واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: « مسافرت نوروزی» داستان خانوادهای است كه قصد دارند برای یك سفر كوتاهمدت، مقصدی مناسب را پیدا كنند كه در این راه آیتمهای مختلفی پیش رویشان قرار میگیرد و بالاخره تصمیم میگیرند... غربیترین نقطه تهران، جایی در انتهای اتوبان همت در نزدیكیهای شهرك المپیك محل قرارگیری لوكیشن است كه سكانسهای فیلم تلویزیونی «مسافرت نوروزی» در آن ضبط میشود و قرار است خانوادهای را به تصویر بكشد كه برای سفر نوروزی با یكسری اتفاقات متعدد مواجه میشوند.تیكتاك ساعت، زمان 30/10 را نشان میدهد. پس از نیم ساعت تاخیر به محل لوكیشن مورد نظر واقع در خیابان نرگس شرقی میرسیم. وارد خیابانی پهنتر با نمای ساختمانهای مدرن میشویم. در میان تعداد بیشماری از خانههای آپارتمانی به خانهای نسبتا قدیمی میرسیم. در جلوی در فلزی قهوهای راهدار كه درخت تاك روی داربستها با نظم خاصی رشد كردهاند، عوامل لوكیشن در حال رفت و آمد و گرفتن سكانس مورد نظر هستند. از كنار عوامل میگذریم، وارد ساختمان میشویم. حیاطی نقلی با گلهای زرد، بنفش، صورتی، قرمز و ... نام بلندای بهار را برایمان زنده میكند. در گوشه دیگر چند گلدان بزرگ با چند شاخه گلهای رنگی نمایان هستند. در وسط این حیاط حوضی كوچك جلوهگر میشود. دیوارهای ساختمان از جنس بتون هستند. در و پنجره بیموازات هم قرار گرفتند. این فضای خانهای است كه بخش اعظم اتفاقات داستان در آن رخ میدهد. در جلوی در ساختمان نیز ون قرمز با مدل شورولت سال 80 مستقر است كه بیشتر اتفاقات حول محور آن میگذرد. نمای داخلی ماشین همچون نمای بیرونی از قدمت زیادی برخوردار است. طاقچه كوچك با گلدانی كه شاخه گل مصنوعی قرمز رنگ به چشم میخورد پردههای ساده آبی رنگی در اطراف پنجره آویخته است. صندلیها روبهرو یكدیگر قرار گرفتهاند. این فضای كوچك داخل ماشین ما را به یاد خانههای نقلی میاندازد. صاحب این خودروی عظیمالجثه، آقای آقامیری است كه میگوید، اتومبیلش در چندین فیلم و سریال دیگر نیز از جمله «نصف مال من، نصف مال تو»، «كلانتری غیرانتفاعی» و چند كلیپ حضور داشته است و تقریبا پایش به سینما باز شده است.از او میپرسیم حالا كه قرار است این «ون زیبا» راهی جاده لرستان شود چه حسی دارد، میگوید: «این ماشین هیچ مشكلی از لحاظ فنی ندارد و همه ادواتش درست مثل روز اول صحیح و سالم كار میكند.» ما هم منتظریم تا هنرنمایی این خودروی دوستداشتنی را در جاده سرسبز لرستان ببینیم.* * * این ون قرمز رنگ آنقدر نظرمان را به خودش جلب كرد كه یادمان رفت فاطمه گودرزی و مجید مظفری (بازیگران اصلی این تلهفیلم) مقابل در خانه روی صندلی كوچكی نشستهاند و منتظرند كارگردان برای آغاز تمرین اجازه برداشت دهد.جلو میرویم و با عزیز علیزاده تهیهكننده این كار گفتگویی كوتاه انجام میدهیم: «مسافرت نوروزی» را قرار بود برای عید 89 برسانیم ولی به دلایلی نشد و مجبور شدیم تولید آن را به بهار موكول كنیم. این را علیزاده میگوید و ادامه میدهد: «این لوكیشن خانه یكی از شخصیتهای اصلی این فیلم به نام علی است و لوكیشنهای دیگر نیز برای سكانسهای فرعی كار در نظر گرفته شده و حجم بالایی از برداشتهای ما مربوط به محتوای این داستان یعنی مسافرت به یكی از استانهای كشور میباشد.» سفری كوتاهمدت اما پرهیاهو«مسافرت نوروزی» داستان خانوادهای است كه قصد دارند برای یك سفر كوتاهمدت، مقصدی مناسب را پیدا كنند كه در این راه آیتمهای مختلفی پیش رویشان قرار میگیرد و بالاخره تصمیم میگیرند سفرشان را در داخل كشور و با عزیمت به استان لرستان آغاز كنند. نقش پدر این خانواده را مجید مظفری بازی میكند كه در كنار فاطمه گودرزی توانستهاند لحظات مفرح و بعضا فانتزی را برای مخاطب ایجاد كنند.* * * این دومین سكانس تمرینی است كه برداشت میشود. علی ون قرمز رنگ را مقابل در خانهاش پارك میكند و منتظر است تا اعضای خانواده همسفر جدیدشان را ببینند.در همین لحظه موبایل علی زنگ میزند. نام فرهاد را روی موبایلش میبیند و جواب میدهد.فرهاد: سلامعلی: سلام فرهاد: چی شد؟ راضی شدن؟علی: ایشالا... همین فردا حركت میكنیم.در همین لحظه صدای فریاد نابهنجار مهسا از داخل خانه به گوش میرسد.مهسا: ما به این سفر بیمزه نمیآییم.فرهاد كه صدا رو شنیده.فرهاد: مطمئنی؟