واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ازدواج دختر نابغه با حكم دادگاه دختر جوان در برابر هيأت قضايي دادگاه عالي گفت: دلم ميخواست بزرگترين رخداد زندگيام با رضايت و دعاي خير پدرم همراه باشد اما 9 سال انتظار مرا سرگردان كرده و اميدوارم روزي فرصت جبران محبتهاي پدرم ودلجويي از او را به دست آورم. ايران: مدرس جوان دانشگاه براي ازدواج با پسر مورد علاقهاش، سرانجام با حكم قطعي دادگاه تجديدنظر استان تهران سر سفره عقد نشست. پرونده اين ماجرا، چندي قبل و زماني به جريان افتاد كه دختر 30 سالهاي به نام «پگاه» با مراجعه به مجتمع قضايي خانواده ونك تهران خواستار صدور اجازه ازدواج با پسر مورد علاقهاش شد. وي به قاضي گفت: از 9 سال قبل، يعني هنگام تحصيل در دانشگاه به يكي از همكلاسيهايم به نام «بهزاد» علاقهمند شده و به خاطر نزديكي عقايد و هم سطح بودن شرايط زندگي و فرهنگيمان تصميم به ازدواج گرفتيم اما پدرم به بهانههاي مختلف مخالف ازدواجمان بود و از من خواست فقط به فكر ادامه تحصيل و طي مدارج علمي بالاتر باشم. پس از دريافت مدرك مهندسي، «بهزاد» به خاطر علاقه به موسيقي و مهارتهاي هنرياش، فعاليت حرفهاي خود را در اين زمينه دنبال كرد. اما من در رشته تحصيليام تا مقطع دكترا ادامه تحصيل دادم. در حال حاضر نيز عضو هيأت علمي يكي از دانشگاههاي معتبر هستم و در سلامت كامل عقلي و رواني به طور مستقل تصميم به ازدواج با «بهزاد» گرفتهام اما پدرم باز هم بيدليل ساز مخالف ميزند. از چند ماه قبل به خاطر مشكلات شديد با پدرم در خوابگاه دانشكده اقامت كردم و پدرم كه انتظار رفتار اعتراضآميزم را نداشت، پس از مذاكرات طولاني با خواستگارم، سرانجام اجازه برگزاري مراسم خواستگاري رسمي را داد. پس از آن روز عقد نيز تعيين شد. با آنكه همه مراحل و آزمايشها انجام گرفته و حلقههاي ازدواج نيز خريداري شده بود روز عقد پدرم در دفترخانه حاضر نشد. پس از آن بشدت دچار افسردگي روحي و ناراحتي عصبي شده و در مركز مشاوره تحت درمان روانپزشك قرار گرفتم. تلاشهاي مشاوران، فاميل، همكاران و دوستان خانوادگي نيز براي جلب رضايت پدرم بينتيجه ماند. بنابراين به عنوان آخرين راه از دادگاه تقاضا دارم تا شرايط حل اختلاف با پدرم و ازدواجمان را فراهم كند. قاضي پرونده پس از بررسيهاي لازم و با توجه به سن، شرايط شغلي و جايگاه اجتماعي دختر و پسر دستور تعيين وقت دادرسي و احضار پدر را به دادگاه صادر كرد. در جلسه رسيدگي به پرونده، پدر با ابراز مخالفت شديد نسبت به اين وصلت به قاضي پرونده گفت: «مطمئنم دخترم تحت تأثير احساسات و هيجانات جواني دادخواست داده است. «پگاه» دختري تيزهوش و نابغه است كه در 27 سالگي به عنوان عضو موقت هيأت علمي همكاري خود را با دانشگاههاي مطرح آغاز كرد و چند كتاب نيز تأليف نموده است. وي تاكنون چندين مقاله علمي باارزش ارائه داده و آيندهاي روشن پيشرو دارد. اما خواستگارش تنها يك نوازنده است كه مدرك تحصيلي پائينتري هم نسبت به دخترم دارد. مطمئنم بزودي هيجانات دختر جوانم فروكش كرده و پي به اشتباهاتش ميبرد. او بايد بداند مخالفتم فقط به خاطر دلسوزي و آيندهنگري است. بنابراين به هيچ عنوان به دخترم اجازه ازدواج با پسر مورد نظر را نخواهم داد.» در ادامه دختر جوان گفت: «بهزاد» علاوه بر تدريس موسيقي سنتي داراي مدرك كارشناسي است و مشغول تحصيل در مقطع فوقليسانس نيز هست. از نظر سني نيز فاصله زيادي با هم نداريم و قادر به درك روحيات و خواستههاي يكديگر هستيم. من و «بهزاد» چند سال است كه استقلال مالي داريم و براي تأمين هزينهها از خانوادههايمان كمكي نگرفتهايم. بنابراين قادر به اداره زندگي مشترك هستيم و تقاضاي صدور مجوز ازدواج داريم. قاضي دادگاه پس از بررسيهاي لازم دستور داد «بهزاد» نيز در دادگاه حاضر شود. بدينترتيب قاضي پرونده پس از بررسي وضعيت اجتماعي، شغلي و تحصيلي پسر جوان، خواسته دختر را وارد تشخيص داد و حكم به ثبت ازدواج آنها داد. با صدور اين حكم و ابلاغ آن به طرفين، پدر به رأي دادگاه اعتراض كرد و خواستار نقض حكم و ممانعت از ازدواج دخترش شد. پس از ارجاع پرونده به دادگاه تجديد نظر استان تهران، دختر جوان در برابر هيأت قضايي دادگاه عالي گفت: دلم ميخواست بزرگترين رخداد زندگيام با رضايت و دعاي خير پدرم همراه باشد اما 9 سال انتظار مرا سرگردان كرده و اميدوارم روزي فرصت جبران محبتهاي پدرم ودلجويي از او را به دست آورم. قاضي حجتالاسلام سيد جواد حسيني اراكي – رئيس – و غلامرضا نحوي – مستشار – شعبه دوم دادگاه تجديد نظر استان تهران نيز با رد اعتراض پدر و تأييد حكم دادگاه خانواده تهران به دختر جوان اجازه دادند تا با پسر مورد علاقهاش ازدواج كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]