واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نشريه فرانسوی ليبراسيون در گزارش تازه ای نوشته است: اسامه بن لادن در ويلای اشرافی خود در ابوت آباد پاكستان زندگی آرام و مرفهی داشته است. او حتی ازكوكاكولای آمريكايی و انواع شامپو های خارجی استفاده می كرده است. شفاف:خانه ای سفید بر فراز تپه ای در محله ای اشرافی در ابوت آباد در 80 كیلومتری پایتخت پاكستان، محصور در دشت های سیب زمینی، اوكالیپتوس و شاهدانه وحشی. خانه ای به گفته خبرنگاران محلی یك میلیون دلاری كه اسامه بن لادن در آن به مدت 5 یا 6 سال زندگی راحتی را گذراند. اقبال همسایه ویلای ابوت آباد به خبرنگار لیبراسیون در باره چگونگی ساخت این بنا می گوید: خیلی عجیب بود... آن ها اول دور تا دور زمین دیوار بلندی ساختند و بعد كار ساخت و ساز ساختمان اصلی را شروع كردند. دیوارها چندین متر ارتفاع داشت و به سیم خاردار ، كابل های برق و دوربین های حفاظتی مجهز بود. كوكا، شامپوهای خارجی و سودا اسامه به مانند زنش در یكی از 6 اتاق خواب ویلا زندگی میكرد، همان همسری كه به هنگام درگیری و مرگ بن لادن مورد اصابت گلوله قرار گرفت. اقبال و همسایه ها می گویند: در ویلای بن لادن زنان و كودكان زیادی زندگی می كردند. مالك ویلا دو برادر پشتون بودند كه به نظر بسیار ثروتمند می رسیدند. می گفتند آن ها صاحب چند مركز تجاری در عربستان سعودی اند. آن ها هر هفته یك گوسفند می كشتند و این یعنی آدم های زیادی آنجا بودند. مغازه دار های محل می گفتند ساكنان خانه دوست داشتند گوشت گوسفند را با سودای ساخت آمریكا و پپسی یا كوكا بخورند. فروشنده ها می گویند: معمولا دو مرد با یك خودرو برای خرید می آمدند و بر خلاف دیگران آنها بهترین مارك های مواد غذایی و بهترین شامپو های خارجی را می خریدند. تصاویر پخش شده از ویلای بن لادن پس از حمله نظامیان امریكایی، مقادیر زیاد دارو، جعبه های تخم مرغ و حلبی های روغن زیتون را نشان می داد.... آشغال ها داخل حیاط سوزانده می شد با این همه مشكل بتوان دریافت كه در پشت دیوارهای ویلای ابوت آباد چه می گذشته است. اما یك چیز مسلم است: ساكنان ویلا به دقت از هر تماسی با خارج از خانه اجتناب می كردند. نه خط تلفن و نه اتصال به اینترنت... حتی آشغال ها در حیاط خانه سوزانده می شد و هیچ كس حق ورود به خانه را نداشت به جز یك خدمتكار مرد كه به حیوانات و باغچه ها رسیدگی می كرد و یك خدمتكار زن كه آشپزی می كرد و شاید به ندرت گهگاه چند روستایی دیگر داخل خانه می شدند... بچه های محله تعریف می كنند كه گاهی هنگام بازی كریكت یكی از توپ های خود را به آن طرف دیوار می انداختند... « زنگ می زدیم و اجازه می گرفتیم توپمان را برداریم ولی آن ها یك دلار به ما می دادند تا توپ جدیدی بخریم... در حالیكه با یك دلار 3 تا توپ می شد خرید.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]