پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851330763
فرش ، هنر همگام با نسل بشر
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرش ، هنر همگام با نسل بشر تهیه کننده : مجید مکاریمنبع : راسخون فرش چيست؟ بشر از زماني كه خود را شناخت و ضرورت وجود ملزومات زندگي روزمره را احساس نمود، به فكر داشتن منسوجي بود تا او را در برابر سرما و سختي زمين محافظت نمايد. پشم و موي حيواناتي نظير گوسفند و بز، اولين يافته هاي بشر براي برآوردن اين نياز بود و متعاقباً پوست اين حيوانات اولين زيرانداز يا به عبارت ديگر فرش منسوج بود. به دنبال تحول و پيشرفت در زندگي، بشر آموخت كه مي تواند با در هم نمودن و فشردن الياف پشم، زيراندازي ضخيم تر و گرم تر به نام نمد تهيه نمايد. متعاقباً با فراگيري فنون ريسندگي و تابندگي، نخهاي پشمي را توليد نمود و براي اولين بار با ادغام رشته نخهاي افقي و عمودي نخ هاي پشم، گليم را ابداع كرد و اين سرآغازي بود براي ابداع فرش گره دار يا پرزدار كه هنر و فني پيشرفته تر بود. تاكنون تاريخ دقيق اين ابداعات براي ما مشخص نشده است، اما در ميان فرشهاي گره دار قديم ي ترين يافته، متعلق به حدود پنج قرن قبل از ميلاد مسيح مي باشد. اين فرش كه به دليل محل يافتن آن در اعماق يخهاي دره هاي پا زيريك با نام فرش پازيريك شهرت جهاني يافته، توسط سرگئي رودنكو، باستان شناس معروف روس كشف گرديد.
تمامي نقش و نگاره هاي موجود بر روي اين فرش مشابهت فراواني با نگاره ها و حجاريهاي كاخ تخت جمشيد در ايران دارد. اين شباهت به اندازه اي است كه كاشف آن در اولين دقايق اكتشاف در سال 1947 ميلادي اظهار نمود: "تخت جمشيد را به ياد مي آورد". به غير از فرش پازيريك كه تقريباً سالم ترين فرش است كه از گذشته هاي بسيار دور به زمان ما رسيده، پاره فرشهايي نيز چه در ايران و چه در خارج از آن كشف گرديده كه مشهورترين آنها قطعات كشف شده در اكتشافات شهر قومس در نزديكي دامغان و همچنين قطعات كشف شده در شهر سوختة سيستان مي باشند. تاریخچه فرشاولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد استو حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است. ما مطمعاً هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک، تقریباً ۵۰۰۰ فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش "گره دار" معروف است.فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که ۲۴۰۰ یا ۲۵۰۰ سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد. در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است. موقعی که کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود. حتی قبل از او هم مردم صحرا نشین در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. آنها از گله های گوسفندان و بزهای خود پشم خوب و بادوام برای کار خود میگرفتند. اولین مدرک موجود در رابطه با موجودیت فرش در نوشته های چینیها مربوط به سلسله ساسانیان که در سال ۲۲۴ تا ۶۴۱ بعد از میلاد است میباشد. در سال ۶۲۸ میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که پایتخت ساسانیان بود آورد.موقعی که در سال ۶۳۷ میلادی عربها به شهر تیسفون غلبه کردند، و شهر را غارت کردند مقدار قابل توجهی فرش بود که یکی از آنها فرش باغی مشهوری بود بنام " موقع بهار خسرو". این فرش در تاریخ بنام گرانبها ترین فرش بوده است. فرشهایی که در موقع سلطنت خسرو اول که در سال (۵۳۱ - ۵۷۹) بود بصورت ۹۰ فوت مربع بافته میشد، که مورخان عرب اینگونه توصیف کرده اند: گوشه های آن تختی باشکوه از گلهای آبی، قرمز، سفید، زرد و سبز است; رنگ زمینه آن کپی از زمین به رنگ طلائی، سنگهائی به شفافیت کریستال که به باطل تصوری از آب است، گیاهان با حریر و میوه ها با رنگ سنگی شکل گرفته اند، ولی متاًسفانه عربها این فرش گرانبها را به قطعات کوچک بریده و جداگانه فروخته اند. بعد از دورهً سلطه خلفای عرب، یک نفر از قبایل ترک، بنام سلجوق ایران را فتح کرد. سلطه سلجوقیان (۱۰۳۸ - ۱۱۹۴ ) به لحاظ تاریخ فرش در ایران مهم است. زنان سلجوقی تبحر خاصی در بافتن فرش با گره های ترکی داشتند، در استانهای آذربایجان و همدان که بمدت زیادی تحت نفوذ سلجوقیان بود،از گره های ترکی در این مدت استفاده می شد. حمله مغولان (۱۲۲۰ - ۱۴۴۹) اولین حمله وحشیانه به ایران بود، اما بعد از چندی آنان تحت نفوذ ایرانیان قرار گرفتند. شهر تبریز، متعلق به رهبر ایلخانیان، غازان خان (۱۲۹۵ - ۱۳۰۴)، با فرشهای گرانقیمت فرش شده بود. فرمانروای مغولان شاهرخ (۱۴۰۹ - ۱۴۴۶ ) که در بازسازی آنچه از حمله مغولان ویران شده بود به تشویق کردن و دلگرم کردن تمام هنرمندان و صنعتگردان سرزمین و کشور پرداخت. اما قالیبافی در این دوران به شکلی خیلی ساده که بیشتر نقشهای هندسی داشت تمام می شد. شاید مهمترین تاریخ در صنعت فرش در ایران مربوط باشد به دوره فرمانروایان صفویه(۱۴۹۹ - ۱۷۲۲ ). براستی و حقیقتا که محکمترین دلیل و گواه این هنر و صنعت به این دوره برمیگردد. تقریبا ۱۵۰۰ اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای سراسر دنیا موجود است. در ایران در دوره فرمانروائی شاه عباس (۱۵۷۱ - ۱۶۲۹)، تجارت و هنر و صنعت شکوفا شد. شاه عباس به تشویق و دلگرم کردن مردم به تماس و مبادله با اروپا بود و پایتخت خودش را که اصفهان بود به یکی از مجلل ترین و عظیم ترین شهرهای ایران درآورد. او همچنین یک کارگاه بزرگ برای فرش ها درست کرد که هنرمندان در آنجا کار کنند تا بهترین و باشکوه ترین نمونه های فرش را ببافند.