علی: نگران نباش! مژگان تو كارش عالیه!پس از چند دقیقه مژگان بیرون نزد علی میآید. علی در حال وارسی موتور و ... ون است. مژگان كمی عصبانی به نظر میرسد. علی متوجه او میشود. مژگان تلفن بیسیم خانه را در دست دارد.علی: راضی نشدن؟مژگان: معلومه كه شدن... راضیشون كردم...علی: میدونستم كارت رو بلدی... مژگان تلفن را بالا میآورد و به علی میدهد.علی: كیه؟مژگان: فیروزه خانم ... دختر داییت علی: از كانادا؟مژگان: تشریف آوردن ایران ظاهرا... علی تلفن را میگیرد و شروع به صحبت میكند.علی: سلام... خوب هستین... بله... همه خوبن... مژگانم سلام دارن خدمتتون (مژگان اشاره میكند از او مایه نذارید)... رسیدنتون بخیر... بله... بله... اینجا هم تشریف بیارین حتما خوشحال میشیم... .مژگان واكنش منفی به حرف علی نشان میدهد.علی: بله... دوستم؟ بله... چشم... حتما... شما هم سلام برسونین... خداحافظ. قطع میكند.علی: فیروزه بودها... .مژگان: چیكار داشت این ترشیده خانم؟علی: ناسلامتی فامیلمونها... .مژگان: فامیله... میگم چیكار داشت؟علی: بلیت هواپیما میخواست گیرش نیومده بود... میخواست براش... .مژگان (حرفش را میبرد): مگر خودش داداش نداره اینجا؟ كس و كار نداره؟ حتما باید به خواستگار سابقش بگه خرده فرمایشهاشو؟!علی: وای تو هنوز تو فكراون مسائلی؟ ما دیگه یه پامون لب گوره.مژگان: من حوصله این زنك رو ندارمها... یه طور دست به سرش كن!علی: چشم!مژگان چپچپ نگاه میكند كه باور نكرده است.علی: بابا ما كه داریم میریم مسافرت!مژگان میبیند بیربط هم نمیگوید میرود تو...?.در فرصتی كه بین برداشت تمرین بعدی دست میدهد با مجید مظفری ایفاگر نقش علی همكلام میشویم. مظفری درخصوص محتوای این تله فیلم میگوید: «یكسری مسائل در این تله فیلم مورد توجه است مثلا برخی پدر و مادرها به دلیل این كه فرزندانشان دائما در خانه هستند ابراز رضایت میكنند. غافل از این كه چهار، پنج ساعت از عمر بچههایشان مقابل كامپیوتر میگذرد. به نظر من در چنین شرایطی نمیتوان گفت كه بچهها همراه خانواده هستند در حالی كه هیچ ارتباطی با سایر اعضای خانواده ندارند.»مظفری ادامه میدهد: «فكر میكنم بودن فرزندان به این شكل پرخطرتر از حضورشان در جامعه است چون در جامعه به دلیل تقابل و تعامل با سایر افراد خطرها نمود بیشتری پیدا میكنند و قابل لمس هستند در صورتی كه وقتی شما با یك كامپیوتر در خانه تنها هستید مسائل بیشتری شما را تهدید میكنند.»*** فیلمنامه «مسافرت نوروزی» كه نویسندگی آن را عباس نعمتی برعهده دارد دارای ظرایف اجتماعی و خانوادگی خاصی است.جواد افشار (كارگردان این اثر) نیز همین عقیده را دارد و میگوید: «این اثر از آن دسته كارهای مفرحی است كه علاوه بر داشتن یك فضای شاد و سالم از محتوایی غنی نیز برخوردار است و حرفهای زیادی برای مخاطب امروزی و به خصوص خانوادهها دارد.»افشار ادامه میدهد: «به هر حال عباس نعمتی ازجمله نویسندگان آگاه و توانمندی است كه رسانه را خوب میشناسد و به موضوعات اجتماعی از دیدگاهها و رویكردهای مختلف اشراف دارد.»* * * مژگان، مادر خانواده با بازی فاطمه گودرزی به عنوان یك شخصیت احساسی و رمانتیك در این كار معرفی میشود. این در ریاكشنهای فاطمه گودرزی و دیالوگهایی كه با پارتنرش (مجید مظفری) برقرار میكند به خوبی پیداست.گودرزی كه بتازگی جدیدترین فیلم سینمایی خود را (شب حورا با بازی امیر محمد زند و حدیث فولادوند) به مخاطب عرضه كرده است درخصوص این تله فیلم میگوید: «در این كار یك نوع طنز خاص را وارد بازیام كردم كه به لحاظ فیزیكی و بیان گاهی لحظات فانتزی را به تصویر میكشد.» گودرزی رغبتی به توضیح بیشتر درخصوص كاراكتر مژگان نشان نمیدهد. با وی كه كمتر در آثار سینمایی حضور یافته درخصوص «شب حورا» همكلام میشویم:«آن اثر نسبت به فیلمنامهای كه داشت چندان ضعیف به نظر نمیرسید. آقای ملتخواه (كارگردان این اثر) نیز تلاششان را كردند. با وجود این كه برداشت سكانسهای مربوط به بالا رفتن از منبع آب در آن سرمای طاقتفرسای كویر قم بسیار مشكل بود، در مونتاژ نهایی از نتیجه كار لذت بردم.»* * *خورشید درست بالای سرمان قرار گرفته و به ساعت ظهر نزدیك میشویم. عوامل خود را برای برداشت سكانس بعدی آماده میكردند از همگی خداحافظی و لوكیشن را ترك میكنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 585]