محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844106827
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: كارشناسان نفتي مي گويند بازارهاي جهاني براي انرژي هاي فسيلي هيچگاه روندي منطقي و حساب شده با معيارهاي شناخته شده را طي نمي كنند به طوري كه در پس هر تغيير و تحولي، ترس و ترديدهايي وجود دارد. اين واقعيت بايد پذيرفته شود كه تقاضا براي نفت هيچگاه كاهش نخواهد يافت و تقاضاي بيشتر و محدوديت عرضه نفت سبب بالارفتن قيمت آن خواهد شد. اين وضعيت منجر به آن مي شود كه نفت همچنان در دنياي آينده تبديل به اهرمي كليدي براي اقتصاد جهاني شود و تأثيرات قابل توجهي بر روابط و ساختار مناسبات سياسي كشورها برجاي گذارد. ** تحولات خاورميانه و نياز نفتي آمريكا --------------------------------------------------- سال 1389 براي بازارهاي جهاني نفت خام سالي پرتلاطم بود. در 9 ماهه اول قيمت هاي جهاني نفت خام 15 درصد افزايش يافت كه روندي كند و آرام بود.اين رشد زماني اتفاق افتاد كه هنوز اعتراض هاي مردمي خاورميانه آغاز نشده بود. پس از آغاز انقلاب هاي مردمي خاورميانه قيمت هاي نفت هام به بالاي 100 دلار براي هر بشكه نفت خام رسيد. پيش بيني كارشناسان نفتي حاكي است: اگر عربستان سعودي كه همواره اميد غرب براي تنظيم بازار بوده است، دستخوش ناآرامي شود در آنصورت بحراني عظيم كه قيمت هاي بالاي 300 دلار براي هر بشكه نفت خام را رقم خواهد زد، روي خواهد داد. تحولات چند سال اخير در بازار جهاني نفت و بويژه افزايش بي سابقه قيمت اين كالاي استراتژيك، همانند تحولات مشابه در دهه 1970، تلاش اقتصاددانان، سياستمداران و كارشناسان امر را براي يافتن راهي به منظور كاهش اثرات ويرانگر اين تحولات برانگيخته است. يكي از راه هايي كه از گذشته براي مقابله با نوسانات بازار نفت مدنظر بوده، ايجاد ذخاير استراتژيك نفت خام است كه ايالات متحده از پيشگامان اجراي اين طرح به شمار مي رود. در سال 1956 يك زمين شناس به نام كينگ هوبرت پيش بيني كرد كه توليد نفت آمريكا در سال 1970 به اوج خود خواهد رسيد. مديران وي در شركت شل بهت زده شده بودند. آنها حتي كوشيدند هوبرت را متقاعد كنند كه از اظهار علني اين ادعا منصرف شود، اما حق با وي بود. توليد نفت آمريكا در سال 1970 به نقطه اوج رسيد و از آن زمان مرتبا كاهش يافت. حتي كشف ذخاير قابل ملاحظه در خليج پرودو در آلاسكا، به ميزان 13 ميليارد بشكه، نتوانست اين روند را تغيير دهد. هوبرت همچنين محاسبه كرد كه كل ذخاير قابل استخراج نفت آمريكا 170 ميليارد بشكه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحليل وي مخالفت و استدلال كردند پيشرفت فناوري اكتشاف و استخراج موجب افزايش ميزان نفت موجود آمريكا مي شود. اين اتفاق افتاد ولي ذخاير آمريكا از حدي كه هوبرت تخمين زده بود، بالاتر نرفت. حتي اگر نفت آلاسكا نيز در نظر گرفته شود، تاريخ نفت آمريكا تقريباً مطابق پيش بيني هوبرت جلو رفته است. براين اساس منابع نفت داخلي آمريكا فقط تا سال 2013 كفايت ميكند. چند سال پيش زمين شناسان شيوههاي هوبرت را به كل توليد نفت در جهان تعميم دادند. تحليل آنها حاكي از آن بود كه توليد نفت در اولين دهه قرن بيست و يكم به اوج خواهد رسيد. برخي مي گفتند اين نقطه اوج در سال 2005 يا 2006 از راه ميرسد. پيش بيني ديويد گواستاين، فيزيكدان موسسه فناوري كاليفرنيا كه كتابي با عنوان پايان نفت منتشر كرده، نيز حاكي است كه دوران اوج توليد نفت تا پيش از سال 2010 خواهد بود. رابرت هرش، تحليلگر انرژي، ميگويد كه سال دقيق خيلي مهم نيست چون همين حالا خيلي دير شده است. وي در تحقيقي براي وزارت نفت آمريكا چنين نتيجه گرفت كه بيش از يك دهه وقت لازم است تا اقتصاد اين كشور با افت توليد نفت سازگار شود. به گزارش شبكه