تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 24 اسفند 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865100960




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درد عشق زلیخا (6)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: درد عشق زلیخا (6)بررسی تطبیقی سه منظومه یوسف و زلیخاقسمتهای اول ، دوم ، سوم ، چهارم و پنجم را بخوانید.10. آغاز عشق عصیانگر زلیخاطبق آیه قران زلیخا مفتون یوسف (ع) می‌شود و از او کامجویی می‌خواهد: «و راودته التی هوفی بیتها عن نفسه و غلقت الابواب و قالت هیت لک قال معاذالله انه ربی احسن مثوای انه لایفلح الظالمون. » و زنی بود که او [یوسف] در خانه‌اش بود و از او کام خواست، و [یک روز، همه] درها را بست و [به یوسف] گفت: بیا پیش من. [یوسف] گفت: پناه بر خدا؛ او [شوهرت] سرور من است و به من منزلتی نیکو داده است؛ آری ستمکاران رستگار نمی‌شوند.
زلیخا
قرآن همه ماجرای کامخواهی زلیخا را در یک آیه بیان می‌کند؛ اما در منظومه‌های مذکور، این موضوع با پیچ و خمهای فراوان همراه است. البته در منظومه منسوب به فردوسی عنوان کردن این مسئله از جانب زلیخا بسیار با شتاب آغاز می‌شود و بدون هیچ مقدمه‌ای زلیخا موضوع را با یوسف در میان می‌نهد:شنیدم که یک روز با آن جمالبیامد به صد گونه غنج و دلالبه طرز لطافت زبان برگشادبدو گفت کی دلبر حور زاد... مرا دار اینک که آنِ توامپرستنده و مهربان توام... سرانجام بگشاد یوسف زبانچنین گفت: که ای بانوی مهربان... سخن با من از عشق هرگز مگویز من داروی عشق هرگز مجوی.(منسوب به فردوسی؛ 49؛ صص 152-149)اما در منظومه‌های «خاوری» و «جامی» به دلیل آنکه عشق زلیخا به یوسف آنی نبود، بلکه دلدادگی او به یوسف سالها قبل در عالم خواب رخ داده بود؛ به همین دلیل اظهار چنین عشقی از جانب او به یوسف نیز آنی نبوده است؛ در این دو اثر زلیخا از فرط عشق رنجور می‌شود؛ دایه زلیخا مسئله را درمی‌یابد و به سراغ یوسف می‌رود و به او چنین می‌گوید:ترا از یار دیرین این چه دوریستکه یاران را به هم الفت ضروریستزلیخا آن به دام افتاده صیدی‌ستکه در پای دلش پیوسته قیدی‌ست... به پایان دایه چون افسوس خود بردبه پاسخ ماه کنعان سر برآورد... چه سان گیرم ره بی‌حرمتی پیشخیانت چون کنم با خواجه خویش(خاوری؛ 69؛ صص 225-224)زلیخا گر چه زیبا دلربایی استفتاده در کمندت مبتلایی‌ستز طفلی داغ تو بر سینه داردز سودایت غم دیرینه دارد... چو یوسف، این فسون از دایه بشنودبه پاسخ لعل گوهربار بگشود... زلیخا را غلام زر خریدمبسا از وی عنایتها که دیدم... نی‌ام جز مرغ و آب و دانه اوخیانت چون کنم در خانه او.(جامی؛ 78؛ صص 115-114)در هر حال عشق پر تب و تاب زلیخا او را به سمت خلوت کردن با یوسف می‌کشاند و در آنجا صریحاً از او کام می‌طلبد؛ اما یوسف پس از آنکه موضع خویش را در مورد عدم خیانتکاری خویش مطرح می‌کند؛ پا به گریز می‌نهد. در کشاکشی که بین او و یوسف به وجود می‌آید، پیراهن یوسف دریده می‌شود.قرآن این موضوع را چنین بیان می‌کند: وقدت قمیصه من دبر و الفیا سیدها لد الباب قالت ماجزاء من اراد باهلک سوداً الّا ان یسجن او عذابٌ الیم .در این آثار، چنین حادثه‌ای را این گونه نقل کرده‌اند:
زلیخا در مجلس زنان
زلیخا ز حرص دل و کام تندوید و زدش چنگ در پیرهندرید از پسش پیرهن از قضاعزیز اندر آمد چو باد هوازلیخا برآشفت بر خویشتنسبک حیلتی ساخت آن شوخ زن... چه باشد مرآن تیره دل را جزایکه بر اهل تو کرد این قصد و رایبه جز بند و زندان و جز چوب و بیمو یا داشتن در عذاب الیم.(منسوب به فردوسی؛ 49؛ ص 177)ز پس در کشمکش، آن دامن پاکچو گل شد تا گریبان سر به سر خاکبه ره بر خورد ناگاهان عزیزشتغیّر دید در حال از گریزش... به چشم تر ز دل برداشت، نالهبه رخ بارید، ز ابر دیده ژالهبه راحت چون به خلوت رو نهادمبه آسایش به بستر تکیه دادم... در آمد ناگهان این شوخ‌دیدهچو دزدان، پا برهنه قد خمیده(خاوری؛ 69؛ صص 254-253)در این اثر زلیخا در مورد اینکه یوسف را عذاب دهند یا در زندان کنند، سخنی نمی‌گوید.پی باز آمدن دامن کشیدشز سوی پشت پیراهن دریدش... برون خانه پیش آمد عزیزشگروهی از خواص خانه نیزش... که ای میزان عدل آن را سزا چیستکه با اهلش نه بر کیش وفا زیست؟... کنون آن به که همچون ناپسندانکنی یک چند محبوسش به زندانو یا خود بر تن و اندام پاکشنهی دردی که سازد، دردناکش.(جامی؛ 78؛ صص 137-136)بر این اساس در منظومه‌های «منسوب به فردوسی» و «جامی» زلیخا مانند روایت قرآن، خواهان آن است که یوسف زندانی شود و یا عذابی دردناک بیند؛ اما در منظومه «خاوری» زلیخا، این سخنان را بیان نمی‌کند.11.عشق و ملامتعشق و ملامت خانه‌زاد یکدیگرند، آن گاه که طشت رسوایی زلیخا از بام افتاد، عشق او به غلام عبری‌اش، زنان مصر را به سرزنش کردن واداشت. او نه تنها از بدنامی نمی‌هراسید، بلکه به تکاپویی دوباره دست زد و زنان مصر را به بزم دیرینه عشق خویش دعوت کرد. قرآن، ماجرای او و زنان مصر را این گونه بیان فرموده است: فلمّا سمعت بمکرهن ارسلت الیهن واعتدت لهن متکئا وَ ءاتت کل واحدة منهن سکینّا و قالت اخرج علیهن فلما راینه اکبرنه و قطعن ایدیهن و قلن حش لله ماهذا بشراً ان هذا الّا ملکٌ کریمٌ  قالت فذلکن الذی لمتننی فیه و لقد رودته عن نفسه فاستعصم و لئن لم یفعل ماء امره لیسجنن و لیکوناً من الصغرین بر این اساس زلیخا در برابر سرزنش زنان در پی آن می‌شود تا آنان را به عمق واقعه بکشاند، جلسه میهمانی فراهم می‌سازد و زنان را به آنجا دعوت می‌کند. آن‌گاه که زیبایی یوسف بر زنان مصر هویدا می‌شود، چنان مدهوش می‌شوند که دستان خویش را به جای ترنج می‌برند و «ملک گویان» زیبایی یوسف را می‌ستایند. اینجاست که زلیخا در مقام سرزنش به زنان مصری می‌گوید:زلیخا پس آنگه زبان برگشادبدان انجمن، این چنین کرد یاد... کنونش فرشته نبایست خوانداز این در سخنها نبایست راند... از او یک نظرتان به چشم آمدستدل و دستتان، جمله پاره شده استمرا چون نگردد دل از عشق ریشکه باشد شب و روز این ماه پیش.(منسوب به فردوسی؛ 49؛ ص 185)ز روی طنز گفت: ای مه جبینانبه بزم عصمت بالانشینان... شما را اندرین محفل چه افتادکه طاقت رفتتان زین گونه بر باد؟... بر آنم گر زند جز رای من رایبه زندانش در آرم کنده در پای.(خاوری؛ 49؛ صص 274)زلیخا را از آن شوری دگر شدبه یوسف میل جانش بیشتر شدبدیشان گفت: یوسف را چو دیدیدز تیغ مهر او کفها بریدید... اگر در عشق وی معذوری‌ام هستبدارید از ملامت کردنم دستهمه چنگ محبت ساز کردندنوای معذرت آغاز کردندشدی عاشق، ملامت نیست برتودر این سودا غرامت نیست برتو.(جامی؛ 178؛ صص 14-147)این چنین است که زلیخا به صراحت اعلام می‌کند که در صورت عدم اطاعت یوسف (ع) او را به زندان خواهد انداخت. ادامه دارد...نویسنده : زهرا حسینی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 500]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن