محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831634360
تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم نويسنده: محمود صدري فروپاشي شوروي سابق و فرو ريختن مهره هاي موجود در اروپا، اضمحلال بلوك شرق را به دنبال داشت و اين تلاش به صورت پي در پي و در مرحله اول، دول متحد شوروي در پيمان ورشو را دربرگرفت. سرعت تحول و تغييرات در اين كشورها متفاوت و متناسب با ميزان چسبندگي آنها با برادر بزرگتر بود. بر اساس كنفرانس يالتا درصد نفوذ شوروي سابق در كشورهايي همچون مجارستان، چك واسلواكي و لهستان كمتر از بلغارستان و روماني بود كه اين امر با حقيقت و واقعيت شرايط اجتماعي اين جوامع منطبق بود. وقوع حوادثي همچون بهار پراگ در سال 1968 و درگيريهاي 1956 در مجارستان و ناآرامي هاي اتحاديه همبستگي در لهستان نيز نشانگر وابستگي كمتر جوامع آنها با شوروي و استعداد بيشتر گرايش به سمت غرب نسبت به ديگر دول بلوك شرق بود.در روماني به لحاظ ساختار خاصي كه چائوشسكو ايجاد كرده بود اين تغييرات با همكاري اطلاعاتي روسيه امكان پذير گشت و نهايتاً فروپاشي يوگسلاوي سابق در آغاز دهه 1990 با جنگ و درگيري با كروات ها و بوسنيايي ها و بالأخره بحران كوزوو همراه گشت كه البته اين اضمحلال برخلاف آنچه كه در رابطه با كشورهاي عضو پيمان ورشو صورت گرفت همكاري و هماهنگي روسيه را در برنمي گرفت، بلكه غرب از ضعف قدرت اين كشور، سياست هاي غلط ديارشوويچ حاكم يوگسلاوي، اختلافات قومي و مذهبي و نژادي، بهره برداري لازم را نمود تا توانست اين مانع نسبتاً مهم را نيز از ميان بردارد.آنچه كه در جنگ سرد سبب گشت آمريكا به عنوان عنصر پيروز بيرون آيد سيستم بسته سياسي، ضعف نظام ايدئولوژيك، وجود بحران مشروعيت و نبود هويت فرهنگي، اختلافات نژادي و ارضي و بالأخره بحران شديد مالي و عدم موفقيت طرح ها و ايده هاي اقتصادي بود.ديكته كردن طرح هاي اقتصادي از طرف شوروي سابق بحران هاي شديد اقتصادي و عدم رشد تكنولوژي در اين كشورها را دربرداشت چرا كه در تضاد با واقعيت هاي حاكم بر اين دول بود. به هر حال اين فروپاشي در كل به دنبال خود ساختار جديدي را در سطح اروپا و نگرش نويني از برخورد با مفاهيم نظام بين المللي در ابعاد سياسي و امنيتي را در جهان به وجود آورد. كاهش شديد قدرت روسيه و پررنگتر شدن نهادهاي اروپايي و مهمتر از همه نقش غالب آمريكا در منطقه كه به دنبال خود روند گسترش نهادهاي نظامي و امنيتي و سياسي و اقتصادي غرب را در شرق و مركز و جنوب شرقي اروپا در پي داشت نه تنها در معادلات اروپا تأثير ژرف و عميقي بر جاي گذاشت بلكه تأثيرات آن در سطح جهان ساختار و نظم جديدي را تعريف، موازنه و تعامل قوا را بر هم زد كه خود علت وقوع حوادث يك و نيم دهه گذشته گرديد كه در آينده نيز اين نقش پذيري ادامه خواهد داشت. به طور كلي فروپاشي كمونيسم در شرق اروپا تحولات و تغييرات ذيل را در پي داشته است.۱- سياست جذب و ادغام و يكسان سازي اين كشورها در ابعاد سياسي و اقتصادي و نظامي و فرهنگي از طرف آمريكا و دول غربي دنبال گشت. تمايل اين دو قدرت براي گسترش ناتو و نهادهاي اروپايي و نياز شديد كشورهاي شرق و مركز اروپا براي جبران عقب افتادگي اقتصادي، تكنولوژيكي و همچنين پركردن خلل امنيتي ناشي از برچيده شدن پيمان ورشو، سبب گرديد كه در فاصله نه چندان طولاني پيوندهاي قومي و مستحكمي در ابعاد نظامي و امنيتي و اقتصادي و سياسي بين دوطرف صورت پذيرد و چتر ناتو و اتحاديه اروپا بر همه اين كشورها گستره گردد. با پذيرش شروط جذب از جمله خصوصي سازي، كاهش بودجه نظامي، حذف بسياري از سخت افزارهاي نظامي برجاي مانده از زمان پيمان ورشو و اصلاح سيستم نرم افزاري منطبق با معيارهاي غرب، تشريح در روند اصلاحات، همگرايي و اتخاذ رويه يكسان در جهت گيريهاي سياسي در سطح جهان و فعل و انفعالات و حوادث ايجاد شده در دنيا، عملاً همگرايي و همكاري هماهنگ و تنگاتنگي بين اروپاي رهاشده از سيستم قديم و دنياي غرب ايجاد گرديده است.۲- كشورهاي مجارستان، چك، لهستان با سرعت بيشتر و بلغارستان و روماني به لحاظ ساختار عميق سوسياليستي، كندتر اما با امتيازدهي بيشتر در روند اين ادغام قرار گرفتند. با فرصت پيش آمده، قدرت هاي بزرگ غربي هر يك در صدد نفوذ بيشتر خود بوده و هستند و در اين ميان آمريكا با پشتوانه محكمتر خود و به عنوان يك قدرت تأثيرگذار قوي در همه سطوح جاي خود را تقويت و به منزله يك عامل تعيين كننده امنيتي، حضور قوي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي خود را تثبيت مي نمايد.۳- در منطقه بالكان كه فروپاشي همراه با جنگ و بحران هاي شديد صورت گرفت عدم موفقيت اوليه اتحاديه اروپا در رفع بحران بوسني و كوزوو از يك طرف دخالت بيشتر آمريكا را فراهم ساخت و اين كشور را به عنوان قدرت اول نقش آفرين معرفي كرد و از طرف ديگر به علت ضعف دولت هاي كوچك به وجود آمده جنوب شرق اروپا و ترس ناشي از امكان وقوع جنگ هاي جديد و احساس خلل امنيتي شديد و نياز مبرم براي تأمين امنيت، به طور مستقيم و غيرمستقيم (ناتو) نفوذ آمريكا را در پي داشت كه تمايل شديد عضويت در ناتو و مشورت و همكاري تنگاتنگ مستقيم امنيتي و نظامي با واشنگتن در اين راستا قرار دارد. استقلال طلبي جمهوريهاي يوگسلاوي سابق در 1991 و جنگ خونين بوسني و هرزگوين (1995 1992) و بحران كوزوو (1999) و مقدونيه (2001) اگرچه به اتمام رسيده اما وجود زمينه تعارضات قوميتي و تضاد منافع ناشي از آن و استمرار حركت هاي تجربه طلبانه و تداوم اختلافات كوزوو با صربستان و ساختار غلط پيمان ديتون كه مي تواند مجدداً موجبات برخي از تنش ها و بحران هاي احتمالي گردد اين كشورها را بر آن داشته كه در پيوستن به پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و پيوند با نهادهاي سياسي و امنيتي اصرار داشته باشند.۴- واشنگتن از يك طرف در تداوم و استمرار جنگ در بالكان و احتمالاً تأثيرگذاري اوليه در ايجاد بحران نقش بارزي را بر عهده داشت و از طرف ديگر براي خاتمه و پايان دادن نيمه بند آن به عنوان يك منجي و قهرمان وارد بحران هاي بالكان شد. در اوايل جنگ بوسني و تقريباً اواسط آن اعلام داشت كه هيچ منافعي در اين منطقه نداشته و نسبت به اين بحران مواضع بي طرفي را دارد. اتخاذ چنين سياستي در راستاي تداوم تجاوز و كشتار مسلمانان صورت مي گرفت. عدم همكاري با طرح هاي