واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: t=27703">سادهزيستي و خلاقيت، راز انفجار جهاني Google H-assan 22 دي 1383, 23:56دانستن اين راز كه «برين» و «پيج» دو دانشجوي جوان كامپيوتر، چگونه در كمتر از شش سال، غول بدون رقيب جستجو در دنياي اينترنت را خلق كردند، براي همه دنيا به خصوص كاربران اينترنت جذابيت فوقالعادهاي دارد. شبكه معتبر «C.B.S» در تازهترين برنامه پربيننده «60 دقيقه» خود، پرده از راز موفقيت «GOOGLE»، نام آشناي دنياي اينترنت برداشت. دوربينهاي «C.B.S» كه نخستين بيگانهاي بودند كه به دنياي خصوصي، عجيب و پر از شگفتي مشهورترين جستجوگر و سومين سايت پربيننده اينترنتي جهان وارد شدند، حقايق جالبي را كشف كردند. دانستن اين راز كه «برين» و «پيج» دو دانشجوي جوان كامپيوتر، چگونه در كمتر از شش سال، غول بدون رقيب جستجو در دنياي اينترنت را خلق كردند، براي همه دنيا به خصوص كاربران اينترنت جذابيت فوقالعادهاي دارد. «C.B.S»، سادهزيستي و دل نبستن به پول همراه با خلاقيت مداوم را دو رمز موفقيت خيرهكننده «گوگل» دانسته است. در بخشي از اين گزارش آمده است: با نگاهي به ادارات و شعبات گسترده «گوگل» در حال حاضر تصور اين مطلب را دشوار ميسازد كه شركت بنيانگذاريشده چند سال پيش، هماني است كه اساس آن، تنها توسط «برين» روسيتبار و «لاري پيج» ريخته شده بود و اينكه در يك گاراژ تغييرشكليافته كار ميكردند. «برين» به خاطر ميآورد كه ميز اتاق هيأت مديره، ميز بازي پينگپنگ آنها هم محسوب ميشد و با اين حال داراي شبكهاي بود و همه چيز داشت و خود را «دانشجويان نامرتب و ژوليده» ميخوانند.... «گوگل» اين روزها از عهده بسياري از كارها برميآيد، به همين خاطر كارمندانش هم از حق انتخاب زيادي برخوردارند. هنگامي كه سهام اين شركت به صورت عمومي درآمد، 1000 نفر از كارمندان «گوگل» ميليونر شدند، به گونهاي كه «برين» 31 ساله و «پيج» 32 ساله به نحو قابل توجهي، هر كدام داراي ثروتي 6 ميليارد دلاري شدند. اما آنان هر كاري از دستشان برميآيد، انجام ميدهند تا پول مايه آشفتگي و دلمشغوليشان نشود. «برين» در زمان شهرتش، به كارهاي روزمره شركت همانگونه ميپردازد كه پيش از اين رسيدگي ميكرده است. وي ميگويد: هر كس بر پروژه خودش متمركز است. وقتي گزارشگر «C.B.S» از يكي از مهندسان اين شركت ميپرسد كه پيش از اين چه نقشهاي در سر داشته است، اين مهندس گفت كه تصميم گرفتم، تمام جورابهاي خودم را دور انداخته و جورابهايي نو بخرم كه همه لباسهايم با هم جور درآيند. اين در حالي است كه شايد اين فكر در ميان تمامي كارمندان وجود داشته باشد. در هر حال اين تنها مورد ولخرجي است كه در اين مجموعه ميتوان ديد. «برين» ميگويد كه هنوز سوار ماشين كوچك ژاپني خود ميشود و اگر كسي در «گوگل» سوار ماشين فراري يا پورشه شود، احتمالا از شركت بيرون انداخته ميشود. اين حرف را «جان باتل»، موجر و پيمانكار شركتهاي «سيليكون ولي» ميزند كه به مدت 20 سال كار اين شركتها را دنبال ميكرده است. او ميگويد: تصورات وسيعي در مورد رمز موفقيت «گوگل» وجود دارد كه همه آنها به مسئله خلاقيت و ابتكار، اينترنت، اعتماد و اطمينان كاركنان برميگردد و اينكه به فروش سهام خود يا به ثروتمند شدن سريعشان نميانديشند. در اين شركت، فرهنگ خاصي حاكم است، مثلا اگر كسي بخواهد يك اتومبيل كروكي مرسدس بنز نو بخرد و با صداي استريويي رانندگي كرده و چند روز كاري را به خاطر پولدار شدن تعطيل كند، رفتار قابل قبولي در «گوگل» به شمار نميآيد. او ميگويد: به من اعتماد كنيد، اگرچه در سر هر كدام از آنها انديشه خريد يك اتومبيل كروكي مرسدس ميگذرد، بله، اما هميشه با آن مقابله ميكنند... مردم هميشه از ما ميپرسند كه «گوگل» چگونه پولدار ميشود. «مايرز» در حالي كه از طريق «گوگل» به جستجوي كلمه «گلها» ميپردازد، به ما نشان ميدهد، چطور در سمت چپ صفحه نمايش «گوگل»، 10 سايت مربوط به گلها ظاهر ميشود. در سمت راست، صفحه مواردي است كه «گوگل» آنها را لينكهاي پشتيبان، ميخواند. او ميگويد: اينها همان موارد پولسازي است كه برخي مردم خواهان شناختن آنها هستند. وقتي يك نفر بر يكي از لينكهاي پشتيبانيافته كليك ميكند، از سوي آن شركت براي «گوگل» پول واريز ميشود. اين ايده يك تحول است؛ از يك سو، ارائه تبليغ به مخاطب وجود دارد و از سوي ديگر، شخصي هست كه خواهان فروش آن چيزي است كه مخاطبش ميخواهد. براي هر كليك، 5 تا 10 سنت در نظر گرفته شده است كه تقريبا هر كس از عهده آن برميآيد... «بيل گيتس»، مؤسس «مايكروسافت» تأييد ميكند: «گوگل» تلنگري براي ما در موضوع جستجوي اينترنتي بود. البته گيتس اين وضع را نميپسندد. بنابراين نسخه اصلي يك موتور جستجوي مايكروسافت را عرضه كرده است... . «گوگل» دارد به دنبال مايكروسافت حركت ميكند، اما آنها هرگز نميگويند كه دارند چنين كاري را انجام ميدهند، زيرا نميخواهند ديگران آنها را «مقلد» بخوانند؛ بلكه ميخواهند مستقلانه عمل كنند و بنابراين جنگ آغاز شده است؛ با گوگلي كه سربازانش سريعتر از سربازان مايكروسافت، نوآوري و ابتكار به خرج ميدهند. «اشميت» ميگويد: همه تصور ميكنند كه ما مشغول رقابت در جنگ قبلي خود هستيم، در حالي كه حقيقت امر آن است كه قصد داريم چيزهاي جديد اختراع كنيم. اين روش كار «گوگل» است. هر ايدهاي كه من درباره به وجود آوردن يك محصول جديد دارم، از ايدههايي ناشي ميشود كه در گذشته داشتم. اما اين نبوع «گوگل» در ابتدا از كجا ناشي شده است و «گوگل» به كجا ميرود؟ «برين» و «پيج» هنوز به طور مشترك در دفتر كوچك رؤساي شركت با يكديگر كار ميكنند. آنها هميشه به همين روش با هم كار كردهاند و درست مثل آن زماني كه آنها تنها كارمندان «گوگل» به شمار ميرفتند... اشميت در بالا پيج سمت راست و برين سمت چپ آنها زماني كه دانشجوي مقطع دكترا در دانشگاه استانفورد بودند، با يكديگر آشنا شدند. در آنجا هر دوي آنها درصدد يافتن راهي براي دسترسي آسانتر اطلاعات از طريق اينترنت بودند. آنها دريافته بودند كه بسياري از موتورهاي جستسجوي قابل دسترسي فعلي كاربران را با يك ليست سازمان نيافته گيجكننده ـ از سايتهاي مختلف روبرو ميساخت كه دربردارنده تمامي كلمات مورد جستجوي كاربر بودند... يكي از مسئولان «گوگل» ميگويد: يكي از ايدههايي كه ما داريم روي آن كار ميكنيم، ترجمه ماشيني است. ما قويا بر اين باوريم كه اطلاعات به حد كافي در شبكه موجود است و در دنياي كنوني، اين امكان براي ما وجود دارد كه به طور اتوماتيك زباني را به زباني ديگر ترجمه كنيم. هدف ديگر ما اين است كه نمايشهاي تلويزيوني و ويديوكلوپها نيز در شبكه قابل جستجو گردند؛ هماكنون «گوگل» تيمهايي را براي انجام انواع ايدههاي انفجاري در دنيا در نظر گرفته است. «گوگل» كاملا در حال حركت به سمتي است كه در آن محصول جديدي را مورد آزمايش قرار دهد تا اين امكان براي مردم فراهم شود كه پيغامهاي متني كوتاه خود را از تلفنهاي همراه بفرستند و پاسخي فوري به جستجو دهند. اين مورد تنها در حد يك ايده است، اما با انجام آن هر كسي كه داراي تلفن همراه پيغامگذار است، ميتواند از آن استفاده كند. اگر چيزي هم در آينده كاري «گوگل» وجود داشته باشد، «برين» آن را نخواهد گفت. اما براي «برين» يك آرزوي ديگر هم دارد و آن اين است كه دوره «PHD» خود را به اتمام برساند و همانگونه كه خودش ميگويد، مادرش در هفته اين مسئله را به او گوشزد ميكند. «برين» ميگويد كه واقعا قصد انجام آن را دارد، اما هنوز يك جاي خالي در وقت وي براي انجام اين كار به دست نيامده است... . منبع سايت عياران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]