واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پشت پرده استرس امروزه استرس به جزء لاينفک زندگي انسانها تبديل شده است و شايد کمتر فردي را بشناسيد که ادعا کند تاکنون دچار استرس زندگي نشده باشد و در آرامش کامل به سر برد. اما يک نکته مهم را نميتوان انکار کرد و آن اينکه واکنشهاي افراد نسبت به استرسهاي روزانه متفاوت است و برخي افراد به خوبي نوع مقابله با آن را ميدانند. از ديدگاه علم روانشناسي، هر تغييري که فرد بايد خود را با آن سازگار کند، استرس نام دارد. بنابراين هر موقعيت جديد يا تغييري در زندگي که الزاماتي را براي سازگاري مطرح ميکند، ميتواند موجب استرس شود. برخي از اين تغييرات، کوچک و جزيي است و سازگاري چنداني را طلب نميکند اما برخي ديگر تغييرات بزرگي را در زندگي به وجود آورده و مستلزم تلاش زيادي براي سازگاري دوباره است. استرسها از منابع گوناگوني سرچشمه ميگيرند و شامل عوامل اجتماعي، فيزيولوژيک، محيطي و روانشناختي هستند . عوامل اجتماعي شامل بعضي عوامل در زندگي روزمره مانند فشارهاي کاري و خانوادگي و مشکلات اجتماعي و اقتصادي مانند فقر هستند که موجب استرس ميشوند. عوامل محيطي شامل ترافيک، آلودگي هوا و سوانح و بلايا ميشوند. عوامل فيزيولوژيک شامل تغييرات جسمي طي نوجواني، تغذيه ضعيف، خواب بد و شيوه واکنش بدن به تهديدات محيطي است و در نهايت، آخرين منبع استرس از افکار خود فرد سرچشمه ميگيرد و شامل احساس و ديدگاه فرد درباره خود، نگرشهاي وي نسبت به ديگران و تفسيرها و ارزيابي وي از موقعيتها و حوادث و رفتار ديگران است. افرادي که هنگام رويارويي با استرسها، از مقابلههاي صحيح و سازگارانه استفاده ميکنند، شديدترين استرسها را نيز با موفقيت پشتسر ميگذرانند ولي افرادي که مقابلههاي ناسازگار، ناکارآمد و مضر دارند توان رويارويي با کوچکترين استرسها را نيز ندارند. مقابله، تلاشها و کوششهاي شناختي و رفتاري است که براي مديريت بيروني و دروني که تنشزا و فراتر از منابع شخصي تلقي ميشود، صورت ميگيرد و هدف آن از بين بردن، برطرف کردن، به حداقل رساندن و يا تحمل استرس است. مقابله با استرس شامل مراحل متعددي است و افراد در مواجهه با موقعيتهاي دشوار از چند مرحله ميگذرند. در مرحله مقابله، فرد اعمالي را که مناسب به نظر ميرسد، انجام ميدهد که ميتواند سازگارانه يا ناسازگارانه باشد. مقابله سازگارانه، مقابلهاي است که به فرد کمک ميکند با حوادث استرسآور به طور موثري مقابله کرده و پريشاني و تشويش خود را به حداقل برساند. مقابله سازگارانه، در بهبود روانشناختي فرد، سلامت جسمي، مولد بودن و رضايت از زندگي و رشد شخصي نقش دارد. مقابله ناسازگارانه، نه تنها استرس را برطرف نکرده و يا به حداقل نميرساند بلکه به پريشاني و تشويش غيرضروري خود و ديگران نيز ميانجامد. براي مثال، خانمي که در مقابل استرسهاي ناشي از رفتار همسرش، فقط به سرزنش خود و يا ديگران براي مشکلاتي که پيش آمده ميپردازد، نه تنها استرس موجود را کاهش نميدهد بلکه به تشويش و پريشاني خود نيز ميافزايد زيرا فقدان اقدامات عملي و سازنده موجب ميشود که محرکهاي استرسزا در همان موقعيت باقي بماند ولي توانايي شخص براي مقابله با استرس رشد نکند. از طرف ديگر، سرزنش و ملامت خود و ديگران، بر ارزيابي وي از منابع دروني و محيطي موجود براي برطرف کردن استرس تاثير گذاشته و موجب ميشود که فرد احساس درماندگي کرده و تصور کند که هيچ کنترلي بر موقعيت ندارد. درباره انواع مقابله با استرس، طبقهبنديهاي گوناگوني ارايه شده که يکي از معروفترين آنها تقسيم انواع مقابله به دو دسته اصلي مساله مدار و هيجانمدار است. مقابلههاي هيجان مدار، مقابلههايي هستند که هدف آنها آرام ساختن خود و دست يافتن به آرامشي است که استرس آن را به هم زده است. فرد به هنگام استرس، هيجانهاي منفي زيادي را تجربه ميکند که مانع از تفکر و تصميمگيري صحيح براي حل مساله و برطرف کردن آن ميشود. بنابراين اين سبک مقابله از اهميت خاصي برخوردار است. آرامسازي، درد و دل کردن با اطرافيان، ابراز محدود عواطف مانند گريه کردن و گفتگوي دروني مثبت نمونههايي از اين نوع مقابله به شمار ميرود. در مقابله مساله مدار فرد سعي ميکند براي برطرف کردن استرس يا به حداقل رساندن آن، کار يا فعاليتي انجام دهد و فعاليت وي معطوف به هدف است. مهارتهاي حل مساله، فکر کردن درباره استرس، برنامهريزي، کنار گذاشتن فعاليتهاي غيرضروري و تمرکز بر استرس، راهنمايي و مشورت گرفتن از ديگران و جستجوي اطلاعات نمونههايي از اين نوع مقابله به شمار ميروند. منبع:www.salamat.com /ن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]