واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: باز هم از روسها ضربه خوردیم
این روزها روزهای حساسی برای دستگاه دیپلماسی ایران بوده و مساله پرونده هسته ای ایران به حساس ترین مرحله خود رسیده است. در اخبار شنیدیم که پس از مدتها دوباره آژانس بین المللی انرژی هسته ای قطع نامه ای علیه ایران تصویب و موضوع را به شورای امنیت گزارش کرده است.در این قطع نامه از مجموع 35 کشور عضو شورای حکام، 3 کشورشامل ونزوئلا، مالزی و کوبا به آن رای منفی دادند .ونزوئلا و کوبا از متحدان ایران در آمریکای لاتین هستند و مالزی نیز به عنوان کشوری مسلمان و رو به توسعه؛ سیاست مستقلی نسبت به غرب دارد.اما برخی کشورها که نه می خواستند با ایرانی ها برخورد کنند و نه می خواستند رویکردی ضدغربی از خود نشان دهند به این قطع نامه رای ممتنع دادند .این کشورها عبارتند از: افغانستان، برزیل، مصر، پاکستان، آفریقای جنوبی و ترکیه.مورد نهایی عدم حمایت از ایران در مجامع بین المللی:در آخرین اقدام در همین هفته روسیه قطع نامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس را علیه ایران امضا کرد! علاوه بر این لحن تهدید آمیز مدودف علیه ایران را در دیدار با اوباما به یاد بیاوریدترکیه و برزیل که به تازگی میزبان آقای احمدی نژاد بوده اند.پاکستان و افغانستان از همسایگان هستند و روابط دو جانبه هم با غرب و هم ایران برایشان مهم است .موضع آفریقای جنوبی که هنوز میراث دار ماندلا هست نوعی بی طرفی در عرصه جهانی است.اما موضع مصر بسیار جالب به نظر می رسد.چرا که علیرغم اینکه روابط سیاسی بین ایران ومصر وجود ندارد وهمواره تنشهایی بین دو کشور وجود داشته اما گویا این بار مصری ها به ارسال سیگنالهای تنش زدا مشغولند.
اما 25 کشور علیه ایران رای دادند که می توان آنها را به چهار دسته تقسیم کرد:الف) کشورهای غربی وکشورهای توسعه یافته هم پیمان: امریکا ،انگلیس، استرالیا ،کانادا، دانمارک، فرانسه، آلمان، ژاپن ،کره جنوبی، هلند، نیوزلند، اسپانیا و سوییسب )کشورهای فقیر و یا توسعه نیافته و نیازمند کشورهای غربی: بورکینافاسو، کامرون، کنیا و مغولستانج)کشورهای در حال توسعه هم پیمان غرب: آرژانتین، پرو، رومانی، اوکراین و اروگوئهد)کشورهای قدرتمند و نو ظهور غیر غربی: روسیه ،چین و هند!رای منفی گروهای الف به خاطر تضاد منافع و ایدئولوژی ب و ج به علت نیاز به حمایت غربی ها از آنان قابل پیش بینی است اما رای منفی گروه "د" نگران کننده و نشان دهنده نقطه منفی در کارنامه دستگاه دیپلماسی ایران است. که دلایل این امر را بررسی خواهیم کرد:راهبرد ستیزه جویی با غرب و استکبار از سوی کشورمان و تقابل سیاسی ایالات متحده و اروپا با ما، سیاست خارجی جهموری اسلامی ایران را به سمت دو راهبرد متقابل کشاند:1- نزدیکی با قدرتهای منطقه ای و جهانی مانند چین،روسیه،هند و اخیرا برزیل2- یافتن کشورهای هم پیمان در مناطق تحت نفوذ غرب مانند آمریکای لاتین و یا آفریقاایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن اشغال سفارت آمریکا در سال 1358 روابط سیاسی و اقتصادی خود را با آمریکا قطع کرد.البته این ابتدای ماجرا است.چون متعاقب آن تحریمها آغاز شدند و غربی ها در جنگ از صدام حمایت کردند.پس از جنگ، تحریمها در دوره کلینتون شدت یافت و از سال 2003 پس از آغاز مساله هسته ایران شکل جدی تری گرفت .لذا همواره نیاز به هم پیمان برای تامین نیازهای فناوری و اقتصادی و نظامی وجود داشت و ایران نگاهش به کشورهای نوظهور قدرتمند معطوف شد.اما این کشورها بر اساس منطق بین الملل دوستی دائمی با کسی ندارند و بر اساس منافعشان با ایران برخورد می کنند.برخوردهایی که در برخی موارد به سود غرب و علیه ایران است. این رویکردها پس از بر سر کار آمدن اوباما شدت یافته است .در دوره بوش آمریکا به تنهایی و با زور می خواست به اهدافش دست یابد.این یک جانبه گرایی ایالات متحده را منزوی کرده بود.اما اوباما با رویکرد تعامل بازسازی روابط با چین و روسیه را در پیش گرفت. کلینتون دکمه نمادین آغاز مجدد روابط آمریکا و روسیه را در یک جلسه رسمی فشرد و اوباما دبدارهای مفصلی با چینی ها و روسها داشت . این دیپلماسی به نزدیکی بیشتر آمریکا و این کشورها منجر شد.سوابق روسها در دوره قاجار و سیاست خارجی استعمارگرایانه آنان همواره به ضرر ایران بوده است.حتی در دوره پهلوی شوروی ها پس از اشغال ایران حاضر به ترک ایران نبودند و خواهان ایجاد دولت وابسته در آذربایجان و یا امتیاز نفت شمال بوده اند.در دوره جنگ تحمیلی نیز عملا آنان از صدام حمایت کردند حال به بررسی برخی از این نمونه ها می پردازیم:روسیه یکی از این کشورها روسیه است.روسیه به عنوان وارث نظام شوروی در ابتدای دهه نود با مشکلات بسیاری روبرو بود.بحران مالی،اقتصادی و اجتماعی این کشور را فرا گرفته بود.این کشور که نیاز به نقدینگی و تامین هزینه هایش داشت چراغ سبز روابط را به کشورهای نفت خیزی مانند ایران نشان داد و قراردادهای اقتصادی و نظامی با این کشورها منعقد کرد .ایران نیز برای تامین منافع اقتصادی و نظامی خود به روسیه نزدیک شد.و قراردادهای مختلف نفتی،گازی،نظامی و هسته ای با این کشور منعقد شد.دهها هواپیمای روسی وارد کشور شد.نیروگاه هسته ای بوشهر به آنان سپرده شد و قراردادهای نظامی نیز منعقد شد.
اما در همان سالها عده ای از کارشناسان و متخصصان سیاست و تاریخ به مسولان درباره گسترش روابط با روسیه هشدار دادند.سوابق روسها در دوره قاجار و سیاست خارجی استعمارگرایانه آنان همواره به ضرر ایران بوده است.حتی در دوره پهلوی شوروی ها پس از اشغال ایران حاضر به ترک ایران نبودند و خواهان ایجاد دولت وابسته در آذربایجان و یا امتیاز نفت شمال بوده اند.در دوره جنگ تحمیلی نیز عملا آنان از صدام حمایت کردند. این سوابق سیاه زمینه همکاری و اعنماد را مساعد نمی کرد.هم اکنون پس از دولت اوباما و سیاست جدبد او در قبال روسیه همگرایی آنها با آمریکا بسیار بیشتر شده است.حال متاسفانه پس از گذشت مدتها ماهیت سیاست خارجی روسها برای ما روشن شده است و آنان در چند جهت خلاف منافع ملی ما گام بر می دارند:1- نیروگاه اتمی بوشهر:طبق قرارداد سالها پیش باید این نیروگاه تحویل می شد.علی رغم این که ایران مبلغ قرارداد را حتی بیشتر پرداخت کرده اما روسها هم جهت با غرب بارها خلف وعده کرده اند.2- سیستم دفاع ضد موشک اس 300:ایران بر طبق قرارداد رسمی این سیستم را خریداری کرده و بهای آنرا پرداخته اما روسها که می دانند ایران برای دفاع از آسمان خود به آن نیاز دارد از تحویل آن خودداری می کنند.3- رژیم حقوقی دریای مازندران: روسها بر خلاف قراردادهای موجود با دولت شوروی می کوشند سهم ایران را از دریای مازندران به زیر 10 درصد کاهش دهند گو اینکه حداقل سهم ایران 20 در صد است.4- مورد نهایی عدم حمایت از ایران در مجامع بین المللی:در آخرین اقدام در همین هفته روسیه قطع نامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس را علیه ایران امضا کرد! علاوه بر این لحن تهدید آمیز مدودف علیه ایران را در دیدار با اوباما به یاد بیاورید.به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ایران باید با رویکردی فعالانه جلوی این نحوه تعامل را گرفته و نشان دهد ایران با هر نوع زیاده خواهی و رویکرد غیر منطبق با منافع ملی از سوی هر کشوری مخالف استهند و چین:هر دو کشور دارای سلاح های هسته ای هستند و با استفاده از خلاء موجود در بازار سرمایه گذاری نفتی و صنعتی ایران نفوذ خوبی در این بازارها پیدا کرده اند.اخیرا خبر حضور شش و نیم میلیارد دلاری چینی ها در میادین نفتی ایران شنیده شد.همین امروز هیاتی برای فروش گاز به هند مسافرت کرده اند! این دو کشور با وجود قراردادهای مشترک اقتصادی با خیال آسوده علیه ایران رای می دهند!جالب این که در دو هفته پیش آقای متکی وزیر امور خارجه برای توسعه مناسبات به دهلی نو رفته بود!به نظر می رسد رویکرد اوباما برای جذب سران این کشورها موثر بوده است.اوباما به تازگی دیداری با سران چین داشت و مباحث حقوق بشری را فراموش کرد و به مباحث اقتصادی پرداخت.هم چنین هفته گذشته نخست وزیر هند در کاخ سفید مورد استقبال گرم اوباما قرار گرفت و قراردادهای مهم اقتصادی میان دو کشور منعقد شد.همگرایی اوباما با قدرتهای غیر غربی چالش جدید سیاست خارجی ایران است!نتیجه گیری:اگر چه رویکرد نگاه به شرق در زمانی برای یافتن شرکای اقتصادی و سیاسی برای ایران کارایی داشت اما اکنون با تغییرات حوزه بین المللی و رویکرد هم گرایانه دولت اوباما شرکا و یا حامیان سیاسی ایران به سمت غرب گرایش یافته اند.روسیه و چین نشان داده اند با وجود منافع سرشاری که از بازار ،سرمایه گذاری و قراردادهای با ایران به دست می آورند اما به راحتی علیه ایران و به سود غرب جبهه می گیرند که یکی از دلایل آن احتمالا آسودگی خیالشان از ادامه حضورشان در ایران به هر قیمتی به علت نیازهای ایران است!به نظر می رسد دستگاه دیپلماسی ایران باید با رویکردی فعالانه جلوی این نحوه تعامل را گرفته و نشان دهد ایران با هر نوع زیاده خواهی و رویکرد غیر منطبق با منافع ملی از سوی هر کشوری مخالف است.سید حسین زرهانی گروه جامعه و سیاست تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]