واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - بهرام اخوان کاظمی بیشتر مکاتب و نظام های سیاسی به موضوع عدالت و پیشرفت توجه داشته اند ؛ به عنوان نمونه نظام های لیبرالیستی تحقق این دو هدف را با تعدیل قدرت و نظام های مارکسیتی با تعدیل ثروت دنبال نموده اند اما وجه تمایز الگوی عدالت و پیشرفت اسلامی ، برخورداری از زیربنا و جهت گیری توحیدی و تقدم این بُعد بر سایر ابعاد است. بنا به آموزه های قرانی؛ پیشرفت واقعی و مبنایی در توحید و یکتا پرستی است و هر گونه ارتقا و رشدی در زندگی دنیایی و حیات اخروی ، محصول و نتیجه اعتقاد به وحدانیت الهی و برخورداری از حیات طیبه مؤمنانه و توحیدی است از سوی دیگر توحید و ایمان به وحدانیت الهی عالی ترین مصداق عدالت می باشد و شرک و کفر ورزی به خدای متعال به عنوان بزرگترین ستمکاری دانسته شده است ، و مبنای هر گونه پسرفت و حرکت قهقرایی انسانها و جوامع انسانی به حساب می آید. به تبع آن ، می توان این عاقبت را برای هر گونه ستم ورزی متصور شد .در حقیقت ظلم اصلی نشناختن حق عبودیت الهی است و عدل اصلی بجای آوردن عبادت خدا و عدم شرک به اوست و می توان اینگونه نتیجه گرفت که هر گونه رشد، و پیشرفت وتعالی مادی و معنوی در گرو توحید و عبودیت خالص الهی است و توحید خواهی هم در گرو عدالت خواهی و نفی ستم وشرک است و آیات الهی ، بهترین شاهد بر این مدعا است.[2] پس بوضوح می توان نتیجه گرفت که اصلی ترین و مبنایی ترین شاخصه ی جامعه پیشرفته و متعالی اسلامی ، برقراری عدالت ومحو ستم و ستمکاری در بستری توحیدی است واین مفروض ، بیانگر تعامل توحیدی عدالت و پیشرفت می باشد. می توان استنتاج نمود که کارکرد عدالت در اندیشه اسلامی ، علوی و مهدوی ، پیش از آن که اقتصادی ومعیشتی باشد ، اعتقادی، عقلانی و تربیتی است یعنی اجرای عدالت ،کلیۀ اعوجاجات ،انحرافات ، ناموزونی ها و نبود اعتدال ها را اصلاح می کند بنابر این در خط مقدم این فرایند عدالت ورزی و معتدل سازی ، اصلاح انحرافات عقیدتی و سپس اخلاقی قرار دارد و بواسطه این اصلاح و از برآیند آن، اصلاحات اقتصادی و نظام توزیعی عادلانه و ایفای سایر استحقاق ها ی اجتماعی و سیاسی صورت می پذیرد. البته معنا کاوی واژه عدالت نیز مؤید این ادعا است. باید افزود کلمۀ عدل را معمولاً با چند معنى و کاربرد در اندیشههاى اسلامى یاد مىکنند که عبارتاند از: راستى، درستى، راست ایستادن ، راست نمودن یا راست و درست قرار گرفتن و نشستن، اصلاح کردن و یا ایجادتغییر، برگشتن از یک مسیر غلط به مسیر صحیح دیگر ،داد، مِثل، موزون بودن، رعایت تساوى و نفى هرگونه تبعیض، قرار دادن و نهادن هر چیز در جاى خویش، رعایت حقوق افراد و دادن حق به حقدار، رعایت استحقاقها در افاضهى وجود توسط خداى متعال. از سوی دیگر، «اعتدال» واجد معناى راستى،میانهروى، راست شدن، صاف شدن است همچنین مترادفهاى متعددى مانند ظلم، طغیان، میل، انحراف، براى جور وجود دارد "ابن منظور" در " لِسان العرب" در باب مفهوم عدل بیان مىدارد که آن چه که در نفوس انسانى، مایهى اعتدال و مرتبى و استقامت و انتظام مىشود، عدالت است و چنین انسانى مستقیم و راست و درست است.