تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816937468




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گذرا با امام باقر آشنا شوید


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گذرا با امام باقر آشنا شوید
لیست محصولات شهادت امام باقر علیه السلام(ویژه مشترکین ایرانسل)
امام پنجم، امام محمد باقر (علیه السلام) در روز دوشنبه سوم صفر و بنابه قولى، اول رجب سال 57 هجرى در مدینه متولد شدند .و الده آن حضرت، "فاطمه" دختر امام حسن مجتبى (علیه السلام) بود و از زنان باكمال محسوب مى شد .از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است كه درشأن آن بانوى بزرگوار فرمود: "جده ام زن بسیار راستگویى بود و در خاندان امام حسن (علیه السلام) زنى به درجه و مقام او نرسید ." نام آن حضرت "محمد"، كنیه ایشان "ابوجعفر" و القاب ایشان "باقر"، "شاكر" و "هادى" است .لقب "باقر" را پیامبر اكرم (ص) به آن حضرت داده بود و فرموده بود: "او علم دین را خواهد شكافت" (باقر: شكافنده) .بسیارى از روایات فقهى و غیر فقهى شیعه از آن حضرت روایت شده است .آن حضرت به جابر بن عبدالله انصارى فرمود: "اى جابر! به خدا قسم، خداوند، علم تمامى آنچه را كه قبلا واقع شده و آنچه را كه بعدا واقع خواهدشد به من اعطا كرده است!" آن حضرت در اعلى درجه صفات كریمه انسانى بود و از این جهت، هم ردیف پدران گرامى خویش و هم دوش آنان به شمار مى آمد.حیات آن حضرت مقارن با حكومت امویان بود .هشام بن عبدالملك، ایشان و فرزندشان امام جعفر صادق (علیه السلام) را از مدینه به دمشق احضاركرد و چون آنان وارد دمشق شدند، هشام به منظور تحقیر آن بزرگواران سه روز به آنان اجازه ملاقات نداد .روز چهارم چون امام داخل شد، مشاهده كرد كه هشام بر تخت نشسته و لشكریان مسلح وى اطراف او حضور دارند و محلى را به عنوان هدف تیراندازى معین كرده بودند كه بزرگان سپاه به طرف آنان تیراندازى مى كردند .هشام براى اینكه امام را تحقیر كند و عجز ایشان را آشكار و قدرت خود را هر چه بیشتر جلوه دهد، از امام خواست كه به طرف هدف تیراندازى كنند .لقب "باقر" را پیامبر اكرم (ص) به آن حضرت داده بود و فرموده بود: "او علم دین را خواهد شكافت" (باقر: شكافنده) .بسیارى از روایات فقهى و غیر فقهى شیعه از آن حضرت روایت شده است .اصرار امام براى خوددارى از این عمل مؤثر واقع نشد و بناچار تیرى را در كمان گذاشتند و به طرف هدف پرتاب كردند .تیر به هدف نشست .آنگاه تیر دومى به كمان گذاشتند و به طرف هدف پرتاب كردند كه تیر اولى را شكافت و به هدف نشست .9 تیر توسط آن حضرت زده شد و هر تیر، تیر قبلى را مى شكافت و به هدف مى نشست .  و بدین وسیله نقشه شوم هشام خنثى شد، و همگان متوجه اقتدار امام و توانایى ایشان شدند .امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: "هشام بسیار خشمگین شد و هر تیرى كه به هدف مى خورد، رنگ او را دگرگون مى كرد .او از اینكه امام را به چنین كارى وادار كرده بود پشیمان شد، ولى تصمیم گرفت پدرم را به قتل برساند ."در آن مجلس گفتگوهایى بین امام و هشام بن عبدالملك رد و بدل شد .چون امام از آن مجلس خارج شدند، جمعى از قسیسین و راهبان یهود را مشاهده كردند كه گرد یكى از دانشمندان بزرگ خود را گرفته اند و با او ملاقات مى كنند . امام بطور ناشناس نزد آن عالم رفتند .چون نظر آن دانشمند مسیحى بر امام افتاد، پرسشهایى از امام (ع) كرد و پاسخ همه را شنید .آنگاه گفت: " مردى را همراه خود آورده اند كه از من داناتر است" و به روایتى، شب بعد نزد امام (ع) آمد و مسلمان شد .خبر این مناظره به هشام رسید؛ لذا امام را زندانى كرد. ولى در زندان نیز عده اى مجذوب شخصیت ایشان شدند و به امام گرویدند .به ناچار هشام، امام را به مدینه بازگرداند و براى اینكه آن حضرت را از مردم دور نگه دارد و نگذارد پرتو پرفروغ علم و دانش و هدایت ایشان دلها را تسخیر كند، دستور داد كه مردم شهرهاى بین راه، ایشان را به شهر خود راه ندهند .چون امام باقر (ع) به شهر "مدین" رسیدند و مشاهده كردند كه مردم مانع ورود ایشان مى شوند، بالاى كوهى رفتند و این آیه را تلاوت فرمودند: "بقیة الله خیر لكم إن كنتم مؤمنین: بازمانده خدا و بقیةالله براى شما بهتر است اگر ایمان دارید .شهر "مدین" شهرى است كه حضرت شعیب (علیه السلام)، پیامبر الهى بر مردم آنجا مبعوث شد و قرآن در این زمینه مى فرماید: "و إلى مدین أخاهم شعیبا" و آیه اى كه امام تلاوت فرمودند، سخنى است كه پروردگار متعال از قول حضرت شعیب (ع) نقل مى كند.امام باقر(علیه السلام) در ضمن سفارش سودمندى به "جابر بن یزید جعفى"، از یاران خود، چنین فرمود: "به خدا قسم كسى شعیه ما نیست مگر آنكه خدا را اطاعت كند و تقوا داشته باشد .پیرمردى از اهالى مدین چون این آیه را شنید و آن واقعه را مشاهده نمود، به مردم گفت: "به خدا قسم، شعیب پیامبر، روى همین كوه این جمله را گفت و من مى ترسم اگر او را راه ندهید، مثل عذاب قوم شعیب بر شما نازل مى شود!" مردم از این سخن هراسان شدند و امام باقر(علیه السلام) را پذیرفتند .چون این خبر به هشام رسید، دستور داد آن پیرمرد را بكشند و همچنین دستور شهادت آن حضرت را نیز صادر كرد .امامان معصوم ما - گرچه از جهات عدیده در محاصره خلفا بودند و در حال تقیه بسر مى بردند- از هر فرصتى استفاده مى كردند تا حقانیت خود و مقامات الهى و معنوى خود را به مردم بفهمانند و آنان را از جهل و بى خبرى ساخته و پرداخته زمامداران خودسر برهانند و حتى در برابر خلفاى جور نیز با اقتدار ظاهر مى شدند و براستى اگر این جهات نبود و اگر خوف خلفاى ستمگر از گسترش اسلام راستین به دست پیشوایان برحق الهى نبود، چه دلیل منطقى دیگرى براى به شهادت رساندن آنان مى توان یافت .بنا به قولى، امام باقر(ع) روز دوشنبه 7 ذى حجه سال 114 هجرى قمرى در مدینه با زهر مسموم شدند و به شهادت رسیدند و در "بقیع"، در جوار بارگاه پدر گرامى و جد خود امام مجتبى (علیهماالسلام) مدفون گردیدند .آن حضرت در ضمن سفارش سودمندى به "جابر بن یزید جعفى"، از یاران خود، چنین فرمود: "به خدا قسم كسى شیعه ما نیست مگر آنكه خدا را اطاعت كند و تقوا داشته باشد .قبل از این، شیعه را نمى شناختند مگر به تواضع و فروتنى و كثرت یاد خدا و فراوانى نماز و روزه و تعهد نسبت به همسایگان فقیر و مسكین و مقروضین و به صداقت در گفتار و تلاوت قرآن و خوددارى از سخن گفتن درباره مردم مگر نسبت به خوبیهاى آنان .جابر عرض كرد: " یابن رسول الله! ما در این زمان كسى را با این اوصاف نمى شناسیم!" حضرت فرمودند: "اى جابر! با این خیالات و اوهام از راه بیرون مرو! مگر آدمى را همین مقدار كفایت مى كند كه ادعاى محبت على (ع) را بكند؟ اگر بگوید رسول خدا را دوست دارم - حال آنكه ایشان از امیرالمؤمنین بهتراست - و به اعمال آن حضرت عمل نكند، محبت او هیچ سودى براى او ندارد . ما براى شما امان نامه از آتش جهنم نداریم و هیچ كسى را بر خدا حجتى نیست .هر كه مطیع خداوند است، ولى ما و دوست ماست و هر كه او را معصیت كند، دشمن ماست و به ولایت ما نمى توان رسید، مگر با پرهیزكارى و عمل شایسته . تنظیم:  توسط آقامیری- گروه دین و اندیشه تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن