واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نيشن به بوش:رايس را برای مذاکره به تهران بفرست فاصلهبين مناطق شمالیتهران تا تاسيسات غنیسازی اورانيوم نطنز نزديک به ۱۸۰مايل است، وقايعی که بين اين دو نقطه جغرافيايی رخ می دهد نيز باعث جلب توجه جامعه بينالمللی و بخصوص دولت آمريکا شده است. هفتهنامه آمريکايی نيشن در گزارشی با اشتباه توصيف کردن تصورات غرب از ايران توصيه کرده است: آمريکا کاندوليزا رايس را برای شروع مذاکره ميان دو کشور به تهران بفرستد. "اسکات ريتتر" بازرس سابق تسليحاتی سازمان ملل در عراق و نويسنده اين گزارشافزودهاست : فاصلهبين مناطق شمالیتهران تا تاسيسات غنیسازی اورانيوم نطنز نزديک به ۱۸۰مايل است، وقايعی که بين اين دو نقطه جغرافيايی رخ می دهد نيز باعث جلب توجه جامعه بينالمللی و بخصوص دولت آمريکا شده است. ريتتر که به تازگی از سفر يک هفتهای به تهران بازگشته، نوشته است: در طول اين سفر از نقاط شمالی تهران تا درهای ورودی تاسيسات غنیسازی اورانيوم نطنز ديدن کردم و در اين مدت ايرانی که من شاهد آن بودم بسيار با ايرانی که از آن در رسانههای آمريکا ياد میشود، تفاوت دارد. وی خاطرنشان کرده است: من ايران را با درک اين مساله ترک کردم که همچون مساله عراق، آمريکا بخاطر پيشداوری و نگرانیهای ناشی از کم اطلاعی خود در حال لغزش به سمت رويارويی با آن کشور است. نويسنده اين هفته نامه آمريکايی تصريح دارد:نخستين مسالهای که به محض ورود به تهران متوجه شدم اين است که ايران اصلا شبيه عراق نيست. من بيش از هفت سال را در عراق سپری کردم و دقيقا میدانم که يک حکومت ديکتاتوری استبدادی چگونه است و چگونه عمل میکند، ايران چنين کشوری نيست. "پس از عبور از بخش کنترل گذرنامه، من در ميان جامعهای پرطراوت قرار گرفتم که در جامعهای خالی از دستگاههای امنيتی ستمگر فعاليت میکند البته اين بدان معنی نيست که هيچ سازمان امنيتی داخلی در ايران وجود ندارد". "ايران از سازمانهای امنيت داخلی فعالی برخوردار است ولی قطعا کشوری پليسی نيست که آمريکا پس از دوران ۱۱سپتامبر شاهد آن بوده و پليس اف بی آی و سازمان امنيت ملی از نرم افزارهای مشابهی برای نظارت بر مکالمات شهروندان آمريکايی استفاده میکنند". ريتتر مینويسد:ايران قطعا يک جامعه باز همانند غرب هم نيست. در اين سفر با شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل صحبت کردم. نويسنده هفته نامه آمريکايی نيشن افزوده است که باوجود برخی تلاش ها، استفاده از اينترنت و تلفن همراه در ميان ايرانيان شديدا رايج است. وی مینويسد: مساله موجود اين است باوجودی که دولت ايران گاهی با مخالفتهای علنی سازمان دهی شده برخورد میکند، ولی در عين حال جريان آزاد اطلاعات که برای هر جامعه پويا حياتی است، عليرغم برخی تلاشها، در ايران وجود دارد. وی مینويسد:به عنوان مثال عبادی اجازه دارد به خارج از ايران سفر کند و سخنرانیها و مقالات شديدی را در انتقاد از حکومت ايران منتشر نمايد ، ولی همچنان آزادانه فعاليت میکند و اين درحالی است که "آونگ سان سوکی" ( (Aung San Suu Kyiبرنده جايزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۱نمیتواند آزادانه عمل کند و همچنان در ميانمار تحت بازداشت خانگی قرار دارد. نويسنده گزارش با ابراز تعجب از سرمايههايی که در تهران وجود دارد اظهارداشت: بسياری از نظريهپردازان آمريکا از جمله کسانی که هم اکنون قدرت را در واشنگتن در دست دارند به اين نتيجه رسيدهاند که طبقه سرمايه دار ايران نه تنها از مداخله آمريکا در کشورشان استقبال میکند بلکه برای تسهيل چنين اقدامی نيز با واشنگتن همکاری خواهد کرد. ريتتر افزوده است: قطعا گروههای سکولار در ايران وجود دارد که از زندگی کردن تحت قوانين اسلامی ناراضی هستند بسياری از اين افراد سرمايه دارانی هستند که در دوران حکومت شاه ثروتمند شده بودند و خواستار بازگشت مجدد به جامعهای غربی و سکولار هستند. " سفرم باعث شد که من متقاعد گردم حمايت از مداخله نظامی آمريکا در ايران اصلا وجود ندارد و تنها کسانی که در غرب زندگی میکنند و عقيده آنها بر اساس اظهارات سلطنت طلبانی شکل گرفته که بيش از ربع قرن در ايران نبودهاند، براين باورند". بهنوشته نيشن، ايران امروزه يک جامعه کاملا سرمايهداری است که از منابع نفتی بسيار زيادی نيز برخوردار است. در اين ميان جمع زيادی از ايرانيان سرمايه دار نيز وجود دارند که سرمايههای خود را پس از انقلاب اسلامی ايران به دست آوردهاند. نويسنده نيشن که زمانی از افسران تفنگندار آمريکا بوده ،افزوده است : کسانی که در غرب فکر میکنند جوانان ايرانی نيز خواستار رسيدن به جامعهای غربی هستند در اشتباهند، اين جوانان از تغييراتی ملايم آن هم از درون ، حمايت میکنند. اين هفتهنامه با اشاره به اينکه پيش از اين مرکز سياسی ايران در شمال تهران بود،نوشته است: ولی در سال ۲۰۰۵با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد شاهد تغييرات مهيجی در مناطق جنوبی تهران بوديم که اکثر آرای محمود احمدی نژاد نيز از همين مناطق به دست آمد زيرا آنها کسی را انتخاب کرده بودند که بيشتر شبيه خود آنها بود. "رسانههای غربی پيروزی احمدی نژاد را به عنوان مدرکی دال بر روی کار آمدن مجدد اصول گرايی مذهبی دانستند ولی تمامی کسانی که در خيابانهای تهران با آنها گفت وگو میکرديم واقعيتی متفاوت را بيان میکردند." نويسنده نيشن افزوده است : علت اصلی پيروزی قدرتمندانه احمدی نژاد اصول گرايی دينی نبوده است بلکه علت آن وجود اتهاماتی همچون فساد مالی، قوم پرستی و وضعيت اقتصادی بود، لذا احمدی نژاد بيش از هر چيز ديگر به عنوان يک نامزد اصلاحات بود و اين مسالهای بود که باعث به قدرت رسيدن او شد و همچنان نيز او بر اساس همين مساله مورد قضاوت قرارمیگيرد. نيشن سپس به نقل از يک نظامی بازنشسته ايرانی مینويسد: "ما حملات ۱۱ سپتامبر را به عنوان جنايت عليه اسلام و بشريت محکوم کرديم ولی در عين حال به ما تروريست يا از آن بدتر همدست القاعده گفته میشود. آيا آمريکا اين را نمیفهمد که ما مخالف تمامی تفکرات القاعده هستيم؟ " نويسنده هفتهنامه آمريکايی نيشن افزوده است:مردم آمريکا در عجله خود برای از بين بردن کسانی که در حمله ۱۱سپتامبر دست داشتند، فراموش کردند که ايران نه تنها اين حملات را محکوم کرد همانگونه که حزب الله نيز آن را محکوم کرد، بلکه در اواخر دهه ۱۹۹۰تقريبا با طالبان و القاعده جنگيد. به نوشته اين هفته نامه آمريکايی، در حقيقت هيچ متحد بالقوه بزرگتری نسبت به ايران در مبارزه عليه افراطيون القاعده وجود ندارد. نيشن در ادامه به نقل از يکی ديگر از نيروهای نظامی بازنشسته نوشته است: عراق همسايه ما است و قطعا ثبات آن به نفع ما است. ما هشت سال با اين کشور جنگيدهايم و لذا واقعيات آن را درک میکنيم. "ما بسيار خوشحاليم که آمريکا صدام را سرنگون کرد ولی کاری که آمريکا هم اکنون انجام میدهد تنها باعث ايجاد نا امنی بيشتر در منطقه میشود، ما میتوانيم به ايجاد ثبات در عراق کمک کنيم." ريتتر نويسنده گزارش هفتهنامه نيشن ، افزوده است: پس از عبور از قم، اتوبانهايی نوين را مشاهده میکنيم که در آنها استراحتگاههايی وجود دارد که قطعا مسافران ايالت نيويورک آنها را تاييد خواهند کرد هرچند که در ادامه راه با صف طولانی خودروهايی مواجه شدم که در انتظار بنزين بودند. "ايران باوجود سرمايه نفتی بسيار عظيم خود با بحران بنزين مواجه است بخصوص که اقتصاد آن به درآمد حاصل از صادرات نفت بستگی دارد و به همين خاطر توجه زيادی به نياز مصرفکنندگان داخلی نشده است، ايران