تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزّت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803952679




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یادداشتی درباره «سن پطرزبورگ» به كارگردانی بهروز افخمی


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نیمه ابتدایی فیلم آنقدر جذاب و پر كشش هست كه هركسی را كه بگوید نخندیده و جذب نشده را باید جزو استثناها قرار دهیم. ماجرا به خوبی شروع می‌شود. قلاب در دقایق ابتدایی...  چه كسی این فیلم را كشت؟ «سن پطرزبورگ» را باید به چه جرمی محاكمه كنیم؟ اینكه كمدی است و اكرانش دقیقا همزمان است با اكران انبوهی از شاهكارهای كمدی سینمای ایران؟ ضعف مدیریت در مراحل پیش تولید و تولید؟ ساده‌انگاری افخمی و اساسا افت نسل فیلمسازان خوب دهه هفتاد؟ به چه دلایلی باید از «سن پطرزبورگ» تمجید كنیم؟ اینكه در كمدی‌اش خبری از احمد پورمخبر و جواد رضویان و الناز شاكردوست نیست؟   بهتر است موقتا كاری به كارنامه افخمی نداشته باشیم و فرض كنیم «سن پطرزبورگ» را كارگردان «شوكران» و «جهان پهلوان تختی» نساخته است. در این حالت فیلم تا نیمه اولش فیلم موفقی‌ است. می‌خنداند، جذاب است و قابل تحمل. این هدف فیلم است و موفقیت هر فیلم نسبت به هدفش سنجیده می‌شود. اما اگر نگاهی تمام قد به فیلم داشته باشیم راضی‌مان نمی‌كند. افخمی از ابزارهای مهران مدیری استفاده كرده اما به اندازه مدیری طنز را نمی‌شناسد. فاصله‌گذاری‌هایش برخلاف آثار مدیری به شدت آزار دهنده است و نهایتا می‌توان گفت «سن‌پطرزبورگ» مدیری از «سن‌پطرزبورگ» افخمی سینما بلد، سینمایی‌تر است. نیمه ابتدایی فیلم آنقدر جذاب و پر كشش هست كه هركسی را كه بگوید نخندیده و جذب نشده را باید جزو استثناها قرار دهیم. ماجرا به خوبی شروع می‌شود. قلاب در دقایق ابتدایی تماشاگر را می‌گیرد، یك پیمان قاسم‌خانی بی‌نظیر دارد كه نمی‌توان به راحتی ازش گذشت، چه به لحاظ بازی و چه به لحاظ كاراكتری كه طراحی شده است. اما مشكل اینجاست كه «سن پطرزبورگ» فیلم افخمی نیست. «سن پطرزبورگ» به نوعی همان دعوت حاتمی‌كیاست. نباید انتظار داشت كه خوب باشد. فیلمی كه در یك ساعت ابتدایی‌اش آنقدر خوب و قابل قبول بود   به یكباره چنان افتی می‌كند كه حتی قابل تحمل هم نیست. فیلم آن‌چنان تغییر فاز می‌دهد و خسته‌كننده می‌شود كه بیننده باید دعا كند سریع‌تر تمام شود. پیمان قاسم‌خانی كه انتظار نمی‌رفت او خوب باشد و تنابنده بد، شدیدا افت می‌كند، دیالوگ‌ها دیگر لوده می‌شوند، كاراكترهایی وارد فیلم می‌شوند كه سرتاپا اضافه و زاید هستند، تمامی روابط علی و معلولی كمرنگ می‌شوند و پایان داستان نیز كاملا سرهم بندی شده است. از همه مهم‌تر همین كمرنگ شدن روابط علی و معلولی است كه فیلم را در حد یك فیلمفارسی بی‌كیفیت نمایان می‌كند. مهم‌ترین خصوصیت فیلمفارسی‌های بی‌كیفیت ما همین عدم وجود روابط علی و معلولی‌ است. كه هرچیزی اتفاقی رخ می‌دهد، اتفاقی اشخاص همدیگر را پیدا می‌كنند، اتفاقی سر راه كسی قرار می‌گیرند، اتفاقی كسی می‌میرد و الا ماشالله. این اتفاق‌ها در نیمه دوم «سن پطرزبورگ» به طرز قارچ گونه‌ای سرتاسر فیلم را پر می‌كنند و این به شدت آزاردهنده است. اساسا جنس طنز در نیمه دوم فیلم تغییر می‌كند و به طرز عجیبی سقوط می‌كند. طنز تا حدودی درخشان نیمه اول فیلم به چیزی در حد فیلم «اخراجی‌ها - 2» شباهت پیدا می‌كند و در همان حد نیز پایان می‌یابد. به یاد بیاورید صحنه‌ای را كه امین حیایی هر سه نفر را در كلیسا با طناب به صندلی می‌بندد و قرار است كسی را انتخاب كند و بكشد، لودگی‌ها و دیالوگ‌های غیر قابل تحملش را با صحنه‌ای از فیلم «اخراجی‌ها - 2» مقایسه كنید كه آن نظامی عراقی مشغول صدا كردن اسامی در حیاط پادگان است و عمو زنجیرباف را می‌خواند. هر دو از یك جنس‌اند و هردو غیر قابل باور و پر از لودگی. اما در اخراجی‌ها چون از ابتدا بنا به همین است و قرار نیست خیلی كنش‌ها و واكنش‌ها قابل باور باشند (مگر می‌شود جواد رضویان و اداهایش را در هواپیما باور كرد؟) این خیلی جای تعجب ندارد اما در «سن پطرزبورگ» كه سعی شده تا شخصیت‌ها و تیپ‌ها با وجود طنزی كه دارند قابل باور باشند، عجیب است كه در اواخر خود امین حیایی سر در می‌آورد.   كاراكترهای فیلم از عمو ژرژی به امین حیایی می‌رسد كه بازی‌اش در حد هنرجوهای مشتاق و بی‌استعداد بازیگری می‌ماند. امین حیایی آنقدر بد بازی می‌كند كه به هیچ وجه نمی‌توان آن را هضم كرد و البته خیلی هم دست خودش نیست. نیمه دوم فیلم گویی صاحب ندارد و فقط قرار است كه هرچه زودتر تمام شود. گویا قرار بوده نقش اصلی فیلم را امین حیایی به جای پیمان قاسم‌خانی بازی كند و به دلیل بازی حیایی در سریال «كلاه پهلوی» این امر محقق نشده است. واقعا جای خوشحالی دارد كه این اتفاق رخ نداده كه اگر می‌داد بی‌شك نیمه خوب و جذاب ابتدایی فیلم نیز از بین می‌رفت و تمام فیلم خسته‌كننده و غیرقابل تحمل می‌شد و ما از تماشای بازی خوب قاسم‌خانی نیز محروم می‌شدیم.   حمید اعتباریان نیز در مصاحبه‌ای می‌گوید: «فكر نمی‌كردم این فیلم تمام شود و حالا كه بعد از سه، چهار سال این كار آماده شده است، راحت سر به بالین می‌گذارم.» همین مصاحبه نشان می‌دهد كه هیچ كس به فكر یك فیلم نیست و فرآیند تولید فیلم در ایران فقط در روزهای ابتدایی جدی است و در ادامه همه به دنبال تمام كردن ماجرا هستند و اصلا تماشاگر هیچ جای این فرآیند قرار ندارد.   فیلم ضعف‌های خودش را دارد و آن را از جهات مختلفی می‌توان بررسی كرد. مثلا چرا افخمی از «شوكران» به این فیلم رسیده است. اما مهم‌تر از آن، این است كه ضعف مدیریتی، اخلاقی و میزان مسئولیت‌پذیری سینماگران ما از تهیه‌كننده بگیرید تا كارگردان و بازیگر و مسئول تداركات، چقدر به محصول نهایی ضرر می‌زند. فیلم‌ها با مسئولیت‌پذیری و رعایت اخلاق چقدر می‌توانند بهتر شوند و چقدر می‌توانند بدتر شوند. چرا در این سال‌ها مدام در حال شنیدن اخبار جنگ و جدل در طول ساخت و پس از ساخت یك فیلم هستیم؟ «هفت دقیقه تا پاییز» و ماجرای بازیگران، فیلمنامه نویس و كارگردان و جدال آنها چه نتیجه‌ای را در بر داشت؟ ایناریتو پس از قطع همكاری با زوج فیلمنامه‌نویس‌اش یعنی گیرمو آریاگا چه فیلمی ساخت و آریاگا چه فیلمی؟ و اینجاست كه باید به این نتیجه برسیم كه سینمای ما فقط به بودجه و دوربین جدید و نگاتیوهای تاریخ مصرف نگذشته احتیاج ندارد كه به اخلاق حرفه‌ای بیش از اینها احتیاج دارد. محصولات امروز سینمای ما بیش از آنكه از جانب نبود بودجه و تجهیزات سینمایی مناسب لطمه ببینند از عدم وجود مسئولیت پذیری و اخلاق حرفه‌ای لطمه می‌بینند و این جای تاسف و البته تامل دارد.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن