واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زمانی كه برای اولین بار بالا در آسمان را دیدم، با خودم گفتم: یا حضرت مسیح، این مرد میانسال كه موهای جوگندمی دارد كیست؟ این من بودم!... جورج كلونی جزو معدود بازیگران مطرح و پولساز سینماست كه در هر دو رشته فیلمهای مردمپسند و مستقل فعالیت میكند. او كه در فیلمهای موفقی مثل مجموعه فیلم «یاران اوشن»، «توفان كامل» و «سه سلطان» بازی كرده است، سال قبل 3 فیلم غیرمتعارف و مستقل «بالا در آسمان» (كه برای آن جایزه بهترین بازیگر مرد چند انجمن منتقدان سینمایی آمریكا را گرفت)، «مردانی كه به بزها خیره شدهاند» و انیمیشن «آقای فوكس شگفتانگیز» را روی پرده سینماها داشت. كلونی در كنار فعالیت بازیگری، تهیهكننده و كارگردان نیز هست. او برای اولین ساخته سینماییاش «شب بخیر و خوش باشید»، نامزد دریافت اسكار بهترین كارگردانی شد. گفتگوی زیر ترجمهای از چند مصاحبه متفاوت با این بازیگر است. در این مطلب قسمتهایی از گفتگوهای او با نشریات مختلف انتخاب و ترجمه شده كه عمومی است و جذابیت بیشتری دارد.در سال 2009 سه فیلم سینمایی روی پرده سینماها داشتید. فكر نمیكنید این تعداد فیلم در عرض یك سال كمی زیاد است؟شما وقتی قرارداد بازی در فیلمی را امضا میكنید، دقیقا نمیدانید آن فیلم چه زمانی اكران عمومی میشود و اصلا حاصل كار چه چیزی از آب درخواهد آمد. زمانی كه این فیلمها را بازی میكردم اصلا تصورش را هم نمیكردم كه در یك فاصله كوتاه زمانی از یكدیگر، اكران عمومی خواهند شد. البته آقای فوكس شگفتانگیز بین این فیلمها، یك كار انیمیشن بود و شاید بهتر باشد آن را در كنار بالا در آسمان و مردانی كه به بزها خیره شدهاند نیاوریم. با این حال، هر سه فیلم را دوست دارم و از بازی در آنها خوشحالم. من بازیگری هستم كه هم در فیلمهای مردمپسند بازی میكنم و هم با پروژههای مستقل و غیرمتعارف همكاری دارم. بازی در فیلمهایی مثل بالا در آسمان برای هر بازیگری یك غنیمت است و خوشحالم كه فیلمسازان مستقل به من اعتماد كرده و نقش اصلی فیلمهای خود را به من واگذار میكنند. این طور به نظر میرسد كه با گذشت زمان در فیلمهای برتر و پختهتری بازی میكنید.یكی از مزایای شهرت همین است! ولی از شوخی گذشته، با بالا رفتن سن، شما كمكم سختگیر میشوید و دیگر حاضر به بازی در هر فیلمی نیستید. این روزها فیلمنامه برایم اهمیت خیلی زیادی دارد. هر ماه حداقل 2 فیلمنامه پیشنهادی را مطالعه میكنم و سعی میكنم از بین كارهای پیشنهادی، بهترین آنها را انتخاب كنم. از سوی دیگر، فیلمسازان مطرح سینما هم تمایل دارند با من كار كنند. این موضوع باعث میشود تا هنگام ساخت فیلمهای خود با من تماس بگیرند، این یكی از شانسهایی است كه من دارم و شاید برخی از ستارگان سینما آن را ندارند. بالا رفتن سن باعث ناراحتیتان نمیشود؟خیر. این واقعیت تلخی است كه همه ما مجبوریم با آن كنار بیاییم. من دیگر یك جوان 20 ساله نیستم و به زودی 49 ساله میشوم. پیر شدن این مزیت را دارد كه باتجربهتر و پختهتر میشوی و میتوانی كارهای بهتری را برای بازی كردن پیدا كنی. وقتی خودتان را روی پرده سینما میبینید، چه فكری میكنید؟زمانی كه برای اولین بار بالا در آسمان را دیدم، با خودم گفتم: یا حضرت مسیح، این مرد میانسال كه موهای جوگندمی دارد كیست؟ این من بودم! از زمانی كه بازی در فیلمهای سینمایی را شروع كردم، اجازه ندادم كه صورتم را خیلی زیاد گریم كنند. هیچ وقت هم تلاش نكردم كه جوان به نظر برسم. همیشه میخواستم روی پرده سینما به صورت همان آدم واقعی نشان داده شوم كه هستم. اتفاقا همین نكته باعث شده تا از شما به عنوان كریگرانت معاصر اسم برده شود.شنیدن این جمله خوشحالم میكند. گرانت یكی از اسطورههای كلاسیك دنیای بازیگری است و خیلیها مایلند با او مقایسه شوند. قرض دادن صدایتان به یك كاراكتر انیمیشنی در آقای فوكس شگفتانگیز چه نوع تجربهای بود؟تجربهای بینهایت لذتبخش و تازه. این تجربه دیگر هرگز تكرار نخواهد شد. شما هنگام كار با یك فیلم انیمیشن، وارد یك دنیای بدیع و جدید میشوید كه هیچ شباهتی به بازی جلوی دوربین فیلمبرداری ندارد. در اینجا صدای شما ستاره اصلی كار است. شما هر احساس، نظریه و دیدگاهی كه دارید، باید از طریق صدایتان منتقل كنید و دست و پا و حركات چهره، هیچیك نمیتوانند كمكی به شما بكنند. در عین حال، این یك تجربه خاص است. در اتاق ضبط صدا، شما تنها هستید و همبازیهایتان (در حقیقت همصداهایتان) در كنار شما نیستند. در چنین حالتی، شما باید كاملا روی كار متمركز شوید و انجام چنین كاری اصلا راحت و ساده نیست. اما با وجود تمام سختیهایی كه این كار دارد، باز هم جذاب و لذتبخش است. آیا مایلید دوباره چنین تجربهای داشته باشید؟صددرصد. شیرینی هر كاری به سخت و غیرممكن بودن آن است. اگر انجام كاری برایتان ساده باشد، دیگر اجرای آن لذت ویژهای نخواهد داشت. همكاری با یك فیلم انیمیشن درسهای جدیدی از كار بازیگری به آدم میدهد تا او بتواند هنگام حضور جلوی دوربین آنها را اجرا كند. برای همین، حتما باز هم اگر پیشنهاد همكاری با یك فیلم انیمیشن به من داده شود، با كمال میل آن را قبول میكنم. هنوز هم پس از این همه سال فعالیت بازیگری، در حال درس گرفتن هستید؟در حرفه ما آموختن حد و مرزی ندارد و هیچوقت به پایان نمیرسد. بازی در هر پروژهای مثل یك كلاس درس عملی است و هر فیلمسازی با توجه به دیدگاه و شیوهكاری كه دارد، چیزهای تازهای را به بازیگران خود میآموزد. بعضی از فیلمها، درسهای بیشتری برای یاد دادن دارند و در این رابطه، همه چیز به خود بازیگر بستگی دارد كه بخواهد چقدر یاد بگیرد. به اعتقاد من، روزی كه یك بازیگر فكر كند همه چیز را بلد است و دیگر نیازی به آموزش و یادگیری ندارد، آن روز او دیگر به پایان كار خود رسیده است. برای بالا در آسمان نامزد دریافت جایزه اسكار شدید، ولی آن را به دست نیاوردید.مهمتر از بردن جایزه اسكار، نامزد شدن برای دریافت آن است. یك بار كرك داگلاس پاسخ خیلی خوبی به این سوال داد. او گفت 5 نفر نامزد میشوند و طبیعی است كه فقط یكی از آنها، این جایزه را دریافت میكند. اما آنچه كه اهمیت دارد، این است كه تو به دور اصلی رقابتها میرسی و با چند تای دیگر رقابت میكنی. مریل استریپ را نگاه كنید. او بازیگر بزرگ و فوقالعادهای است كه فقط 2 بار موفق به دریافت جایزه اسكار شده است. ولی با 14 بار نامزد شدن، ركورددار است. خدای من! او تقریبا هر سال دارد نامزد میشود و این معركه است. نقشهای خود را چگونه انتخاب میكنید؟ حتما باید به شخصیت خودتان نزدیك باشد یا آنها را دوست داشته باشید؟هنگام انتخاب نقش جذاب و تاثیرگذار بودن آن برایم اهمیت دارد. الزاما آن كاراكتر نباید شبیه من باشد. هرچه كاراكتر موردنظر از من دور باشد و این فاصله بیشتر باشد، جذابیت بازی در آن برایم بیشتر است. میخواهم این كاراكترها را به شكلی صحیح جلوی دوربین به تصویر بكشم. به همین سبب تحقیق ویژهای روی تكتك آنها میكنم.سعیام این است كه آنها را به صورت دقیق بشناسم تا بتوانم در نقشی كه بازی میكنم، عدالت را در موردشان رعایت كرده باشم. مسلم است نقشی را كه دارم بازی میكنم باید دوست داشته باشم. اگر این طور نباشد، بازی در آن نقش خیلی برایم سخت خواهد شد. شما میتوانید كاری را كه دوست ندارید، با كمال میل انجام دهید؟ هر دو فیلم بالا در آسمان و مردانی كه به بزها خیره شدهاند با تحسین منتقدان سینمایی روبهرو شدند، ولی در اكران عمومی، موفقیت مالی زیادی كسب نكردند.هنگام كار روی این فیلمها، ما در حال ساخت یك «آواتار» یا «تغییر شكلدهندگان» نبودیم و هدفمان شكستن ركورد فروش یا تبدیل شدن به موفقترین فیلم گیشه در جدول سالانه فروش نبود. فیلمهای مستقل و غیرمتعارف به همان اندازه كه محبوب منتقدان سینمایی هستند، بازار فروش خوبی ندارند. اما از آنجا كه این فیلمها با هزینههای اندكی تولید میشوند، همان فروشهای كم در جدول فروش كمك میكند تا هزینههای تولید خود را تامین كنند. به این ترتیب، معمولا این فیلمها شكست تجاری نمیخورند، حتی اگر لقب محصولاتی پرفروش را نگیرند. در مورد «مردانی كه ...» باید این نكته را اضافه كنم كه فیلمنامه این فیلم مدتها در هالیوود دست به دست گشت تا امكان تولید پیدا كند. كسی حاضر به سرمایهگذاری روی آن نمیشد، ولی بالاخره من یك تهیهكننده، همكار پیدا كردم و دوتایی آن را جلوی دوربین بردیم. فیلم تازهتان «آمریكایی» تابستان امسال اكران میشود؟به احتمال زیاد، بله. بخش اعظم صحنههای فیلم در ایتالیا فیلمبرداری شد. این كشور را خیلی دوست دارم و هرسال به مدت چند ماه در این كشور اقامت میكنم. فرهنگ و مردم خوب و مهربانی دارد و آدم در آنجا كاملا احساس راحتی میكند، آمریكایی یك درام اكشن و دلهرهآور است و در آن برای اولین بار نقش یك ضدقهرمان را دارم. این كاراكتر خیلی شبیه كاراكترهای شورشی فیلمهای دهه 60 و 70 میلادی اروپا (بویژه فرانسه و ایتالیا) است. در قصه فیلم نقش یك تروریست را دارم كه برای انجام آخرین ماموریت خود، راهی یكی از شهرهای ایتالیا میشوم. اما پس از ورود به محل ماموریت با اتفاقات پیشبینی نشدهای روبهرو میشوم، كه خط اصلی قصه فیلم را به سمت پیشبینی نشدهای میبرد. از بازی در فیلم راضی هستید؟صددرصد، فیلم را آنتون كوربیجین كارگردانی كرده كه اصلیتی اروپایی دارد و فیلم كنترل او سر و صدای زیادی در جشنوارههای بینالمللی به راه انداخت. بیشتر مواقع فیلمسازان یك قصه كامل در دست ندارند و نمیدانند میخواهند چه كار كنند. ولی او هنرمند مستعدی است و از همكاری با وی، هنوز هم هیجانزدهام. گویا فیلم اولین نمایش بینالمللی خود را در دور جدید جشنواره بینالمللی كن خواهد داشت؟قرار است این اتفاق بیفتد و امیدوارم كه چنین شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]