واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: لوز گومز گارسيا استاد زبان عربي ومطالعات اسلامي، عربي اسپانيايي است. او در مقاله اي تحت عنوان هفت دليل براي انقلاب هاي عربي كه در روز 15 آوريل/26 فروردين / در روزنامه ال پاييس منتشر شد، اين نمادها را مورد بررسي قرار داد. وي پيشتر نيز در آثاري متعدد تحولات مرتبط با كشورهاي عربي را مورد پيگيري قرار داده بود. گومز گارسيا، نويسنده دو رگه اسپانيايي - عرب، متولد 1967 درمادريد ، استاد زبان عربي و مطالعات اسلامي دانشگاه آتونوما اين شهر است. وي سابقه تدريس در دانشگاه آمريكايي مصر و مترجمي زبان عربي در دانشگاه آلي كانته اسپانيا را داراست. گارسيا ابتدا اشعار عربي را به اسپانيايي ترجمه مي كرد، اما بعدها تمركز فعاليت خود را بر مطالعات مرتبط با اسلام گرايي گذاشت. دو اثر ماركسيسم و اسلام و اسلام گرايي به وي تعلق دارد. گومز معتقد است: اعراب در قرن 21 با دومين انتفاضه فلسطين و تظاهرات بزرگ عليه حمله به عراق بيدار شدند.اگرچه گفته مي شد كه اعراب در قبال حوادث مختلف در منطقه و كشورهاي خود خواب هستند ، اما آنها خواب نبودند و بلكه به دنبال راه حلي براي غلبه بر استبداد استعمارگران مي گشتند. وي بر ايده سمير كثير روزنامه نگار لبناني كشته شده توسط افراد مسلح در سال 2005 را دو باره مطرح مي كند كه بحران هاي كنوني در كشورهاي عربي يك بحران بومي نيست چرا كه اعراب در رويدادهاي مهم مدرنيزه شركت كرده بودند ،اما بدشانسي آنها بيشتر به خاطر موقعيت جغرافيايي بود تا تاريخي. گومزگارسيا با اشاره به تاثير گذاري مساله فلسطين اشغالي و حمله به عراق در تحولات اخير مي گويد: اعراب در آغاز قرن 21 همزمان با دومين انتفاضه فلسطين و بسيج گسترده افكار عمومي عليه حمله به عراق وارد صحنه مبارزات اجتماعي و اقتصادي شدند. ** هفت نماد مطرح گومز گارسيا كه پيش خبري از خيزش طوفان هاي دگرگون ساز كشورهاي عربي بود، عبارتند از: 1. كفش ها عليه ديكتارتورها ----------------------------------- يكي از تصويرهايي كه پيش از شروع تحولات گسترده در كشورهاي عربي بيانگر وجود آتشي در زير خاكستر بود واز قريب الوقوع بودن شورش ها در اين منطقه از جهان خبرمي داد ، پرواز كفش ها عليه ديكتاتورها و استعمارگران بود كه براي نخستين بار به سمت جرج بوش رييس جمهور آمريكا نشانه رفت. در بسياري از كشورهاي عربي پرتاب كننده هاي كفش، استكبار را نشانه گرفتند. اين خود حاكي ازآن بود كه در برنامه هاي اعتراضي اعراب ، راههاي عجيب و جالبي ابداع شده است، اما هيچ كدام از اين راهها ضمير ناخودآگاه حكام عرب را بيدار نكرد.براي اين حكام هيچ اقدامي مانند پرتاب كفش تحقير آميزتر نبود. آنها بايد پيام را مي گرفتند، فرد پرتاب كننده كه نماينده اي از يك جريان فكري بود، تنها مي خواست مخالفت خود را به طرف مقابل نشان دهد. 2.انقلاب هميشه توسط نسل جوان به وجود مي آيد ----------------------------------------------------------- درعلت يابي بروز بحران هاي اخير عربي ، برخي آمار هم نكته هاي عجيبي را بازگو مي كند. طبق اين آمار، ميزان جمعيت جوان زير 25 سال در كشورهاي عربي در 20 سال اخير بيش از50 درصد بود. ارقام ديگري نيز مي گويد كه در سال 2002 استفاده از اينترنت توسط اعراب فقط 5 دهم درصد از كل جهان بود كه اين رقم بر اساس گزارش سال 2009 سازمان ملل به 4.5 درصد افزايش يافته بود. همزمان ورود فناوريهاي جديد رسانه اي سبب شد تا سطوح مختلف آموزش و پرروش عربي در جامعه جهاني اطلاعات ادغام شود والبته در اين مسير، تكنولوژي جديد به دليل جوان بودن خود توانست جوانان عرب را بيشتر به خود جذب كند. اتفاقي كه در ابتداي اين دهه افتاد اين بود كه محرومين از رسانه هاي ملي و توليد سنتي، به كامپيوتر دست يافتند ، ابزاري كه افق هاي جديدي براي آنان باز مي كرد و البته بسترهاي شروع خيزش ها و بحرانهاي عربي را نيز همزمان تقويت مي ساخت. 3. ابداع و وسعت بخشي مدل هاي جديد پيام رساني ------------------------------------------------------ معترضان تحولات اخير در كشورهاي عربي از رسانه هاي جديد(مجازي) و سنتي مانند خانواده، انجمن صنفي و محله، به عنوان يك روش ارتباطات در بيان اعتراضات خود استفاده كردند. اما نكته حايز اهميت اين است كه در تغييرات پيش آمده مدلهاي نويني از پيام رساني بكار گرفته شد كه سرعت فراگيري آن بسيار بالاست. 4. شبكه الجزيره ---------------------------------- شبكه الجزيره در همراهي با تحولات در كشورهاي عربي نقش دارد. اين كه موتور راه اندازي الجزيره در جهان عرب، فلسطين بوده را نبايد فراموش كرد. اين موتور بعدها در عراق مسيرتند خود را طي كرد و توسعه يافت. آنچه كه درباره اين شبكه نبايد ناديده گرفت اين است كه عرب قيام كننده در آن حرفهاي خود را مي زند و شعائر آن به صورت منسجم در اين شبكه فعال است. 5. موضوع فلسطين ------------------------------------------ اسرائيل به اين مسئله كاملا واقف است و مي داند كه شكاف بين فلسطين ورهبران عرب با توجه به شعارهاي ملي گرايي اعراب غير ممكن است. موضوع حل نشده فلسطين يكي از سوال هاي دائمي ملت هاي عرب بود. 6. نظامي گري ---------------------------------- اطلاعات و رويكرد نظامي ايالات متحده در كشورهاي عربي بر آينده آنها سايه افكنده است. روشن است كه نقش نظاميون در پشت كودتاهاي عربي همانند آنچه در كشورهاي مصر ، عراق، يمن، ليبي و... اتفاق افتاد و باعث تغير زيادي شد،غير قابل انكار است. كشورهاي عربي مبتلا به كودتا هرگز به اوضاع اوليه خود باز نگشتند. درايجاد چنين فضايي، نقش، رويكرد و اقدامات نظامي آمريكا در منطقه قابل تميز است. كشورهاي عربي همواره به سمت نظامي گري سوق داده شدند كه درنهايت آينده اين كشورها را به مخاطره انداخت. 7. كثرت گرايي خواست اصلي اعراب ------------------------------------------------ نقطه اوج و مشترك انقلاب هاي عربي اين است كه تقاضاي كثرت گرايي خواست اصلي مردم است. تحولات اخير يك نداي همگرايي نيز در اعراب دارد كه البته هنوز بدوي و در حال نوسان و خطر است، اما پيام اين است كه سراسر مديترانه بايد از خواب بيدار شود و از فرصتي كه براي تجديد نظر درآينده مشترك اعراب ايجاد شده ، استفاده كند. البته جريان اين بيداري هنوز چندان گرم نشده است. تحولات كنوني صرفا يك شروعي شكننده است. پژوهش** ف.د.**1599
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]