به اندازه ای با مشکل پالايش نفت مواجه است که سالانه ميلياردها دلار را صرف واردات بنزين میکندو اين درحالی است که ذخاير نفتی ايران شديدا رو به کاهش است و اکتشافات جديدی نيز در ايران صورت نگرفته است لذا آن کشور طی دهههای آينده با بحران انرژی جدی مواجه خواهد شد. مگر آنکه به منابع جايگزين ديگری دست يابد". به نوشته نيشن ، در حدود ۱۸۰مايلی جنوب تهران نيز تاسيسات غنیسازی اورانيوم نطنز وجود دارد که بخاطر وجود تعداد زيادی ضدهوايی و خاکريز، دارای ظاهری تاريک و شوم است ولی رازهايی که باعث نگرانیها شده،از طريق بازرسیهای آژانس بينالمللی انرژی اتمی به خوبی در اطلاع جامعه جهانی قرار گرفته و چيزی که بازرسان گفتهاند کاملا مشخص است: هيچ مدرکی دال بر اينکه ايران به دنبال يک برنامه تسليحات هستهای است، وجود ندارد علاوه بر آن برنامه غنیسازی نيز با برخی مشکلات فنی مواجه بوده که از هرگونه پيشرفت سريع جلوگيری میکند. نويسنده نيشن افزوده است: لذا هيچ تهديد تسليحات هستهای قريب الوقوع از جانب ايران وجود ندارد و ايران به فناوری و علم لازم برای دستيابی به يک برنامه توليد انرژی هستهای نيز به طور کامل دست نيافته چه برسد به برنامه تسليحات هستهای که برخی ادعای آن را دارند. نيشن در ادامه گزارش خود با اشاره به اينکه دولت بوش از لزوم اقدام سريع در مورد انگيزههای هستهای ايران حرف میزند، نوشت:"تهديد منتسب به ايرانيان که بوش به آن عقيده دارد بر اساس ترس است و برخاسته از ترکيبی از جهل و عدم انعطاف پذيری ايدئولوژيکی آن است، لذا مسيری که آمريکا هم اکنون در قبال ايران اتخاذ کرده مسيری است که به درگيری منجر خواهد شد. ريتتر مینويسد: وظيفه و ماموريت ما اين است که مطمئن شويم پيش از تصميمگيری به آغاز هر درگيری ، تمامی گزينهها مورد آزمايش قرار گرفته است، اين درحالی است که در مورد مساله ايران، آمريکا حتی به امتحان گزينه های ممکن نزديک نيز نشده است. هفتهنامه آمريکايی تاکيد دارد: راه حل اين مشکل کاملا مشخص است. منطقیترين مسير اين است که کاندوليزا رايس وزير امور خارجه را به تهران اعزام کنيم تا مستقيما با بازيگران اصلی طرف ايرانی گفت وگو کند. به نوشته نيشن ، اگر مقامات کاخ سفيد واقعا با ايرانيان وارد مذاکره شوند، آنها يک تجربهای بدست خواهند آورد که چشمان آنها را باز خواهد نمود البته رايس قطعا برای سفر به تهران به يک سياست وصله پينه شده آمريکا احتياج خواهد داشت . "اين سياست ،سياستی است که تغيير حکومت در ايران را رد کند، به تهران تضمينهای امنيتی لازم را بدهد و آمادگی داشته باشد بر اساس معاهده منع گسترش تسليحات هستهای NPTکه ايران نيز عضو آن است حق مشروع تهران به برخورداری از غنیسازی اورانيوم را به رسميت بشناسد، البته حقی که شديد تحت نظر سازمان ملل خواهد بود و شايد به فعاليت تنها يک آبشار غنی سازی اورانيوم (تشکيل شده از ۱۶۴دستگاه سانتريفيوژ) محدود شده باشد". اين هفته نامه افزوده است: در اين صورت رايس قطعا با ميزان ملايمتی که امروزه در ايران وجود دارد متعجب خواهد شد. او همچنين ممکن است از اين مساله نيز متعجب شود که امروزه ايرانيان بيش از پيش آمادگی دارند تا درمورد برنامهای که به ايجاد ثبات در عراق منجر شود با غرب همکاری کنند. ريتتر مینويسد: "چنين سفری علاوه بر اينکه خطر يک درگيری بسيار خطرناک را به شدت کاهش خواهد داد، باعث ايجاد صلح بيشتر در منطقه خواهد شد.اين مساله همچنين بيش از هرگونه طرح جنگی که پنتاگون ممکن است طراحی کند میتواند به پيروزی آمريکا در جنگ موسوم به "جنگ جهانی عليه تروريسم" کمک کند. در پايان اين چيزی است که يک سياست خوب را تعريف می کند، چيزی که متاسفانه امروز در واشنگتن شاهد آن نيستيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]