صلح اروپايي و تعميم گذاشتن آن نيز در جهتي بود كه اين كشور را قادر سازد بعدها به عنوان ايجادكننده صلح معرفي گردد. چراغ سبز نشان دادن به اجازه ورود سلاح به بوسني براي به وجود آوردن نوعي تعادل نسبي نظامي و وادار كردن صرب ها به طرح صلح خود نيز در طراحي كلي سياست منطقه اي واشنگتن خلاصه گشت. طرح ديتون زماني به دو طرف ديكته گشت كه صرب ها احساس مي كردند از يك سو بخش هاي عظيمي از متصرفات خود را در اختيار خواهند گرفت و از سوي ديگر پيروزي هاي بيشتر مسلمانان و از جمله تصرف بانايوكا را متحمل مي دانستند. اين پيمان در واقع در جهت كلي سياست هاي آمريكا يعني حفظ فيزيكي مسلمانان و محدودسازي آنها در بخش كوچكي از خاك بوسني بود. دخالت آمريكا در جلوگيري از تداوم سياست پاكسازي مطلق و حفظ بوسني و هرزگوين در مرزهاي شناخته شده همراه با تمديد موفقيت مسلمانان به عنوان اولين گام در تثبيت نفوذ عميق اين كشور صورت مي گرفت و ديتون در شرايطي تحميل شد كه امكان پيشروي بيشتر نيروهاي مسلمان و تصرف مناطق مهمي چون بانايوكا وجود داشت.از نقطه نظر ديگر ديتون با ساختار پيچيده و غامض خود شرايط درگيري و اختلافات را بر جاي گذاشته كه اين امر نياز دوطرف به نهادهاي امنيتي و نظامي ناتو و پيوند با واشنگتن را ضروري مي سازد.۵- اشتياق آمريكا براي حضور در اروپاي شرقي و منطقه بالكان در راستاي نظم نوين جهاني است. در حالي كه كشورهاي پيشرفته و قدرتمند اروپاي غربي خود را در حوزه هاي قدرت شريك دانسته و خواهان سهم خود است. دول شرقي رها شده از كمونيسم هنوز جايگاه خود را پيدا نكرده و وزن و ظرفيت اثرگذاري كمتري بر معادلات دارند. آنها بيش از آنكه تأثيرگذار باشند منفعل از سياست هاي آمريكا هستند. اهميت سوق الجيشي شرق اروپا و بخصوص منطقه بالكان كه به عنوان دروازه ورود به غرب محسوب شده و ويژه گيهاي خاص مراسلاتي و ترانزيتي را دارا است نيز مزيدي بر علاقه اين قدرت بزرگ در گسترش نفوذش در اين حوزه است. سهل الوصول بودن قراردادها و اخذ امتياز پايگاه هاي نظامي و همگرايي بيشتر اين كشورها در بحران هائي همچون عراق و دادن مصونيت قضائي شهروندان آمريكايي در قبال دادگاه بين المللي لاهه ICC، اعزام نيرو به عراق ولو به شكل غيركاري و مؤثر، راه را بر نفوذ بيشتر واشنگتن هموار كرده است.۶- آقاي مكيندر معتقد بود كه اروپاي شرقي به عنوان قلب منطقه مهمترين نقطه حساس جهان بوده و كشوري كه بر اين منطقه حاكم گردد بر جهان تسلط خواهد يافت. در مقابل اين نظر آقاي اسپايكمن اعتقاد داشت كه اروپاي شرقي اهميت نداشته و اين غرب اروپا و خاورميانه هستند كه امكان سلطه بر جهان را ميسر مي سازند. تلفيق اين دو فكر از جانب آمريكا يعني توفيق اين كشور در تسخير شرق اروپا و استفاده از پايگاههاي آمريكايي و تسهيلات مواصلاتي و همگرايي و هماهنگي آلمان با سياست هاي خاورميانه اي اش، ايده تسلط بر خاورميانه از طرف آمريكا را دربرداشته است. تمركز سياست هاي نومحافظه كاران بر اين منطقه بعد از فارغ و آسوده خاطر شدن نسبي از نفوذ خود در شرق اروپا و بالكان نشانگر اين واقعيت است كه اين قدرت جهاني در صدر تكميل نظام يك جانبه گرايي خود است.۷- به رغم تلاش هاي غرب در نهادينه كردن دموكراسي در شرق و بالكان رها شده از كمونيست، اصلاحات سياسي و اقتصادي هنوز مواجه با چالش ها بوده و اختلافات عميق قومي و نژادي در بعضي از مناطق همچون كوزوو و بوسني به طور كامل برطرف نگرديده است. شكاف طبقاتي ناشي از اعمال سياست هاي اقتصاد آزاد، بازگشت مجدد تفكرات سوسياليستي را در قالب هاي مختلف همچون سوسيال دمكراسي و حتي به شكل ايده هاي كمونيسم احيا كرده است.كوزوو هنوز به عنوان يك مشكل عمده وجود دارد در حالي كه برخي از جناحهاي آمريكا بويژه دمكرات ها همسو با بعضي از مراكز تحقيقاتي اروپايي از استقلال اين منطقه حمايت مي كنند. عمده كشورهاي اروپايي همگام با نومحافظه كاران آن را مناسب نمي دانند. بحث تغيير مرزها در كوزوو و مونته نگرو و بوسني هنوز از مسائلي است كه مي تواند تنش زا باشد.در كنار اين چالش ها، رشد اقتصادي در اين كشورها در حال افزايش است. اين رشد و پيشرفت اگرچه در اروپاي شرقي با منطقه بالكان متفاوت بوده و توسعه تكنولوژي و رفاه عمومي نيز در مركز و شرق اروپا نيز يكسان نيست اما بطور كلي در سايه روند بازسازي و اصلاحات انجام گرفته، شرايط مناسب ايجاد شده براي سرمايه گذاري و بالأخره ادغام بعضي از اين كشورها در نهادهاي اقتصادي اروپا، آينده اين پيشرفت روشن خواهد بود.۸- فضاي كنوني حاكم بر نظام بين الملل به گونه اي است كه هر يك از بازيگران كوچك و بزرگ جهاني به دنبال نياز تعريف خود در اين نظام هستند. طبيعتاً كشورهاي كوچك و متوسط اروپاي مركزي و شرق و غرب بالكان كه قبلاً جايگاه خود را صرفاً در سطح ملي قلمداد مي كردند در دوران جديد با هدف خروج از انزوا و قضاوت هاي بر جاي مانده از ميراث گذشته، ايفاي نقش در مقياس منطقه اي را در دستور كار خود قرار داده اند كه همگرايي و هماهنگي بيشتر صرف نظر از مزيت هاي اقتصادي و امنيتي، افزايش اهميت آنها را در تحولات نظام بين المللي دربرخواهد داشت.منبع: روزنامه همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 971]
صفحات پیشنهادی
تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم
تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم-تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم نويسنده: محمود صدري فروپاشي شوروي سابق و فرو ريختن مهره هاي موجود ...
تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم-تحولات اروپاي شرقي پس از فروپاشي كمونيسم نويسنده: محمود صدري فروپاشي شوروي سابق و فرو ريختن مهره هاي موجود ...
نگاه تازه غرب به سرمايهگذاري در شرق اروپا
30 سپتامبر 2008 – نگاه تازه غرب به سرمايهگذاري در شرق اروپا-نگاه تازه غرب به ... نبوي ـ پس از فروپاشي شوروي و سقوط كمونيسم در اروپاي شرقي موج عظيمي از بيكاري، ... اما اين تحولات به علت ضعف زيرساختهاي اقتصادي دچار ركود گرديدهاند و همين امر ...
30 سپتامبر 2008 – نگاه تازه غرب به سرمايهگذاري در شرق اروپا-نگاه تازه غرب به ... نبوي ـ پس از فروپاشي شوروي و سقوط كمونيسم در اروپاي شرقي موج عظيمي از بيكاري، ... اما اين تحولات به علت ضعف زيرساختهاي اقتصادي دچار ركود گرديدهاند و همين امر ...
گسترش اتحاديه اروپا به منطقه قفقاز جنوبي:
بنابراين با توجه به تحولات بوجود آمده پس از فروپاشي بلوك شرق يعني ... آنها در بخش اروپاي شرقي و 60 سال زير سيطره كمونيسم و بلوك شرق يعني اتحاد جماهير شوروي ...
بنابراين با توجه به تحولات بوجود آمده پس از فروپاشي بلوك شرق يعني ... آنها در بخش اروپاي شرقي و 60 سال زير سيطره كمونيسم و بلوك شرق يعني اتحاد جماهير شوروي ...
نگاه بيمناكانه پايتخت هاي اروپايي به تحركات نظامي روسيه در ...
نگاه بيمناكانه پايتخت هاي اروپايي به تحركات نظامي روسيه در گرجستان-نگاه ... 1387/05/26 پايتخت هاي اروپايي تحولات گرجستان را از نزديك بررسي مي كنند. ... اين نوع ارزيابي از زمان سقوط ديوار برلين و به دنبال ان فروپاشي كمونيسم، بي سابقه ... بر جلوگيري از فروپاشي خود شوروي تمركز كرده بود،ترجيح داد اروپاي شرقي را رها كند.
نگاه بيمناكانه پايتخت هاي اروپايي به تحركات نظامي روسيه در گرجستان-نگاه ... 1387/05/26 پايتخت هاي اروپايي تحولات گرجستان را از نزديك بررسي مي كنند. ... اين نوع ارزيابي از زمان سقوط ديوار برلين و به دنبال ان فروپاشي كمونيسم، بي سابقه ... بر جلوگيري از فروپاشي خود شوروي تمركز كرده بود،ترجيح داد اروپاي شرقي را رها كند.
كتاب انديشه - تب تند اروپاي شرقي
كتاب انديشه - تب تند اروپاي شرقي كتاب انديشه - تب تند اروپاي شرقي علي ... به اين منطقه از اروپا گزارشي نگاشته كه از سويي خواننده را با سير تحولات سياسي رژيمهاي چپ ... بايد يكي پس از ديگري در سنت بزرگ فيلسوف - مامور سوخت و مهندس - نگهبان شب .... فروپاشي كمونيسم در اروپاي شرقي زماني صورت گرفت كه جامعه مدني در اكثر ...
كتاب انديشه - تب تند اروپاي شرقي كتاب انديشه - تب تند اروپاي شرقي علي ... به اين منطقه از اروپا گزارشي نگاشته كه از سويي خواننده را با سير تحولات سياسي رژيمهاي چپ ... بايد يكي پس از ديگري در سنت بزرگ فيلسوف - مامور سوخت و مهندس - نگهبان شب .... فروپاشي كمونيسم در اروپاي شرقي زماني صورت گرفت كه جامعه مدني در اكثر ...
جنگ سرد جديد (نزاع روسيه و اروپا بر سر اوكراين)
پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و سقوط كمونيسم بسياري را به اين ... اجراي سياست هاي غربگرايانه بوريس يلتسين در روسيه پس از فروپاشي شوروي ... گذشت زمان و تحولات بعدي جهان تا حد زيادي خط بطلاني بر اين اوهام و تصورات ... شرق به سرزمين هاي پيراموني اين كشور همچون آسياي مركزي، قفقاز و اروپاي شرقي كشيده شد.
پايان جنگ سرد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و سقوط كمونيسم بسياري را به اين ... اجراي سياست هاي غربگرايانه بوريس يلتسين در روسيه پس از فروپاشي شوروي ... گذشت زمان و تحولات بعدي جهان تا حد زيادي خط بطلاني بر اين اوهام و تصورات ... شرق به سرزمين هاي پيراموني اين كشور همچون آسياي مركزي، قفقاز و اروپاي شرقي كشيده شد.
كمونيسم(communism)
مارکس(1883- 1818م) در دورانی بسر می برد که انقلاب صنعتی، اروپا و امریکا را فرا ... زمان استقرار نظام دو قطبی و چه پس از فروپاشی آن ، مارکسیسم حضور بین المللی خود ... خلاف تجزیه و تحلیل مارکس، ناسیونالیسم در کشورهای کمونیستی اروپای شرقی ... [12] کمونیسم چینیتحول چین در نتیجه انقلاب کمونیستی 1949 یکی از تحولات ...
مارکس(1883- 1818م) در دورانی بسر می برد که انقلاب صنعتی، اروپا و امریکا را فرا ... زمان استقرار نظام دو قطبی و چه پس از فروپاشی آن ، مارکسیسم حضور بین المللی خود ... خلاف تجزیه و تحلیل مارکس، ناسیونالیسم در کشورهای کمونیستی اروپای شرقی ... [12] کمونیسم چینیتحول چین در نتیجه انقلاب کمونیستی 1949 یکی از تحولات ...
حزب جمهوری خلق ترکیه در آستانه فروپاشی
حزب جمهوری خلق ترکیه در آستانه فروپاشی-بین الملل > اروپا - حزب جمهوری خلق ... در بررسي تحولات خارجي اقدام كودتا گونه لائيك ها عليه اسلام گرايان تركيه ادامه دخالتهاي . ... امرسون پس از خواندن نخستین چاپ شعرش به او نوشت: «در آستانه ی زندگی . ... 1990 به دنبال سقوط رژیمهای کمونیست اروپای شرقی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از .
حزب جمهوری خلق ترکیه در آستانه فروپاشی-بین الملل > اروپا - حزب جمهوری خلق ... در بررسي تحولات خارجي اقدام كودتا گونه لائيك ها عليه اسلام گرايان تركيه ادامه دخالتهاي . ... امرسون پس از خواندن نخستین چاپ شعرش به او نوشت: «در آستانه ی زندگی . ... 1990 به دنبال سقوط رژیمهای کمونیست اروپای شرقی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از .
جنگ سرد و شکل گیری دو بلوک
او در این سخنرانی از احزاب کمونیست جهان «کشورهای اروپای شرقی و احزاب ... این کمک ها تا سال 1945 ادامه یافت و پس از آن کشورهای انگلستان، فرانسه و .... برای توسعه کمونیسم در اروپای شرقی فراهم شد فروپاشی نظام سنتی کشورهایی بود که به وسیله ی آلمان اشغال شده بودند. ... وزير امور اقتصادي و دارايي: * طرح تحول اقتصادي مكمل قانونها.
او در این سخنرانی از احزاب کمونیست جهان «کشورهای اروپای شرقی و احزاب ... این کمک ها تا سال 1945 ادامه یافت و پس از آن کشورهای انگلستان، فرانسه و .... برای توسعه کمونیسم در اروپای شرقی فراهم شد فروپاشی نظام سنتی کشورهایی بود که به وسیله ی آلمان اشغال شده بودند. ... وزير امور اقتصادي و دارايي: * طرح تحول اقتصادي مكمل قانونها.
زمینه های فروپاشی شوروی
زمینه های فروپاشی شوروی نويسنده:مهرداد ناظری ناهنجاری در اعماق جامعهناصر فکوهی ... نخست بر این نکته تأکید کنم که برای شناخت تحولات یک جامعه ممکن است ابعاد مختلف ... ماندگی نظام در روسیه ، جامعه به داخل یک توتالیتاریسم کمونیستی کشیده شد. .... در یک فاصله ده، دوازده ساله پس از سقوط کشورهای اروپای شرقی از بحران خارج شدند و ...
زمینه های فروپاشی شوروی نويسنده:مهرداد ناظری ناهنجاری در اعماق جامعهناصر فکوهی ... نخست بر این نکته تأکید کنم که برای شناخت تحولات یک جامعه ممکن است ابعاد مختلف ... ماندگی نظام در روسیه ، جامعه به داخل یک توتالیتاریسم کمونیستی کشیده شد. .... در یک فاصله ده، دوازده ساله پس از سقوط کشورهای اروپای شرقی از بحران خارج شدند و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها