تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865163372


ياور راستين امام خميني به مناسبت سالگرد رحلت آيتالله العظمي محمد فاضل لنكراني
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: ياور راستين امام خميني به مناسبت سالگرد رحلت آيتالله العظمي محمد فاضل لنكراني
اشاره
مرجع عاليقدر و فقيه وارسته و مبارز حضرت آيتاللهالعظمي محمد فاضل لنكراني از شخصيتهاي بزرگ و داراي كارنامهاي درخشان در عرصه فعاليتهاي علمي و اجتماعي و سياسي بود. اين فقيه و مرجع نستوه و سختكوش در مكتب حضرت امام خميني پرورش يافت و از ياران خالص و فداكار او در مراحل مختلف و فراز و نشيبهاي گوناگون انقلاب اسلامي گرديد.
آيتاللهالعظمي فاضل لنكراني در بزرگداشت مقام اخلاقي، عرفاني، علمي، فقهي، سياسي و مبارزاتي حضرت امام خميني نظرات و خاطراتي به يادماندني و درسآموز دارند كه در آثار او ثبت گرديده است. با توجه به اينكه بيت و دفتر ايشان همه ساله سالگرد ارتحال اين مرجع بزرگ را به سال قمري و در سالگرد شهادت حضرت فاطمهزهرا(س) گرامي ميدارد، مقاله ذيل را به اين مناسبت از نظر ميگذرانيم.
***
حضرت آيتالله العظمي فاضل از خرد سالي به امام خميني علاقه خاصي پيدا كرد و تا پايان حيات، اين عشق در او موج ميزد. آيتالله محمدجواد فاضل شاهد اين عشق و علاقه از دوران كودكي خود بوده است. وي در زمان حيات والد گرامي اظهار داشته است: "ما از همان اوايل زندگي يك نوع علاقه خاصي در وجودشان نسبت به حضرت امام ميديديم كه روز به روز شدت مييافت."
معظمله همواره در سخنرانيها و ملاقاتها از شخصيت برجسته امام خميني و لزوم شناخت او سخن ميگفت. "امام خميني" در سخنان ايشان، پس از واژه "اسلام" بيش از همه تكرار شده است. او فاني در حضرت امام بود. عشق سرشار به امام، چنان در او موج ميزد كه گويي كلمات، قادر به انتقال اين حس نبودند. يكي از زمينههاي به وجود آمدن اين عشق، ارتباط نزديك او از كودكي با حضرت امام بود و اين ارتباط تا پايان حيات امام ادامه داشت. او از سرآغاز اين علاقهمندي ميگويد:
"امام خميني از دوستان نزديك پدرم بود و من ايشان را در منزلمان زياد ميديدم. در آن روزهايي كه من براي نخستين بار توانايي تميز افراد را به اندازهاي هر چند اندك به دست آورده بودم، يك روز حضرت امام براي ملاقات پدرم، خانه ما تشريف آوردند. وقتي حضرت امام در اتاق پذيرايي نشسته و مشغول گفتگو با پدرم بود، ناگهان به ذهنم خطور كرد كه ايشان با ديگر دوستان پدرم تفاوت دارند و در من حالت خاصي نسبت به ايشان به وجود آمد، حالتي كه لايدرك و لايوصف. بدينترتيب از همان لحظه ارادت خاص در من نسبت به ايشان به وجودآمد."
آيتالله فاضل به مناسب ديگر ميگويد:
"ايشان مكرر به منزل ما تشريف ميآوردند و متقابلا پدرم به منزل ايشان ميرفتند. من از دوران بچگي تشخيص داده بودم كه حضرت امام با ساير دوستان پدرم تفاوت خاصي دارند، چون در ايشان جاذبه مخصوصي وجود داشت و ما را جذب كرده بود و با ديده احترام فوقالعاده به ايشان نگاه ميكردم."
يكي از نشانههاي رابطه نزديك او با حضرت امام، خاطره آيتالله العظمي فاضل از دوران هم درسي باحاج آقا مصطفي است.
"گاهي اوقات حضرت امام وضعيت درسي حاج آقا مصطفي را از من ميپرسيدند. مثلا سئوال ميكردند: درس ميخواند؟ نزد چه كسي درس ميخواند؟"
وقتي كه حضرت امام درس خارج را در قم آغاز كرد، آيتالله العظمي فاضل لنكراني از همان اوايل، در درس او شركت كرد و تا پيش از تبعيد امام ادامه داشت. آيتاللهالعظمي فاضل ايام استفاده از محضر امام را به عنوان شيرينترين روزهاي زندگي خود ياد ميكرد.
