تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815648076




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با دكتر علي‌اكبر جلالي، پژوهشگر برجسته كشور درحوزهIT چارچوب‌ها را برداريم‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با دكتر علي‌اكبر جلالي، پژوهشگر برجسته كشور درحوزهIT چارچوب‌ها را برداريم‌
جام جم آنلاين: دكتر علي‌اكبر جلالي از جمله افرادي است كه وقتي با آنها صحبت مي‌كني، آنقدر خودماني و متواضع هستند كه فراموش مي‌كني در پشت اين چهره خندان و بي‌ريا، ذهني فعال وجود دارد كه با نظريات و پژوهش‌هايش مي‌تواند سطح زندگي انسان را ارتقا دهد.


جلالي، محققي آينده‌نگر است كه نظريه موج چهارم، عصر مجازي را براي اولين بار در دنيا مطرح كرده و در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات كشور آنقدر فعال است كه حضور او را در تمام عرصه‌ها و بخش‌هاي اين علم بوضوح مي‌توان ديد. او كه معتقد است شهر، روستا، بانك، مدرسه، خريد و حتي كار‌كردن بايد به صورت الكترونيكي درآيد، مي‌گويد: براي آن كه بتوانيم همگام با جهان پيش برويم، لازم است از چارچوب‌هاي خود بيرون بياييم و به جهان توسعه يافته پل بزنيم.

فناوري‌هاي اطلاعاتي را شايد بتوان معجزه دوران مدرن ناميد كه زندگي همه ما را دگرگون كرده است. همه ما امروزه تحت تاثير اين فناوري و هر روز شاهد رشد آن هستيم. چرا IT تا اين حد گسترش يافته است؟

فناوري اطلاعات و ارتباطات در جهان به يكي از محورهاي اصلي توسعه تبديل شده است و گفته مي‌شود تا سال 2010 ميلادي بيش از 95 درصد امور مردم بدون اين فناوري قابل انجام نخواهد بود. به همين علت، برخي كشورها از حدود يك دهه پيش به اين مساله آگاه شدند و تمام سيستم‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي خودشان را براساس فناوري اطلاعات ساماندهي مجدد كرده‌اند. به اعتقاد بسياري از كارشناسان، ما بايد براي سال‌هاي قبل از 2000 ميلادي مقطع تاريخي قائل شويم.

آن دوران را جهان سنتي بناميم و پس از آن را جهان توسعه يافته. بنابراين، بحث جديدي مطرح شد به نام هزاره سوم و بحث استفاده از موج سوم (فناوري اطلاعات و ارتباطات)‌ در واقع از سال 2000 ميلادي در بيشتر كشورها خانه تكاني اساسي انجام شده است. در نتيجه بخش‌هاي مفيد انتخاب شدند و با مابقي به عنوان رويدادهاي تاريخي خداحافظي كردند. به اين ترتيب، زندگي جديدي با عنوان جامعه اطلاعاتي مطرح شد.

در سال‌هاي 2003 و 2005 ميلادي در 2 اجلاس بسيار بزرگ كه در سطح سران كشورهاي جهان برگزار شد، در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه بايد تعريف جديدي از جامعه در هزاره سوم داشته باشيم كه اسم آن را جامعه اطلاعاتي گذاشتند.

در جامعه اطلاعاتي زندگي و امور زندگي بايد بر مبناي فناوري اطلاعات جلو برود و براي قانونمند شدن اين قضيه 2 برنامه جهاني در 2 اجلاس تصويب شد. برنامه اصول جامعه اطلاعاتي و برنامه عمل جامعه اطلاعاتي كه براساس آنها بايد جامعه اطلاعاتي شكل مي‌گرفت و پيشرفت مي‌كرد.

ايران هم كه يكي از اعضاي جامعه اطلاعاتي است، نقش بسيار فعالي را ايفا كرد و توانست به موفقيت‌هاي نسبتا خوبي در زمان خودش دست يابد. آنچه در حال حاضر اهميت دارد و نبايد آن را فراموش كرد، آن است كه فناوري اطلاعات هم به عنوان يك ابزار تسهيل‌كننده براي روابط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و هم به عنوان يك ابزار توسعه‌اي كه بتواند ارتباطات جهاني را به شكل منظمي جلو ببرد، نقش بزرگي دارد. كشورهايي كه با تاخير وارد اين مجموعه شوند در آينده خسارت‌هاي بزرگي را متحمل مي‌شوند.

اگر چه در اجلاس جامعه اطلاعاتي حضوري فعال داشته‌ايم؛ اما به نظر مي‌رسد هنوز موج‌هاي قبلي را بدرستي و كامل طي نكرده‌ايم و در نتيجه بسياري ورود ما به اين عرصه را زودهنگام ارزيابي مي‌كنند.

براي جوامعي كه سابقه تاريخي طولاني دارند؛ جدا شدن از تاريخ هميشه سخت است. مصر به عنوان يك جامعه متمدن در عصر گذشته ايران با تاريخ كهني كه دارد يا كشورهاي ديگري كه تاريخي برجسته دارند، به تاريخ خود خيلي وابسته هستند و هر فرآيند جديدي را با شك و شبهه نگاه مي‌كنند و براحتي خودشان را تغيير نمي‌دهند. در نتيجه تغيير فناوري و فرآيندهاي جديد و نوگرايي را با گذشته تاريخي و سنت‌هايشان تطبيق مي‌دهند.

در نقطه مقابل كشورهايي كه تاريخ قوي ندارند مثل امريكا كه 250 200 سال پيش شكل گرفته است تعصبات اين چنيني ندارند و در نتيجه از تمام جوانب فناوري استقبال مي‌كنند يا كشورهايي ديگر مانند امارات متحده عربي با اين كه عربي و اسلامي هستند، به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه اگر تنها به گذشته تاريخي خود بچسبند، آينده‌اي نخواهند داشت.

به همين علت، ضمن حفظ گذشته در حد مجاز به فناوري‌هاي جديد بشدت متمايل شده‌اند و بسرعت جلو مي‌روند. در نتيجه ضمن آن كه بخش‌هاي اصلي دين را حفظ كرده‌اند، در بقيه موارد به روز حركت مي‌كنند. از اين نظر، كشور ما كشوري است كه هنوز با فناوري خودش را تطبيق نداده است. مديران جامعه ما بيشتر براساس طرز فكر خود عمل مي‌كنند، تا شيوه‌هاي تكنيكي مدرن.

البته اين محدوديت‌ها جدا از مسائل فرهنگي و مديريتي، مطمئنا به كمبودهاي تكنولوژيك هم بازمي‌گردد.

منظور من برداشت كلي‌اي است كه بخشي از ديدگاه‌هاي مديريتي ما را تشكيل مي‌دهد وگرنه زيرساخت كه دست ما نيست. ما زيرساخت را مي‌خريم. زيرساخت فيبر نوري است كه ما آن را ايجاد نكرده‌ايم. حال مي‌خواهيم از اينترنت استفاده كنيم، بايد سرعت را كم كنيم و محدوديت بگذاريم. اين تفكر كه سرعت اينترنت را كم كنيم، به طرز تفكر برمي‌گردد نه به امنيت ملي. اگر بحث امنيت مطرح بود، پس چرا ديگر كشورها اينقدر پهناي باندشان زياد است. اين مسائل نشان مي‌دهد ما هنوز مدرن فكر نمي‌كنيم و همه چيز را با تعبير ذهني خودمان مي‌سنجيم. ذهنمان هم چون به تاريخ و محدوديت‌هاي خاصي پيوسته، مانع پذيرش مي‌شود.

پس با توجه به اين شرايط چرا سعي مي‌كنيم به سمت الكترونيكي شدن حركت كنيم؟

اگر خودمان را با كشورهاي ديگري مقايسه كنيم كه با چه شتابي به اين سمت حركت مي‌كنند، متوجه مي‌شويم سعي آنچناني نكرده‌ايم. يكي از مشكلات ديگري كه ما داريم، اين است كه ما هميشه درون يك قاب فكر مي‌كنيم يعني نمي‌كوشيم آن طرف قاب را هم ببينيم.

