واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > صالحی، سید عباس - روحانیت، در مبارزه با خرافات، شناخت کافى در موضوعات ندارد. این نقیصه، موجب مىشود که فتاوى کلى و یا پیامهاى چندپهلو صادر شود و خرافهسازان در ترویج مرام و رفتار، در امنیت به سر برند. این نکته، در مقولاتى چونان «قمهزنى»، قفل بر بدن زدن و... به روشنى خود را مىنمایاند. در موارد یاد شده سه ساحت فقهى وجود دارد:ساحَتِ اوّل: آنکه حکم اولیه این موضوعات چیست؟ساحت دوم آنکه: اگر موارد یاد شده ضررآفرین باشند، چه حکمى دارند؟و ساحت سوم آنکه: اگر به وهن مذهب و امامان تشیع بینجامد، حکم شرعى چیست؟در مثالهاى یاد شده، اگر دو بخش نخست مورد اختلاف فقهى باشند، بخش اخیر مورد توافق و اجماع فقیهان است. بىگمان، عنوان «وهن به مذهب» مىتواند حتى از عمل واجب بازدارد و آن را به «فعل حرام» تبدیل کند. حال مساله مورد ابتلا و رسانهاى قمهزنى، چرا از این بعد مورد کاوش قرار نمىگیرد؟ امروزه با وسائل ارتباطى، ابزارهاى نظرسنجى و دهها وسیله و روش کارآمد و مطمئن و عقلایى دشوار نمىنماید که پاسخ این پرسش به دست آید که آیا قمهزنى، وهن شیعه و تشیع است یا خیر؟ اما متأسفانه، مراجع و مبلغان دینى، از دو حکم کلى سخن مىگویند که حکم اولیه قمهزنى این است و دیگر آنکه اگر موجب وهن به مذهب شد، حرام است.حال اگر هزاران عوام شیعه، فهم دقیق و درستى از وهن به تشیع نداشت، طبعاً به اتکاى این حکم کلى، عمل خویش را نه تنها مشروع، بلکه مورد عنایت ویژه خداوند و اهلبیت(ع) مىداند! مراجع و حوزههاى دینى، با بىاعتنایى به قلمرو موضوعات، در عمل دشواریهایى بس سنگین براى متدینان ایجاد کرده و مىکنند. در بسیارى از موارد، با تفصیل شقوق و ایجاد اما و اگرهاى فرضى، راه دیندارى را بس دشوار مىکنند. همچنین در مواردى - از جمله مورد سخن - زمینه را براى سوء استفاده و یا برداشتهاى غلط فراهم مىسازند.به نظر مىرسد که دست کم در پارهاى از مسائل مهم و مورد اعتنا، حوزه و مراجع مىتوانند با تعیین کارشناسان معتمد، به اطمینان نسبى در موضوعشناسى احکام دست یابند و پس از اطمینان عقلایى، بیان تنجیزى (و نه تعلیقى) داشته باشند. ضعف مطالعات تاریخى در خرافهگستری تأثیر اساسی دارددانش تاریخ در حوزههاى دینى، دانشى فقیر و رنجور است. شاید قوىترین شعبه دانش تاریخى در حوزهها، دانش رجال است که به احوال راویان مىپردازد. اما شاخههاى دیگر دانش تاریخ، مورد توجه و اهتمام حوزه نبوده و نیست و در این میان، آموزههاى تاریخى در حیطه آداب و رسوم دینى - مذهبى، به طور کامل از دایره مطالعات جدى برون مانده است. بىگمان دریافت پارهاى از تحریفها و خرافهها در صورتى رخ مىنماید که دانش تاریخ ارج خود را در حوزههاى دینى بازیابند. پارهاى از موضعگیریهاى مصلحانه شیعى معاصر، وامدار این نوع نگرشهاى تاریخى است. به عنوان نمونه، شهید مطهرى ابراز مىکند که طبل، شیپور و... از عادات و رسومات ارتدوکسهاى قفقاز است که به میان مراسم مذهبى ما راه یافته است.یا مقام معظم رهبرى، تصریح دارند که قمهزنى سابقهاى در عصر ائمه(ع) و زمانهاى بعد از آن ندارد.(1) دغدغهها و مطالعات تاریخى، چند افق مهم را فرادید قرار مىدهند:- مطالعات تاریخى، زمان آغاز هنجارها و سنتها را آشکار مىسازند. گاه پارهاى از رفتارها، چنان دیرین مىنماید که گویا تا زمان معصومان(ع) امتداد داشتهاند. این تصور، هالهاى از قداست بر آن مىافکند و رودررویى را دشوار مىسازد. اما در پرتوى آغازینهشناسى رفتارها و سنتها، مىتوان از چونان توهم افسونگر فاصله یافت و با آن برخوردى نقادانه داشت.- مطالعات تاریخى، تأثیر و تأثرات فرهنگى - تمدنى را باز مىنمایند. از اینرو، با شفافیت بیشتر مىتوان از خلوص رفتار و مناسک دینى سخن به میان آورد. به عنوان نمونه، در مورد علامت یا نخل، چهارچوب اصلى صلیب گون، چراغهاى نصب شده، مجسمههاى رنگارنگ و متنوع گرداگرد علم و... به طور طبیعى این پرسش تاریخى را ایجاد مىکند که این علامت، با چه فرهنگها و آداب و رسوم نسبت پیدا مىکند؟- مطالعات تاریخى، شواهد و قراءت کذب در دعاوى و منفولات را آشکار مىسازد. به عنوان نمونه تأملات تاریخى شهید مطهرى در نقد تحریفات عاشورا، از اینگونه به شمار مىآید. ایشان و معدود بزرگانى چون وى، کوشیدهاند با پرداخت دقیقتر تاریخى به رخدادها و حوادث، بخشى از ناسرههاى مذهبى را افشا کنند.- مطالعات تاریخى، انگیزههاى گوناگون را در جعل و تحریف برملا مىکند و از جاعلان و دروغگویان پرده برمىدارد. این حجم وسیع، انسان را به تأمل و تحفظ در اعتقاد به منقولات و مسموعات فرا مىخواند و شتابزدگى در نقل را از وى دور مىکند.سکوت برخى روحانیون در برابر تحریفها و خرافهها - و یا حتى پرداخت و ترویج آن توسط ایشان - به این نکته دقیق باز مىگردد که هر منبع مکتوب (و گاه شفاهى) در میان ایشان، به منبعى معتمد و موثق تبدیل مىشود. و کاوشهاى تاریخى در میزان وثاقت و اعتماد به آن، صورت نمىگیرد. ادامه دارد پینوشتها:1- اجوبة الاستفتاءات، مسأله.1461
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]