پس از پيروزي انقلاب مسئوليت شوراي مديريت حوزه را به عهده گرفت و در اين مدت حداقل ماهي يك بار خدمت امام ميرسيد و مسائل حوزه را گزارش ميداد. شرح او بر تحريرالوسيله كه ساليان دراز به طول انجاميد، او را با مقام علمي امام آشنا كرد. بنابراين، ريشه اين عشق و علاقه، شناختي بود كه در ساليان دراز نسبت به حضرت امام پيدا كرده بود.
او در زندگي خود بهترين الگو را يافت و همواره تلاش ميكرد امامگونه رفتار كند. موضعگيريهاي او در دفاع از اسلام شباهت فراوان به حضرت امام داشت. حضرت امام به حجتاسلام سيد احمد خميني گفته بود كه همه پولهايش وجوه شرعي است و پس از او بايد صرف حوزه شود. آيتاللها لعظمي فاضل نيز در وصيتنامه خويش نوشت:
"معلوم باشد تمام اموالي كه به اينجانب ارتباط دارد، هيچ كدام مال شخصي اينجانب نيست، بلكه مربوط به سهمين ميباشد و هيچ كدام از ورثه در اين اموال حقي ندارند."
مقام علمي امام خميني
آيتالله العظمي فاضل در مورد آغاز شركت خود در درس حضرت امام را به ياد ميآورد:
"شنيدم امام بزرگوارمان تازه شروع به تدريس اصول فرمودهاند. بدون كوچكترين سابقهاي از درس، از طرز بيان و كيفيت القاي مطالب ايشان، در درس معظمله شركت كردم و پس از چند روز احساس كردم كه گم شدهاي را كه مدتها به دنبال آن به هر دري ميزدم، پيدا كردهام. ايشان با بيان جالب و فكر صائب خود، بدون هيچگونه اعوجاج و هيچگونه انحرافي از اصل مطلب آن هم با تسلط كاملي كه در فنون مختلف مخصوصا در فلسفه و عرفان و مسائل ديگر داشتند و با توجه به وجود ارتباط كامل ميان بعضي از مسائل اصول و فلسفه، مطلب را طوري القا ميفرمودند كه چون آفتاب براي انسان روشن ميشد."
به مناسبتي فرمود:
"من بيش از سي سال در مباني و نظريات فقهي و اصولي امام كار علمي كردم و بدون هيچ تعصبي ايشان را بر هم عصرانش مقدم و اعلم ميدانم. همواره اعتقادم نسبت به مقام علمي امام افزوده ميشود."
در ديدار با مسئولان كنگره امام خميني و انديشه حكومت اسلامي بيان داشت:
"شايد سالياني دراز طول بكشد تا همه ابعاد وجودي حضرت امام روشن بشود و آنچه تا به حال براي ما روشن شده مقداري از ابعاد شخصيتي ايشان است و هنوز برخي از ابعاد امام مخصوصا جنبه علمي ايشان مشخص نشده است. من 26 سال است كه كتاب تحريرالوسيله را شرح ميكنم. براي شرح كتاب وقتي مطالب ديگران را با نظريات ايشان مقايسه ميكنم، فاصله زياد ميبينم. نظريات ايشان بسيار دقيق و با ارزش است. با اين حال مقام علمي ايشان بسيار مخفي مانده است. به حاج آقا گفتم: پدر شما شهرت جهاني پيدا كرده و فكر نميكنم كسي روي زمين باشد كه اسم ايشان را نشنيده باشد، ولي از نظر علمي محروميت و مظلوميت عجيبي دارد.
اگر اين گرفتاريهاي امام نبود و فقط در جنبه علمي متمحض بود، حوزه از وجود ايشان استفاده زيادي ميتوانست بكند، ليكن گرفتاري تشكيل و اداره حكومت ايشان را از اين معنا باز داشت. مقام علمي ايشان بويژه براي طلبههايي كه درس ايشان را نديدهاند و كتابهاي ايشان را درست مطالعه نكردهاند، خيلي روشن نيست و من مخصوصا به برداران طلبه جوان نصيحت ميكنم كه از كتابهاي ايشان غفلت نكنند، مخصوصا پنج جلد كتاب بيع، به تمام معنا قابل استفاده است. مطالبي در آن هست كه در هيچ كجا يافت نميشود."
در عين حال كه مقام والاي علمي حضرت امام را ترسيم ميكرد، در مورد تعبد حضرت امام نسبت به احكام اسلام نيز سخن ميگفت: "امام به قدري در برابر احكام اسلام متعبد بود مثل يك آدم عادي و معمولي...."
در ركاب امام
از آغاز نهضت امام وجهه غالب بر حوزه علميه، از طلاب گرفته تا فضلا و اساتيد و بزرگان حوزه، وجهه ارادت به امام و حمايت از او بود، اما اين طور نبود كه همه در اين راه، خطر و زحمت را هم تحمل كنند بلكه كساني كه به استقبال خطر هم ميرفتند، به خصوص هنگام فشار طاغوتيان، محدود بودند و بيشتر آنها از طلاب و افراد بياسم و رسم بودند. در اين ميان آنچه مبارزان را تقويت ميكرد و نيز به طاغوت ميفهماند كه حاميان امام فقط طلاب مبتدي نيستند، اقدام مدرسان معروف حوزه مانند آيتاللهالعظمي فاضل بود. طاغوت هم به اين افراد خيلي بيشتر حساس بود و شخصي مانند حضرت آيتاللهفاضل، در طرز فكر طلاب و اينكه آنان هم اهل مبارزه و حمايت از امام و نهضت باشند، بسيار موثر بود.
از روزي كه امام امت نهضت خود را شروع كرد، حضرت آيتالله فاضل وظيفه خود ميدانست كه در راه امام و خواستههاي او تلاش كند. هر مدرسي حاضر نبود درس عمومي آنچناني را فداي نهضت امام كند. افرادي فكر ميكردند كه در پيروي از امام نبايد تا آنجا پيش رفت كه برايشان ايجاد زحمت كند و از درس و بحث محروم شوند، اما ايشان زحمات، مشكلات و تبعيدهاي بسيار سخت را تحمل كرد و دست از امام و همراهي برنداشت.
در دوران غربت و تنهايي امام، فداكاري چنين افرادي بسيار موثر بود. برخي علما در آغاز با امام امت همراهي كردند، اما ادامه پيدا نكرد و حضرت آيتالله فاضل از مدرسان و چهرههاي علمي شناخته شدهاي بود كه در اين راه تا پيروزي انقلاب به خدمات و فداكاريهاي خود ادامه داد.
معظمله به مناسبتي، يكي از خاطرات آن دوران را بيان ميكند:
"وقتي در يكي از مراكز ساواك كه مرا خواسته بودند، به مسئول آنان گفتم: در مورد امام دو نظريه است: يكي نظر شما و يكي نظر ما كه امام را يك مرد الهي ميدانيم كه فقط براي خدا قيام كرد. اگر شما توانستيد ثابت كنيد كه امام به كشورهاي ديگر و نيروهاي ديگر وابسته است، ما هم ميپذيريم. اين سخنان چنان در او اثر گذاشت كه وقتي ميخواستم برگردم، به من احترام زيادي كرد."
مرجعيت امام
از اقدامات مهم حضرت آيتالله فاضل كه خطرهاي بزرگي را در راه آن خريد، تثبيت مرجعيت امام خميني پس از رحلت آيتالله بروجردي در سال 1340 است. آيتالله سيدكاظم نورمفيدي ميگويند:
"هنگام رحلت آيتالله بروجردي، ما طلبة جوان بوديم و به دنبال انتخاب مرجع بوديم. آيتالله فاضل يكي از افراد مطمئن براي سئوال ما بود. ايشان همان زمان اعتقادشان اين بود كه امام نه فقط به لحاظ سياسي بلكه از جهت علمي هم اعلم است. بارها به من ميگفتند: امام از بعضي شخصيتهاي نجف اعلم است."
آيتالله سيدمحسن حكيم درخرداد 1349 وفات يافت. دوازده تن از فضلاي حوزه فرصت را مغتنم شمردند و كتباً با عبارتهاي جداگانه در يك اعلاميه، مرجعيت حضرت امام را به اطلاع عموم رساندند. چنين اعلاميهاي ميتوانست عاقبتي خطرناك حتي اعدام براي امضا كنندگان به دنبال داشته باشد.
اين اقدام تأثير فراوان در تثبيت مرجعيت امام و تقويت نهضت داشت. رژيم تعدادي از امضا كنندهها را زنداني و بعضي را تبعيد كرد. ايشان در ابتدا حدود چهار ماه تبعيد را در بندرلنگه در شرايط سخت گذراند. نظر به نامساعد بودن آب و هواي آنجا، رژيم احساس خطر كرد و او را به يزد انتقال داد.
او در ايام تبعيد نيز از امام دست برنداشت. براي نشان دادن شخصيت علمي امام، شروع به نوشتن شرح بر تحريرالوسيله با عنوان تفصيل الشريعه في شرح تحريرالوسيله در يزد كرد. با اين اقدام توانست به خوبي شخصيت علمي حضرت امام را به حوزهها بنماياند...
زمينة قيام امام
در ديدار مهندسين صنايع دفاع هوايي در آستانة دهة فجر فرمود:
"بايد ديد امام خميني چه كمبودي را احساس كرد كه خود را موظف به اين امر نمود؟ كسي كه قسمت عمدهاي از مردم در امر مرجعيت به ايشان رجوع كرده بودند، چرا دست از درس و بحث به يك معنا كشيد و به فكر قيام عليه ظلم و برپايي حكومت اسلامي افتاد؟
امام خميني و ياران او احساس كردند در جامعة ايران قبل از انقلاب روز به روز مسائل اسلامي قوس نزولي را طي ميكند و به جايي رسيد كه اگر حكومت طاغوت ادامه مييافت،اثري از اسلام نميماند. اولين كمبودي كه امام احساس كرد اين بود كه عقايد مردم متدين روز به روز كمرنگ ميشد، به علاوه اين مملكت ميتوانست مستقل و آباد باشد، اما متأسفانه در اختيار اجانب قرار گرفته بود. او در عين اينكه نفع شخصي خود را در ادامة درس و بحث و تأليف ميديد، از همه دست كشيد و تمام وجود خود را براي خدمت به دين و دنياي مردم قرار داد و در اين راه زجرها و زحمات زيادي را متحمل شد. امام خميني بزرگترين نعمتالهي به ملت ايران در قرون اخير است."
"در قاموس فكر بلند امام هيچ واژهاي پر اهميتتر از اسلام و دين وجود ندارد. امام ميتوانست در حوزههاي علميه بماند و هزاران مجتهد تربيت كند، ولي زماني كه تشخيص داد اسلام اين مردم در مخاطره است، همة امور خود را كنار گذاشت و به ميدان آمد و اين انقلاب عظيم را ايجاد كرد."
همچنين در مصاحبهاي فرمود:
"قبل از پيروزي انقلاب در دوران رژيم طاغوت به راهي ميرفتيم كه عاقبت آن، ختم اسلام و از بين رفتن اسلام در جميع ابعاد و حتي نسبت به ظواهر اسلام بود. كارهايي كه رژيم طاغوت انجام ميداد حاكي از اين معنا بود كه يك برنامة تنظيم شده براي از بين بردن حتي تمام ظواهر اسلام در كار بود. مسئلة تغيير تاريخ اسلام با اينكه تاريخ يك مسئلهاي نيست كه كسي بگويد: منافات با استكبار داشت، منافات با رژيم داشت، اما رژيم با تاريخ هم به مبارزه برخاسته بود. هدف رژيم وابسته اين بود كه اثري از اسلام باقي نماند. لذا با تاريخ اسلام به مبارزه برخاست و سالها تاريخ اسلام را به تاريخ شاهنشاهي مبدل كرد. نقش امام در رهبري امت اين بود كه به اسلام حيات مجدد بخشيد. اسلامي كه نزديك بود به كلي از جامعة ايران و حتي جوامع مختلف جهان رخت بربندد."
توصيف امام و قيام او
آيتالله فاضل در مقدمة تفصيلالشريعه طي جملاتي به معرفي امام خميني و قيام او پرداخته است. خلاصةسخنان او چنين است: اگر بخواهيم از شرح حال و ويژگيها و چگونگي قيام امام خميني در برابر استعمار بگويم، نياز به تأليف كتابهاي قطور متعدد است كه شامل مطالبي است كه در تاريخ و كتابها و شنيدهها مشابهي ندارند. او در كمتر از بيست سال، دست طاغوت حاكم بر ايران را كه دست نشاندة قدرتي بود كه بر بيشتر كشورهاي جهان حكومت داشت، قطع كرد. او در اين راه مشقتهاي فراوان را از حبس و تبعيد از قم به تركيه و سپس به عراق را تحمل كرد و بعد از اخراج از عراق به پاريس رفت. در اين مدت كه بيش از پانزده سال به طول انجاميد، بويژه در ايام اقامت در پاريس، مردم را بيدار و ارشاد كرد. او به افشاي ماهيت حاكم ظالم پرداخت و مردم را به مبارزه دعوت كرد. با اين بيدارگريها، مردم آگاه شدند و با قيام خود، رژيم حاكم را سرنگون كردند.
معظمله شخصيت سياسي حضرت امام را اين گونه معرفي ميكند:
"در بعد سياسي پيشبينيها و نظريات حضرت امام اعجابآفرين بود. در آن لحظهاي كه حضرت امام راجع به يك مسئله سياسي اعلام نظر ميكردند، انسان به ديدة ترديد و ناباوري به آن نگاه ميكرد، ولي به مرور زمان ثابت ميشد كه نكته سنجي حضرت ايشان تا چه حد دقيق و درست بوده است. امام در بعد سياسي يك شخصيت استثنايي در تاريخ معاصر بودند و بدون آنكه كلاس سياست ديده باشند يا منحصراً در رشتة سياست تحصيل كرده باشند، در مسائل سياسي بر تمام سياستهاي جهان فائق آمدند و همة سياستبازان دنياي استكباري را زير پا گذاشتند."
در ديدار جمعي از فرماندهان لشكر 17 عليبن ابيطالب در آستانة سالگرد ارتحال امام خميني فرمود:
"امام نه تنها شخصيت منحصر به فرد عصر ما بود بلكه در طول 1400 سال گذشته به جز ائمة معصومين كه از آنها بگذريم، در بين علماي اسلام اعم از شيعه و سني چنين فردي را نداريم و تاريخ به ما نشان نداده است. اين نعمتي بود كه خداوند به ما عنايت كرد.
ماتئوري انسان كامل رادر كتابها ديدهايم كه چه خصوصياتي بايدداشته باشد، ولي تجسم انسان كامل را نديده بوديم. خداوند عالم به ما منت گذاشت و حضرت امام را كه تجسم عيني انسان كامل بود، به ما نشان داد."
آيتالله فاضل بهترين خدمت حضرت امام را معرفي شيعه به جهانيان ميدانست:
"به نظر اينجانب مهمترين دستاورد انقلاب و بهترين خدمت امام - رضوانالله عليه - معرفي شيعه به جهان و همة دنيا است. قبل از انقلاب، شيعه و كتب اهل بيت(ع) براي بسياري از جهانيان ناشناخته بود و امروز به بركت امام و انقلاب اين كتب به دنيا عرضه شد تا متفكرين و محققين بتوانند از آنها استفاده نمايند."
(منبع:سيناي فقاهت - به كوشش سيدحسن فاطمي موحد)
*آيتالله العظمي فاضل لنكراني:
- در امام خميني جاذبة مخصوصي وجود داشت كه مرا جذب كرده بود و هميشه به ديدة احترام فوقالعاده به ايشان نگاه ميكردم
- بايد ساليان سال طول بكشد تا همة ابعاد وجودي حضرت امام روشن بشود و آنچه تا به حال براي ما روشن شده، مقداري از ابعاد شخصيتي ايشان است و هنوز برخي از ابعاد شخصيت امام مخصوصاً جنبه علمي ايشان مشخص نشده است
*آيتالله العظمي فاضل لنكراني از مدرسان و چهرههاي علمي شناخته شدهاي بود كه در ياري امام خميني و در راه پيروزي انقلاب اسلامي خدمات و فداكاريهاي شايستهاي برجا نهاد
*آيتالله العظمي فاضل لنكراني:
ما تئوري "انسان كامل" را در كتابها ديدهايم كه چه خصوصياتي بايد داشته باشد، ولي تجسم انسان كامل را نديده بوديم. خداوند به ما منت گذاشت و حضرت امامخميني را كه تجسم عيني انسان كامل بود، به ما نشان داد
چهارشنبه|ا|6|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]
-
گوناگون
پربازدیدترینها