واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ۶ پيشنهاد به اوباما
آمريكايشمالي- ترجمه احمدرضا تقاء:
كارل روو را در آمريكا به عنوان مغز متفكر و مرد پشت صحنه دولت جورج بوش ميشناسند.
پيروزيهاي يك دهه گذشته جمهوريخواهان در انتخابات كنگره و ۲ دوره انتخابات رياستجمهوري مديون روو و سياستهاي گاه پليد و زيركانه او در رقابت انتخاباتي است.
در دولت بوش او سمت مشاور ارشد را داشت تا سال گذشته كه بهدليل رسوايي كه در دفتر ديك چني بر سر فاش شدن نام يك مامور سيا در رسانهها به وجود آمد، از اين سمت كناره گرفت.
چندي پيش او در نشريه آمريكايي نيوزويك يادداشتي خطاب به باراك اوباما نامزد پيشروي دمكراتها در انتخابات رياستجمهوري نوشت و توصيههايي به او كرد.
سناتور اوباماي عزيز! چندي پيش در آيووا دنياي سياست را غافلگير كردي. رسانهها آرام و قرار نداشتند و كلامت را فاخر و پيروزيات را پيامي به جهانيان ميخواندند. دورانساز بودي و مردم آمريكا ميتوانستند در برههاي شگفت بر خويش ببالند. ولي در هميشه بر يك پاشنه نميچرخد.
۶ هفته منتهي به انتخابات مقدماتي در پنسيلوانيا روزهاي سختي بود. در جلب كمكهاي مالي و كسب تاييد پيشتاز بودي اما با بروز مشكلات بزرگ، ضعيف و ضعيفتر شدي.
مشكلات را ابتدا بايد درك كرد تا بتوان بر آنها چيره شد. در پنسيلوانيا تنها راي ۳۰ درصد از كاتوليكها و ۲۹ درصد از رايدهندگان طبقه كارگر را از آن خود كردي. همين ضعفهاست كه به پيروزي جمهوريخواهان ميانجامد.
حتي مفسران ليبرالي كه تحسينت ميكنند هشدار دادند كه با ائتلافي «مكگاورني» از قشر دانشجو و جناح چپ حزب، نميتواني پيروز شوي. اين گفته كه رايدهندگان شهرستاني به خاطر شرايط اقتصادي، به سلاح و ايمان و بيگانههراسي پناه ميآورند وجههات را خدشهدار كرد و به اين احساس روزافزون دامن زد كه اعتقادي به ارزشهاي طبقه متوسط نداري.
همينطور است ميهنپرست «واقعي» بودن آمريكاييهايي را كه سنجاق پرچم آمريكا را به يقه كتشان ميزنند زير سؤال بردن، رفتارِ (به تعبير رئيس گروه سياستگذارانت) «دوستانه» با يك عنصر تندرو خشونتگراي توبهنكرده دهه شصتي و داشتن روابط نزديك با كشيشي آتشينمزاج كه سخناني ضدآمريكايي را بر زبان راند.
استدلال ميكني كه فرزند يك مادر شاغل بيشوهر نميتواند نخبهگرا باشد. اما اين نقطه شروع تو در زندگي نيست بلكه نقطهاي است كه سر از آن در آوردي. پس از تحصيل در يك آموزشگاه پيشدانشگاهي معتبر، كلمبيا و هاروارد، سر از ارزشهاي كيمبريج، سانفرانسيسكو و هايدپارك در آوردي.
پس عملكردت در اسكرانتون و يانگزتاون و ايري - نقاطي كه مردم عادي آمريكا در آنها زندگي ميكنند- خوب نيست. حال براي ادامه مسير چند پيشنهاد برايت دارم:
۱. نطقهاي انتخاباتيات بوي كهنگي ميدهد و مردم با آنها ارتباط نميگيرند. اشتباه كردي كه وقتي در پنسيلوانيا شكست خوردي چيز تازهاي براي عرضه به مطبوعات (و رايدهندگان) ملول نداشتي. چيز تازهاي روكن كه تمركزش بر انتخابات عمومي باشد. به همان لحن خوشبينانه اوايلات بازگرد و از اين حالت خسته، عبوس و آشفتهاي كه بهخود گرفتهاي بيرون بيا.
۲. وقتي به دردسر ميافتي يك توضيح ساده را بگير و به همان بچسب. مثلا همين قضيه عاليجناب جرميا رايت جونيورِ كشيش را در نظر بگير. اولش گفتي وقتي او آن سخنان درشت را بر زبان آورد در كليسا نبودي. ۲ روز بعد از او پوزش خواستي و گفتي اظهارات وي «تصويرجامعي» از او به دست نميدهد. ۲ روز بعد سخنانش را محكوم كردي و گفتي آن سخنان «نهفقط نادرست بلكه تفرقهانگيز» است اما اگر حرفهاي مادربزرگت را بتواني رد كني حرفهاي او را هم ميتواني. ۱۰ روز بعد تلويحا گفتي اگر رايت بازنشسته نشده بود ممكن بود ديگر به آن كليسا نروي. بهتر بود از همان ابتدا ميگفتي سخنان رايت نادرست و توهينآميز است و زودتر از اينها آن سخنان را محكوم ميكردي. در آن صورت تشويق حضار گوش فلك را كر ميكرد.
۳. فقدان سابقه به موضوعات اصلي كه مد نظر داري لطمه ميزند. اين گفته كه «آمريكا ايالات قرمز يا ايالات آبي نيست بلكه ايالات متحده است» بسيار پرطنين است. اما مشكل اينجاست كه در سنا در روابطات با حزب رقيب سابقه زيادي نداري. پس از اين لحاظ براي خودت سابقهاي دستوپا كن.
در ماههاي پيش رو بگو كه از جمهوريخواهان در كابينهات بهره ميگيري و چندنفري پيدا كن كه بگويند حاضر به خدمت در كابينهات هستند. بر طرحهايي كه جمهوريخواهان بتوانند با آنها موافقت كنند انگشت بگذار. از همه مهمتر، يك مسئله موردتوجه هر دو حزب را در كنگره پيش ببر.
۴. از «اهميت شديد زمان حال» سخن ميگويي كه رهبران را به رويارويي با چالشهاي مهم فرا ميخواند. بدك نيست، ولي مردم ميپرسند كدام مسائل فوري استعدادهاي شگرفت را به سوي خود ميخواند؟ شايد دور از عقل بنمايد ولي وقتت را بيش از آنكه صرف رقابتهاي انتخاباتي كني صرف فعاليت در سنا كن.
مسئله بزرگي را بگير و از جان و دل براي پيش بردنش مايه بگذار. با اين كار چه ببري و چه ببازي به استدلالت قدرت بخشيدهاي.
۵. از حمله كردن به رقيب دست بردار. حمله كردن باعث ميشود ادعايت مبني بر اتخاذ يك سياست جديد پساحزبي خدشهدار شود. آنگاه كه فراتر از عالم سياست مينمودي در اوج بودي اما وقتي همان كارهايي را انجام دادي كه به آنها انتقاد داشتي به زير آمدي. حمله كردن موقتا رضايتبخش است اما در نهايت جاذبهات را ميفرسايد.
۶. براي پاسخ دادن به پرسشهاي روزافزوني كه درخصوص تجربهات مطرح ميشود مردم بايد به شكلي ملموس و مطمئن بدانند كه از تو بهعنوان رئيسجمهوري چه انتظاراتي ميتوانند داشته باشند.
اين موضوعي است كه هماكنون جايش خالي است. خيال هم نكن كه آن موضعنامههايي كه افراد دانشگاهي برايت مينويسند و در اينترنت قرار ميدهند از اين لحاظ كاري از پيش ميبرد. آنها بيشتر شبيه پرسشنامهاند.
مردم آمريكا ميخواهند شوق و تعهد تو را نسبت به چيزهايي كه برايشان مهم است ببينند، آن هم بهصورتي كه اطمينان يابند كه مرد اين ميدان هستي. آنها خيلي خوب ترفند انتخاباتي را از كلام صادقانه باز ميشناسند. به علاوه، ديگر نميتواني مثل جريان
«ديدار با مطبوعات» در اكتبر ۲۰۰۶ بلوف بزني.
(آن موقع هنوز رسما نامزديات را اعلام نكرده بودي ولي آن ماجرا همچنان حاوي نكاتي گوياست.) تيم راسرت به بخشي از مقاله «تهور اميد» اشاره كرد كه در آن نوشته بودي «بخش عمدهاي از برنامههاي دولت آنگونه كه تبليغ شده ثمربخش نبوده است» و خواست مثالي بزني.
تو بيمه مستمندان و بيمه سالمندان را مثال زدي و گفتي «بهنظر من شكي نيست كه ميتوانيم كارآمدي اين نظامها را افزايش دهيم. مثال سادهاش اين است كه ما از نظام پرداخت الكترونيك براي شركتهاي ارائهدهنده اين ۲ بيمه استفاده نميكنيم. هيچ تشكيلات ديگري وجود ندارد كه همچنان مردم را وادار به پر كردن فرمهاي كاغذي براي پرداخت قبوض كند، بهخصوص براي نظامي با اين عظمت. ما ميتوانيم هزينههاي اين نظامها را تا حد بسيار زيادي كاهش دهيم.»
تنها مسئلهاي كه هست اين است كه دولت بوش به پشتوانه عملكرد مثبت دولت كلينتون قانوني را در سال ۲۰۰۳ براي پرداخت الكترونيك اين دو بيمه بهمرحله اجرا گذاشت و از آن زمان به جز معدودي، مابقي همه به سامانه الكترونيك كار ميكنند. ديگر با بلوف كاري از پيش نميبري. هم بايد تكليفت را انجام دهي و هم گاهگداري كاري كه براي تو (واكثر سياستمداران ديگر) مشكل است، و آن اعتراف به ندانستن است.
تو هوش و استعداد خوبي داري و در اوايل رقابتهاي انتخاباتي قوي ظاهر شدي. اما رقابت براي كسب كرسي رياستجمهوري با همه كارهايي كه تاكنون كردي فرق دارد. با اشتباهاتي كه ميكني باعث ميشوي مردم نگران شوند كه مبادا نخبهگرا باشي. به همين دليل گرچه نامزديات از سوي حزب تقريبا قطعي است اما دمكراتها سخت نگران شكست هستند و دلايل اين نگراني را هم خودت به آنها دادهاي.
newsweek.com
۸ مي ۲۰۰۸
تاريخ درج: 27 ارديبهشت 1387 ساعت 17:21 تاريخ تاييد: 27 ارديبهشت 1387 ساعت 18:56 تاريخ به روز رساني: 27 ارديبهشت 1387 ساعت 18:52
جمعه 27 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]