واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - در حالی که مقامات ارشد دولتی از وزیر امور اقتصادی و دارایی تا رییسکل بانک مرکزی به مردم توصیه میکنند که تحتتاثیر تب و هیجان بازارهای گوناگون قرار نگیرند، همواره شاهد التهابهای گوناگون در بازارها هستیم. مریم فکری: نقدینگیهای سرگردان که امروزه به اسبی چموش در اقتصاد مبدل شده، با جولان در بازارهای گوناگونی که برای مردم جذابیت دارد، در حال لگدمال کردن اقتصاد است؛ مسالهای که تداوم و تعمیق رکود اقتصادی و چرخش وارونه سرمایهها از بازارهای مولد به بخش دلالی را در پی دارد. در حالی که مقامات ارشد دولتی از وزیر امور اقتصادی و دارایی تا رییسکل بانک مرکزی به مردم توصیه میکنند که تحتتاثیر تب و هیجان بازارهای گوناگون قرار نگیرند، همواره شاهد التهابهای گوناگون در بازارها هستیم. در طول یکسال گذشته نوسانهایی در بازارهای گوناگون بهدلیل حضور نقدینگیهای سرگردان رخ داده است؛ از بازار ارز در سال گذشته گرفته تا بازار سکه و طلا در سالجاری و سرایت آن دوباره به بازار ارز. حتی کنترل این بازارها در مقاطعی به سختی صورت میگرفت و آثار آن همچنان ادامه دارد. بحران نقدینگی بحران ارز سال گذشته، اوج التهاب و تشنگی مردم برای خرید دلار بود؛ زمانی که دلار حتی به قیمت ۱۲۵۰ تومان هم رسید و بههیچ وجه حاضر نبود از پلههای افزایش قیمت پایین بیاید. در آن شرایط، روزبهروز به تعداد خریداران در صفهای صرافیها افزوده میشد و بازار ارز در تب گرانی میسوخت. دلالان بازار هم که مسیر نهایی دلارهای دولتی بودند، حاضر بودند دلار را با قیمت بالاتری از مردم بخرند و با این شیوه، نقدینگی را از دست مردم جمع میکردند. به این ترتیب با تقاضای کاذبی که در بازار شکل گرفته بود، قیمت دلار روزبهروز بالا میرفت. اما بالاخره با تزریق نامحدود ارز به بازار که تدبیری از سوی بانک مرکزی بود، تا حدودی وضعیت به وجود آمده کنترل شد و در روزهای پایانی آبان، در مرز ۱۰۵۰ تومان قرار گرفت. بازار ارز در آن دوره کنترل شد، اما هنوز چهار ماه از این داستان نگذشته بود که اواسط ماه ابتدایی سال ۹۰، همان شرایط بازار ارز، به بازار سکه و طلا منتقل شد. چنان رونقی به این بازار افتاد که در وانفسای رکود اقتصادی، عدهای با هر آنچه پول نقد که در چنته داشتند، راهی بازارها شدند تا سهمی از شلوغی بیوقفه بازار سکه و طلا ببرند. هر روز صف خریداران سکه و طلا طولانیتر میشد و انگار عطش کاذب تقاضا برای انباشت سکه پایانپذیر نبود.این وضعیت ادامه پیدا کرد تا اینکه بالاخره سیام فروردین، ربع سکه با رشد نامتعارف، به قیمت ۱۶۵ هزار تومان رسید و در واقع در طول یک ماه، سکه از رشدی ۱۲ درصدی برخوردار شد. اما اینکه «مردم تحتتاثیر بازار سکه قرار نگیرند» و «مردم برای خرید سکه به بازار هجوم نیاورند؛ چراکه دلالان از این وضعیت سوءاستفاده میکنند»؛ هشدارهایی بود که در همان ایام و حتی امروز از سوی دو مقام ارشد اقتصادی کشور، یعنی وزیر امور اقتصادی و دارایی و رییسکل بانک مرکزی شنیده میشد.با این حال در مقابل تاکیدهای مقامهای مسوول به مردم که نقدینگیهایتان را به سوی بازارهای مولد هدایت کنید، سرمایهها به بازار سکه و دلالی منتقل میشد؛ در شرایطی که تصمیمات ناگهانی مردم میتوانست سرمایهها را دچار خطر کند.به اعتقاد کارشناسان بازار پولی و مالی، از آنجا که طلا و سکه، داراییهای امن به حساب میآید، افزایش تقاضا برای خرید سکه، که عموما منجر به افزایش قیمت آن می شود، میتواند نشاندهنده بیاعتمادی مردم به شرایط اقتصادی و بازارهای گوناگون باشد. اما تداوم این وضعیت مبهم در بازار سکه منجر به این شد که بار دیگر بانک مرکزی با استفاده از راهکاری که بازار ارز را با آن کنترل کرده بود، این بازار را سامان دهد: «سکه بهطور نامحدود به بازار تزریق شد.»محمود بهمنی معتقد بود که اگر روند افزایشی قیمت سکه بهصورت کاذب ادامه پیدا کند، برای به تعادل رسیدن بازار، از طریق سوپرمارکتها هم سکه در اختیار مردم قرار خواهند داد.البته پس از حدود یک ماه و نیم از این وضعیت مبهم، در حال حاضر بازار سکه تا حدودی به آرامش رسیده است و هر ربع سکه بهار آزادی به قیمت ۱۲۷ هزار تومان به فروش میرود؛ گرچه ۲۱ هزار تومان بیشتر از قیمتی است که ربع سکه، سال گذشته را با آن نرخ به پایان برد. حال امروز، روز ابتدایی خرداد ۹۰، شاهد اتفاق تازهای در بازارها هستیم و التهاب و نوسان بازار سکه در حال جابهجایی به بازار ارز است؛ بهطوری که سرمایههای سرگردان مردم به قصد کسب سود، وارد بازاری جدید میشوند.دلار که آخر سال ۸۹ در بازار آزد ۱۱۰۰ تومان بود، در حال حاضر با قیمت ۱۱۹۰ تومان به فروش میرود و انگار قرار است خاطره بد دیگری برای اقتصاد کشور بر جای گذارد.البته نقدینگیهای سرگردان تنها آثار خود را در مدت اخیر نشان نداده است؛ از همان ایام دور میدیدیم که مردم حتی اگر پول کمی در اختیار داشتند، به سراغ بازاری همچون موبایل میرفتند و هر آنچه در اختیار داشتند، وارد این بازار میکردند که هیچ سودی برای آنها نداشت. اسبی چموش در اقتصاد همانطور که دیدیم، این نقدینگی که حجم فعلی آن بالغ بر ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است و با تصویب بودجه انبساطی سال ۹۰، حدود ۱۷۰ هزار میلیارد تومان دیگر به آن اضافه میشود، تبدیل به اسب چموشی شده که با جولان در بازارهای گوناگونی که برای مردم جذابیت دارد، در حال لگدمال کردن اقتصاد است؛ مسالهای که به تداوم و تعمیق رکود اقتصادی و چرخش وارونه سرمایهها از بازارهای مولد به بخش دلالی محدود میشود. محمدباقر صدری، عضو انجمن اقتصاددانان ایران در این باره میگوید: خصلت نقدینگی سرگردان این است که در بازارهای گوناگون میچرخد و به جایی میرود که سود بیشتری عاید خود کند؛ البته این مساله را در تنها در ایران شاهد نیستیم و هر جایی که نقدینگی سرگردان وجود داشته باشد، به سمت بازارهای پرسودده میرود. اما در کشور ما حجم نقدینگیهای سرگردان در حال طغیان است.وی یادآور میشود: در سالهای ۸۶ و ۸۷ و در زمان ریاست طهماسب مظاهری بر بانک مرکزی، نقدینگی به شدت مهار شد، اما متاسفانه داستانه سه قفله و شش قفله کردن مورد بهرهبرداری سیاسی قرار گرفت و در نهایت رییس بانک مرکزی عوض شد.صدری که معتقد است افزایش نقدینگی در کشور به هدفمند کردن یارانهها ربطی ندارد؛ چراکه پول مردم در قبال قبوض حاملهای انرژی هزینه میشود، میگوید: عمده دلیل افزایش نقدینگی در کشور، مربوط به سیاستهای غلط بانک مرکزی است و آنچه که امروز در حال خودنمایی است، مساله افزایش حجم نقدینگیهای سرگردان است. اقدامهای بانک مرکزی از جمله فروش نامحدود سکه و ارز هم نمیتواند در مهار نقدینگی موثر باشد. علیرضا بحرینی، کارشناس بازار پولی و مالی هم معتقد است: نقدینگی در کشور ما در اکثر سالهای گذشته سرگردان بوده و این سرگردانی کمتر به سود اقتصاد و بیشتر به زیان کشور عمل کرده است.از نگاه او، وجود بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور، پیامدهایی بهدنبال دارد؛ بهطوری اگر دولت بتواند آن را به سمت تولید و نه دلالی هدایت کند، تاثیر بسیاری در افزایش نرخ رشد اقتصادی و اشتغال و کاهش نرخ تورم خواهد داشت، اما اگر این نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد همچون تولید و بورس سوق پیدا نکند، نتیجهای غیر از بیکاری و تورم نخواهد داشت و احتمالا عدهای سوداگر در این بین سودهای سرشار و کلان کسب خواهند کرد. سرمایهگذاریهای سخت اما اینکه چرا نقدینگی مردم همواره به بازارهای دیگری همچون دلالی وارد میشود، پرسشی است که علیرضا بحرینی به خبرنگار ما اینگونه پاسخ میدهد: در حال حاضر تولید، از سودآوری به مراتب کمتر از دلالی برخوردار است و همین مساله باعث میشود تا اکثر پولها سر از بازار دلالی در آورد و بسیاری از تسهیلاتی هم که بانکها به نام تولید پرداخت میکنند، به جای سرمایهگذاری در بخش تولید، جای دیگری سرمایهگذاری شوند که نتیجهای جز تورم در پی ندارد.او تاکید میکند: تا زمانی که دولت بستر مناسب برای سرمایهگذاری سودآور تولیدمحور و اشتغالزا فراهم نکند، این نقدینگی سرگردان هر از گاهی از یک بازار سردرآورده و موجب گرانی و تورم در آن بخش میشود. محمدباقر صدری هم رشد دلالی در کشور را نتیجه نامطلوب بودن فضای سرمایهگذاری در کشور میداند و عنوان میکند: در کشور ما یک استراتژی صنعتی مشخص، فراگیر و مستمر وجود ندارد و نیز بهدلیل اینکه ریسک سرمایهگذاری در کشور زیاد است، کمتر سراغ بخش تولید میروند. وی درباره بازار مولدی همچون بورس هم میگوید: بورس میتواند در کنترل و مهار نقدینگیهای سرگردان موثر باشد، اما متاسفانه تعداد سهامداران بورس همچنان محدود و کمتر از ۳ میلیون نفر است. در واقع بورس نتوانسته سرمایههای سرگردان بین مردم را براساس دستورالعملهای اصل ۴۴ جمعآوری کند. /39/39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]