[3] متضاد آن جور است. جور در این جا مغایر راستى ودرستى و اعتدال بوده و به معنى انحراف است.از منظر وی ، ظلم در لغت به معنى تاریکى و شکافى است که در زمین به وجود مىآید وهمچنین به معناى «تجاوز از حد و قرار دادن چیزى در جاى نامناسب»می باشد.[4] به تعبیر راغب، «ظلم تجاوز از حق را گویند، چه این تجاوز کم باشد چه زیاد. لذا در گناه بزرگ و کوچک هر دو به کار مىرود[5]. بدین ترتیب تحقق عدالت و رفع جور و ستم در معنای مطلق آن ، مساوی با محو همۀ انحرافات ،از جمله شرک، کفر ،گناه ، امیال نفسانی ،و طاغی گری های فردی و اجتماعی است اما در تبیین مفهوم پیشرفت باید گفت معمولاً برای در زبان عربی ،برای بیان واژه پیشرفت ، از کلماتی مانند: تقدّم، ترقّ، ارتقاء، تطوّر ، نمو ، استفاده می شود.اما کلماتی مانند ارتقاء[6] ، تطوّر ، نمو،در قران نیامده اند.[7] همچنین کلمه: تقدّم[8] ؛یکبار و آنهم به معنای« آینده» و کلمه: تقدّموا؛ 4 بار[9]، در معنای « پیش فرستادن» به کار رفته است. به نظر می رسد که یکی از بهترین واژه های قرانی برای بیان کلمه پیشرفت ، واژه : « علو» و واژگان هم خانواده ایی مانند : تعالی ، متعال، به معنای : والایی، بلند و بزرگ مرتبه ایی باشد .این صفت در بسامد بسیار بالایی برای توصیف و تنزیه خداوند در قران به کار رفته است[10] زیرا که خداوند متعال ،نهایت تعالی، والامرتبه ایی، علو ،پیشرفت ، تکامل ونورانیت است وبه همین دلیل باید مقصد هر گونه حرکت تکاملی و تعالی جویانه باشد و در حقیقت این گمانه مؤید فرضیه این نوشتار است که پیشرفت اصلی در توحید و حیات طیبه و مؤمنانه بوده و عدالت خواهی و ظلم ستیزی در مرحله اول می بایستی به توحید و ایمان به وحدانیت الهی و نفی هر گونه کفر وشرک بیانجامد. همان گونه که امام علی(ع) در باره نابودی فساد اخلاقی و کلیه انحرافات در عصر ظهور فرموده اند :« خداوند در در آخرالزمان مردی را بر می انگیزد که کسی از منحرفان و فاسدان نمی ماند مگر این که اصلاح گردد»[11] امام خمینی (ره) هم ضمن بیان عدم توفیق کلیه پیامبران(ص) در اجرای هدف اصلی عدالت و اصلاح و تربیت ابناء بشر، در فراز بسیار زیبا و بلیغ، تحقق این کارویژه توحیدی، اعتقادی ، تربیتی واصلاح گرایانه ،مطلق و مُوسّع از عدالت را توسط امام عصر(ع)چنین تبیین فرموده اند: «. . . آن کسى که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، نه آن هم این عدالتى که مردم عادى مىفهمند که فقط قضیه عدالت در زمین براى رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت. انسان اگر هر انحرافى پیدا کند، انحراف عملى، انحراف روحى، انحراف عقلى، برگرداندن این انحرافات را به معناى خودش این ایجاد عدالت است در انسان ...