تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866068188




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جدال با کلمات


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > چهره‌ها  - ماریو بارگاس یوسا بازنویسی و ویرایش را لذت‌بخش‌ترین قسمت نویسندگی می‌داند. خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا متولد 28 مارس 1936 داستان‌نویس، مقاله‌نویس، سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار اهل پرو است. او یکی از مهمترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. یوسا مرد سیاست هم هست. او اوایل دهه هشتاد به خاطر مواضع سفت و سختش درمورد اقتصاد آزاد معروف شد. او سال 1990 نامزد ریاست جمهوری پرو شد و از آلبرتو فوجی‌موری شکست خورد. طی تبلیغات انتخاباتی، رقیبانش قسمت‌هایی از کتاب‌های او را که ناپسند می‌دانستند از رادیو می‌خواندند تا مردم را قانع کنند به یوسا رای ندهند. از یوسا آثار متعددی به زبان فارسی ترجمه شده است. «سردسته‌ها» (ترجمه آرش سرکوهی، انتشارات چشمه)، «سال‌های سگی» (ترجمه احمد گلشیری، انتشارات نگاه)، «گفت‌وگو در کاتدرال» (ترجمه عبدالله کوثری، نشر لوح فکر)، «جنگ آخرالزمان» (ترجمه عبدالله کوثری، انتشارات آگاه) و «سور بز» (ترجمه عبدالله کوثری، نشر علم) از جمله این آثار هستند. مشخصه اصلی سبک این نویسنده روایت‌های متقاطع، هم‌نشینی دیالوگ‌های افراد مختلف از زمان‌ها و مکان‌های گوناگون در کنار هم و رفت و برگشت خط داستانی در زمان است. در آثار او اوضاع سیاسی به شکل زمینه‌ای قدرتمند خودنمایی می‌کند. این نویسنده بزرگ سال 2010 برنده نوبل ادبیات شد. او در گفت‌وگویی که سال 1990 در شماره پاییز مجله معتبر «پاریس ریویو» انجام داده شیوه نوشتن خود را چنین توصیف می‌کند: شروع نوشتن پیش از هر چیزی خیالبافی است، نوعی نشخوار درمورد یک شخص، موقعیت یا چیزی که فقط در ذهن رخ می‌دهد. بعد شروع می‌کنم به یادداشت برداشتن، خلاصه ترتیب روایت را می‌نویسم: کسی وارد این صحنه می‌شود، از آن بیرون می‌رود، این کار یا آن کار را می‌کند. وقتی کار روی خود رمان را شروع می‌کنم، نقشه کلی طرح داستانی را می‌نویسم، اما هرگز پایبند آن نمی‌مانم و همینطور که پیش می‌روم کاملا تغییرش می‌دهم، اما این طرح به من کمک می‌کند نوشتن را شروع کنم. بعد آن را منسجم می‌کنم بدون کوچکترین فکر و ذکر سبک، همان صحنه‌ها را می‌نویسم و بازنویسی می‌کنم و موقعیت‌هایی کاملا متضاد می‌سازم... مواد جدید به کمکم می‌آیند، مطمئنم می‌کنند. اما این دشوارترین بخش نوشتن برای من است. وقتی در حال کار هستم، خیلی بااحتیاط پیش می‌روم و همیشه از نتیجه نامطمئن هستم. نسخه اول در وضعیت اضطراب محض نوشته می‌شود. وقتی اولین نسخه را نوشتم که ممکن است خیلی زمان ببرد، مثلا نوشتن نسخه اول «جنگ آخرالزمان» دو سال طول کشید، همه چیز عوض می‌شود. آن موقع می‌دانم داستان جلویم است، خوابیده در چیزی که «ماگما» (مواد مذاب زیر زمین) می‌خوانم. هرج و مرج محض است اما رمان آنجاست، گمشده در عناصر مرده، صحنه‌های زائدی که پاک می‌شوند یا صحنه‌هایی که چند بار از چند زاویه با شخصیت‌های متفاوت روایت شده‌اند. بسیار قر و قاطی است و فقط برای من معنی دارد. داستان آنجا متولد می‌شود. باید آن را از باقی چیزها جدا کنید، تمیزش کنید و بعد لذت‌بخش‌ترین بخش کار شروع می‌شود. از آن به بعد می‌توانم ساعت‌های طولانی‌تر بدون اضطراب و تنشی که نوشتن نسخه اول برایم دارد کار کنم. به نظرم آنچه دوست دارم خود نوشتن نیست، بلکه بازنویسی، ویرایش و تصحیح است... به نظرم این خلاقانه‌ترین بخش نوشتن است. هیچ وقت نمی‌دانم کی نوشتن یک داستان تمام می‌شود. بخشی که فکر می‌کردم نوشتنش چند ماه طول می‌کشد گاهی چند سال زمان برده است. وقتی در نظرم کار یک رمان به انتها رسیده که حس کنم اگر زود کارش را تمام نکنم جانم را می‌گیرد. وقتی به اشباع می‌رسم، وقتی تا خرخره پرمی‌شوم، وقتی دیگر نمی‌توانم ادامه دهم، آن موقع داستان تمام شده است. اول با دست می‌نویسم. همیشه صبح کار می‌کنم، ساعات اولیه روز همیشه با دست می‌نویسم. در این ساعات خلاقیت در نهایت خودش است.هیچ وقت بیش از دو ساعت این‌چنین کار نمی‌کنم چون عضلات دستم می‌گیرد. بعد شروع می‌کنم به ماشین کردن و در حین این کار تغییراتی می‌دهم، شاید این اولین مرحله بازنویسی باشد. اما همیشه یکی دو جمله را ماشین نکرده می‌گذارم تا روز بعد بتوانم با ماشین کردن پایان آنچه روز قبل نوشته‌ام شروع کنم. راه انداختن ماشین تحریر نوعی پویایی ایجاد می‌کند، انگار خودت را گرم کنی. همیشه به نظرم دشوارترین بخش آغاز است. اول صبح، ارتباط برقرار کردن، اضطراب... اما اگر قرار باشد کاری مکانیکی انجام دهید( مثل ماشین کردن آنچه نوشته‌اید) آن وقت کار آغاز شده است. ماشین راه می‌افتد. در هر حال برنامه کاری فشرده‌ای دارم. هر روز از صبح تا دو بعدازظهر در دفترم هستم، این ساعات مرا می‌ترساند. معنی‌اش این نیست که همه‌اش دارم می‌نویسم، گاهی دارم ویراش می‌کنم یا یادداشت برمی‌دارم. اما به شکلی نظام‌مند در حال کار کردن هستم. البته روزهای خوب و بد کاری داریم. اما من هر روز کار می‌کنم چون حتی اگر ایده جدید نداشته باشم می‌توانم ساعات را به تصحیح، ویرایش، یادداشت برداری و... بگذرانم. گاهی متنی تمام‌شده را بازنویسی می‌کنم تا فقط نقطه‌گذاری‌اش را تغییر دهم. از دوشنبه تا شنبه روی رمان کار می‌کنم، یکشنبه‌ها را وقف کارهای روزنامه‌نگاری می‌کنم، مقاله و یادداشت. سعی می‌کنم این کار را محدود به یکشنبه‌ها کنم تا در ادامه هفته در کار خلاقانه ام خللی وارد نکند. گاهی موقع یادداشت برداری به موسیقی کلاسیک گوش می‌دهم، البته موسیقی بدون کلام. این کار را زمانی شروع کردم که در خانه‌ای بسیار شلوغ زندگی می‌کردم. صبح که بیدار می‌شوم تنها کار می‌کنم و کسی به دفترم نمی‌آید. حتی جواب تلفن نمی‌دهم. اگر این کار را بکنم زندگی‌ام جهنم می‌شود. نمی‌دانید چقدر تلفن دارم و چقدر مهمان. همه این خانه را بلدند. متاسفانه نشانی خانه‌ام فاش شده است.ترجمه: حسین عیدی‌زاده 52141




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن