واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: اضطراب امتحان را كاهش دهيد
شدت اضطراب امتحان به مقدار زياد بستگي به اهميت امتحان براي شخص و تعبير و تفسيري كه او از نتيجه آن پيشبيني ميكند، دارد.
اضطراب، هيجان ناخوشايندي است كه به صورت دلشوره و نگراني مبهم بروز ميكند.
اغلب علت آن مشخص نيست و اگر هم مشخص باشد فقط به صورت يك تهديد در مورد اتفاقي كه شايد در آينده بيفتد، بروز ميكند. اين نگراني و دلشوره واقعيت خارجي نداشته و ساخته و پرداخته ذهن خود فرد است.
مقدار كم نگراني و اضطراب در همه انسانها وجود دارد و موجب فعاليت انسان براي كسب موفقيت و بقا ميشود، اما وقتي مقدار آن از حد خاصي فراتر ميرود، نه تنها موجب فعاليت سازنده در انسان نميشود بلكه فعاليتهاي عادي او را هم مختل ميسازد.
شايد بتوان نسبت به تاثير اضطراب بر فعاليتهاي عادي روزمره اندكي چشمپوشي كرده و رنج ناشي از آن را تحمل كرد، اما نسبت به تاثير اضطراب بر امتحان و فعاليتهاي سرنوشتساز اين چشمپوشي دشوار است و بايد در صدد رفع آن برآمد.
در اهميت بررسي و رفع اضطراب بايد يادآور شد كه بيشتر بيماريهاي روحي و رواني ناشي از وجود زمينه اضطراب مزمن است و با رفع اضطراب ميتوان از اين قبيل بيماريها پيشگيري كرد.
عدم رفع اضطراب در نهايت منجر به عدم سازگاري در فرد ميشود و تاثير نامساعدي بر دوست يابي شخص گذاشته و با افزايش هراس اجتماعي و ترس از تحقير در حضور دوستان مانع از شركت فرد در فعاليتهاي گروهي ميشود.
يكي از انواع اضطرابها كه هنگام يا حتي قبل و بعد از آزمون با نشانههاي جسمي و رواني بروز ميكند، اضطراب امتحان است. دانشآموزي كه مبتلا به اضطراب امتحان است به جاي آنكه وقت و تمركز خود را صرف پاسخ دادن به سؤالات كند، وقت خود را با افكار نامربوط و آزاردهنده و توأم با دلشوره كه بيشتر به نتيجه منفي آزمون دلالت دارد، ميگذراند و عدم تمركز و كاهش توانايي حافظه پيامد منفي پيش بيني شده توسط فرد را به دنبال دارد و تفكر غيرمنطقي او را تاييد ميكند.
اين حالت نگراني با نشانههاي ديگري نظير دل درد، خميازههاي مكرر، خستگيهاي عدم تمركز، تعريق دست، تپش قلب، تنگي نفس،گوش به زنگ بودن، تكرر ادرار و بيحالي همراه است. هرچه زودتر اضطراب را تشخيص دهيم،بهتر موفق به درمان آن ميشويم. اضطراب در افراد، در سنين كودكي قابل تشخيص بوده و با رفتارهاي اجتنابي نظير ترس از افراد غريبه يا وابستگي شديد به مادر و ترس از مكانهاي جديد قابل پيشبيني است.
اما متاسفانه تشخيص اضطراب با تاخير و غالبا با شروع مدرسه رفتن و در سال اول ابتدايي توسط اوليا صورت ميگيرد. در سنين دبستان با شكايتهاي جسماني بسياري نظير دلدرد و تهوع كه غالبا صبح هنگام اتفاق ميافتد، روبهرو ميشويم .
گاهي اضطراب جنبه ژنتيكي دارد كه تشخيص زودهنگام آن حائز اهميت است و گاهي جنبه تربيتي داشته و عوامل محيطي نظير شيوههاي تربيتي اوليا و روشهاي ناصحيح آموزشگاهي و رخ دادن حوادث دردناك به صورت تكراري موجد آن هستند. لازم به ذكر است در تشخيص علت ايجاد اضطراب نميتوان هيچ عاملي را به تنهايي كافي دانست بلكه اضطراب ناشي از عوامل متعددي است كه از ديدگاه تربيتي به تعدادي از آنها اشاره ميشود.
شدت اضطراب امتحان به مقدار زياد بستگي به اهميت امتحان براي شخص و تعبير و تفسيري كه او از نتيجه آن پيشبيني ميكند، دارد.
در بسياري از مواقع اين اهميت از سوي اوليا به دانشآموز منتقل شده و تفكر غيرمنطقي و بايدها و نبايدهايي كه براي او ساخته ميشود، نتيجه آزمون را براي دانشآموز بسيار با ارزشتر از ارزش واقعي آن ميسازد. به طوري كه دانشآموز بدون كسب لذت از مطالعه و فهم مطالب درسي و صرفا براي كسب نمره مورد نظر، دروس را مطالعه ميكند. چنين دانشآموزي غالبا مطالب را حفظ كرده و به علت نداشتن سازمان ذهني مناسب مطالب را خيلي زود فراموش ميكند و حتي در صورت كسب نمره خوب (به دليل ارزشيابيهاي ناصحيح) از سوادعلمي بالايي برخوردار نيست.
دانشآموزاني كه براي نمره امتحان ارزش غيرواقعي قائل هستند، اغراق معكوسي نيز نسبت به خود دارند و تصور ميكنند قادر به كسب نمره مورد نظر نيستند و قبل يا حين امتحان با جملات تلقيني منفي نظير نميتوانم، شكست خواهم خورد، چيزي در حافظهام نميماند و غيره خود را در دايره معيوب تصور ناتواني و اضطراب ميافكنند. بسياري از اين تلقينات منفي ناشي از اهدافي است كه خارج از توان فرد محسوب شده و غالبا توسط اوليا به ايشان در نظر گرفته ميشوند. گفتوگوي دروني چنين دانشآموزي غالبا اين است: «اگر شكست بخورم، چه پاسخي براي والدين خود خواهم داشت؟»
عدهاي از دانشآموزان با طرز تفكر همه يا هيچ زندگي ميكنند به اين معنا كه دريافت نمره بالا را ملاك با هوشي، خوب بودن و همه ويژگيهاي مثبت دانسته و نمره كم را ملاك كم هوشي، بدبودن و همه ويژگيهاي منفي ميدانند. به همين دليل براي حفظ تمام ارزشهاي خود كسب نمره را حائز اهميت ميدانند و اين يك باور غيرمنطقي است.
در خانوادههايي كه تفكر افراطي نسبت به آينده دارند، فرزندان نميآموزند كه چگونه بايد در حال زندگي كنند و از لحظه اكنون حداكثر استفاده از بكنند و اغلب نگران نتيجه اعمالشان بوده و از فرآيند يادگيري لذت نبرده و ذهنشان درگير اضطراب است. درگيري فكري چنين افرادي گاهي چنان زياد است كه حتي از شروع فعاليتهاي آموزشي خود ناتوان بوده و آنها را به تعويق مياندازند و انباشتگي فعاليتهايشان مجددا اضطرابشان را افزايش ميدهد. اين ديدگاهها با شرايط آموزشگاهي اضطرابآميزتر شده و به عدم موفقيت درسي ميانجامد.
در زير به مواردي كه رعايت آنها اضطراب امتحان را كاهش ميدهد، اشاره ميشود:
1 -ذهن خود را روي اضطراب متمركز نسازيد و اين باور را داشته باشيد كه همه انسانها به مقداري از اضطراب مبتلا هستند و هنگام بروز اضطراب به جنبههاي مثبت امتحان توجه كنيد.
2 - تلقينهاي مثبت داشته باشيد و از مقايسه ضعفهاي خود با نقاط قوت ديگران بپرهيزيد.
3 - يادبگيريد كه چگونه در حال زندگي كنيد و شكستهاي گذشته را به حال و آينده تعميم ندهيد.
4 - تمرين كنيد كه از موفقيت براي احساس خود لذت ببريد نه براي اثبات خود.
5 - قبل از برگزاري آزمون از كم و كيف آن و گاهي از نمونه سؤالات سالهاي گذشته اطلاع حاصل كنيد.
6 - تغذيه مناسب داشته باشيد و به ويژه از كاهش قند خون خود جلوگيري كنيد.
7 - پاسخگويي به سؤالات را از آسان به دشوار شروع كنيد.
8 - براي نظم دادن به تفكر خود در حين امتحان يا قبل از شروع نوشتن، در مورد هر سؤال فكر كنيد.
9 - زمان امتحان را در نظر گرفته و تقسيم عادلانهاي ميان پرسشها داشته باشيد.
10 - شب امتحان، زمان مناسبي براي مطالعه نيست، مطالعه خود را به تدريج ودرطول ترم انجام دهيد.
11 - كمبود خواب در چند شب متوالي كاهش تمركز و حافظه را در پي دارد. در ايام امتحان استراحت كافي داشته باشيد.
12 - مقدار زيادي از اضطراب خود را با به موقع حاضر شدن و عدم تاخير در جلسه امتحان كاهش دهيد.
13 - با مشاوره با متخصصان، اعتماد به نفس خود را افزايش داده و شيوههاي صحيح مطالعه را بياموزيد.
14 - اوليا بايد از اجراي انضباط خشك و بدون انعطاف براي فرزندان خود پرهيز كنند تا آنان آرامش بيشتري احساس كنند.
15 - جو عاطفي مناسبي براي فرزند خود( خصوصا در ايام امتحان) فراهم آوريد و تعارضات خانوادگي را كاهش دهيد.
16 - اضطراب خود را به فرزندان انتقال ندهيد.
17 - از مقايسه فرزند با ديگران جدا بپرهيزيد.
18 - معلمان بايد در كاهش رقابت ناسالم در كلاس كوشا باشند و با اجراي ارزشيابيهاي غير متمركز برنمره و حفظيات و همچنين بهبود شيوههاي مراقبت از امتحان ودوري از سوء ظن در جلسات امتحاني به سلامت روحي دانشآموزان كمك كنند.
سه شنبه 31 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 577]