خبري سي ان ان تحقيقات انجام شده نشان مي دهد ذخاير نفتي آلاسكا حدود 896 ميليون بشكه است كه اين رقم يك دهم چيزي است كه در تحقيقات انجام شده در سال 2002 برآورد شده بود. برآوردهاي جديد براساس تازه ترين اكتشافات نفتي در منطقه آلاسكا به دست آمده است. مارسيا مگ نات رييس سازمان زمين شناسي آمريكا در اين باره تاكيد كرد آمارهاي جديد در خصوص وضعيت ذخاير نفت و گاز آلاسكا چالش هاي زيادي را براي آينده صنعت نفت آمريكا ايجاد خواهد كرد. بايد در آمارهاي مربوط به ذخاير نفتي آمريكا در منطقه آلاسكا به طور كلي تجديد نظر كنيم. بر اساس اين گزارش ميزان ذخاير گازي آلاسكا نيز 8 تريليون فوت مكعب كمتر از برآورد 61 تريليون فوت مكعبي در سال 2002 محاسبه شده است. ** استفاده از ذخاير داخلي آمريكا براي پايين نگه داشتن بهاي نفت ----------------------------------------------------------------- بر همين اساس مي توان اظهارات ويليام ديلي رييس دفتر ويژه اوباما را مبني بر ناگزيري آمريكا براي استفاده از ذخاير نفتي اش تحليل كرد. به گفته وي به علت ناآرامي ها در مناطق نفت خيز خاورميانه، دولت آمريكا ناگزير است براي جلوگيري از افزايش بي رويه بهاي حامل هاي انرژي، از ذخاير نفتي خود استفاده كند. ديلي اظهار داشت: آمريكا به طور معمول در مواقع اضطراري از اين سياست راهبردي استفاده مي كند. رييس دفتر اوباما با بيان اين كه دولت به شدت نگران تاثيرات اين افزايش ها بر اقتصاد آمريكا است، افزود: اين فقط يكي از گزينه هايي است كه دولت براي مقابله با افزايش نفت به كار مي گيرد. وي هيچ اشاره اي به ساير تدابيري كه دولت اوباما براي برون رفت از شرايط كنوني در نظر دارد، نكرد. بر اساس آخرين آمارهاي منتشره، بهاي نفت از مرز 100 دلار در هر بشكه گذشت و همين افزايش موجب شد تا ميانگين سراسري بهاي بنزين در پمپ بنزين هاي اين كشور به بيش از 3 دلار و 50 سنت برسد. برخلاف ادعاي سران كاخ سفيد مبني بر اين كه تحولات خاورميانه به نفع آنان است، شاخص ها و آمارها حكايت از آن دارد كه علاوه بر پيامدهاي سياسي و راهبردي، اين تحولات در مسايل اقتصادي نيز به ضرر واشنگتن و متحد هميشگي اش يعني رژيم صهيونيستي است. با بررسي مجموعه رفتارها و سياست هاي نفتي آمريكا مي توان يك رشته راهبردها و سياست هاي كلان اين كشور را در زمينه مسائل نفت مورد شناسايي قرار داد. اين راهبرد هم به مهمترين مناطق نفت خيز يعني خاورميانه مرتبط مي شود و هم ابعاد مختلف سياست هاي ايالات متحده در زمينه انرژي را دربر مي گيرد. با توجه به شرايط بحراني اقتصاد جهان در سال هاي اخير و نيز رخدادهاي به وقوع پيوسته در منطقه خاورميانه و قاره سياه، ايالات متحده سياست تقويت توليد داخلي نفت و ذخيره سازي آن را كه از مدت ها قبل مورد توجه قرار داده، به طور علني و با جديت پيگيري مي كند. ديويد جي ويكتور و سارا اسكريس وينكلر در شماره جولاي و آگوست 2008 مجله فارن افرز مي نويسند: از زمان تحريم نفتي اعراب در اوايل دهه 1970، ايالات متحده هزينه اي معادل 50 ميليارد دلار (به نرخ امروز) را براي ساخت و حفظ يك انبار عظيم استراتژيك نفت خام هزينه كرده است. يكي از درس هايي كه وارد كنندگان نفت از سال 1973 - كه طي آن دولت هاي نفتي عرب براي مقابله با حمايت غرب از رژيم صهيونيستي در جنگ يوم كيپور، صادرات نفت خود را كاهش و قيمت نفت را افزايش دادند- كسب كردند اين بود كه چه آسيبي از اين شوك نفتي دريافت كردند. قيمت نفت از سه دلار به حدود 12 دلار رسيد و تا 1979 همين قيمت بود، اما با اوج گيري تحولات سياسي در ايران دوباره افزايش يافت. به منظور كمك به محدود كردن وابستگي آمريكا به صادر كنندگان بي ثبات نفت، در سال 1975 كنگره ايالات متحده قانوني تصويب كرد كه اجازه ايجاد ذخاير نفت استراتژيك به منظور كسب و ذخيره نفت و توزيع آن در زمان مورد نياز را به دولت آمريكا مي داد. جرج دبليو بوش در سخنراني سالانه 2007 خود در مورد افزايش ذخاير استراتژيك كشور به 5/1 ميليارد بشكه در آينده نزديك خبر داد. بعد از هزينه هاي نظامي انجام شده براي حفظ امنيت جريان نفت از خليج فارس و ساير مناطق توليد كننده نفت، ذخاير نفت استراتژيك گرانبهاترين سرمايه گذاري آمريكا در عرصه امنيت انرژي است. نظريه اي كه پشت اين افكار و تلاش ها وجود دارد اين است كه يك سيستم خوب سازمان يافته و هماهنگ از ذخاير نفت مي تواند كشور را در مقابل شوك هاي خارجي و داخلي بازار جهاني نفت حفظ كند. ذخاير نفت استراتژيك به دولت ها اجازه مي دهد تا فشارهاي دور از انتظار ناشي از اختلال در عرضه را از طريق انتشار و توزيع بخشي از ذخاير خود در بازار كاهش دهند. آنها مي توانند به كشورهاي وارد كننده نفت كمك كنند تا اثرات بحران در مناطق صادر كننده نفت يا مسيرهاي تأمين حياتي نفت (مانند تنگه هرمز كه حدود يك سوم كل نفت از اين تنگه عبور مي كند) را كاهش دهند. ذخاير استراتژيك، وابستگي به تأمين كنندگان اصلي نفت - كه مستعد استفاده از نفت به عنوان يك وسيله چانه زني هنگام آشفتگي بازار هستند- را كاهش مي دهد. ذخاير عظيم نفت مي توانند امنيت انرژي آمريكا را بهبود بخشند اما تا زماني كه واشنگتن نفت استراتژيك خود را مي تواند به خوبي كنترل نمايد. نوسانات شديد نفت نشان داده است كه صرف 100 ميليارد دلار براي دو برابر كردن ذخاير استراتژيك نفت خام هدر دادن مقادير عظيم منابع مالي بوده است. شرايط سال 1975 بر اختلال شديد عرضه انرژي متمركز بود و شرايطي را ايجاد كرد كه رييس جمهور اعلام وضعيت بحراني نمود و سپس وزير انرژي از ذخاير دولتي - طي يك روند فروش رقابتي - برداشت كرد. طي سال هاي بعد از آن، ايالات متحده، به طور تدريجي و مداوم اقدام به ذخيره نفت نمود و براي مدت كوتاهي طي سال هاي 1979-1980 كه انقلاب اسلامي ايران مجدداً سبب افزايش قيمت نفت شد، آن را متوقف ساخت اما اين كار را بعد از كاهش قيمت نفت از سر گرفت. ايالات متحده همچنين سعي كرد تا هر چه بيشتر نيروهاي بازار داخلي كشور را از طريق برداشتن كنترل قيمت ها و سهميه ها، به خود وابسته سازد. نخستين آزمايش جدي اين سيستم در سال 1989 بود كه طي آن نفت اكسون والدز به دريا ريخته شد و در ارسال نفت از آلاسكا اختلال ايجاد شد و سبب كسري نفت در بازارهاي محلي و مجدداً افزايش قيمت نفت گرديد. جرج بوش پدر از ذخاير نفت استراتژيك استفاده نكرد زيرا عمدتاً از انجام اين كار اكراه داشت، ولي در اصل به اين دليل بود كه قانون به وي اجازه استفاده در شرايط خيلي ضروري را داده بود. براي اصلاح اين مساله، كنگره قانوني را به تصويب رساند كه به رييس جمهور براي فروش، قرض يا معاوضه نفت از ذخاير نفت استراتژيك، حتي در موردي كه اختلال كوتاهي در تأمين انرژي رخ دهد، آزادي عمل مي داد. اين قانون جديد اذعان مي دارد كه اختلالات داخلي براي تأمين نفت خطرناك تر از فشارهايي هستند كه از خارج تحميل مي شوند. با وجود اين تلاش ها، سوء استفاده از ذخاير استراتژيك نفت سبب تضعيف و تحليل هدف ذخيره سازي شد. بوش به سبب ناكامي در توزيع قابل ملاحظه ذخاير، تا زماني كه وي حمله هوايي آمريكا به عراق در ژانويه 1991 را اعلام نمود، اين ذخاير را به پايين ترين حد ممكن كاهش داد. شش ماه قبل از آن، وقتي كه صدام حسين به كويت حمله كرد و حوزه هاي نفتي آن را تصرف نمود، بوش تنها اجازه فروش آزمايشي پنج ميليون بشكه نفت را صادر كرد كه بخشي از آن انجام شد. در نهايت رييس جمهور 3/17 ميليون بشكه را طي عمليات طوفان صحرا فروخت. گرچه بازار نفت آرامش يافت اما اين امر عمدتاً به سبب پيروزي نيروهاي ائتلاف در اين نبرد و تضمين عربستان مبني بر افزايش توليد در صورت نياز بود. اين اقدام آسيبي به اعتبار ذخاير نفت استراتژيك بوده است. اين ذخاير در عين حال در دوران آرامش نسبي نيز به نحو بدي مديريت و كنترل شدند. در اوايل دهه 1990 كه روند پر كردن ذخاير نفت استراتژيك به كندي پيش مي رفت، موجبات يك آسيب جدي در سال 1994 فراهم شد و سپس هنگامي كه بيل كلينتون با بودجه پيشنهادي بازها(نومحافظه كاران تندرو) براي فروش مقاديري از ذخاير(به منظور كمك به تعادل بودجه) برخورد كرد، اين وضعيت معكوس شد. در اين شرايط وي در واقع خلاف آنچه كه اين شرايط نيازمند آن بود را انجام داد. در آن هنگام قيمت نفت پايين بود. اين يك وضعيت ايده آل براي پركردن ذخاير نفت استراتژيك به شمار مي رفت. يك دهه بعد جرج دابليو بوش(پسر) رييس جمهور آمريكا اين خطاي معكوس را انجام داد. بعد از حملات 11 سپتامبر نگراني درباره امنيت نفت جهاني مجدداً احيا شد. بر همين اساس كنگره به دولت اجازه داد تا ذخاير نفت استراتژيك را به يك ميليارد بشكه (كه در آن زمان 545 ميليون بشكه بود) برساند. بوش تلاش مضاعفي را براي رساندن ذخاير نفت استراتژيك به ظرفيت جاري آن يعني 728 ميليون بشكه مبذول داشت، بدون توجه به اين كه چه تأثيري بر قيمت بازار نفت مي گذارد. وي حتي براي اين منظور در زمان يازده سپتامبر 2001، كه قيمت هاي نفت به طور موقت افزايش يافته بود، تلاش هايي را انجام داد. در سال 2005، دولت بوش بيش از 2 ميليون بشكه از ذخاير نفت استراتژيك را بعد از طوفان ريتا و كاترينا - كه سيستم هاي پالايش و تأمين نفت در خليج مكزيكو را تخريب كرد- فروخت. اين حركت به فرونشاندن كسري بعدي نفت خام كمك كرد. به طور كلي در دوره رياست جمهوري كلينتون و جرج بوش، ايالات متحده به معناي واقعي ذخاير نفت استراتژيك را وارونه مديريت كرد. يعني وقتي كه قيمت نفت پايين بود مي فروختند و وقتي كه قيمت آن بالا بود مي خريدند. به طوري كه احتمالاً بيش از يك ميليارد دلار طي دو دهه از دست رفت. بر اين اساس و به واسطه مديريت غيرقابل پيش بيني آمريكا بر ذخاير نفتي خود، سودمندي ذخاير نفت استراتژيك اكنون بطور جدي مورد ترديد است. تحولات اخير خاورميانه و جهش مجدد قيمت هاي جهاني نفت خام آنهم درشرايطي كه تنها يك ميليون بشكه نفت ليبي از بازار خارج شد و عربستان اعلام كرد كه خلا را پر كرده است، نشان داد كه قيمت نفت تنها به عرضه و تقاضا وابسته نيست و از عوامل پيچيده تري تاثير مي پذيرد. پژوهش**9026**9123
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]
صفحات پیشنهادی
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89. كارشناسان نفتي مي گويند بازارهاي جهاني براي انرژي هاي فسيلي هيچگاه روندي منطقي و حساب شده ...
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89. كارشناسان نفتي مي گويند بازارهاي جهاني براي انرژي هاي فسيلي هيچگاه روندي منطقي و حساب شده ...
هشدار فائو درباره بحران غذايي در لبنان
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89 · خواب راستین · تعطیلی مدارس در روز چهارشنبه · اعلام آمادگی 1+5 برای مذاکره با ایران/ ...
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89 · خواب راستین · تعطیلی مدارس در روز چهارشنبه · اعلام آمادگی 1+5 برای مذاکره با ایران/ ...
چرا خانم ها بعضی از دوستانشان را از شوهر خود پنهان می کنند؟
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89 · پرونده جنجالى خروس مزاحم · اورژانس فعلي جوابگو نيست ،تسريع در ساخت اورژانس جديد دهدشت ...
ناكارآمدي سياست نفتي آمريكا براي كنترل بازارهاي جهاني در سال 89 · پرونده جنجالى خروس مزاحم · اورژانس فعلي جوابگو نيست ،تسريع در ساخت اورژانس جديد دهدشت ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها