واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نامه پدر كبرا رحمانپور به مردم:دخترم را نجات دهید او میخواهد زنده بماند ، از اعدام و طنابدار و جرثقيل وحشت دارد و میخواهد به دانشگاه برود و درس بخواند. كبرا دختر بسيار مهربانیست اين را هم زندانیهايش شهادت میدهند ، او بايد هر چه زودتر آزاد شود و به زندگی عادی خود برگردد.
پدر کبرا رحمان پور طی نامه ای به مردم از آنها خواست دخترش را نجات دهند . کبرا ، دختر فقیری بود که به خاطر فقر مالی با مردی که همسن پدرش بود ازدواج کرد و سپس در یک نزاع ناخواسته مادر شوهر 90ساله اش را به قتل رساند . هر چند تا کنون تلاش های زیادی برای جلب رضایت خانواده مقتوله شده و حتی آیت الله شاهرودی نیز از اجرای حکم قصاص وی جلوگیری کرده است تا بلکه بتوانند رضایت اولیای دم را اخذ کنند ولی یکی از دختران مقتوله اصرار دارد که کبرا باید حتما به دار آویخته شود . در اخرین تلاش آیت الله شاهرودی پرونده را به شورای حل اختلاف فرستاد تا رضایت شاکی جلب شود د ولی این بار هم رضایت داده نشد و بدین ترتیب ، قرار است کبرا قصاص شود. در چنین شرایطی ، ابوالفضل رحمان پور پدر كبرا رحمانپور در نامه سرگشاده ای خطاب به مردم برای آخرین بار از آنها کمک خواست . در این نامه آمده است: كبرا دختر جوان من مجبور شد با مردی كه ٤٣ سال از خودش مسنتر بود ازدواج كند. كبرا شاگرد ممتاز مدرسه بود و آرزو داشت بتواند در دانشگاه درس بخواند ، ولی به خاطر فقر شديد خانواده مجبور شد از تمام آرزوهای خود بگذرد. كبرا قبل از ازدواج زندگی سختی داشت ، بعد از ازدواج زندگیاش نه تنها آسانتر نشد بلكه بدتر هم شد. اما شدت مشكلات و آزارها در خانوادهای كه او مستخدم آنها و سپس عروسشان بود، به اندازهايی بود كه دختر مهربانی مانند كبرا در يك درگيری و برای دفاع از خودش ، ناخواسته مرتكب قتل شد. كبرا بهترين سالهای نوجوانی و جوانی خود را در زندان و زير حكم اعدام گذرانده است او زجر فراوانی كشيده و كاملا شكسته شده است. نبايد بيشتر از اين شكنجه شود و آزار ببيند ، او سالهاست طناب دار را بر گردن خود احساس میكند و زندگیاش را با حس اعدام میگذراند. و من با ديدن رنگ پريده و دندانهای ريخته و جسم بیروح او ، هميشه از خودم میپرسم، چه كاری را اشتباه كردم، چه را نبايد میكردم، تقصير كيست؟ همانطور كه خودش گفته است ، او میخواهد زنده بماند ، از اعدام و طنابدار و جرثقيل وحشت دارد و میخواهد به دانشگاه برود و درس بخواند. كبرا دختر بسيار مهربانیست اين را هم زندانیهايش شهادت میدهند ، او بايد هر چه زودتر آزاد شود و به زندگی عادی خود برگردد. وی در بخش دیگری از این نامه آورده است:يك لحظه خودتان را جای من و مادر كبرا گذاريد تا ببينيد اين روزها چقدر وحشتناك است. من حاضرم بجای كبرا اعدام شوم، آيا اين امكانپذير است؟ من هميشه از صبح تا شب كار كردهام، ولی نمیدانم چرا سرنوشت ما به اينجا كشيد؟ من و مادر كبرا بعد از اعدام او ديگر هيچ اميدی به زندگی و هيچ چيز نداريم. كمك كنيد. خانواده من، فرزند معلولم را كه هميشه از خواهرش كبرا میپرسد و همه فاميل ما را از وحشت اعدام كبرای عزيزمان، پاره تنمان، نجات دهيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]