تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 14 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1849303939




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهى به موضوع «اعتراف» در آثار سینمایی


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: شاید اگر بخواهیم خلاصه کنیم، باید گفت سیاه‌ترین و فراموش‌ناشدنى‌ترین این برهه‌هاى تاریخى را انسان در قرون وسطى و در دادگاه‌هاى تفتیش عقاید دیده و لمس کرده است. سینما و تلویزیون نیز...  هر از چندگاهى از کشورهاى کوچک و بزرگ جهان خبرهایى مبنى بر اعتراف‌هاى مجرمان و متهمان سیاسی، جنایى و اقتصادى و نوع مجازات‌هایى که براى‌شان در نظر گرفته مى‌شود، به گوش مى‌رسد که در بین سیاست‌مداران و حاکمان و فعالان حقوق بشر واکنش‌هاى متفاوت و موافقان و مخالفان فراوانى هم دارد. مطالعه تاریخ نشان داده که در قرن‌هاى متمادى و در جامعه‌هاى گوناگون، از مشرق زمین تا دورترین مکان‌ها در دل قاره آمریکا، پدیده اعتراف‌گیرى از متهمان و یا بحث اعتراف‌هاى خودخواسته کسانى که به دست داشتن در جریان‌هاى مخالف و یا براندازانه برضد باورهاى اجتماعی، سیاسی، فرهنگى و مذهبى جامعه‌ها متهم شده‌اند، یکى از راه‌هاى جلوگیرى از بروز ناامنى و قانون‌شکنى و دستاویزى براى محاکمه متهمان به‌شمار مى‌رفته و تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است.   سینما، به عنوان مهم‌ترین و محبوب‌ترین هنر در میان مردم بیشتر کشورها، از همان روزهاى نخست شکل‌گیرى‌اش اشتیاق ویژه‌اى براى به تصویر کشیدن برهه‌هایى حساس، جالب و پرهوادار از تاریخ و سیاست رایج در میان مردمان جهان داشته است که اگر بخواهیم جنبه‌هاى هنرى و سینمایى آثار تولید شده در این‌باره را کنار بگذاریم، باید گفت نوع رویکرد و شیوه بیان این گونه فیلم‌ها گاه با نگاهى واقع‌گرایانه و غم‌خوارانه همراه بوده و گاه دیدگاهى خیال‌پردازانه را با خود یدک مى‌کشیده است. در این میان فیلم‌هایى نیز بوده‌اند که براى پیش‌بُرد بخشى از داستان‌شان و یا به اقتضاى نوع رویکرد سازندگان‌شان به تم‌هاى سیاسی، تاریخى و یا اجتماعى‌، موضوعى همچون «اعتراف‌کردن» یا «اعتراف‌گیری» را به تصویر کشیده‌اند. در این یادداشت تلاش شده، به دور از بحث‌هاى ژورنالیستى رایج در این روزها درباره «اعتراف»، بر فیلم‌هایى که این موضوع سیاسى و قضایى را، کم‌وبیش، دست‌مایه کار خود قرار داده‌اند، مرورى اجمالى شود.   کسانى که با تاریخ سر و کار دارند، خوب مى‌دانند که از هزاره‌هاى پیش از میلاد مسیح تاکنون روش‌هاى فراوانى براى برخورد با متهمان هر جامعه و نوع اعتراف‌گیرى از آنها وجود داشته است و در این میان انحراف‌هاى فراوانى نیز گزارش شده که در آنها انسانیت و حقوق ابتدایى انسانى لگدمال شده است و البته گفتن تمامى آنها از حوصله این یادداشت خارج است. شاید اگر بخواهیم خلاصه کنیم، باید گفت سیاه‌ترین و فراموش‌ناشدنى‌ترین این برهه‌هاى تاریخى را انسان در قرون وسطى و در دادگاه‌هاى تفتیش عقاید دیده و لمس کرده است. سینما و تلویزیون نیز به این دوره مهم از تاریخ اروپا اهمیت فراوانى نشان داده است که اگر بخواهیم آثار تولیدى‌شان را در این‌باره جمع کنیم، نتیجه چیزى بیش از صدها و یا شاید هزاران فیلم، مجموعه و مستند مى‌شود. یکى از دم دستى‌ترین موضوع‌هاى نمایشى درباره این مقطع زمانى برخورد ناجوانمردانه کلیسا با گالیله و نظریه‌هاى درست نجومى‌اش و یا جادوگرسوزى در انگلستان و فرانسه است. چون این یادداشت موضوع ویژه‌اى را در نظر گرفته، در این بخش اندک ‌فیلم‌هایى را با محوریت زمانى قرون وسطى در نظر مى‌گیریم که موضوع «اعتراف‌گیری» و «اعتراف‌کردن» در آنها پیرنگى اساسى دارد و یا حداقل در خط روایى این آثار تاثیرگذار بوده است. داستان ژان‌دارک، قدیسه و مبارز فرانسوی، را خیلى‌ها مى‌دانند. در این‌باره آن‌قدر فیلم و مجموعه تلویزیونى ساخته شده که شمارش آن از انگشتان چند دست تجاوز مى‌کند. حتى بزرگانى همچون ژرژ مه‌لیس در سال‌هاى ابتدایى قرن بیستم، کارل تئودور درایر، ویکتور فلمینگ، روبرتو روسلینی، روبر برسون و این اواخر لوک بسون فرانسوی، فیلم‌هایى درباره داستان ژان‌دارک ساخته‌اند که از بهترین و نمونه‌‌ترین آثار در این باب هستند. در تمامى این فیلم‌ها به بخش مهمى از زندگى ژان‌دارک که محاکمه او توسط کشیشان و با حمایت نیروهاى متخاصم انگلیسى اختصاص دارد، تأکید نمایشى فراوانى شده است. ژان‌دارک، اتهام ادعاى ارتباط با نیرویى برتر و غیبى را نه تنها رد نمى‌کند، بلکه به آن اعتراف مى‌کند. اما در برابر نیروى سرکوب‌گر دادگاه، که ثمره دوران سیاه تفتیش عقاید است و البته در آن مقطع به بازى سیاسى‌اى آلوده شده بود که انگلیسى‌ها براى قهرمان ملى فرانسه به راه انداخته‌اند، کوتاه نمى‌آید و حاضر به تسلیم و تقاضاى بخشش نمى‌شود و جان خود را در این راه از دست مى‌دهد و در آتش سوزانده مى‌شود. شاید بهترین فیلم در مجموعه‌آثارى که درباره زندگى ژان‌دارک ساخته شده، «مصائب ژان‌دارک» است که کارل تئودور درایر در سال ۱۹۲۸ و با بازى ماریا فالکونتى ساخته و هنوز هم از آن نه‌تنها به عنوان بهترین فیلم سینمایى درباره زندگى ژان‌دارک یاد مى‌کنند، بلکه آن را یکى از بهترین آثار فاخر و درخشان سینماى جهان مى‌پندارند که همیشه در فهرست بهترین‌هاى تاریخ سینما از دید منتقدان و بزرگان محافل آکادمیک سینمایى جایگاه مناسبى دارد.   در فیلم مهجورمانده و درخشان «جادوگریاب کل» (مایکل ریوز، ۱۹۶۸) که داستان‌اش در سال‌هاى میانى قرن هفدهم مى‌گذشت؛ یعنى اوج دورانى که جادوگرها شکار مى‌شدند و زنده‌زنده در آتش سوزانده مى‌شدند، یک جادوگریاب به نام ماتیو‌ هاپکینز (وینسنت پرایس) و دستیارش جان استرن (رابرت راسل) که به کار جادوگریابى مشغول هستند و ترسى فراگیر را در جامعه روستایى آن دوران انگلستان ایجاد کرده‌اند، با شکنجه کردن آدم‌هایى عادی، آنها را وامى‌دارند که به جادوگر بودن خود اعتراف کنند. کارگردان جوان فیلم که در همان سال‌ها در اثر مصرف بیش از اندازه مواد مخدر جان سپرد، با ارائه تصویرى سرد، شبه‌ بدوى و بى‌پرده از شکنجه‌ها و قتل‌هاى جادوگریاب بزرگ و دستیارش، بر عادت‌هاى متعصبانه و افراط‌گرایانه مذهبى در تاریخ قرون وسطی، مهر انزجارى مى‌زند. در دهه درخشان شصت میلادى که سینما عرصه‌هاى جدید و نوآورانه‌اى را تجربه کرد، فرد زینه‌مان به ساخت اثرى کلاسیک درباره زندگى «سر توماس مور»، صدراعظم محبوب هنرى هشتم در قرن شانزدهم میلادی، با نام «مردى براى تمام فصول» (۱۹۶۶) دست زد. فیلم که براساس نمایشنامه‌اى نوشته رابرت بولت ساخته شده و نقش‌آفرینى درخشان پل اسکافیلد را با خود یدک مى‌کشد، به بخشى از زندگى هنرى هشتم مى‌پردازد که مى‌خواهد از همسر خود جدا شود و پاپ با این موضوع مخالف است. سر توماس مور هم با وجود نزدیکى با پادشاه، مخالفت خود را با این عمل ناپسند شاه انگلستان اعلام مى‌کند و به زندان مى‌افتد؛ اما حاضر نمى‌شود که به درستى کار هنرى هشتم اعتراف کند و بر آن مهر تائیدى بزند و بر اثر پافشارى بر همین موضع، جان خود را از دست مى‌دهد. سکانس درخشان دادگاه که سر توماس مور خطابه‌اى لحظه‌اى و بدون پیش‌زمینه را در محضر بى‌دادگاهى که برایش تدارک دیده‌اند ایراد مى‌کند، به لطف بازى معرکه پل اسکافیلد، یکى از فصل‌هاى درخشان اثر و البته یکى از سکانس‌هاى مثال‌زدنى تاریخ سینما را رقم مى‌زند که بى‌شک تا مدت‌ها پس از دیدن فیلم در یادها باقى مى‌ماند.   انقلاب کبیر فرانسه نیز به گواه تاریخ، فراز و نشیب‌هاى فراوانى را پشت سر گذاشت. درباره این انقلاب و آدم‌هاى مهم آن زمان و البته قتل‌ها، زندان‌ها، دادگاه‌ها و اعتراف‌هاى مشهور آن دوران نیز فیلم‌ها و مجموعه‌هاى تلویزیونى زیادى تولید شده است. یکى از این فیلم‌ها «دانتون»، اثر آندرى وایدا فیلم‌ساز مشهور لهستانی، است که به شخصیت ژرژ دانتون (با بازى ژرار دوپاردیو) مى‌پردازد که از شخصیت‌هاى مهم انقلابى بوده و بعدها در اثر دسیسه‌هایى توسط همان انقلابیون به میز محاکمه کشانده مى‌شود. دانتون هنوز هم امید دارد که با کمک قدرت سخنورى تاثیرگذارش و نیز با حمایت هم‌پیمانان‌اش در محافل سیاسی، او و یاران دستگیر شده‌اش از این مهلکه‌اى که براى‌شان تدارک دیده‌اند، رهایى پیدا کنند. اما در روز دادگاه مى‌فهمد که همه چیز علیه اوست و یاورى ندارد و حتى به او اجازه دفاع از خود را نمى‌دهند و باید به گناهى واهى (خیانت به آرمان‌هاى انقلاب) که به او نسبت داده‌اند، اعتراف کند. او حاضر نمى‌شود در آن دادگاه بماند و پس از یک محاکمه فرمایشى سرش را با گیوتین از تن‌اش جدا مى‌کنند. فیلم از آن دسته آثار تاریخ‌نگارانه است که واقع‌گرایى تاریخى را به خوبى با عناصر نمایشى درهم مى‌آمیزد و نتیجه اثرى است جذاب درباره یکى از شخصیت‌هاى حقیقى انقلاب کبیر فرانسه که براى اندکى بیشتر زنده‌ماندن نمى‌پذیرد در کنار خیانت‌هاى ریز و درشت یاران‌ دیرین‌اش بماند و به درستى کارهاى آنان اعتراف کند. «آهنگ برنادت» (هنرى کینگ، ۱۹۴۳) فیلمى است که هنوز هم از آن به عنوان یکى از بهترین آثار سینمایى مذهبى در جهان یاد مى‌شود و داستان برنادت سوبیرو (با بازى خوب جنیفر جونز) را در میانه‌هاى قرن نوزدهم روایت مى‌کند که بعدها عنوان «قدیسه» را از کلیساى کاتولیک دریافت کرد. در این‌جا نیز کاراکتر اصلى که به دلیل پاکدامنى این افتخار را پیدا مى‌کند که با مریم مقدس روبه‌رو شود، از سوى کشیشان و مذهبیون پیرامون‌اش زیرفشارهاى روحى قرار مى‌گیرد تا اعتراف کند که دیدارش با مریم مقدس تنها حاصل توهم او بوده است. پافشارى برنادت و حمایت گروهى از اطرافیان‌اش در برابر فشارهاى دیگران سبب مى‌شود که او از این آزمایش معنوى بزرگ سربلند بیرون بیاید. پرهیز از اعتراف برخلاف اعتقادات مذهبی، دست‌مایه فیلم مشهورى همانند «خرقه» (هنرى کاستر، ۱۹۵۳) نیز است. فیلم که داستان‌اش در روزهاى پس از به صلیب‌کشیده‌شدن حضرت مسیح (ع) مى‌گذرد و درباره یکى از فرماندهان رومى به نام مارسلوس گالیو (ریچارد برتون) است، ایمان آوردن مارسلوس به آیین مسیحیت و پرهیز او از اعتراف به باورهاى رومیان و برگشتن از دین پیامبر خدا در برابر فرمان کالیگولا (امپراتور روم) و در پایان رفتن خودخواسته مارسلو و محبوبه‌اش، دایانا (جین سیمونز)، به مسلخ را دست‌مایه روایت‌اش قرار داده است و البته بیشتر از آن‌که فیلمى ماندگار و مهم در تاریخ سینما به حساب بیاید، از آن جهت که نخستین اثر سینماسکوپ در سینما بوده، شناخته‌شده است.   اما در تاریخ سینما فیلم‌هایى نیز بوده‌اند که اتفاق‌ها یا آدم‌هاى حقیقى (و گاه خیالی) را از دوره‌هاى مهم تاریخ و سیاست معاصر نشانه رفته‌اند و در این میان مى‌توان آثارى را پیدا کرد که سازندگان‌شان به موضوع اعتراف‌هاى دروغین یا خودخواسته نیز توجه نشان داده‌اند. شاید شاخص‌ترینِ این فیلم‌سازان «کنستانتین کوستاگاوراس» باشد که تمامى آثارش با تکیه بر دوره‌ها و اتفاق‌هاى سیاسى مشهور در گوشه‌و‌کنار جهان ساخته شده‌اند و با این‌که در دهه‌هاى گوناگون مورد دل‌خواه بسیارى از فیلم‌بین‌ها نیز قرار گرفته‌اند، اما از سوى برخى منتقدان و فیلم‌سازان مستقل و شاخص نیز به سطحى‌نگرى در موضوع‌هاى سیاسى نیز متهم شده‌اند. در «زد» (۱۹۶۹)، کاراکتر اصلى (با بازى ایو مونتان) که از اعضاى اپوزیسیون حکومتى نظامى در کشورى خیالى در حاشیه مدیترانه است (هرچند که منظور کوستاگاوراس، کشور زادگاهش- یونان- است که در آن زمان توسط سرهنگ‌ها و نظامیان اداره مى‌شد)، در یک سانح اتومبیل کشته مى‌شود و مقامات که از مرگ او خشنود شده‌اند و براى تحقق آن مدت‌هاست که برنامه‌ریزى کرده‌اند، راننده آن اتومبیل را آن‌قدر شکنجه مى‌کنند که اعتراف کند عضو یک سازمان دست‌راستى بوده و در نهایت هم در دادگاهى فرمایشى حکم سبکى را برایش مى‌برند. «اعتراف» (۱۹۷۰) فیلم دیگرى از کنستانتین کوستاگاوراس است که داستان‌اش در حکومت کمونیستى چکسلواکى سابق مى‌گذرد و شخصیت اصلى آن آرتور لندن (با بازى ایو مونتان) معاون وزیر امور خارجه دولت وقت است که به زندان مى‌افتد و زیر دشوارترین شکنجه‌ها قرار مى‌گیرد؛ بى‌آن‌که خود بداند گناهش چیست! سرانجام او پس از رویارویى با بازجویى که شیوه‌هاى لطیف‌ترى را براى اعتراف‌گیرى به‌کار مى‌برد، حاضر مى‌شود به جرم‌ها و جنایت‌هایى واهى و بى‌اساس که خودش هم از آنها بى‌خبر است، اعتراف کند و البته در این میان باز هم تا آن اندازه به آرمان‌هاى ایدئولوژیک کمونیسم در کشورش ایمان دارد که در اثر القائات بازجوى خود گمان مى‌کند اعتراف‌هایش به سود حزب خواهد بود و حتى حاضر مى‌شود این اتهام‌هاى پذیرفته را در دادگاهى نمایشى و در جلوى چشم عموم به گردن بگیرد. در «آمین» (۲۰۰۴) که به موضوع چشم‌بستن کلیسا بر کشتار یهودیان توسط نازى‌ها مى‌پردازد، یک افسر داروساز نازى (با بازى اولریش توکور) که مى‌فهمد گازى را که تولید کرده، در اتاق‌هاى گاز اردوگاه‌هاى مرگ نازى به کار مى‌رود، این حقیقت تلخ را با کشیشى به نام ریکاردو (ماتیو کاسوویتس) در میان مى‌گذارد و حتى تمام چیزهایى را که مى‌داند نزد نیروهاى متفقین اعتراف مى‌کند، اما به دلیل کوتاهى و سکوت مقام‌هاى کلیساى کاتولیک، پس از ریکاردو جان خود را از دست مى‌دهد. «جست‌وجو براى دستگیری» (فریتس لانگ، ۱۹۴۱)، یکى از صدها فیلم و آثار تصویرى است که درباره شکنجه‌ها و جنایت‌هاى گشتاپو در سال‌هاى حکمرانى رایش سوم ساخته شده‌اند. فیلم که در آمریکا- هم‌زمان با عرض اندام هیتلر در اروپا- مقابل دوربین رفته است، به دستگیرى و شکنجه یک شکارچى محلى (والتر پیجن) در ایالت باواریا از سوى نیروهاى گشتاپو مى‌پردازد. قهرمان داستان تا سرحد مرگ شکنجه مى‌شود که اعتراف کند قصد جان هیتلر را داشته است؛ اما او حاضر نمى‌شود که اعتراف‌نامه را امضا کند و در کمال ناباورى از زیر شکنجه‌هاى نازى‌ها نجات پیدا مى‌کند. در «استراتژى عنکبوت» (۱۹۷۰)، اثر درخشان برناردو برتولوچی، قهرمان داستان که در گذشته‌ها جست‌و‌جو مى‌کند، کم‌کم پى مى‌برد که پدرش در سال‌هاى حکومت فاشیسم در ایتالیا که جزء جریان‌هاى ضدفاشیسم بوده، در اثر ترس و زیر فشارها، همه‌چیز را، از جمله اهداف سازمانى را که در آن مشغول به فعالیت بوده، نزد فاشیست‌ها اعتراف کرده و یاران‌اش را لو داده است. در حقیقت اوج دراماتیک این فیلم به ‌یاد ماندنى در همین خیانت و اعتراف‌‌کردن خلاصه شده است. در تریلر جذاب و کلاسیک «دونده ماراتون» (جان شله‌زینجر، ۱۹۷۶) قهرمان داستان- بیب (داستین ‌هافمن)- از سوى یک جنایتکار نازى (سر لارنس اولیویر)، که سال‌هاست در یک کشور آمریکاى لاتین مخفى شده، زیر بدترین شکنجه‌ها قرار مى‌گیرد که به مکان اختفاى جواهراتى که روح‌اش هم از آن خبر ندارد، اعتراف کند.   در «قتل تروتسکی» (جوزف لوزی، ۱۹۷۲) که درباره قضیه درگیرى میان تروتسکى تبعید شده به مکزیک و هواداران‌اش با کمونیست‌هاى ساکن آن‌جا است، تروریستى (آلن دلون) که گویا از سوى کمونیست‌هاى مکزیکوسیتى که هوادار استالین هستند، تحریک شده و سبب مرگ تروتسکى (ریچارد برتون) مى‌شود، در پایان فیلم و در بازجویى‌هایى که پلیس مکزیک از او مى‌کند، حاضر نمى‌شود در مورد هویت خود و انگیزه‌اش از انجام این کار چیزى بگوید و اعتراف ‌کند و فیلم در ابهامى فرامتنى پایان مى‌گیرد. در «بدل» (مارتین ریت، ۱۹۷۶) که به ماجراى فعالیت‌هاى کمیته ضدآمریکایى به سرپرستى سناتور مک‌کارتى مى‌پردازد، همان‌طور که از خط داستانى‌اش (حضور هنرمندان و چهره‌هاى سرشناس در آن کمیته سیاه و مشهور براى پاسخ‌گویى به اتهام‌ کمونیست بودن یا همکارى با کمونیست‌ها) نیز پیداست، باز هم اعتراف به فعالیت‌هاى ضدمیهنى و تلاش براى رفع اتهام با خیانت به دوستان و همکاران و بردن نام آنها (شبیه به کارى که در دنیاى واقعى الیا کازان با همکاران فیلم‌سازش انجام داد) تم اصلى داستان است که بى‌شک مى‌تواند در فهرست فیلم‌هاى مورد نظر این یادداشت جاى گیرد.   رمان تکان‌دهنده «۱۹۸۴»، اثر جرج اورول، از آثار ادبى مشهور است که داستان‌اش در نیمه‌هاى قرن بیستم نوشته شده و زمان آن- همان‌طور که از نام‌اش پیداست- در سال ۱۹۸۴ مى‌گذرد. اتفاقاً فیلمى در همان سال و با همین نام توسط مایکل رادرفورد ساخته شد که گرچه به خوبى منبع اقتباس‌اش نبود، اما توانسته بود تا اندازه‌اى روح و فضاى خفقان‌آور کتاب را به تماشاگرش منتقل کند. در این‌جا نیز قهرمان داستان، وینستن اسمیت (با بازى جان هرت)، در دنیایى خفقان‌آور زندگى مى‌کند که توسط یک دیکتاتور به نام برادر بزرگ اداره مى‌شود و پایتخت این حکومت هم لندن کنونى است. با وجود نظارت‌هاى بى‌چون‌و‌چراى مسئولان حکومتی، وینستن مخفیانه با زنى از اعضاى حکومت رابطه‌اى عشقى برقرار مى‌کند؛ اما هر دو لو مى‌روند و دستگیر مى‌شوند و در اتاق شکنجه و پس از گذراندن مراحلى طاقت‌فرسا (که رویارویى با قفس موش‌هاى گرسنه واپسین مرحله آن است)، سرانجام به قدرت مطلق برادر بزرگ اعتراف مى‌کنند و مى‌آموزند که باید به دیکتاتور عشق بورزند. تصویرى که رادرفورد از رمان اورول ارائه مى‌کند، همان بار اختناق و ترس موجود در آن جامله خیالى و نیز وحشت جان‌فرسا در اتاق شکنجه را به تماشاگر منتقل مى‌کند و او به جاى آن‌که قهرمان داستان را شماتت کند، با او همذات‌پندارى مى‌کند.   البته همیشه هم موضوع شکنجه و قتل و اعتراف دستاویز فیلم‌سازانى با دغدغه‌هاى درست سیاسى و اجتماعى نبوده است. در طول دهه‌هاى متمادى برخى از آثار سینمایى بى‌مایه و گیشه‌پسندى هم ساخته شده‌اند که تنها جنبه‌هاى تبلیغاتى داشته‌اند و موضوع‌هایى از این دست را بهانه‌اى براى ارائ تصویرى تخت و تک‌بعدى از دشمنان سیاسى و مقطعى کشور سازندگان خود قرار داده‌اند. به عنوان مثال در سینماى آمریکا و در اوج جنگ سرد موضوع اسارت و شکنجه قهرمانان آمریکایى در اردوگاه دشمن- به ویژه در زندان‌هاى ویت‌کنگ‌ها و روس‌هاى کمونیست- و استقامت آنان در برابر فشارها براى اعتراف نکردن و تلاش‌شان براى فرار و تار و مار کردن دشمنان، دست‌مایه اکشن‌هاى جنگى خوش رنگ‌و‌لعاب و عامه‌پسندى بوده است. مجموعه‌فیلم‌هاى «رمبو» (به ویژه قسمت‌هاى دوم و سوم آن) و فیلمى همانند «فرار از گولاگ» (راجر یانگ، ۱۹۸۵) که به موضوع گرفتارى یک ورزشکار آمریکایى در دست ماموران سازمان جاسوسى کا. گ. ب و مقاومت‌اش در برابر بازجویى‌ها براى به گردن نگرفتن اتهام جاسوسى و در نهایت تبعیدش به اردوگاه کار اجبارى مى‌پردازد، از جمله آثار قالبى این سینما در دهه هشتاد میلادى هستند.   در دهه شصت و هفتاد میلادى که حکومت‌هاى نظامى در بیشتر کشورهاى آمریکاى لاتین دم‌ودستگاهى براى خود به هم زده بودند و فرمانروایى مى‌کردند، جنایت‌هاى ضدبشرى بسیارى رخ داد که هنوز هم در این‌باره پرونده‌هاى قضایى و سیاسى فراوانى باز است و هر از چندگاهى دادرسى‌هایى نیز انجام مى‌شود. سینماى نوگراى آمریکاى لاتین در دو دهه اخیر و پس از کسب آزادى‌هایى به این کشتارها و شکنجه‌ها پرداخته است. اگر بخواهیم یکى از بهترین فیلم‌ها را درباره شکنجه‌ها و اعتراف‌هاى مرسوم در آن سال‌هاى سیاه برگزینیم، بى‌شک «مرگ و دوشیزه»، فیلم بى‌همتاى رومن پولانسکی، در جایگاهى والا و حتى بالاتر از آثار فیلم‌سازان آمریکاى جنوبى والا قرار مى‌گیرد. فیلم که اقتباسى موفق از نمایشنامه تکان‌دهنده «دوشیزه‌خانم و مرگ»- اثر آریل دورفمان- است، کشورى فرضى در آمریکاى لاتین را به تصویر مى‌‌کشد که البته مى‌توان گفت فضاى داستانى‌اش به هر کشورى با سیستم‌هاى حکومتى توتالیتر قابل تعمیم است. داستان فیلم در مورد زنى به نام پولینا (با بازى سیگورنى ویور) است که پیش از این و در حکومت نظامى گذشته در زندان بوده و دشوارترین شکنجه‌ها را تاب آورده و حال با ورود اتفاقى غریبه‌اى به نام روبرتو میراندا (بن کینگزلی) به خانه‌اش، از جنس صداى او حدس مى‌زند که این غریبه به احتمال زیاد همان بازجوى او در زمان زندان و شکنجه است و در ادامه به زور سلاح و تهدید مى‌کوشد از کسى که شاید یک جنایتکار باشد، اعتراف بگیرد. به مدد بازى‌هاى درخشان فیلم، میزانسن‌هاى معرکه پولانسکى و پیام انسانى نهفته در اثر، فضاى خفقان‌آور و سرشار از تهدید، شکنجه و اشتیاق سادیستیک براى اعتراف‌گرفتن به خوبى در آمده است و فیلم را تا مرز شاهکارى جمع‌و‌جور ارتقا مى‌دهد.   البته تِم اعتراف‌گیرى و اعتراف‌کردن تنها به سینماى سیاسى و ژانر تاریخى خلاصه نمى‌شود. در فیلمى ضدجنگ از استنلى کوبریک کبیر با نام «راه‌هاى افتخار» (۱۹۵۷) که داستان‌اش در سال‌هاى جنگ جهانى اول مى‌گذرد، فرماندهان جنگ در فرانسه که تاب تحقیر و شکست را در برابر نیروهاى آلمانى ندارند، سرهنگ داکس (با بازى کرک داگلاس) را مجبور مى‌کنند که سه‌تن از سربازان‌اش را برگزیند که در دادگاه فرمایشى نظامى شکست در یک عملیات را بر عهده بگیرند. تیرباران سه سرباز نقطه پایان فیلمى است که سازنده هوشمندش مى‌خواهد از پوچى جنگ و مناسبات کثیف پشت پرده آن بگوید؛ مناسباتى که حتى سربازى ساده را وامى‌دارد که به ارتکاب گناهى بزرگ، که مسبب‌اش بزرگان جنگ هستند، اعتراف کند. در ملودرام اشک‌انگیز و زیباى «مى‌خواهم زنده بمانم» (رابرت وایز، ۱۹۵۸)، که از داستانى حقیقى اقتباس شده، شخصیت اصلى فیلم- زنى بى‌پناه و مطرود به نام باربارا گراهام (سوزان هیوارد)- که به اتهام قتل بازداشت و محاکمه شده و به هیچ‌وجه حاضر به پذیرفتن گناه قتل نیست و البته مدرک محکمى هم علیه او وجود ندارد، در زندان در اثر فریب‌خوردن از یک کارآگاه پلیس که خود را خلافکارى جا زده که مى‌تواند او را از زندان برهاند، به دروغ به قتل اعتراف مى‌کند؛ غافل از این‌که کارآگاه پلیس صداى او را ضبط مى‌کند و همین مدرک دروغین علیه او در دادگاه استفاده مى‌شود و او را به مجازات مرگ محکوم مى‌کنند.   در «نفوذی» (مایکل مان، ۱۹۹۹) تهیه‌کننده یک برنامه مشهور تلویزیونى به نام لوئل برگمن (با بازى آل پاچینو)، جفرى ویگند (راسل کرو)- یکى از کارمندان بانفوذ و اخراجى یک کمپانى تولید سیگار- را راضى مى‌کند که در برنامه پُرطرفدار «۶۰ دقیقه» به کوتاهى‌هاى کارخانه تولید سیگار در استفاده از مواد سرطان‌زا اعتراف کند که جنجال‌هاى پس از آن قصه این تریلر زیبا و جذاب را پیش مى‌برد.   در «اعترافات یک ذهن خطرناک» (جرج کلونی، ۲۰۰۲) که براساس یک زندگى حقیقى ساخته شده، کاراکتر چاک باریس که یک تهیه‌کننده مشهور تلویزیونى است و سال‌هاست که در استخدام سازمان امنیت آمریکا (سیا) مشغول به فعالیت است، سرانجام تصمیم مى‌گیرد فعالیت‌ها و کارهایى را که براى این سازمان جاسوسى انجام داده، روى یک نوار ضبط کند. فیلم کلونى که سر و شکل یک تریلر دوست‌داشتنى را دارد، اثرى مستقل است که بر پایه اعتراف‌هاى کاراکتر اصلى‌اش بنا شده است. در «همکلاس قدیمی» (۲۰۰۳)، اثر درخشان پارک چان ووک، که تماشاگرش را با هر سطح سلیقه‌اى میخکوب مى‌کند، شخصیت اصلى فیلم که نمى‌داند در چه بازى‌ تراژیکى گرفتار شده، در پایان تسلیم گرداننده این بازى تلخ مى‌شود و براى آنکه بیشتر از این زندگى خود و دخترش تباه نشود، در مقابل چشمان فرد انتقام‌گیرنده، خود را تحقیر مى‌کند و با اعتراف به گناهى ناخواسته که در نوجوانى مرتکب شده، زبان خود را مى‌برد که دخترش حقیقت تلخ و تکان‌دهنده‌ای، که ممکن است به پایان‌یافتن زندگى‌اش منجر شود، را نفهمد. یا باید به فیلم درخشان «پنهان» (میشاییل‌ هانکه، ۲۰۰۵) اشاره کرد؛ قهرمان فیلم که ژرژ لوران (با بازى دانیل اوتوی) نام دارد و مجرى یک برنامه تلویزیونى است و زندگى به ظاهر خوب و ساده‌اى دارد، با رسیدن نوارهایى ویدئویى از زندگى خصوصى‌اش، خانواده‌اش را در آستانه فروپاشى مى‌بیند و او با پیگیرى گذشته مجبور مى‌شود بخش‌هایى تلخ از دوران نوجوانى‌اش را رو کند و به ستمى که در حق یک نوجوان مهاجر کرده، نزد همسرش (ژولیت بینوش) اعتراف کند.   سینما دنیاى بزرگى است؛ دنیایى که زوایاى آشکار و پنهانى دارد و گوشه‌هاى آشکار و تاریک از اجتماع، سیاست، تاریخ، فرهنگ، هنر و حتى آرزوهاى انسان را در قرن‌هاى گوناگون روایت مى‌کند. موضوعى که در این یادداشت بررسى شد، یکى از ده‌ها و شاید صدها تِم‌هایى است که بارها و بارها در سینما به‌کار گرفته شده و بى‌شک اینگونه استفاده‌ها براى طرح داستان‌هایى جدید و تماشاگرپسند و یا بیان دغدغه‌هاى سیاسى و اجتماعى فیلمسازان ادامه پیدا خواهد کرد. موضوع «اعتراف» که بیشتر از هر ژانرى در سینماى سیاسى و سینماى تاریخ‌نگارانه با بسترى از حقیقت‌گرایى سیاسى و اجتماعى کاربرد داشته است، مقوله‌اى قضایى و سیاسى و البته جهان‌شمول است. در این بین به سینما، به عنوان هنرى آگاه، پُردغدغه و ناظر بر اتفاق‌ها و تحول‌هاى سیاسى و اجتماعى دنیا، باید حق داد که با قدرت خیال‌پردازى و تصویرسازى‌اش بتواند آزادانه و دور از محدودیت‌ها به این موضوع، مثل هزاران موضوع دیگر، بپردازد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن