واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - پروژه بینالمللی یک لپتاپ برای هر کودک دنیا، رویای دهکده جهانی را به واقعیت میپیوندد هفته گذشته خبر ناراحتکننده دیگری در مورد پروژه یک لپتاپ برای هر کودک یا OLPC منتشر شد. کاهش تعداد لپتاپها در کنار بیتعهدی پروژه نسبت به سیستم اجرایی باز و رایگانش، افت عمومی و تدریجی یکی از جاهطلبانهترین پروژههای 10 سال اخیر را رقم زده است. برنامه او.ال.پی.سی این است که همه کودکان زمین یک لپتاپ کوچک، انعطافپذیر و ضربهپذیر در اختیار داشته باشند. از همان ابتدا در مورد حکمت این پروژه مباحث بیپایانی درگرفت. به عقیده مخالفان، کشورهای در حال توسعه نیاز به غذا، سوادآموزی و تلفنهای همراه دارند، نه لپتاپ. این شکاکان معتقدند که این پروژه از ابتدا محکوم به فنا بوده است. اما من به دو دلیل مخالفم. به اعتقاد من، دسترسی گسترده به فناوری و شبکههای جهانی برای کشورهای فقیر، منافع بارز و بلندمدتی به همراه خواهد داشت. به علاوه من ایمان دارم که حتی اگر همین فردا پروژه او.ال.پی.سی تعطیل شود، نهایتا لپتاپ راه خود را به سوی کودکان کشورهای در حال توسعه، پیدا خواهد کرد. برنامه اصلی و جسورانه او.ال.پی.سی، لپتاپ را وسیلهای برای رشد و آموزش میدید، ابزاری قابل حمل و مناسب برای رشد جمعی. قرار بود این لپتاپها بسیار در دسترس و ساده باشند، به طوری که هر برنامهنویس جوانی بتواند همه نرمافزارها و سختافزارهای مورد نیاز خود را فراهم و به آن اضافه کند. قرار بود لپتاپهای او.ال.پی.سی، با شبکهای که بدین منظور خاص ساخته میشد، به آسانی متصل شود و از این طریق به اینترنت نیز راه یابند. به طور خلاصه، او.ال.پی.سی میخواهد به کودکان کشورهای در حال توسعه فرصتی برای بازی و کار مشترک بدهد تا از این طریق بتوانند با کمترین هزینه و بالاترین انعطافپذیری، به ابزار مورد نیاز خود و شبکههای اجتماعی دست یابند. پایه فقر و مشکلات مربوط به آن که گرسنگی، بیماری، فقدان آموزش و نداشتن حق رای از جمله آنهاست، در نبود اطلاعات است. وقتی بهای فهمیدن این که دیگر انسانهای روی زمین چه طور مشکلات کشاورزی خود را حل کردهاند، دسترسی به سرویسهای دولتی یا ارتباط با خویشاوندان دوری است که برای تامین خانوادهشان به شهر رفتهاند، فقر تشدید میشود. در شرایطی که مردم نتوانند ارزان و گسترده در مورد فساد، بیعدالتی و خشونت با هم صحبت کنند، فقر و تعدی گسترش مییابد. موفقیت تلفنهای همراه در تعدیل این هزینهها نشان میدهد که فناوری چه قدر میتواند در تغییر چرخه فقر مؤثر باشد. در این مورد میتوان به کسانی که از طریق نمایشگرهای تلفن همراهشان شاهد قرعهکشی counting houses در کنیا بودند، به شهروندانی که وقوع بیرحمی در میانمار را گزارش کردند و به ماهیگیران و کشاورزان آفریقایی و آسیایی که با استفاده از شبکه تلفن همراه، بهترین بازار را برای محصولاتشان پیدا میکنند، اشاره کرد. میبینیم که یک شبکه تلفن همراه میتواند غذا، سلامتی و دموکراسی موجود را افزایش دهد و به علاوه منابع جدیدی را به منابع فعلی بیافزاید. اما تلفنهای همراه گامی موقتی هستند. نصب نرمافزار روی اغلب گوشیهای همراه بدون اجازه یک حامل مرکزی، مشکل یا غیرممکن است. این مساله زندگی را برای فنشناسان محلی مشکل میکند. ( اگر ارتقای راهحلهایی را که باید آزمایش شوند به کل فراموش کنیم، آخرین باری که شنیدید کسی نرمافزار جدیدی برای گوشی همراهش دانلود کرده، آن را ارتقا داده یا دوباره منتشر کرده، کی بود؟) استفاده از تلفن همراه محدود به کسانی است که از عهده پرداخت هزینه آن برآیند. بدتر از همه این که ذات شبکههای تلفن همراه داشتن مرکز است؛ این بدان معنی است که در زمان افزایش استفاده، حوادث طبیعی و دولتی، درست زمانی که بیش از همیشه به آنها نیاز داریم، دچار مشکل میشوند. در عوض، لپتاپی که شبکه شدهاند، برای استفاده محلی، ارسال درسها برای آنهایی که بتوانند استفاده کنند، اجتناب از کنترل مرکزی و آسیبناپذیری نسبت به شرایط نامساعد جوی و مشکلات حکومتی، طراحی شده است. این لپتاپ به گونهای طراحی شده که تقریبا هیچ هزینهای برای راهاندازی ندارد. بنابراین بعد از سرمایهگذاری اولیه، استفاده از آن پیوسته رایگان خواهد بود. این امر تجربه و بازی را تشویق میکند و در نتیجه منجر به خلاقیت میگردد. شاید او.ال.پی.سی نهادی نباشد که بتواند لپتاپ در اختیار همه کودکان زمین بگذارد. آنها بیش از یکبار در طول این مسیر مرا ناامید کردهاند. برای مثال وقتی که به منظور ترساندن دزدها، تصمیم گرفتند کلید تخریب از راه دور را اضافه کنند، به طور ضمنی برای خرابکاران یا مستبدان امکان قطع شبکه را به وجود آوردند. همچنین است وقتی تصمیم گرفتند از برنامههای اختصاصی مایکروسافت استفاده کنند، در حالی که قرار بود از سیستمهای بسیار ارزان و قابل دستکاری و محلی استفاده شود، مانند لینوکس و GNU . اما خب که چی؟ من دورانی را به یاد دارم که من و امثال من دوره میافتادیم و به مردم میگفتیم که کامپیوتر و اینترنت قرار است زندگیشان را برای همیشه متحول کند. مهم نبود کی بودند یا چه میکردند. تمام آن سالها بسیار شکست خوردیم، خصوصا از طرف متعصبانی که میگفتند چرا و چگونه عزیزان و همکارانشان از سیستمهای محبوب ما سود خواهند برد. ما به مادربزرگانمان میگفتیم کامپیوتر، آخرین کتاب آشپزی است؛ به مدیرانمان میگفتیم با اینترنت میتوانند بروشورهای فروش را بهتر ارسال کنند؛ به کودکانمان میگفتیم با سیدیهای آموزشی زودتر خواندن را یاد میگیرند. سیستمها و نرمافزارهای کامپیوتری از سینکلر تا کومودور تا آکورن با شکستن صخرههای ذائقه غیرقابل حدس مردم، بالا و پایین میشدند. با این همه، آی.تی به آرامی و مطمئن به تمامی گروههای اجتماعی نفوذ کرد. شما چه به دنبال یک مهمانی آخر هفته باشید، یا برای مقابله با سرطان مزمن خود در پی کمک باشید و یا به دنبال راهی برای پخت فوری حیوانات شکمپر به صورتی مجلل بگردید، اینترنت جوابگوی شماست. هر بار شخصیتی تاثیرگذار متوجه میشود که این فناوری برای چه بوده است، گروه جدیدی روی اینترنت اضافه میشود. پدربزرگ و مادربزرگ من مصرانه کامپیوتر را رد میکردند، اما همینکه فهمیدند همه دوستانشان از نوههایشان مقادیر زیادی ایمیل دریافت میکنند و آنها فقط به چند کارت و نامه جزیی چسبیدهاند؛ سریعا یک کامپیوتر و اتصال به اینترنت خریداری، نصب و راهاندازی کردند که برای کارهای کلیدی آنان کافی بود. ماهیت متغیر آی.تی، بزرگترین ضعف (غیرممکن است که بتوان گفت دقیقا به چه دردی میخورد) و البته بزرگترین قوت آن است (به هر دردی که فکر کنید میخورد). این که مخالفان او.ال.پی.سی میگویند اقلیت پولدار شمالنشین نمیتوانند نیازهای اکثریت دنیا را درک کنند، درست است. به همین دلیل است که دسترسی فقیران دنیا به ابزاری که از طریق آن بتوانند هر کاری را که تصور کنند، انجام دهند بسیار نیرومند است. این کار جدا شدن از الگوی چند صد ساله توسعه و کمک است. دعوت اکثریت دنیا به دسترسی همزمان به دانش بشری به عنوان عضوی برابر در مکالمهای جهانی است. در عین حال که میتوانند سیستم را بر اساس نیازشان تغییر دهند. کامپیوترهای اولیه مانند 1975 Altair نسبت به کاربرانشان خصمانه بودند و تنها برای پر کردن اوقات کاربرانشان استفاده میشد. با این حال همین تلاشهای اولیه سخت بود که همگان را به اصلاح مداوم فناوری سوق داد، تا جایی که جمعیت بیشتری انتظار این سیستمها را میکشیدند. شکست نهایی Altairکه در سال 1978 متوقف شد، انتظار برای کامپیوترها را کم نکرد. در واقع رویای مؤسسی بود که برای اولین بار این سیستم فوقالعاده را اختراع کرد. او.ال.پی.سی نیز به همین منوال ممکن است متزلزل و محو شود. اما رویای دنیایی که در آن همه بتوانیم با هم صحبت کنیم، همه بتوانیم ابزارمان را به تناسب نیازمان تغییر دهیم و جاییکه برای دستیابی به دموکراسی، اجتماعات و ایدهها، مجبور به پرداخت هزینه نباشیم، برای همیشه زنده میماند. ترجمه: بهنوش خرمروز - گاردین - 13 ژانویه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]