واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: سياست مهار چين
آسيا - پيرمحمد ملازهي
آمريكا دو سياست هماهنگ اعلامشده در پيش گرفته است كه بهنظر ميرسد هر دو يك هدف اصلي را مد نظر دارند: انتقال بخشهاي اصلي نيروهاي دريايي آمريكا به حوزة اقيانوسيه و شرق آسيا و تلاش براي گسترش حضور نظامي در جنوب آسيا. نگاهي به جغرافياي طبيعي اين دو منطقه بهخوبي نشان ميدهد كه هر دو حركت عليه چين و محاصرة اين كشور از شرق و غرب است. البته آمريكا بهصورت رسمي هرگونه سياست مهار چين را تكذيب ميكند، ولي گمان نميرود اينگونه تكذيب رهبران چين را قانع كند.
علت اصلي اتخاذ چنين سياستي در آمريكا محاسبات خاص قدرت سيال جهاني است. اين برداشت در آمريكا در حال تقويت است كه چين در روندي آرام و بدون سروصدا در حال صعود از نردبان قدرت جهاني است و تنها نياز به زماني سي ـ چهل ساله دارد. در مقابل، آمريكا با اعلام قرن بيستويكم به نام قرن قدرت بلامنازع آمريكا تصميم گرفته است سد راه چين شود. چين و آمريكا در همان حال كه در ظاهر خود را شريك راهبردي يكديگر اعلام ميكنند، در باطن رقباي جدي و سرسختي هستند كه هر كدام تلاش دارند رفتارهاي ديگري را در سطح جهاني رصد و تحت كنترل دربياورند.در اين بين، بدون شك معادله نظامي قدرت نقش تعيينكنندهاي ايفا ميكند. چين در حال نوسازي و تقويت ارتش خلق و افزايش مداوم بودجههاي نظامي است و در مقابل، آمريكا در حال جابهجايي نيروها و تثبيت قدرت نظامي در شرق و غرب چين است تا قدرتطلبي اين كشور را در داخل مرزهاي جغرافيايياش تحت نظارت و كنترل خود نگاه دارد. انتقال بخشهايي از ناوگانهاي آمريكا به شرق آسيا و حوزة اقيانوسيه، اقيانوس آرام و كشورهاي جنوب شرق آسيا را در حوزه اقتدار و نفوذ آمريكا نگاه خواهد داشت. آمريكا در نظر دارد از ژاپن و كرة جنوبي تا استراليا و زلاندنو، حضور نظامياش را گسترش دهد و پايگاههاي نظامي خود را در فيليپين، سنگاپور، مالزي، اندونزي، تايلند، و حتي اخيراً با اجاره پايگاه مشهور «كامران» در ويتنام كه روزگاري دست روسها بود، به وجود آورد و يا پايگاههاي موجود را تقويت كند.
اما دو منطقة ديگر وجود دارند كه براي تكميل محاصرة چين دستيابي به آنها براي آمريكا حياتي است. منطقة جنوب آسيا شامل: كشورهاي هندوستان، پاكستان، و افغانستان؛ و منطقة آسياي مركزي شامل: قرقيزستان، قزاقستان، تاجيكستان، و ازبكستان كه در چهارچوب سازمان همكاريهاي شانگهاي در حوزة امنيتي چين و روسيه قرار دارند. تلاش آمريكا براي حضور دائمي در اين دو منطقه بدون نگاه به چين توجيهپذير نيست و به همين دليل است كه مشاهده ميشود رقابتهاي پشتپردهاي بين آمريكا و چين در اين دو بخش حساس از جهان در جريان است. در اين بين، پاكستان در موقعيت ويژهاي قرار گرفته است. افغانستان از طريق امضاي سند همكاريهاي استراتژيك با آمريكا تكليف خود را تا حدي روشن كرده است. آمريكا به احتمال زياد در افغانستان پايگاه نظامي به دست خواهد آورد و براي مدتي طولاني در اين كشور باقي ميماند. تكليف هند نيز تا حدي روشن است. هندوستان و چين اختلافات ارضي و رقابتهاي منطقهاي خاص خود را دارند و آمريكا هرچند نميتواند اميدوار باشد كه از برگ هند عليه چين استفاده كند، ولي در هر حال قادر خواهد بود كه هندوستان را در كنار خودش نگاه دارد.
در اين بين، تكليف پاكستان همچنان نامشخص باقي مانده است. رقابتهاي چين و آمريكا در پاكستان جدي است. اين رقابتها عمدتاً در ايالت بلوچستان پاكستان با احداث بندر تجاري گوادر به وسيله چين خود را به نمايش گذاشتهاند. پاكستان از سويي متحد سنتي آمريكا و اروپا تصور شده است و از سوي ديگر از سياستهاي آمريكا سرخورده شده و به طرف چين تمايل پيدا كرده است. نزديكي آمريكا با هند، رقيب منطقهاي پاكستان، و باز كردن فضا براي هندوستان كه در افغانستان حضور پررنگتري از پاكستان بيابد، پاكستان را بهشدت آسيبپذير كرده است. پاكستان هرچند متحد رسمي آمريكا در مبارزه عليه تروريسم است و در اين مسير خسارات قابل توجهي را تحمل كرده است، اما اكنون احساس ميكند آمريكا در حال خنجر زدن از پشت به متحد سنتي خود است. تشديد اختلافات پاكستان و آمريكا كه به ظاهر بر سر مسدود باقي ماندن راه تداركاتي ناتو از بندر كراچي به كابل بعد از حملة نظامي ناتو به پاسگاه مرزي «سلاله» و كشته شدن 24 تن از نظاميان پاكستان پيش آمد، اكنون وارد مرحلة حساستري شده است. بدين معنا كه از سويي لئون پانهتا، وزير دفاع آمريكا، در كابل صحبت از لبريز شدن كاسة صبر آمريكا در قبال پاكستان به ميان آورده است و از سوي ديگر ژنرال اشفق پرويز كياني، رئيس ارتش پاكستان، از ملاقات با معاون وزارت دفاع آمريكا در اعتراض به سياستهاي ضدپاكستاني آمريكا خودداري كرده است.
در چنين فضايي است كه پاكستان براي كاهش آسيبپذيريهاي امنيتياش چارهاي جز نزديكي با چين پيشِ روي خود نمييابد، اما چنين سياستي با استراتژي مهار چين آمريكا همخواني ندارد و رخنهاي جدي در اين استراتژي به وجود خواهد آورد؛ بنابراين، از نظر آمريكا چنين اتفاقي نبايد بيفتد. در واقع ميتوان گفت كه سياست چماق و هويج آمريكا در پاكستان كه در ارتباط با مبارزه با تروريسم توجيهپذير ميشود، به همين دليل در پيش گرفته شده است تا از رويكرد پاكستان به چين تا حدي ممانعت به عمل بياورد و آن را همچون گذشته در سطح قابل قبولي محدود نگاه دارد. اما از آنجا كه پاكستان احساس ميكند آمريكا هويج را قطع و فقط چماق را نگاه داشته است، راهي جز مراجعه به چين پيشِ روي خود نميبيند. در چنين نگاهي است كه ميتوان تصور كرد پاكستان در آستانة تحولات مهمي قرار گرفته باشد كه جهتگيريهاي سياسياش منابع جهاني قدرت را شكل نهايي خواهد داد. با اين حال، در يك نگاه واقعبينانهتر بايد توجه داشت كه ساختار ذهني قدرت در پاكستان غربي است و تغيير اين ساختار ذهني قدرت به سادگي نميتواند به سود چين در كوتاهمدت تغيير كند. نخبگان سياسي و نظامي پاكستان احتمالاً در پس ذهنشان از رويكرد به چين، جلب توجه غرب را به شرايط اضطراريشان حفظ كردهاند.
در هر حال، رقابتهاي چين و آمريكا در جنوب آسيا واقعي است و بخشي از استراتژي آمريكا در مهار چين است كه در شرايط كنوني به طور مشخصتر در پاكستان تمركز پيدا كرده است. اينكه پاكستان در موقعيتي باشد كه از اين رقابتها همچون هندوستان در جهت منافع ملي و استقلالطلبياش بهرهبرداري مطلوب بكند، بستگي به انسجام دروني قدرت در پاكستان دارد كه در حال حاضر دور از دسترس است. از قضا، پاكستان در حال حاضر نياز به توجه به نظريات سرسختترين دشمن خود، خانم ايندرا گاندي، نخستوزير متوفاي هند پيدا كرده است كه به مناسبتي گفته بود «در رقص فيلها اگر مورچه خود را كنار نكشد قرباني خواهد شد».
موسسه مطالعات و تحقيقات بين المللي تهران
49261
چهارشنبه|ا|7|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]