بیشترین این فرشها از ابریشم با رشته های طلا و نقره که تزئین کننده آنها بود بافته شده بودند. دوره کارگاه های فرش در ایران با هجوم افغانها(۱۷۲۲) به پایان رسید. افغانها تا زمانی که (۱۷۳۶) سلطه آنها در ایران بود اصفهان را از بین بردند، تا اینکه یک سالار جوان از خراسان، بنام نادر خان شاه ایران شد. در تمام مدت فرمانروائی نادر شاه تمام وقت و نیروی آن صرف جنگیدن با افغانها، ترکها و روسها را گذشت.در این دوره و تمام دوران یاغی گری و آشفته ایران بعد از مرگ او(۱۷۴۷) هیچ فرشی که ارزشی داشته باشد بافته نشد، و این رسم و سنت بتنهائی بوسیله افراد چادر نشین و هنرمندان این صنعت در شهرهای کوچک دنبال میشد. در آخرین ربع قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایان قاجار این شغل دوباره پا گرفت. صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از تبریز به استانبول دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی بعضی از شرکتهای اروپائی و آمریکایی به ایران آمدند و این هنر و صنعت را به بازارهای کشور خودشان فرستادند. امروزه، بافتن فرش به گسترده ترین هنر دستی در ایران مبدل شده است، و همینطور در خارج از کشور هم بخوبی شناخته شده است. فرشهای ایرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی که به خاطر رنگ و تنوع و الگوهای گوناگونشان، برخوردار است.تاریخچه فرش ایران تاریخ فرش با تاریخ خود انسان عجین است . بشر اولیه در طی قرنها به روش درهم تنیدن الیاف گیاهی و پوست درختان، و نتیجتا صنایعی نظیر سبد بافی آشنا شده بود، و با بهره گیری از پشم حیواناتی که قابلیت زیست در جوامع اولیه را داشتند، می توانست زیر اندازهایی نه چندان نرم را تولید كند.تاریخ فرش با تاریخ خود انسان عجین است . بشر اولیه در طی قرنها به روش درهم تنیدن الیاف گیاهی و پوست درختان، و نتیجتا صنایعی نظیر سبد بافی آشنا شده بود، و با بهره گیری از پشم حیواناتی که قابلیت زیست در جوامع اولیه را داشتند، می توانست زیر اندازهایی نه چندان نرم را تولید كند. زنان از جمله کسانی بودند که از ابتدا در این فن سعی وافر داشتند و به هنگامی که دیگر افراد به شکار حیوانات می پرداختند، به بافت سبدها و دست بافتهای خشن و روپوش حیوانات و کیسه حمل مواد، مبادرت می ورزیدند. زیراندازهای اولیه متشکل از پوست نرم حیوانات و الیاف نرم گیاهی و بوریا بود، لیکن به لحاظ گسترش جوامع اجتماعی و نبود شکار، نیاز به تولید بیشتر زیراندازهای دست بافت روز به روز محسوس تر شد و بافت این گونه زیراندازها تکامل یافت. حفاریهای باستانشناسی نشان می دهد استفاده از بوریاهای بافته شده از نی های منطقه بین النهرین، از هزاره چهارم و پنجم متداول بوده است و بافت گلیم تا سده پانزده قبل از میلاد، به مرحله بالایی از تکامل رسیده است. از بافت نخستین قالیچه ها و اینکه چه قومی در ابتدا به این کار مبادرت کرده، هیچ گونه اطلاع موثقی در دست نیست. زیرا قالیچه ها به لحاظ ساختار طبیعیشان در اثر رطوبت و حشرات آسیب می بینند. اما به دلیل ماده مورد نیاز تهیه آن یعنی پشم، گمان می رود نخست قبایل چادرنشین آسیای مرکزی که کارشان گله داری بوده، به صورت ابتدایی، به چگونگی تهیه آن پی برده اند. قدیمی ترین نمونه ای که باستانشناسان به آن دست یافته اند، قالیچه ای است که به علت دستیابی به آن در گوریخ زده یکی از فرمانروایان سکایی در دره پازیریک واقع در ۸۰ کیلومتری مغولستان خارجی، به نام قالیچه پازیریک نامیده شده است. این فرش که به عنوان پوشش اسب به کار می رفته، در هر سانتی متر مربع دارای ۳۶ گره ترکی است. و صاحب نظران با توجه به نقشهای روی این قالی که شبیه نقوش اصیل هخامنشی است آن را ایرانی می دانند و معتقدند که قالی مزبور از دست بافتهای مادها و پارت ها (خراسان بزرگ قدیم) است. رنگهای مورد استفاده در این قالی قرمزاخرایی، زرد، سبزکمرنگ و نارنجی است. تشابه نقوش سواران و مردان پیاده که در کنار اسبان خود راه می پیمایند، و جانوران بالدار در این قالی با نقوش تخت جمشید، صحت نظر این محققین را قویتر می سازد. صاحبنظران همچنین معتقدند بافت قالیچه ای با چنین ویژگیها، مستلزم دارا بودن پشتوانه ای فرهنگی و هنری در ارتباط با بافت فرش حداقل برای چندین قرن خواهد بود و مبین این نکته است که در قرون متمادی، قبل از بافت فرش معروف پازیریک، این حرفه در فلات ایران رواج داشته و ایرانیان به رموز آن پی برده بودند. گفتار مورخین نیز، حاکی از تأیید همین نکته است. به طوری که گزنفون مورخ یونانی در کتاب خود موسوم به سیرت کوروش می گوید: ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد، قالیچه زیر بستر خود می گستردند. این عبارت نشان دهنده آن است که قالیبافی در این زمان عمومیت داشته و در زندگی روزمره جایگاه خود را یافته و جزء ملزومات زندگی به شمار می آمده است. گرچه از دوران ساسانیان نمونه مشخصی موجود نیست، لیکن آن طور که از قرائن پیدا است، فرش ایران در دوران ساسانی، از شهرت و اعتبار جهانی برخوردار بوده است. چنان که سالنامه چینی (سوئی سو) در این دوران از فرش پشمی ایران به عنوان کالای وادراتی به چنین نام می برد، در ادبیات فارسی نیز، به کرات از تخت معروف طاقدیس متعلق به خسرو پرویز پادشاه ساسانی یاد شده که بر آن به روایتی چهار فرش که هر یک نشان دهنده فصلی از سال بوده است، گسترده می شده است. روایاتی که از فرش معروف بهارستان در کاخ تیسفون بیان شده، بیشتر به افسانه شبیه است. زیرا با توجه به اندازه آن (۹۰×۹۰ پا) این قالی می بایست دو تن وزن داشته باشد، اما صرف نظر از جنبه های اغراق آمیز، اخبار فوق نشانه هایی از قابلیت و برتری هنرمندان ایرانی، و پیشتازی آنان در هنر فرش بافی را بیان می دارد. با ظهور دین مبین اسلام و فروپاشی نظام پر شکوه ساسانیان، هنر فرشبافی که بیشتر توسط اشراف حمایت می شد، دچار رکود شد و متعاقب آن ظهور سلسله های مختلف و عدم ثبات سیاسی در قلمرو پهناور ایران، توان رشد و نمو را از آن بازستاند. بخصوص که اعراب به تجملات زندگی توجهی نداشتند، و کاخهای رفیع برای در میان گرفتن آنان که به زندگی در صحرا و بیابان و آسمان پر ستاره و چادرهای حصیری خو گرفته بودند، توان فرسا می نمود، و به منظور مبارزه با شرک و بت پرستی نقش پردازی از انسان و حیوان را مکروه می دانست. با پراکنده شدن هنرمندان در شهرهای دور و نزدیک، هنر فرشبافی بی نمودی آشکار به بقای خود ادامه داد. لیکن این روند دیری نپایید و خلفای بنی امیه و بنی عباس بر خلاف خلفای گذشته، در تقلید از شاهان گذشته، به این هنر توجه کردند و موجبات شکوفایی این هنر را پدید آوردند. ذکر دویست خانه قالی در تاریخ بیهقی متعلق به نیمه اول قرن پنجم هجری در شرح هدایای ارسالی از خراسان توسط علی بن عیسی برای هارون الرشید، خود آگاهی براین نکته است و اخبار و شواهدی که مورخان و جغرافی نگاران اسلامی از این آن در کتب خود درج کرده اند خود دلیل غیر قابل انکاری از وجود فرهنگ پیشرفته قالیبافی ایران است. مؤلف حدودالعالم که در تاریخ ۸۱۲ آن را به رشته تحریر درآورده به قالیبافی فارس اشارت دارد، و یک قرن بعد مقدسی به وجود قالیهای سجاده ای در اراضی مرتفع قائنات، اعتراف می کند. یاقوت حموی در قرن ششم هجری از وجود قالیبافی آذربایجان خبر می دهد، و ابن بطوطه جهانگرد عرب در راه خود از خورموسی در خلیج فارس به اصفهان،هنگام بازدید از ایذه در منطقه بختیاری از فرش سبز رنگی که در جلوی وی گسترانیدند یاد می کند. ادبیات فارسی نیز از این نشانه ها خالی نیست. خاقانی شیروانی به شهرت قالیهای مرندی در اشعار خود اشاره می کند. در دوره های بعد نشانه ای از روند حیات قالیبافی در دست نداریم، و در متون فارسی نیز برآن اشارتی نمی رود. کوشش سردمداران سیاسی نیز بیشتر وقف ایجاد ثبات سیاسی و حفظ امنیت کشور است و این روند تا پایان قرن نهم هجری قمری، گریزناپذیر است. تهاجم قوم مغول آنچه را که دست آورد سلاطین گذشته بود، منهدم ساخت. آنان مردانی جنگجو بودند که دنیا را بر پشت اسبانشان فتح کرده بودند و در مصاف با دشمنان، زنانشان را همراه نمی بردند، و قالی که زاده دستان هنرمند زنان است، با حمله آنان، نه تنها به ایران راه پیدا نکرد، بلکه باعث شد تا کارگاههای کوچک بافت قالی نیز به کلی مضمحل شود و طراحان و نقاشان به نقاط دور دست و روستاهای دور افتاده بگریزند. این امر که ناخودآگاهانه صورت می گرفت، صرف نظر از ایجاد هسته های مرکزی فرشبافی در روستاها، سبب شد تا روستائیان نیز با تحولات و پدیده های شهری آشنا شده و طرحها از ویژگی و غنای بیشتری برخوردار شوند. لیکن روستائیان به لحاظ مهاجرتهای اجباری و به واسطه سهولت در حمل و نقل، و از همه مهمتر به خاطر دستیابی هرچه سریعتر به درآمدی ناچیز، از بافت فرشهایی در اندازه بزرگ خودداری می کردند، و تنها به بافت قالیچه هایی در اندازه های بسیار کوچک اهتمام می ورزیدند. مغولها گرچه سرزمین ایران را فتح کردند، لیکن به زودی مقهور فرهنگ غنی ایرانیان شده و در آن مستحیل شدند. جانشینان مغولان با برخورداری از این فرهنگ، رفته رفته، به ترمیم خرابیها همت گماشتند و هنرمندان را بزرگ داشته و موجبات پیشرفت زمینه های هنری را فراهم آوردند. در اخبار آمده است که غازان خان اولین ایلخانی بود که به دین اسلام گروید و قالیهایی برای مقبره خالدبن ولید سردار صدر اسلام به دمشق گسیل داشت وی برای تزیین صحن قصور خود نیز قالیهایی از خطه فارس را فراهم آورد و این خود می تواند دلیلی روشن بر برتری و پیشرفت هنر فرشبافی فارس نسبت به سایر شهرستانهای ایران در زمان این ایلخان مغول باشد. جانشینان تیموریان برخلاف اعقابشان افرادی هنردوست و هنرپرور بودند و بعضی شان در برخی از رشته های هنر دست داشتند. بایسنقر میرزا خود خطاطی قابل بود. آنان با بزرگداشت نقاشان و هنرمندانی چون بهزاد هراتی و ایجاد کانونهای هنری در اعتلای این هنر گامهای مؤثری برداشتند. نقاشیهایی که از دوره تیموری باقی مانده نشان دهنده علاقه سلاطین تیموری به هنر فرشبافی است. حلقه مفقوده روند تکاملی هنر فرشبافی ایران تا ظهور سلسله صفوی ادامه می یابد و متأسفانه هیچ گونه نمونه قابل استنادی که بتوان با تکیه برآن پیشرفت این هنر را در طی این دوران مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم در اختیار نداریم. دوران صفوی عصر مشعشع احیای هنر در تمام زمینه هاست. نمونه های ارزنده موجود در موزه های مشهور جهان نظیر قالی مشهوراردبیل که جهت مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی جد بزرگ صفویان بافته شده و اکنون در موزه ویکتوریا و آلبرت مضبوط است، اکثراًَ حاصل کارگاههای قالیبافی شاهی در این دوران