يك زندگي سنتي با چارچوب خاص براي خودمان تعريف كرده‌ايم و خيلي حاضر نمي‌شويم با مرزهاي بينهايت اطرافمان تطبيق پيدا كنيم. در نتيجه، به محض كوچكترين تغيير ساختاري به چارچوبي كه فضاي ما را محدود كرده برخورد مي‌كنيم ولي اگر بتوانيم يك پل بزنيم و خودمان را به جهان توسعه يافته برسانيم، آن وقت مي‌توانيم موفق شويم. به عنوان مثال، وقتي بانك‌هاي ايران را در نظر مي‌گيريد و روند رقابتي بانك‌ها را مي‌بينيد، متعجب مي‌شويد كه با كجا رقابت مي‌كنند. چرا كه تمام بانك‌ها درون همان قاب و چارچوب هستند.

يعني در درون خود رقابت مي‌كنيم ولي اين كه در جهان در سيستم بانكداري جهاني چه رتبه‌اي را داريم را نمي‌دانيم و برايمان اهميتي هم ندارد. بنابراين اگر از ديوارها پل بزنيم و در فضاي رقابتي دنيا قرار بگيريم، تازه متوجه مي‌شويم كه دامنه رقابت وسيعي داريم و در نتيجه حتي در چارچوب كاري خودمان هم قوي‌تر عمل خواهيم كرد. اين چنين عملكردهايي باعث شده است ما هميشه درون چارچوب خودمان را بزرگ ببينيم.

مثلا از آنجا كه تعداد كاربران اينترنت در كشور 16 درصد است، معتقديم با متوسط جهاني برابر هستيم. اما اين موضوع را در نظر نمي‌گيريم كه ما كشوري هستيم كه ادعا داريم منابع اقتصادي قوي‌اي داريم، از سابقه فرهنگي غني بهره مي‌بريم و به طور كلي از خيلي كشورها برتر و بالاتر هستيم؛ پس چرا به متوسط قانع هستيم؟ در ضمن كيفيت خط اينترنتي‌مان را هم در اين مقايسه در نظر نمي‌گيريم.

ضمن اين كه درصد زيادي از اين آمار مربوط به استفاده‌هاي تفنني از اينترنت است.

بله. به قول شما ما بايد ببينيم اين 16 درصد چه استفاده‌اي از اين فناوري دارند ضمن اين كه بايد بدانيم كيفيت اين كاربران در دسترسي به اينترنت چگونه است. در بيشتر كشورهاي توسعه يافته به عنوان مثال در كره جنوبي به ازاي هر 10 هزار نفر، 7 هزار نفر به اينترنت پرسرعت وصل هستند. يعني حداقل ADSL با پهناي باند زياد دارند. در حالي كه در كشور ما به ازاي هر 10 هزار نفر، يك نفر به اينترنت پرسرعت وصل است.

پس بنابراين نمي‌توانيم اين قضيه را مقايسه كنيم و مدعي شويم از بازه متوسط جهاني برخوردار هستيم؛ در نتيجه در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات به يك اراده و عزم ملي احتياج داريم و اين موضوع را بايد درصدر اولويت‌هاي كشور قرار دهيم و منتظر نباشيم ضرورت‌ها ما را مجبور كنند كه از اين فناوري استفاده كنيم و در واقع پيش از آن شرايط و امكانات برخورداري از اين فناوري را فراهم كنيم.

در طول 13 سالي كه در ايران حركت‌هاي فرهنگي براي توسعه فناوري اطلاعات آغاز كرده‌ايم، هميشه كوشيده‌ام مدل اجراي جديدي را كه براي كل جامعه موثر است، مثل شهرها و روستاهاي الكترونيك را مطرح كنم. يعني تمام پديده‌هاي موجود بايد الكترونيكي شوند و در واقع به همه واژگان پسوند الكترونيكي اضافه شود. بانكداري الكترونيكي، تجارت الكترونيكي، ‌آموزش الكترونيكي، ادوات الكترونيكي و... .

البته به نظر مي‌رسد تا رسيدن به اين هدف راه بسياري طولاني‌اي در پيش داريم و از تئوري تا عمل فرهنگ‌ها فاصله داريم.

براي اين‌كه ما هم به اين نقطه برسيم، عملكرد كشورهاي ديگر را بايد تعقيب كنيم. به عنوان مثال، كره‌جنوبي كه جزو كشورهاي اول در حوزه فناوري اطلاعات است و به عنوان الگوي بسياري از كشورهاي توسعه‌يافته محسوب مي‌شود هم به علت آن‌كه بسياري از مردم هنوز به شيوه‌هاي سنتي رفتار مي‌كنند، دچار دوگانگي است. به همين علت، شهرهاي جديدي مي‌سازند كه در آنها حتي ابتدايي‌ترين بخش‌ها الكترونيكي است و وقتي وارد اين شهرها بشويم، ديگر پول نمي‌بينيم. خريد و كار در خانه انجام مي‌شود و خيلي مسائل ديگر.

سختي كار هم به همين بخش برمي‌گردد، چرا كه بناكردن يك شهر جديد با امكانات جديد كار راحتي است. اما تغيير شهرهاي موجود و هدايت آنها به سمت الكترونيكي‌شدن به نظر مشكل مي‌آيد.

بله و در اين صورت موفقيت نسبي است. مثلا در كشور ما تاكنون در اين بخش شايد 2 درصد موفق بوده‌ايم و بخشي از ثبت‌نام‌ها، خريد بليت اينترنتي شده‌اند. اما اگر مي‌خواهيم به معناي واقعي الكترونيكي شويم بايدتئوري‌هايي كه تاكنون داشته‌ايم را عملي كنيم.

به عنوان مثال، شهر الكترونيكي كيش كه قرار بود به اين سمت پيش رود تا حدي موفق بوده و توانايي رسيدن به اين نقطه را داشته است، هرچند نگاه مديريتي موجود مانع ادامه روند الكترونيكي شدن در اين شهر شد اما انتظار مي‌رود در شهرهاي جديدي كه دولت بنا مي‌كند اين امكان مدنظر قرار گيرد تا ما هم مثل خيلي از كشورهاي ديگر نمونه‌هايي از شهرهاي الكترونيكي داشته باشيم.
به هر حال هر چه زودتر در اين حوزه فعاليت كنيم بيشتر مي‌توانيم به آينده اميدوار باشيم.

آقاي دكتر در حالي‌كه ما هنوز در شهرها كه نمادي از جوامع سنتي هستند به مسائل سنتي كمتر وابستگي دارند در زمينه الكترونيكي‌شدن موفق نبوده‌ايم و به‌گفته خود شما در حال حاضر شايد حدود دو درصد از اين امكانات بهره‌مند هستيم، چرا بحث روستاهاي الكترونيكي مطرح شدند؟

تجربه نشان داده كه حداقل در كشورها پروژه روستاهاي الكترونيكي موفق بوده است. دليلش هم اين است كه ما البته از يك روستا شروع كرديم و به علت اين‌كه عملكرد خوبي را شاهد بوديم، بلافاصله 10‌هزار‌دستگاه‌ICT روستايي را تعريف كرديم كه در حال حاضر 4500 روستا تجهيز شدند و خيلي از خدمات توسط اين دفاتر به روستاييان داده مي‌شود از جمله اين‌كه 1500 دفتر روستايي در حال حاضر بانك الكترونيكي فعال دارند.

اما سنتي‌بودن افراد و وابستگي بيشتر به فرهنگ و ارزش‌ها در اين جوامع محدوديت بيشتري ايجاد نمي‌كند؟

اتفاقا، برعكس. يكي از سوالاتي كه در بانك جهاني، يونسكو و مراكز ديگري كه من پروژه‌‌هاي روستايي را نمايش دادم مطرح شد، اين بود كه وقتي كاركردن و آموزش در شهرها هم مشكل دارد، چگونه در روستاها دختران در كنار بقيه افراد روستا ظاهر مي‌شوند و والدين آنها چطور با اين موضوع موافقت مي‌كنند. در واقع اين سوال از آنجا شكل مي‌گيرد كه واقعيت موجود در جوامع ما را نمي‌دانند.

البته اين موضوع كاملا درست است، اما سوال بيشتر به موضوع سنتي بودن روستاها ومقاومت افراد در پذيرش مظاهر فناوري برمي‌گردد كه البته همين موضوع مي‌تواند موجب فراموشي ارزش‌ها شود.

اين امكان وجود ندارد، چون خوشبختانه ICT براي حفظ سنت‌ها آمده است و با ورود فناوري به روستاها تمام زبان و رفتارهاي آنها در اينترنت ثبت شده، جهاني مي‌شوند و باقي مي‌مانند. مثلا وقتي در اينترنت روستاي قرن‌آباد را جستجو مي‌كنيم، حدود 430 هزار كد مي‌يابيم در‌حالي‌كه وقتي كلمه گرگان را جستجو مي‌كنيم، 370 هزار كد مي‌آيد. يعني با اينترنتي‌شدن، به نوعي زبان آداب و رسوم و فرهنگ يك منطقه كوچك در تمام جهان مطرح مي‌شود.

در واقع اينترنتي و الكترونيكي شدن باعث مي‌شود تا تمام جزئيات مربوط به روستا باقي بماند.

يعني مردم اين روستا بخوبي با ورود فناوري و الكترونيكي شدن روستاي خود موافق بوده‌اند؟

بله. 5 هزار نفر در اين روستا آموزش ديده‌اند و به همين علت هم اينترنت پر از مطالب مربوط به قرن‌‌آباد شده است.

اين يك مثال است كه نشان مي‌دهد وقتي وارد دنياي ديجيتال شويم، مي‌توانيم سنت‌ها و تمام خصوصيات ملي و مذهبي خود را بهتر حفظ كنيم.

با توجه به سطح دسترسي به منابع فناوري، در حال حاضر آيا به اعتقاد شما به اهداف 20 ساله توسعه دست مي‌يابيم؟

اهداف چشم‌انداز را بايد از چند ناحيه كلان نگاه كنيم. درست است كه اين اهداف بر اساس نيازهايي كه وجود دارد شكل گرفته و هدف‌هاي متعالي دارد و از آنجا كه بر اساس دانايي‌محوري پايه‌گذاري شده ابزار اصلي‌شان فناوري است اما آيا به سمت آن حركت مي‌كنيم يا نه؟ بايد گفت در اجرا اشكال داريم. اولين اشكال آن هم اين است كه برنامه 20 ساله از 4 برنامه 5ساله تشكيل شده و يا بايد اين برنامه‌هاي 5 ساله را داشته باشيم. ما برنامه چهارم را به‌عنوان اولين برنامه اين بيست سال داشته‌ايم و 3 برنامه ديگر را هم بايد به طور دقيق داشته باشيم.

برنامه چهارم را گروهي نوشته‌اند كه در حال حاضر ديگر مسووليتي ندارند و گروه فعلي با گروه قبلي در تمام حوزه‌ها ديدگاه‌هاي مختلفي دارند. وقتي كه اختلاف‌نظر و ديدگاه وجود دارد، نشان مي‌دهد به برنامه نمي‌رسيم. ضمن اين كه برنامه انتقادي است و ما در اين برنامه پيش‌بيني كرده‌ايم كه به عنوان مثال رشد اقتصادي 5/8 درصدي داشته باشيم در حالي كه پيش‌بيني جهاني اين است كه در سال 2008 رشد اقتصادي ايران 4 درصد است اين يعني اين كه برنامه 20ساله را بايد 40 ساله در نظر بگيريم و ديگر همين‌طور جلو برويم، اين برنامه از اهداف و برنامه‌هاي خودش قطعا خارج مي‌شود.

ضمن اين كه نبايد فراموش كنيم با عقب ماندن از اهداف توسعه فاصله ما با ديگر كشورها روز به روز بيشتر خواهد شد.

بله، بنابراين مي‌بينيم كه اگر چه اصل برنامه خوب است، ولي برنامه‌هاي زنجيره‌اي براي رسيدن به هدف و همچنين نظارتي براي شناسايي عوامل تخطي‌گر وجود ندارد و تا موانع رسيدن به توسعه را از سر راه برداريم.

و همين رعايت نكردن زنجيره‌اي برنامه‌ها باعث شده تا در حال حاضر كه 5 سال اول را پشت‌سر گذاشته‌ايم به يك چهارم اهداف توسعه نرسيم.

بله، در كشور ما كه يك كشور انقلابي است بايد همواره در حال تغيير و تحول باشيم و البته هميشه منتظر اين هستيم كه يك نفر ناجي پيدا شود و همه امور را تغيير دهد. اما اين موضوع در خصوص برنامه‌هاي طولاني مدت عملي نيست زيرا هميشه در ساختن يك ساختمان 20ساله افراد مختلف و ناظران متفاوت مي‌خواهند كه رويه كلي را از پايه تغيير دهند و در نتيجه هميشه ساختمان در حد 2 يا 3 طبقه باقي مي‌ماند.

بنابراين بايد از يك چارچوب و نقشه كلي تبعيت كنيم و در نقشه اصلي دستكاري نكنيم.

با توجه به اين كه ما همسو و هم راستا با كشورهاي پيشرفته درحوزه فناوري حركت نمي‌كنيم و با آنها در اين زمينه فاصله داريم آينده اين حوزه از علم را در كشور چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

آينده ما بسيار روشن است چون تمام آن در دست خودمان نيست. اگر قرار بود همه كار را خودمان انجام دهيم كار چنداني از پيش نمي‌برديم، اما چون از بيرون به ما فشار مي‌آيد، قضيه متفاوت است. وقتي به اينترنت وصل هستي يعني مغزهاي جهاني به هم وصل هستند و يعني حضور در دهكده جهاني باعث مي‌شود تا ما هم در راستاي ديگر كشورهاي جهان پيش رويم.

ورودبه موج چهارم

تئوري‌اي كه پيشنهاد كردم، ان‌شاءالله تا 2 دهه ديگر اتفاق مي‌افتد. در نظريه من اشيا از صفحه تلويزيون بيرون مي‌آيند و بعد سومي را مطرح كردم كه به عنوان مثال اگر يك مجري در حال اجراي برنامه است، مي‌تواند از صحنه تلويزيون بيرون بيايد و در جمع بينندگان قرار بگيرد، اين موضوع براي برخي مفهوم نبود تا اين كه در سال گذشته صداي 3 بعدي ايجاد شد. البته هر چند كه بشر نتوانسته تصوير را هنوز منعكس كند، اما بزودي و حتي زودتر از زمان پيش‌بيني من اين اتفاق خواهد افتاد.

به دليل فراگير و جهاني بودن بحث فناوري، در ايران بحث كلمه مجازي خيلي مطرح خواهد شد البته اين بحث را از 12 سال پيش مطرح كرده‌ايم.

كار ما هم به عنوان محقق و كساني كه در دانشگاه فعاليت مي‌كنيم همين است كه يكسري نظريه‌هاي جديد را از طريق نوشتن مقاله، كتاب و فرهنگ‌سازي جامعه را زودتر از زماني كه وارد اين موضوعات مي‌شود آگاه كنيم چرا كه هركسي پيش رو باشد موفق‌تر است. به همين دليل مطرح شدن روستا يا شهر الكترونيك نيازي را در جوامع ايجاد كرده است كه اگر از قبل مطرح نشده بود مشخص نبود كه الان كجا بوديم. در عصر مجازي سه بعدي هم همين حالت است چون فضاي فرهنگي در كشور ما به صورت نسبي وجود دارد شانس اين كه از فناوري‌هايي كه در جهان توليد مي‌شود بهره‌مند شويم زياد است البته اي كاش در كشور ما از نظريات حمايت مي‌شد تا خودمان فناوري را ايجاد كنيم.

در حال حاضر اگر چه امكانات لازم براي توليد اين فناوري را در كشور نداريم، اما خوشبختانه نظريه موج چهارم در سطح بين‌المللي و در كشور ما جايگاه ويژه‌اي پيدا كرده و افراد زيادي روي آن كار مي‌كنند.

بهاره صفوي‌
 سه شنبه 31 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن