارند خداوند از قدرت خودش خلافهای عمدی و سهوی انسانها را جبران کند، اگر کمی فکر کنند، خواهند فهمید که نتیجهی این توقّع، آن است که هیچ چیز در جای خود نباشد و یک نظام هرج و مرجی به وجود آید و همه چیز در هر لحظه در حال تغییر و تحوّل باشد و قدرت تدبیر و برنامهریزی از عقلا گرفته شود. در دریا و خشکی فساد ظاهر گشت به خاطر کارهای بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضی از آثار کار بد را به ایشان بچشاندنتیجه گیری: خداوند عالم طبیعت را بر اساس نظم عادلانه و صحیح قرار داده است که طبق جریان صحیح و مستقیم آن ، همه موالید باید صحیح الاعضاء و دارای مشاعر مستقیم باشند. ولی انحرافاتی که بشر به عمد یا به جهل یا به اشتباه ، در مسیر این جریان طبیعی به وجود میآورد موجب این اختلافات و نقصها میگردد و عوامل و علل باعث این نارساییها میشود ؛ چنانچه در عالم بعد از رحم نیز عوامل و علل ، نقصها و کمبودها را به وجود میآورند که شناخت این علل و عوامل به طور تفصیل ، در سلسلههای طولانی و شعبی که دارند، همان شناخت اسرار قضا و قدر الهی است که احاطه به آن برای افراد عادی که آگاه به آنچه نزد خداست نیستند هرچه هم عالم و دانشمند باشند میسّر نیست.فرآوری: شکوریبخش اعتقاداتمنبع:با تصرف از فصلنامه پاسخ به سوالات و شبهات پایگاه شبهه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 635]