است. حمایت سلاطین با کفایت صفوی، و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت قالیبافی از حد یک پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقاء یابد. شاه عباس از این مهم سهم بسزائی داشت، زیرا وی با تأسیس کارگاه قالیبافی در جوار قصور سلطنتی خود بین چهل ستون تا میدان شاه بافندگان را مستقیماً زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود. یادداشتهای سیاحانی چون تاورنیه، شاردن، رابرت شرلی تأییدی براین گفتار است. ایجاد روابط تجاری با کشورهای اروپایی و ورود چهانگردان و سیاحان و سفرا به ایران زمینه گسترش روابط فرهنگی، تجاری را با دیگر کشورها فراهم ساخت و استقبال از قالیهای نفیس ایرانی در اروپا براهمیت دستبافی و رونق سفارشات افزود. از این زمان کاشان به واسطه مرغوبیت و ظرافت قالیهای تولیدی خود پذیرای سفارشات بسیار شد و تولید فرشهای زربفت که حاصل بافت با نخهای طلا و نقره بود، بنا به سفارش دربار لهستان، بر رونق آن شهر افزود. این فرشها که بعداً به فرشهای لهستانی یا پولونز Polonaisa معروف شدند یادگارهای این دورانند و اکنون مایه فخر و مباهات موزه های مالک آنند. شاه عباس با گردآوری بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از اقصی نقاط کشور و تجمع آنها در کارگاههای سلطنتی شاهکارهای بی نظری را در هنر فرشبافی سبب شد و نقشهای قالی با الهام از نقوش مینیاتور تذهیب توسط هنرمندان دگرگون شد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز گردید. تاخت و تاز افاغنه همه چیز را به ناگهان از بین برد و خاطره دردناک حمله مغولان را در اذهان عموم زنده کرد. نادرشاه جهت حفظ انسجام و یک پارچگی کشور فرصت آن را نیافت تابه مسائل هنری بپردازد لیکن رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاوری ایرانیان، هنری که در خفا به حیاتش ادامه می داد در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت. در دوره قاجاریه با رونق بازارهای اروپا که از دوره صفویه آغاز شده بود و در طی قرون متمادی اوج و حضیض فراوانی را پشت سر نهاده بود، سیر عادی خود را در پیش گرفت. بازرگانان تبریزی به تأسیس کارگاههای فراوان قالیبافی نه تنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشته و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه می یافتند. با رونق روزافزون بازار فرش ایران تجار خارجی خود به فکر سرمایه گذاری در ایران افتادند و با ایجاد کارگاههای بافت قالی در شهرهایی نظیر کاشان، اراک، کرمان، هدایت این فن را به عهده گرفتند و با اعمال سلیقه و دگرگونی طرحها اصالت آنها را نادیده انگاشتند. طرحهای امریکایی که خواسته های امریکاییان را دربرداشت و تحت عنوان باب امریکا مورد استفاده قرار می گرفت و کپی از طرحهای فرانسوی ابوسون و ساونری حاصل این دوران در دگرگونی طرحهای اصیل فرشبافی است. وجود جنگهای بین المللی اول و دوم بازار پر رونق فرش ایران را با رکود ناگهانی روبروساخت و کارگاههای بسیاری را كه از این طریق ارتزاق می کردند به تعطیل کشاند. استفاده از رنگهای مصنوعی که با پیشرفت صنایع رنگ کشورهای اروپایی به ایران راه یافته بود و کاربرد گره جفتی از ارزش فرش ایران به نحوه محسوسی کاست و رکود اقتصادی در کشورهای اروپایی برای چند دهه روند عادی تولید فرش سبب شد. در حال حاضر بازگشت به اصالتهای گذشته و خلاقیت در طرحها با همت هنرمندان متعهد می تواند جایگاه اولیه فرش ایران را در بازارهای جهانی تداوم بخشد و هنر جاویدان فرش را چون همیشه اعتلا بخشد .واژه شناسی فرشفرش كلمهای است عربی و به هر آنچه كه گستردنی باشد گفته ميشود معادل فارسی آن قالي، قاليچه و ... ميباشد.پشمليف پروتئينی و مجعد است كه روی پوست گوسفندان ميرويد و بر اثر سوختن بويی مشابه بوی موی سوخته از خود متصاعد مينمايد و پس از دور كردن شعله خاموش ميشود و خاكستری نرم و پودر مانند باقی ميگذارد.كركالياف ظريف لابلای موی بز يا شتر است و ليكن در فرش، به الياف ظريف و بلند پشمی (مانند پشمهای گوسفندان نژاد مرينوس در استراليا و يا بلوچ) كرك گفته ميشود.پشم بهارهپشمی است كه طی روزهای آخر زمستان يا اول بهار، قبل از بارش اولين باران بهاری بر روی گوسفندان چيده شده باشد كه بخاطر داشتن لطافت و طول زياد و نداشتن خار و خاشاك از پشم پاييزه مرغوبتر است.خامهاصطلاحاً در هنر فرشبافی به نخ پشمی مورد استفاده برای پرزهای فرش است كه به صورت دو لا تهيه ميشود خامه گفته ميشود.متريكواحد اندازهگيری ضخامت خامه پشمی مورد مصرف در قاليبافی است. به عدد طولی خامه پشمی يك لا بر حسب متر كه وزن آن يك گرم باشد ميگويند لذا هر چه عدد متريك بيشتر بشود خامه پشمی يك لا ظريفتر ميگردد. متداولترين اعداد متريك در خامهها 3 الی 10 ميباشند.ابريشمالياف بسيار بلند پروتئينی هستند كه كرم ابريشم برای توليد پيله در اطراف خود ترشح ميکند.دنيرواحد اندازهگيری ضخامت الياف ابريشم است و به وزن 9000 متر ليف ابريشمی بر حسب گرم گفته ميشود لذا برعكس عدد متريك هر چه عدد دنير بيشتر شود ليف ابريشمی ضخيمتر ميگردد. دنير 60 الی 160 در قاليبافی مصرف دارد و ظريفتر از آن (كمتر از دنير 60) را در پارچهبافی استفاده مينمايند.پنبهالياف سلولزی است كه از غوزه گياه پنبه به دست ميآيد و بر اثر سوختن بوی كاغذ سوخته از خود متصاعد مينمايد و پس از دور شدن از آتش خاموش ميشود و خاكستری نرم و پودر مانند باقی ميگذارد.نمرهبه تعداد كلافهای (HANK) 840 ياردی (يك يارده = 44/91 سانتيمتر) نخ پنبهای يك لا در يك پوند (يك پوند = 59/453 گرم) ميگويند و معمول] نمره نخ يك لای پنبهای مورد استفاده در قاليبافی 5، 10، 20 و بعضاً 40 ميباشد.تار (چله)نخهايی هستند نازك، چند لا شده و پرتاب كه معمولاً از جنس پنبه بوده و برای بافت فرش بايستی بر روی دار بطور عمودی نصب گردند و وظيف آن نگهداری گرههای فرش ميباشند. جنس چلهها برای فرشهای ريزبافت به منظور برخورداری از استحكام لازم، ابريشمی انتخاب ميشوند و در فرشهای بافت مناطق عشايری و روستايی جنس چلهها را به جهت مقاومت بيشتر در برابر سرما و رطوبت و همچنين ايجاد نرمی و انعطاف لازم در فرش كه برای كوچ كردن امری ضروری است از پشم انتخاب مينمايند.گرهزدنبه تاباندن خامههای پشمی يا ابريشمی به دور چلههای فرش در حين بافت گره زدن ميگويند.ذرعواحد اندازهگيری طول فرش از قديم ميباشد كه در مناطق فارسيباف معادل 104 سانتيمتر و در مناطق كرمانيباف 108 سانتيمتر و در مناطق آذريباف 112 سانتيمتر است.چاركبه 4/1 ذرع، چارك گفته ميشود كه در مناطق فارسيباف 26 سانتيمتر است و در مناطق آذريباف 28 سانتيمتر است.گره ذرعيبه 16/1 ذرع و يا به 4/1 چارك گره ذرعی ميگويند كه در مناطق فارسيباف 5/6 سانتيمتر و در مناطق آذريباف 7 سانتيمتر است.رجبه رديف طولی و عرضی گرهها رج ميگويند.رجشماربه تعداد رجهای بافته شده (يا گرههای زده شده) در يك گره ذرعی رجشمار ميگويند. اندازه گره ذرعی بستگی به سبك بافت فرش (آذری يا فارسي) دارد.ريشهبه پايه و اساس هر چيزی ريشه گويند كه در فرش پايه و اساس را جفت چلهها (يك چله زير و يك چله رو) يعنی همان ريشهها انجام ميدهند. بديهی است كه اگر ريشههای فرش (جفت چلهها) را از ساختمان فرش خارج كنيم آن فرش كاملاً از هم گسيخته ميشود و اين ريشهها هستند كه پس از نصب بر روی دار امكان بافت را ميسر ساخته و ابعاد و رجشمار فرش را مشخص مينمايند.طول پرزبه ارتفاع پرزهای فرش گفته ميشود.چله كشيبه نصب تار بر روی دار جهت بافت فرش به صورتی كه تارها يك در ميان زير و رو باشند چلهكشی ميگويند چلههای زير در پشت فرش قرار گرفته و توسط بدنههای پرز پوشانده ميشوند و چلههای رو نيز در داخل فرش قرار ميگيرند عمل چلهكشی به سه روش فارسی وآذری و يا تلفيقی انجام ميشود.کمانهچوب يا قطعهای لولهای شكل است كه محل چلههای زير و رو را در فرش تغيير ميدهد و باعث ميشود تا يك رديف ضربدری در چند سانتيمتری دم بافت بوجود آيد.سه لا گرد (سه لا سه گرد)در مناطقی مانند كاشان و اصفهان و ... به منظور ايجاد استحكام در چلهها ابتدا نخهای نازك چله را در سه گروه و در جهت عقربههای ساعت (S) تاب ميدهند سپس اين سه گروه را روی هم گذاشته و به منظور باز نشدن تاب اوليه در جهت عكس عقربههای ساعت (Z) ميتابند. بديهی است هر چه تعداد لاها و تاب نخ بيشتر شود استحكام نخ نيز بيشتر ميشود.پودپودها نيز معمولاً از جنس پنبه ميباشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده ميشوند و وظيفه آن نگهداری چلهها در كنار يكديگر ميباشد پودها را معمولاً به جهت رويت بهتر (در لابلای چلهها) و رفع جمعشدگی رنگ ميكنند كه اين رنگرزی نيز به دليل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن بانيل صورت ميپذيرد. پودها بسته به محل عبور آنها از بالا يا زير ضربدری و يا ضخامت آنها به انواع زير تقسيم ميشوند.پود زير (پود ضخيم)در اين نوع پود كه نخها در يك جهت تابيده ميشوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب آن كمتر باشد بهتر است پود زير ضخيمتر ميباشد و از زير ضربدری چلههای فرش به طور مستقيم عبور داد ميشود.پود رو ( پود نازك)در اين نوع بايستی از تعداد لاها و تاب بيشتری استفاده شود تا پود ضمن نازك بودن از استحكام لازم نيز برخوردار باشد پود نازك از بالای ضربدری عبور داده ميشود و پس از دور زدن چلههای زير و رو بر روی پود زير به شكل زيگزاگ قرار ميگيرد.ابزار بافتبه وسايلی كه برای بافت فرش مورد استفاده قرار ميگيرند گفته ميشود كه اهم آنها عبارتند از:دار:به دستگاه قاليبافی كه از چوب يا فلز تهيه شده باشد اصطلاحاً دار گفته ميشود كه اجزا آن عبارتند از: سردار زيردار و راست روها. دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمين به انوع زير تقسيم ميشوند:الف) دارهای افقي:دارهايی هستند كه به موازات سطح زيمين نصب ميشوند و بافنده برای بافت بايستی روی آن بنشيند لذا عوارض حادی در انحنای ستون فقرات و شكل لگن خاصره ايجاد ميشود. دارهای افقی مورد استفاده در خانوادههای كوچنشين فاقد راستروها ميباشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام شود.ـ حاشيه:معمولاً به دو شكل باريك و پهن اطراف طرح مركزی فرش را ميپوشاند و وجود يك حاشيه پهن در ميان حاشيههای باريك باعث ميشود تا تعداد آنها فرد باشد.ـ زمينه:بخشی است در ميان فرش كه گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بستهاند و اغلب در رنگهای لاكي، كرم و سرمهای انتخاب ميشود.ترنج:به بخش مركزی فرش كه معمولاً مدور يا بيضی شكل است ترنج گفته ميشود.سرترنج:معمولاً در ابتدا و انتهای طرح ترنج قالبی به همراه اجزا طرح كشيده ميشود كه اصطلاحاً به آنها سرترنج ميگويند.انواع فرش از نظر اندازه تذكر: با توجه به دستبافت بودن اينگونه فرشها احتمال چند سانتيمتر اختلاف را بايستی در اندازه آنها درنظر گرفت.1ـ قالي:به فرشهايی گفته ميشود كه مساحت آنها 6 مترمربع و يا از آن بيشتر باشند كه معمولاً در ابعاد 3×2، 5/3×5/2، 4×3، 5×5/3، 6×4، 7×5، 10×6 متر و ... باشند.2ـ كلگي:ابعاد اين گونه فرشها معمولاًً 3×5/1، 3×70/1، 5/3×2 متر ميباشد. بافت كلگی بيشتر در قديم و در ميان چادرنشينان و روستاييان معمول بوده است.3ـ كناره:از اين نوع فرشها در قديم برای پوشاندن فضاهای خالی كناره فرش تا ديوار استفاده ميشده است وليكن امروزه با آن معمولاً راهروها و راهپلهها را مفروش مينمايند و پهنای آنها عموماً از 70 تا 110 سانتيمتر و طول آنها 5/2 الی 8 متر است.4ـ قاليچه:قاليچهها فرشهای كوچكی هستند كه عموماً در ابعاد 20/2×40/1 متر بافته ميشوند.5ـ پردهاياندازه فرشهای پرده ای معمولا 5/2 * 5/1 متر می باشد. اين نوع فرش در مدخل اتاق يا سالنها نصب می گردد.6ـ ذرع و نيم:اين نوع فرشها عموماً در ابعاد 156×104 سانتيمتر تهيه ميشوند بافت اين نوع فرشها بيشتر در مناطق فارسی باف رايج است لذا با توجه به اندازه ذرع فارسی كه 104 سانتيمتر است و اضافه كردن نيم ذرع به آن (156=52+104) طول اين نوع فرشها 156 سانتيمتر ميگردد.7ـ ذرع و چارك:ابعاد اين نوع فرشها عموماً 130×80 سانتيمتر ميباشند و بافت آنها نيز بيشتر در مناطق فارسيباف رايج است.8ـ پشتي:به فرشهايی گفته ميشود كه عرض آنها از 50 تا 80 سانتيمتر و طول آنها از 80 تا 120 سانتيمتر ميباشد و متداولترين اندازه پشتی 90×60 و يا 120×60 سانتيمتر ميباشد. در نواحی گرگان و بجنورد به نوعی از پشتيها كه پشت آنها گليمبافی شده است و مانند يك كيسه دردار تهيهشدهاند قارچين ميگويند.9ـ پادري:به اندازه پاگرد در ورودی كه معمولاً 70×50 است بافته ميشوند.انواع فرش از نظر جنس پرز:1ـ فرشهای تمام پشم:جنس پرز اين گونه فرشها پشمی بوده و رجشمار آنها معمولاً كمتر از 40 ميباشند. چنانچه جنس چله و پود زير آنها نيز همچون كه در بين عشاير و كوچنشينها و تركمنها متداول است از پشم انتخاب شود به آنها فرش تمام پشم ميگويند.2ـ فرش كرك:جنس پرز اين نوع فرشها از الياف ظريف و بلند پشمی تهيه شده است و جنس چله آنها پنبه يا ابريشم ميباشد و اغلب در رجشمارهای بين 40 تا 50 بافته ميشوند.3ـ فرش ابريشمي:پرز اينگونه فرشها تماماً از جنس ابريشم بوده و چنانچه چله آنها نيز ابريشم باشد اصطلاحاً به آنها تمام ابريشم ميگويند و اغلب در رجشمار 50 به بالا بافته ميشوند.4ـ فرش كف ابريشم (بوم ابريشم):فقط پرزهای زمينه اين نوع فرشها از جنس ابريشم بوده و بقيه پرزها اغلب از جنس كرك انتخاب ميشوند و چون پرزهای ابريشمی برعكس پرزهای پشمی به راحتی ميخوابند و از ارتفاع خود كم ميكنند اجزا طرح و نقوش كه از جنس كرك ميباشند حالت برجسته گرفته و فرش را به حالت گل برجسته در ميآورند.5ـ فرش گل ابريشم:اين نوع فرشها برعكس كف ابريشم ميباشند يعنی جنس پرزهای زمينه كرك نقوش و اجزا طرح بعضا با ابريشم بافته ميشوند. وجود ابريشم به کار رفته در گلها و نقوش باعث جلوه بيشتر طرح می شود.6ـ فرش گرده ابريشم:بافت اين نوع فرشها كه در نايين، اردستان و اصفهان بيشتر متداول ميباشد به اين صورت است كه جنس پرزهای خطوط اطراف نقوش و طرحها را كه اصطلاحاً به آنها گرده ميگويند از ابريشم انتخاب مينمايند. ضمناً به منظور افزايش جلوه و زيبايی در اين نوع فرشها اكثراً گردهها را با ابريشم سفيد ميبافند.7ـ فرش صوف:در زمينه اين نوع فرشها به جای گره صرفاً از پود زير و رو استفاده ميشود. گاهی جنس پود رو از فلزات گرانبها مانند طلا يا نقره انتخاب مينمايند. از اين رو نقوشی كه بافته شدهاند حالت برجسته پيدا می کند.مواد مصرفی فرش1- پشم آب و هوا و وضعيت اقليمی ايران ، وجود مراتع وسيع چراگاهی و همچنين مدت طولانی روزهای آفتابی در سال، پشم گوسفندان ايران را علاوه بر کشيدگی الياف از دو خاصيت مهم ديگر برخوردار کرده است:• جعد • دندانهجعد حالت فنری را درپشم ايجاد می نمايد که باعث می شود پس از پا گذاردن بر روی فرش الياف فرش دوباره به حالت اول برگردند و فرش دچار حالت نمدی و کوبيدگی نشود. دندانه در پشم،حفره های ميکروسکوپی الياف پشم می باشند که حالتی همچون فلس و يا ديس گندم دارند. وجود اين حفره ها قدرت نگهداری رنگ را بوسيله پشم بسيار بالا می برد چنانکه می بينيم در فرشهای بسيار قديمی ايرانی ، پس از گذار قرنها، رنگ فرش ثابت مانده است.2- رنگهای گياهيقدمت استفاده از رنگهای گياهی در ايران به هزاران سال پيش برمی گردد و به جهت اصالت و ويژگيهای بسيار برتر آن به رنگهای شيميايی هنوز هم به عنوان تنها مواد رنگی استاندارد در شرکت سهامی فرش ايران مورد استفاده قرار می گيرند. اين رنگها علاوه بر زيبايی خيره کننده آنها، دارای ثبات بسيار بالايی هستند و برخلاف رنگهای شيميايي، هيچ گونه حساسيتی در انسان ايجاد نمی کنند.گياهانی که اين رنگها از آنها توليد می شوند شامل : نيل ، روناس ، قرمز دانه، اسپرک، پوست انار ، پوست گردو، برگ مو وساير گياهان می باشند.در نهايت بايد اذعان کرد که علاوه بر طرحهای زيبا و دلنشين که جلوه ای سحر انگيز به فرش ايران می دهد، استفاده از پشم مرغوب ايران و رنگهای گياهی باعث منحصر به فرد شدن آن شده است و شهرتی جهانی به آن داده است.فرآیند بافتمراحلی كه برای شروع بافت يك فرش ميبايست رعايت گردد عبارتند از: 1ـ آمادهسازی مواد اوليه شامل نخچله، نخ پشمي(خامه)، نخ پود.2ـ آمادهسازی دستگاه (دار) و ابزار.3ـ آمادهسازی نقشه مورد نظر.4ـ چلهكشی (نصب نخ چله يا تارها بر روی دار قاليبافي).5ـ بافت گليم، ابتدای فرش.6ـ سادهبافی ابتدای فرش، انجام عمل گره زدن بر روی تارها به وسيله خامه.7ـ نقشهخواني، انجام عمل گره زدن براساس خانههای رنگی نقشه.8ـ انجام عمل پودكشی (پود زير يا ضخيم و پود رو يا نازك) و عمل كوبيدن پودها.9ـ شيرازه پيچی كنارهها.10ـ عمل كوبيدن رجها و قيچيزدن سرپرزهای اضافي.11ـ رعايت در جلوگيری از معايب احتمالی هنگام بافت.12ـ پايينكشی :اتمام كار يك فرش بافته شده.توضيح اينكه در يك فرش تراكم گرهها و ظرافت آنها نمايانگر ميزان مرغوبيت و كيفيت فرش است. بدين معنی كه هر چه تعداد گرهها زيادتر و در اصطلاح فرشبافی هر چه پرتر باشد كيفيت آن بالاتر خواهد بود.بطور كلی در قاليبافی ايران دو نوع گره متداول است.1ـ گره تركی (قيورد ـ متقارن) تبريز، هريس همدان، عشاير فارس و ....2ـ گره فارسی (سنه ـ نامتقارن) فارسيزبانان، اراك، اصفهان، مشهد، بيرجندؤ كرمان، نائين، كاشان، قم و ....رجشماررجشمارهای رايج در فرشبافی ايران از 20 تا 90 رجی ميباشد.معمولاً فرشهای درشتباف 20 و 25 رجی و فرشهای ايلياتی درشتبافت معمولاً حدود 30 رجی هستند فرشهای متوسط خوب 40، 45 و 50 رجی هستند. فرشهای خوب 50 تا 90 رجی هستند.طرحهای فرشبر اساس تقسيم بندی شرکت سهامی فرش ايران، نقشه های فرش ايران به 19 گروه اصلی و تعداد زيادی طرحهای فرعی تقسيم می شوند که عبارتند از:گروه 1- طرحهای آثار باستانی و ابنيه اسلامي: اين طرحها از ساختمانها و کاشيکاريها و اشکال هندسی و تزئينی بناها الهام گرفته شده است. در طول تاريخ طراحان فرش در طرحهای اصلی دخل و تصرفاتی کرده و طرحهای فرعی را بوجود آورده اند. معروفترين اين آثار عبارتند از مسجد شيخ لطف الله، محرابی کوفي، مسجد کبود، مقبره شيخ صفي، سردر امامزاده محروق، گنبد قابوس، مسجد شاه اصفهان، تخت جمشيد، طاق بستان، طاق کسري(ايوان مدائن)، و زيرخاکي.
گروه 2- طرحهای شاه عباسي:اساس اين طرح را گلهای طراحی شده خاصی تشکيل می دهند که به نام شاه عباسی مشهور شده است. اين گلهای تجريد يافته، ضمن شاخه و برگها و گاه اسليمی ها و ختائی ها در متن و حاشيه فرش، نقشه اصلی را تشکيل می دهند. به گروههای فرعی طرح اصلی نامهای ، افشان ، لچک ترنج، ترنجدار، درختي، جانوري، شيخ صفي، طره دار سلسله ای ، شاه عباسی تصرفي، ترنجی طره دار، بوته ای و لچک ترنج کف ساده ، داده شده است.
گروه 3- طرحهای اسليمي:شکل اصلی اين طرح را شاخه های دورانی در ميان برگها تشکيل می دهد. اين شاخه ها، تجريد يافته طرح درخت می باشند. اسليمی انواع بسيار زياد دارد و معمولا در بيشتر قالبها اين طرح تکرار می گردد اما در بعضی فرشها اين طرح مسلط است.معروفترين اسليمی ها ، اسليمی دهن اژدر است. در اين نوع اسليمی انتهای هر شاخه به دو بخش متقارن منشعب می گردد و بصورت فکين اژدها نشان داده می شود و روی ساقه شاخه ها جوانه هايی در نقاط مختلف تزئين شده است که بيشتر اين جوانه ها را اسليم می نامند. شايد کلمه اسليمی از اسليم به معنای جوانه باشد و شايد هم اين لغت مصغر اسلامی باشد و می دانيم که در هنرهای اسلامی از اين طرح بسيار استفاده شده است. اين طرح نيز به لحاظ تغييرات و دخل و تصرف ها به گروههای فرعی بسيار تقسيم شده است. مانند اسليمي، اسليمی بندي، اسليمی شکسته، اسليمی دهان اژدر، اسليمی لچک ترنج، اسليمی ترنجدار و اسليمی ماري.
گروه 4- افشان: با آنکه در طرحهای فرش معمولا کليه اجزا و اشکال، به هم پيوسته و مرتبط هستند، گفتی قلم نقاش از هنگام شروع طرح تا پايان آن تحرک و ارتباط خود را قطع نساخته است ولی طرح افشان به اين صورت است که گل وبرگها و شاخه ها بطور پراکنده و بدون پيوستگی با يکديگر در متن فرش افشانده شده اند. به همين علت است که اصل چنين طرحی را افشان ناميده اند. اما در طرح افشان نيز تنوع و تغيير زيادی داده شده است و طرحهای فرعی بسياری از آن منشعب گشته است. مانند افشان اسليمي، افشان ختائي، افشان بندي، افشان شکسته، افشان گل اناري، افشان شاه عباسي، افشان شاخه پيچ، افشان دسته گل، افشان حيوان دار و افشان ترنجدار.
گروه 5- اقتباسي:بعضی از اين طرحها به نقشه های محلی و بومی مناطق مرزی ايران مربوط می باشد.
گروه 6- بندی :منظور از استعمال واژه بندی اين است که يک قطعه کوچک از يک طرح در سرتاسر فرش چه از جهت طول و چه از سمت عرض تکرار گردد. چون اين قطعات در مرحله تکرار بهم می پيوندند، آنرا بند بندی يا واگره می نامند.نامهای فرعی اين گروه عبارتند از بندی اسليمي، بندی پيچک ، بندی شکسته ، بندی کتيبه ای ، بندی مستوفی ، بندی ورامين يا ميناخاني، بندی قالب خشتی يا لوزي، بندی ترنجدار ، بندی درختی ، بندی قابقابی ، بندی شير شکری يا بازوبندي، بندی سروی ، بندی آدمکی يا ملانصرالدين ، بندی بختياری ، بندی مجلسی ، بندی خوشه انگوری ، بندی شاخه گوزن حيواندار ، بندی خاتم شيرازی و بندی دسته گل.
گروه 7- بته اي: طرح بته ای تجريد يافته درخت سرو است. بته های سرکج فرش ايران که به بته جقه شهرت يافته است. در طرحهای بته ای به اندازه و اشکال مختلف به چشم می خورد. معروفترين طرحهای بته ای عبارتند از بته جقه ، بته شاخ گوزن ، بته ترمه ، بته سرابندی ، بته خرقه اي، بته قلمکار اصفهان ، هشت گل، بته کردستانی يا هشت بته ، بته مير شکسته، بته لچک ترنج ، بته سنندج، بته افشاری و بته بازوبندی و بوته بادامي.
گروه 8 – درختي: با وجودی که در طراحی فرش اساس کار را شاخه و برگها تشکيل می دهند ولی در طرحهای درختی سعی شده است تا وجه تشابه زياد با طبيعت حفظ گردد. طرحهای معروف درختی اينطور نامگذاری شده اند: درختی جانوری يا حيوان دار، درختی سبزيکار يا آب نما، درختی ترنجدار ، درختی سروی و درختی گلداني.
گروه 9- ترکمن يا بخارا : طرح فرشهای ترکمن از لحاظ هندسی و شکستگی خطوط در رديف طرحهای ايلی و خاص مردم کوچ نشين است که بطور ذهنی و بدون نقشه بافته می شود. ترکمنی قاب يمونی ، ترکمنی شانه اي، ترکمنی غزال گز(چشم آهو)، ترکمنی آخال، ترکمنی چهار قاب، ترکمنی خورجينی و ترکمنی قاشقی طرحهای فرعی اين طرح را تشکيل می دهند.
گروه10- شکارگاه :مشخصاتی که در مورد طرحهای درختی ذکر شده در طرحهای شکارگاه نيز وجود دارد ، اما در اغلب طرحهای شکارگاه ، حيوانات وحشی در حال شکار نقش بسته شده است. گروههای فرعی اين طرح عبارتند از : شکارگاه درختي، شکارگاه ترنجدار، شکارگاه قابي، شکارگاه لچک ترنج و شکارگاه سراسري.
گروه 11- قابي: اين طرح از قابهای چند ضلعی بوجود آمده است و از گروهای فرعی آن قابی اسليمي، قابی قرآنی کرمان يا ستونی را می توان نام برد.
گروه 12- گلفرنگ:طرح گلفرنگ ترکيبی است از طرحهای اصيل ايرانی با گلهای طبيعی ، مخصوصا گل سرخ. در اين نوع قالی از رنگهای تند و روشن مخصوصا رنگهای سرخ استفاده می شود.گروههای فرعی اين طرح را گل سرخ (لچک ترنج) ، گلفرنگ بيجار ، گلفرنگ بيجار ، گلفرنگ مستوفي، گلفرنگ ترنجدار، گلفرنگ دسته گلو گلفرنگ گل و بلبل تشکيل می دهند.
گروه 13- گلداني:درطرح گلدانی اغلب شکل گلدان در اندازه های مختلف به چشم می خورد. گاه يک گلدان بزرگ پر از گل تمام فرش را می پوشاند. گاه چندگلدان کوچک بطور متقارن در اطراف متن و يا دنبال هم سرتاسر متن را فرا می گيرد.گروههای فرعی اين طرح عبارتند از : گلدانی ختائي، گلدانی دوطرفه، گلدانی محرابي، گلدانی سراسری ، گلدانی ظل السلطان(گل وبلبل) ، گلدانی حاج خاتمی ، گلدانی تکراری ، گلدانی لچک ترنج و گلدانی يکطرفه.
گروه 14- ماهی درهم:اين طرح در رديف طرحهای بومی و ايلی است. بافت آن مانند ساير طرحهای هندسی ذهنی است و از روی نقشه بوجود نيامده است. خوشبختانه زيبايی اين طرح ، طراحان فرش را برآن داشته است که آنرا بصورت يک طرح منظم و مدون و با حفظ ويژگيهای قديمی آن ، پياده نمايند.اين طرح در بيرجند(يکی از شهرهای استان خراسان) بافته می شده و به تدريج به ساير مناطق فرشبافی ايران راه يافت. چنانکه امروز از شرق تا غرب و همچنين در نواحی مرکزی ايران يعنی از استان خراسان تا آذربايجان و همدان و اراک رواج پيدا کرده است.گروه فرعی منشعب از آن عبارتند از : ماهی هرات ، ماهی فراهان و زنبوري، ماهی سنه يا کردستان ، ريزه ماهی يا خرده ماهی و ماهی درهم بندي.
گروه 15- محرابي:طرح اصلی محرابی از طرح محراب الهام گرفته شده است و تزئيناتی از قبيل قنديلها و ستونها و سرستونها و گل و برگها به آن اضافه شده است. گروههای فرعی اين طرح بنامهای محرابی درختی ، محرابی گلدانی ستونی محرابی قنديلی ، محرابی گلدانی و محرابی دورنما شهرت دارد.
گروه 16- محرمات :طرح محرمات به طرحهايی در فرش اطلاق می گردد که قطعاتی از يک نقشه در طول فرش تکرار می گردد و عرض فرش در متن به چند رديف تقسيم می گردد و هر رديف آن از رنگ و طرح مشخص از ابتدا تا انتهای فرش ادامه پيدا می کند و بطور راه راه ترسيم می گردد. اين طرح در بعضی از نقاط ايران به نام قلمدانی مشهور است.گروه های فرعی طرح محرمات عبارتند از قلمدانی سراسري، گل ريز با زمينه يکرنگ و بته با زمينه الوان.
گروه 17- هندسي:دراين طرح از انواع اشکال هندسی استفاده می شود، معمولا خطوط زاويه دارند و بطور دورانی و قوسی شکل حرکت نمی نمايند. گروههای فرسی مهم اين طرح عبارتند از: هندسی بندی قاب�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
فرش ، هنر همگام با نسل بشر تهیه کننده : مجید مکاریمنبع : راسخون فرش چيست؟ بشر از زماني كه خود را شناخت و ضرورت وجود ملزومات زندگي روزمره را احساس نمود، به فكر ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر اين فرش كه به دليل محل يافتن آن در اعماق يخهاي دره هاي پا زيريك با نام فرش ... است; رنگ زمینه آن کپی از زمین به رنگ طلائی، سنگهائی به ...
سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان ... فرش ، هنر همگام با نسل بشر تمامي نقش و نگاره هاي موجود بر روي اين فرش مشابهت ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است. ... دوره کارگاه های فرش در ایران با هجوم افغانها(۱۷۲۲) به ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر به دنبال تحول و پيشرفت در زندگي، بشر آموخت كه مي تواند با در هم نمودن و فشردن ... در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر در سال ۶۲۸ میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که ... عرب اینگونه توصیف کرده اند: گوشه های آن تختی ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر در سال ۶۲۸ میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که .... باعث شد تا کارگاههای کوچک بافت قالی نیز به کلی ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر تقریبا ۱۵۰۰ اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای سراسر دنیا موجود است. ... امروزه، بافتن فرش به گسترده ترین هنر دستی در ایران مبدل ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر حتی قبل از او هم مردم صحرا نشین در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. .... یاقوت حموی در قرن ششم هجری از وجود قالیبافی آذربایجان ...
فرش ، هنر همگام با نسل بشر پشم و موي حيواناتي نظير گوسفند و بز، اولين يافته هاي بشر براي برآوردن اين نياز ... تقریبا ۱۵۰۰ اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای ...
-