وقتى که ایشان ظهور کنند تمام بشر را از انحطاط بیرون مىآورد، تمام کجیها را راست مىکند: یَمْلأُ الأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً همچو نیست که این عدالت همان که ماها از آن مىفهمیم که نه یک حکومت عادلى باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. ... و ایشان مأمورند براى اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال ... از این جهت، این عید، عید تمام بشر است...تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد ان شاء اللَّه، و ظلم و جور را از تمام روى زمین بر مىدارند به همان معناى مطلقش. [12] در استنتاجی نهایی باید گفت که کارکرد عدالت در اندیشه اسلامی ، علوی و مهدوی ،در وحله اول و در مبنا و اساساٌ توحیدی و اعتقادی است یعنی اجرای عدالت کلیۀ اعوجاجات ،انحرافات ، ناموزونی ها و نبود اعتدال ها را در حوزه انحرافات غیر توحیدی و اعتقادی اصلاح می کند و بر مبنای این اصلاح و تعدیل اعتقادی و ایمانی ، تعدیل اقتصادی ، اجتماعی سیاسی صورت می گیرد و در حقیقت هرگونه اجرای عدالت در ابعاد فرعی یاد شده الزاماٌ به صورت پسینی و متعاقب تحقق عدالت در عرصه توحیدی و مبتنی بر آن باید باشد و این همان تحقق مطلق و موسع عدالت بوده و ضامن تعالی و پیشرفت واقعی که همان حیات طیبه هست خواهد بود و می توان اذعان نمود که وجه تمایز اصلی الگوی عدالت و پیشرفت اسلامی با نمونه های غربی و غیر اسلامی آن ، زیرساخت و جهت گیری الهی و تقدم بُعد توحیدی آن است. [1] - نویسنده یادداشت حاضر در دومین نشست اندیشه های راهبردی با موضوع عدالت (27/2/90)- با حضور مقام معظم معظم رهبری -شرکت داشته است و مقاله حاضر در مجموعه مقالات این نشست مهم علمی به چاپ رسیده است. [2] - برای اطلاع بیشتر و دیدن مستندات این ادعا ر.ک به: بهرام اخوان کاظمی ، «تعاملات عدالت وپیشرفت در آموزه های قرانی»، مجله حکومت اسلامی ،شماره۵۱، بهار۱۳۸۸،ص۲۱-۵۷. [3] - العدل: ماقام فى النفوس انه مستقیم و هو ضدالجور. العلامه ابن منظور ، لسـان العرب، بیـروت: داراحیاء التراث العربى، المجلد التاسع، 1408 هـ ، 1988 م،ص 83. [4] - همان، ج12،ص 373. [5] - العلامه الراغب الاصفهانى، ، معجم مفردات الفاط القرآن،بیروت:دارالفکر، 1392 هـ ، 1972م، ص326. [6] - البته از ثلاثی مجرد « رقی»، در 4 آیه ، مشتقات و کلمات :راق ،لرقیک ، التراقی ،ترقی، فلیرتقوا آمده است که دو مورد اخیر به معنای «بالا رفتن» است [7] - ر.ک به ؛روحانی، المعجم الاحصایی لالفاظ القرآن الکریم، (فرهنگ ماری کلمات قرآن کریم)، ج2و3، مشهد، آستان قدس رضوی، 1368 ش 0 ر.ک به؛ فتح،2. .[8] ر.ک به؛بقره ،110؛ حجرات،1؛ مجادله،13؛ مزمل،20..[9] برخی از این آیات عبارتند از:«و هو العلی العظیم»، بقره، 255؛« سبحانه و تعالی عما یقولون کبیرا» ، اسراء، 43؛« تعالی عما یشرکون» ، نحل،3؛« عالم الغیب والشهادة الکبیرالمتعال» ، رعد،9؛ « فتعالی الله الملک الحق» ، طه، 114..[10] [11] - « یبعث الله رجلاً فی آخرالزمان ....و لا یبقی طالحٌ ال صَلُحَ» اثباة الهدی ، ج3،ص524. [12] - صحیفه نور ،، ج12، ص480- 482 دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز /27214
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 559]